به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم، نوروز آمد و رفت اما ردپای گردشگران آن روی ساحل هرمز و دیوارههای سیوسهپل ماندگار شد. در تعطیلات نوروزی دست به دست شدن فیلمهایی از رفتار برخی گردشگران، داغ دل دوستداران طبیعت و آثار باستانی را تازه کرد؛ از به تاراج بردن خاک نقرهای جزیره هرمز گرفته تا انتشار ویدئویی از یادگاری نوشتن فردی روی دیوارههای سیوسهپل.
تخریب آثار باستانی و طبیعی که فقط هم معطوف به امسال و این اقدامات نمیشود. کافی است فقط به یک مکان تاریخی با قدمت چندین هزار ساله که ثبت جهانی هم شده قدم بگذارید و شاهد آثار بهجا مانده از افرادی باشید که بخشی از هویت یک ملت را مخدوش کردهاند. مردمانی که همیشه و همه جا با عناوینی مانند متمدن از آنان یاد میشود اما در چنین موقعیتها و مکانهایی با رفتار عجیب برخی از آنان روبهرو میشویم. در گزارش امروز و در گفتوگو با کارشناسان، ریشههای چنین رفتارهایی را بررسی کردهایم و پرسیدهایم مسئولیت فرهنگسازی در این حوزه برعهده چه نهادی است؟
شاید واژه «وندالیسم» برای برخی غریب باشد؛ افرادی که به تخریبگرایی یا خرابکاری کنترل نشده اشیا و آثار فرهنگی باارزش یا اموال عمومی میپردازند که یک ناهنجاری اجتماعی به حساب میآید. افرادی که با تخریب و تغییر آثاری که متعلق به همه است، سعی در بهجا گذاشتن اثری از خود دارند. روایتی از اشخاصی که زخمی بر دل تاریخ و طبیعت این کشور بر جای میگذارند؛ کسانی که در میان مدرنیته و سنت، هنوز راه خود را پیدا نکردهاند. البته این مسأله تا جایی پیش میرود که بسیاری از این افراد به قاچاق آثار تاریخی نیز میپردازند. چه بسا برخی مواقع آثار باستانی مربوط به ایران به قول معروف سر از موزه یا کلکسیونهای شخصی در کشورهای دیگر درمیآورد.
ضربه به میراث ایران
روزانه هزاران نفر با هدف کشف زیباییهای طبیعی و تاریخی ایران به سفر میروند و از مناظر بکر و بناهای کهن این سرزمین بازدید میکنند. اما آنچه پس از این بازدیدها باقی میماند، گاه تصویری ناخوشایند است؛ از یادگاری نوشتنهای مکرر بر این آثار گرفته تا پرتاب نارنجکهای دستساز و به یغما بردن برخی از این منابع. موضوعی که آرش نورآقایی، فعال حوزه گردشگری میگوید: «اصل داستان چنین رفتارهایی، وندالیسم است یعنی کسانی که آثار تاریخی را خراب میکنند یا اثر نامناسبی از خود بهجا میگذارند. افرادی که به بهانههای مختلف رفتارهای وندالیسمی دارند و فارغ از اینکه این کار ناشایست است باید یک نسبت جهانی را هم در این خصوص درنظر بگیریم.»
وی همچنین ادامه میدهد: «ما در این خصوص شاهد دو گونه اتفاق هستیم؛ تخریب آثار باستانی و منابع طبیعی. البته که تخریب اتفاقات طبیعی در ایران کمتر مورد توجه قرار میگیرد؛ یعنی ما طبیعت را بیشتر از آثار تاریخی نابود میکنیم. اما چون آثار تاریخی مورد بازدید قرار میگیرد، حساسیت بیشتری نسبت به آن وجود دارد.» با این حال او معتقد است که در یک جامعه هر کاری که انجام دهیم باز هم تعدادی هستند که به تکرار این اتفاقات علاقه دارند که به نظر میرسد بهدلیل وجود مشکلات روانی یا موارد دیگر است.
ریشه وندالیسم کجاست؟
«وندالیسم» یا «تخریب اموال عمومی» ازجمله آسیبهای اجتماعی است که در شهرهای کوچک و بزرگ جهان دیده شده و نیازمند توجه جدی مسئولان و سیاستگذاریهای ضروری است. مسألهای که در گفتوگویی دیگر و این بار از منظر جامعهشناختی، با مجید صفارینیا، رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران بررسی میکنیم.
او به ما توضیح میدهد: «اینگونه رفتارها میتواند به رفتارهای وندالیستی بازگردد که افراد بهدنبال آسیب و ضربه زدن و مقابله هستند. رفتارهایی که مغایر و مخالف قوانین شهروندی و اجتماعی است. از طرفی میتواند واکنش روانی باشد؛ در واقع واکنش روانی انجام یکسری رفتارهایی است که به عنوان واکنش به محدودیتها، محرومیتها و سختگیریها تلقی میشود.»
او میافزاید: «برخی ازاین افراد اوباش هستند وبه اموال عمومی آسیب میرسانند.یک عده نیزبه نوعی تحت تأثیر مسائل روانی به چنین اقداماتی دست میزنند، چرا که بحث نظارت و کنترل خیلی جدی نیست و این افراد معمولا با مانعی روبهرو نمیشوند.»
آموزش عمیق و مدرن
تصور کنید در کنار بنایی با قدمت چندین ساله در کشور ایستادهاید، در حال تماشا و لذت بردن از این اثر تاریخی هستید که ناگهان فردی نام خود را با ابزاری بر بنایی تاریخی حک میکند! صحنهای که به لطف شبکههای اجتماعی دیگر پنهان نمیماند. اما چه اقداماتی میتواند در برابر اینگونه مسائل و این افراد مؤثر باشد؟
آرش نورآقایی، فعال حوزه گردشگری ضمن بیان نقش مهم آموزش عمیق در این مسأله به ما میگوید: «بسیار پیش میآید که اینفلئونسرها و افراد مشهور در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در آموزشهایشان به مسائلی مانند هویت ایرانی اشاره میکنند اما بیشتر از لحاظ احساسی به این مهم میپردازند. این درحالی است که آموزشهایی از این دست به آگاهی نیاز دارد؛ به عبارت دیگر در کنار ترویج ملیگرایی باید به مسائل دیگری نیز پرداخت.»
او عنوان میکند: «تخریب آثار باستانی را نمیتوان با نصیحت متوقف کرد و برای کنترل چنین مسائلی نیاز است که در پروژههای آموزشی و فرهنگی نکات دیگری را نیز مورد توجه قرار داد. بحث آموزش پیچیدگیهای خود را دارد و به همین دلیل آنطور که باید برای آموزش برنامهریزی نمیکنیم. اما برای رفع مشکلاتی از این دست آموزش باید عمیق و براساس جامعهشناسی و روانشناسی مدرن باشد.»
خلأ نظارتی و جریمههای بیتاثیر
شاید در سالهای گذشته تلاشهایی برای جلوگیری از چنین رفتارهایی شده باشد اما خیلی کافی نبوده و نشاندهنده خلأ نظارتی است. نورآقایی نیز در اینباره با ما همنظر است، چرا که میگوید: «نبود نظارت و درنظر نگرفتن جریمههای سنگین در این حوزه بیتأثیر نیست. به هر حال تخریب آثار طبیعی هزینههای سنگینی به همراه دارد. فارغ از این مسأله کمبود نیروهای مراقب آثار تاریخی نیز مطرح است.» البته او در این میان به نکته جالبی نیز اشاره میکند، اینکه مردم دوست دارند که خودشان را دوستدار ایران بدانند اما مسئولیت این دوست داشتن برایشان آنطور که باید تبیین نشده است.
این درحالی است که برخی کارشناسان تاکید میکنند که درنظر گرفتن جریمه نیز دردی از تخریب آثار باستانی کشور دوا نمیکند، زیرا بعضا با استفاده از مبالغ جریمه نیز نمیتوان به ترمیم آثار تخریب شده پرداخت. در این میان باید تاکید کرد که مسئولان نهادهای فرهنگی و مسئول در این حوزه باید برنامههای جامعی را در این خصوص تدارک ببینند.بهنظر میرسد علاوه بر نظارت بیشتر بر این موضوع، باید فرصتهایی هم برای تغییر افراد ایجاد کنیم. چرا که نه فقط میراث طبیعی و تاریخیمان را از دست میدهیم، بلکه جذابیت این داراییهای کشور که متعلق به همه نسلهاست برای آیندگان باقی نخواهد ماند.
نظر شما