به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم، در نظام آموزش عالی کشور که گاهی کمیت بر کیفیت پیشی گرفته، حکایت فارغالتحصیلی از واحدهای تولید مدرک که نام دانشگاه را بر بسیاری از آنها گذاشتهاند، رویای در دست گرفتن برگه فارغالتحصیلی را به ضربالمثل «بذار در کوزه آبش رو بخور» گره زده است! چرا که این روزها بسیاری از فارغالتحصیلان بهویژه در رشتههای علوم انسانی و هنر با یک واقعیت تلخ روبهرو هستند؛ ۷۲ درصد از این افراد نه فقط شغلی مرتبط با تحصیلات خود پیدا نمیکنند، بلکه در مشاغل غیرمرتبط و گاهی با شرایط شغلی نامناسب مشغول به کار میشوند و بهگفته سعیدرضا عاملی، رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی، تنها ۲۸ درصد از آنها موفق به یافتن شغل در بخش دولتی و نهادهای رسمی میشوند!
بررسیها نشان میدهد سال گذشته، نرخ بیکاری دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی ۱۱.۸ درصد بوده است. این نرخ در مقایسه با سال ۱۴۰۱ یک و یکدهم واحد درصد کاهش یافته اما هنوز از میانگین نرخ بیکاری کل کشور در سال ۱۴۰۲ که حدودا ۸.۱ درصد بوده، بالاتر است. به بیان سادهتر، در حال حاضر بیکاری افرادی که تحصیلات دانشگاهی دارند، شدیدتر از بیکاری کل اقشار جامعه است.
نگاهی بر وضعیت اشتغال دانشآموختگان
موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در گزارشی وضعیت اشتغال دانشآموختگان سال ۹۷-۹۶ را گرد آورده است. این دادهها نشان میدهد نسبت دانشآموختگان شاغل به افراد غیرشاغل ۴۲.۵۸ درصد است، همچنین ۳۴.۷۱ درصد از بانوان دانشآموخته شاغل شدهاند. طبق این گزارش، در گروه علوم انسانی ۴۴.۹۵ درصد، در علوم پایه ۳۴.۷۷ درصد، در گروه علوم پزشکی ۶۲.۷۵ درصد، فنی مهندسی ۴۱.۷۴ درصد، علوم کشاورزی ۳۵.۲۱ درصد و هنر ۲۳.۲۵ درصد شاغل هستند.
مقطع بالاتر، اشتغال بهتر
حسین نصیری، مدیرگروه آموزش عالی مرکز پژوهشهای مجلس در گفتوگو با جامجم با اشاره به گزارش وضعیت اشتغال دانشآموختگان مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در سال ۹۷-۹۶ میگوید: علوم انسانی و هنر: ۱۴هزار و ۲۷۶ دانشآموختگان علوم انسانی مقطع کارشناسی ارشد سال ۹۷- ۹۶ که ۷۳۷۸ نفر آنها شاغل هستند. در مقطع کارشناسی ۲۶ هزار و ۴۲۱ نفر فارغالتحصیل شدند که حدود ۶۰۰۰ نفر آنها شاغل هستند. در مقطع دکترا نیز ۱۱۲۶ نفر دانشآموخته بودند که ۷۵۹نفر شاغل هستند که بیش از ۵۰ درصد آنها میشود. بررسی این آمار نشان میدهد که بین علوم انسانی محض و علوم انسانی رفتاری فاصله بسیار است و وضعیت اشتغال در مقاطع بالاتر بهتر میشود.
علوم انسانی؛ نیازمند رویکرد جدید در آموزش
مدیر گروه آموزش عالی مرکز پژوهشهای مجلس درخصوص بیکاری فارغالتحصیلان علوم انسانی میگوید: در حوزه علوم انسانی دو دسته بندی علوم انسانی محض مثل فلسفه و منطق و علوم انسانی رفتاری مانند روانشناسی، جامعهشناسی و حسابداری وجود دارد.
بنابراین وقتی ما از میزان بیکاری فارغالتحصیلان علوم انسانی صحبت میکنیم، دقیقا باید مشخص کنیم که منظورمان کدام بخش است. مثلا در حال حاضر وضعیت اشتغال در علوم انسانی رفتاری به نسبت برخی گروهها از وضعیت بهتری برخوردار است و آمارهای اعلام شده مثل عدم امتداد شغلی ۷۲درصد رشتههای حوزه علوم انسانی، علوم اجتماعی و هنر علمی و کارشناسی شده نیستند.
وی میافزاید: بخشی از بیکاری امروز دانشآموختگان علوم انسانی به محتوای قدیمی و منابع آنها برمیگردد که باید متناسب با ضرورتهای روز بهروزرسانی شود اما این به معنای آن نیست که ما به رشتههایی مثل فلسفه و ادبیات نیاز نداریم بلکه نیاز اصلی این است که رویکرد جدیدی در آموزش این رشتهها اتخاذ کنیم.
نصیری ادامه میدهد: در حال حاضر با استفاده از فناوریهای نوین میتوان کاربرد ادبیات و تاریخ را در جامعه کاربردیتر کنیم. مثلا وقتی با استفاده از هوش مصنوعی یک واقعه تاریخی را به جای تکرار یک روایت، شبیهسازی میکنیم، دانشجویان و مردم علاقهمند به استفاده از آن میشوند. استفاده از روشهای نوین هم سبب علاقهمندی دانشجویان و مردم به این حوزهها شده و هم باعث اشتغال میشود.
جذب دانشجو بدون توجه به نیاز کشور
مدیر گروه آموزش عالی مرکز پژوهشهای مجلس با تاکید بر اینکه در حال حاضر ما نیازمند یک محاسبه میان تعداد دانشجویان و مشاغل هستیم، میگوید: متاسفانه اکنون چون این بخش وجود ندارد دانشجویان بدون درنظر گرفتن نیاز کشور در دانشگاهها جذب میشوند و طبیعتا تعداد افرادی که بیش از تعداد مورد نیاز است، بیکار خواهند ماند, چراکه رشتههای علوم انسانی به لحاظ ماهیتی با سایر رشتهها متفاوت است و عمده فارغالتحصیلان جذب مراکز و نهادهای دولتی میشوند و کمتر امکان کارآفرینی دارند.
نصیری میافزاید: بهدلیل اینکه گسترش علوم انسانی برای سیاستگذار کار آسانی است جذب دانشجو برای آن بسیار راحتتر است. البته این راحتی هم ناشی از سادهسازی ما از رشتههای علوم انسانی است چرا که اگر ما بخواهیم بهصورت کیفی دانشجویان را در این حوزهها تربیت کنیم پیچیدگیهای خاص خود را دارد. مجموع این دلایل باعث شده تا ما بیش از حد نیازمان دانشجو در این حوزه پرورش دهیم.
ضرورت توجه بیشتر به کیفیت
نصیری با انتقاد از عدم توجه کافی به کیفیت در برخی رشتهها میگوید: «اگر توجه به کمیت نسبت به کیفیت بیشتر باشد رشتهها بدون درنظرگیری زیرساخت
و امکانات گسترش مییابد.»
مدیر گروه آموزش عالی مرکز پژوهشهای مجلس در واکنش به تعداد دانشگاهها در ایران، میگوید: ما نباید تعداد واحدهای آموزشی را با تعداد دانشگاههای کشورهای پیشرفته مقایسه کنیم. تنها حدود ۲۰دانشگاه است که کم و بیش استانداردهای دانشگاه واقعی را دارد.
نظر شما