به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم، «پایتخت» از مرز یک سریال تلویزیونی عبور کرده و تبدیل به بخشی از فرهنگ عمومی و حافظه جمعی مردم ایران شده است؛ به همین دلیل است که به تصویر کشیدن مسأله «فرزندخواندگی» که در طول تاریخ بهعنوان یکی از روشهای حمایت از کودکان بیسرپرست شناخته میشود،میتواند نقش چشمگیری در فرهنگسازی و جا انداختن پدیده فرزندخواندگی در میان خانوادههای ایرانی داشته باشد؛ پدیدهای که برای تبدیل شدن به یک فرهنگ عمومی، به ابزارهایی مانند پایتخت نیاز دارد!
تازهواردترین عضو خانواده نقی معمولی، سالار معمولی، یکپسربچه ریزنقش، فرفری و شیرین است که فرزندخوانده خانواده است. ماجرا با این خط داستانی شروع میشود که با بزرگ شدن دخترهای خانواده و درگیرشدنشان به کار و زندگی، نقی و هما تصمیم میگیرند برای جبران جای خالی دخترها و کم کردن حس دلبستگی و وابستگی بهآنها، فرزند پسری هم داشته باشند و برای همین هم پسربچهای را به فرزندی قبول میکنند؛ موضوعی که به قول خودشان هم ثواب دارد و هم رنگ و بوی دیگری به زندگی آنها داده است.
پسربچهای که در دل همه اعضای خانواده جا دارد و اگر کسی از فرزندخوانده بودن او اطلاعی نداشته باشد، از رفتار اعضای خانواده، نمیتواند متوجه این موضوع شود؛ موضوعی که البته با دوندگیها و رفتوآمدهای آنها به بهزیستی، بالاخره محقق شده و حالا حسابی قدرش را میدانند. اما بیان موضوع فرزندخواندگی و نشان دادن جنبههای مثبت آن در مجموعهای به پرمخاطبی و محبوبیت پایتخت، واکنشهای بسیار مثبتی را در میان عموم جامعه و حتی نسبت به بازیگر نقش سالار به دنبال داشت و او را تبدیل به یکی از چهرههای محبوب فضای مجازی کرده است؛ جامعهای که حمایت از کودکان، ریشه در فرهنگ و ذات مردمانش دارد.
گام پایتخت برای فرهنگسازی
اتاق درمان مشاوران و کارشناسان خانواده، واقعیتهای ناخوشایندی از جامعه را به تصویر میکشد؛ واقعیتهایی از افرادی که آسیبهای دوران کودکیشان را به دوش میکشند و حالا و در روزهای جوانی و بزرگسالی، خودش را نشان داده است؛ موضوعی که مهری موسوی، مشاور خانواده آن را تایید میکند و وجود یکخانواده بسامان برای کودکان را از اصلیترین عوامل جلوگیری از آسیبهای اجتماعی میداند.
موسوی میگوید: «نبود یک خانواده منسجم یا از طرف دیگر، زندگی در یک خانواده نابسامان، مشکلات بسیار زیادی را برای افراد بهوجود میآورد؛ موضوعی که اهمیت موضوع فرزندخواندگی را بیشتر از هروقت دیگری پررنگ میکند. در واقع پذیرش فرزندان بیسرپرست، رشد و پرورش آنها در محیط خانواده و بهطور کلی فرهنگ فرزندخواندگی، یکی از اقدامات بسیار پسندیده در جامعه است که منجر به پیشگیری از آسیبهای بزگسالی در آینده میشود.»
موضوعی که نیاز به فرهنگسازی در حوزههای مختلف ازجمله تولید محصولات فرهنگی ــ اجتماعی دارد: «مسألهای که به زیبایی در سریال پایتخت به تصویر کشیده شده است؛ چنانچه در سیر کلی داستان میبینیم فرزندی که به هر دلیلی، پدر و مادر خودش را از دست داده، حالا در یک خانواده واقعی رشد میکند و بدون شک در آینده، با فردی سالم و بدون خلأهای عاطفی روبهرو خواهیم بود.» این همان مسألهای است که اهمیت فرهنگسازی در قالبهای مختلف را پررنگ جلوه میدهد. موسوی تاکید میکند که با تشکیل خانواده، سنگبنای پیشگیری از بزهکاری در جامعه گذاشته میشود؛ چنانچه پذیرش فرزندان بیسرپرست و بدسرپرست به فرزندی، بسترساز جلوگیری از آسیبهای اجتماعی و کمککننده مسائل نافرجام و نابسامان یک فرد و یک جامعه است؛ اتفاقی که عوامل سریال پایتخت به شکل قابلقبولی آن را به تصویر کشیدهاند.
زوجها و یک تصمیم مسئولانه
مسأله دیگری که سریال پایتخت در راستای رفع آن گامهای خوبی برداشته این نکته است که بیشتر زوجهایی که برای داشتن فرزندخوانده تلاش میکنند دوست دارند سرپرستی یک نوزاد را قبول کنند و تلاش میکنند که نوزاد نیز کاملا به آنها شبیه باشد؛ این درحالی است که کودکان خردسال زیادی در مراکز بهزیستی هستند که میتوانند به زندگی این زوجها رنگ و بوی بهتر ببخشند.در این میان البته کارشناسان تاکید میکنند که فرزندخواندگی، یک موضوع ساده، یک انتخاب لحظهای و حتی شخصی نیست؛ ما با یک تصمیم بزرگ انسانی و مسئولانه مواجه هستیم که نیاز به آگاهی کامل و پذیرش همهجانبه مسئولیتهایش دارد: «افرادی که میخواهند وارد جریان فرزندخواندگی شوند، باید بدانند که به فرزندی قبول کردن یک کودک بیسرپرست، تصمیمی بزرگ است که نمیتوان در زمان سختیها و چالشها، از زیر بار آن شانه خالی کرد.» این جملات را لیلا کریمیفرشی، مشاور خانواده مطرح میکند.
او معتقد است که شاید اولین دغدغه افراد در چنین موقعیتی، قضاوتهای اجتماعی است؛ قضاوتها و سرزنشهایی که ممکن است بهدلیل تصمیمشان در برابر آن قرار بگیرند: «ممکن است کنترل شوند، ارزیابی شوند، سؤال و جواب بشوند! اما آن چیزی که اهمیت دارد اینکه زن و شوهر، هر دو به آن درجه از آمادگی روانی و پذیرش پدیده فرزندخواندگی رسیده باشند؛ چه بسا ما با مواردی مواجه هستیم که آقا میگوید همسرم خیلی به این موضوع اصرار دارد و من هم بالاخره آن را قبول کردم.»
اما واقعیت این است که چنین تعارضی باعث مشکلات متعددی برای آن خانواده و آن بچه میشود. اما یکی دیگر از مسائلی که لازم است در موضوع فرزندخواندگی به آن توجه شود، انگیزه است: «به چه دلیلی تصمیم به پذیرش سرپرستی فرزند گرفتهاند؟ چرا این کار را میکنند؟ بهدلیل فشارهای اجتماعی؟ بهدلیل خلأهای موجود در زندگیشان؟ پرسشها و نگاههای قضاوتگرانه دوستان و آشنایان باعث شده که بخواهند از شر این سؤالها خلاص شوند؟ لازم است والدینی که در این مسیر قرار دارند، بارها و بارها درباره انگیزه و چرایی تصمیمشان با هم گفتوگو کنند.»
روشن شدن دلیل و انگیزه میتواند آنها را به اعتماد به نفسی برساند که بتوانند تمامقد از تصمیمشان دفاع کنند و در نیمه راه، از تصمیمشان پشیمان نشوند. توجه به سن و سال فرزند پذیرفته شده هم از دیگر دغدغههای این والدین است؛ بدیهی است که پذیرش نوزادان، باعث کمتر شدن فشار اجتماعی و سؤال و جوابهای اطرافیان خواهد شد اما همیشه هم بهترین انتخاب نیست: «در واقع درست و نادرست مطلقی برای انتخاب سن این بچهها وجود ندارد و بهتر است که زن و شوهر، با درنظر گرفتن موقعیت و شرایط مخصوص به خودشان، بهترین تصمیم را بگیرند.»
فرزندخواندگی آسانتر از قبل
با وجود همه دوندگیها و اما و اگرهایش ولی حالا روند پذیرفته شدن زوجین درخواستکننده فرزندخوانده، نسبت به گذشته سهلتر شده است؛ اتفاقی که با تصویب قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست در سال ۱۳۹۲رخ داد و مسیر فرآیند فرزندخواندگی در ایران نسبت به گذشته آسانتر و زمان انتظار برای پذیرش فرزند، کمتر از هروقت دیگری شد.
تجربه نشان داده که فرآیند واگذاری کودکان به خانوادههای متقاضی، در سالهای گذشته گاهی بیش از یک سال طول میکشید اما با اقدامات صورتگرفته و همکاری سازمان بهزیستی بامتقاضیان، این مدت به دو تا سه ماه کاهش پیدا کرده است؛ طبیعتا مدت زمان انتظار فرزندخواندگی در استانهای بزرگترمانند تهران، بیشتر ودراستانهای کوچک، کمتر است.
البته که همچنان شرایط و شروط اختصاصی و عمومی مختلفی برای تصویب صلاحیت فرزندخواندگی وجود دارد اما با سهلتر شدن شرایط، افراد بیشتری در این مسیر پذیرفته میشوند. صلاحیت اخلاقی، داشتن عقد دائم و تابعیت ایرانی، داشتن حداقل ۳۰ سال برای دختران مجرد متقاضی، نداشتن محکومیت کیفری، تمکن کافی معقول، برخورداری از سلامت جسمی و روانی، نداشتن اعتیاد به مواد مخدر، الکل و... ازجمله ضروریترین شرایط پذیرفته شدن در این مسیر است.
نظر شما