به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، بیسوادی یکی از چالشهای مهم اجتماعی است که تأثیر عمیقی بر رشد اقتصادی و فرهنگی جامعه دارد. در ایران، با وجود تلاشهای فراوان برای ارتقای سطح سواد، هنوز میلیونها نفر از دسترسی به آموزش مناسب محروم هستند و آمارها نشان میدهد این معضل همچنان نیازمند توجه و برنامهریزی جدی است. بر اساس آخرین آمار اعلام شده از سوی رئیس سازمان نهضت سوادآموزی، ۱۸ میلیون کمسواد و بیسواد در کشور داریم و بیشترین میزان بیسوادی در استانهای مرزی مانند سیستان و بلوچستان و در برخی شهرستانهای تهران مشاهده میشود.
چندی قبل معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی سازمان نهضت سوادآموزی نیز مناطق فشافویه، اسلامشهر و شهریار را که جمعیت زیادی از اتباع در آنجا زندگی میکنند و مهاجرپذیر هم هستند جزو مناطقی با بیشترین جمعیت بیسواد اعلام کرد و گفت: «هنوز برای آموزش در شهرستانهای استان تهران برنامه شتاببخشی طراحی نشده است، اما بیشک این مهم باید جزو برنامههای سازمان نهضت سوادآموزی قرار گیرد.» این آمار درحالی اعلام شد که با وجود پیگیریهای متعدد از مسئولان ادارهکل آموزش و پرورش استان تهران، حاضر نشدند درباره وضعیت موجود توضیح دهند.
ریشهکنی بیسوادی با مشارکت همگانی
میزان سطح سواد افراد جامعه رابطه مستقیمی با پیشرفت و توسعه کشور دارد. استان سیستان و بلوچستان ازجمله استانهایی است که در سالهای اخیر در زمینه سوادآموزی پیشرفتهایی داشته اما مردم این استان همچنان با چالشهایی برای دستیابی به امکانات آموزشی مواجه هستند که بیشتر آنها افراد ساکن در مناطق روستایی و دورافتاده این استان به شمار میآیند. معاون سوادآموزی ادارهکل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان در این باره میگوید: «حق تحصیل از جمله حقوق اولیه هرکسی است که در قوانین داخلی و بینالمللی به رسمیت شناخته شده است. در استان سیستان و بلوچستان قبل از انقلاب سطح سواد استان 29 درصد بود، اما با توجه به خدمات خوبی که انجام گرفته، در حال حاضر میانگین سطح سواد به 87 درصد رسیده است؛ یعنی ما توانستهایم حدود 58 درصد در این حوزه رشد داشته باشیم.»
وی در ادامه میگوید: « آماری که چندی قبل رئیس سازمان نهضت سوادآموزی اعلام و بیشترین تعداد کمسواد و بیسواد را مربوط به سیستان و بلوچستان عنوان کرد، مربوط به سال 1395 است و از آن سال تا کنون در این زمینه پیشرفت چشمگیری داشتهایم. از دیگر موفقیتهای ارزشمند استان ما در این حوزه، باسواد شدن افرادی است که تحصیلات تکمیلی خود را به پایان رساندهاند و در حال حاضر در ادارات دولتی و شرکتهای خصوصی مشغول فعالیت هستند.»
سالار سنجرزهی به حداقل رساندن آمار تعداد افراد بیسواد استان را از اولویتهای این اداره میداند و با اشاره به اقدامات انجام شده، میافزاید: «ما با ارتقای زیرساختهای آموزشی مثل راهاندازی مدارس شبانهروزی، شناسایی دانشآموزان بازمانده از تحصیل و کمک به آنها توسط خیرین استانی و کشوری، برگزاری کلاسها بر پایه مدرسهمحوری و معلممحوری با کمک دهیاریها، شناسایی اولیای بیسواد یا کمسواد دانشآموزان و... سعی در کاهش تعداد آمار بیسوادان استان داریم، اما نمیتوان کتمان کرد، در این زمینه بازهم باید تلاش کنیم تا به نقطهای که به لحاظ معیارهای جهانی مدنظر است، برسیم و در حوزه سوادآموزی در کشور حرفی برای گفتن داشته باشیم.»
وی با بیان اینکه براساس آخرین اساسنامه منتشر شده سوادآموزی، درحال حاضر سواد داشتن محدود به خواندن و نوشتن نیست، میگوید: «سیاستهای کلان کشور در حوزه سوادآموزی تأکید دارد، افراد باید کنار آموزش برای خواندن و نوشتن مهارت را هم یاد بگیرند. از این رو در کلاسهای سوادآموزی در استان، ما مراکز یادگیری محلی را داریم که این مراکز به آموزش مهارت هم توجه میکنند و سوادآموزان با آموزش فن و حرفهای که میآموزند به محض اینکه از این مراکز فارغ میشوند با دریافت کارت مهارت میتوانند بلافاصله وارد بازار کار شوند و در حوزه اشتغال استان هم تأثیرگذار باشند، همچنین منابع درآمدی پایدار را برای خود فراهم کنند.»
سنجرزهی بر مشارکت همگانی برای ریشهکنی بیسوادی در استان تأکید میکند و میگوید: «اگر ما بخواهیم بهصورت ریشهای به بحث بیسوادی بپردازیم، برای حل این مسأله در استان باید همه ادارات، مؤسسات و نهادهای دولتی به کمک آموزش و پرورش استان بیایند. در این میان نهادهایی مثل کمیته امداد، بهزیستی و... میتوانند نقش بسزایی داشته باشند تا آموزش و پرورش بتواند کارنامه قابل قبولی ارائه کند.»
رابطه ناگسستنی میان بیسوادی و جرم
سواد تعاریف مختلفی دارد که ابتداییترین آن توانایی خواندن و نوشتن به زبان مادری است. البته این تعریف جزو ملموسترین و پیشپا افتادهترین تعاریف از سواد است، چون سواد اشکال پیشرفتهتری دارد که شامل سواد رسانهای، سواد آیتی، سواد ارتباطات اجتماعی و معلومات عمومی و... میشود. حتی با تعریف جدیدی که یونسکو ارائه داده، میتوان باسوادی را در توانایی «تغییر» دانست و به کسی باسواد گفت که بتواند با آموختههایش، تغییری در زندگی خود ایجاد کند. نادر صادقیان، جامعهشناس با بیان این مطلب میگوید: «ما در برخی از استانها حتی در شهرستانهای پایتخت در بحث آموزش رسمی (نه بحث نهضت سوادآموزی) دچار مشکلاتی هستیم و تا وقتی مشکلات در این مرحله که پله اول برای داشتن سواد افراد به شمار میآید حل نشود، صحبت کردن از بحرانهای بعدی، دچار ابهامات زیادی است.»
صادقیان میافزاید: «فقر مالی و ناتوانی در تأمین امکانات اولیه تحصیل و اشتغال برای تأمین مخارج زندگی، دوری مدرسه و نداشتن امکان پرداخت هزینه ایابوذهاب، نبود سرویس ایابوذهاب در واحد آموزشی، ازدواج زودهنگام دختران و کودکان بدسرپرست ازجمله عوامل مؤثر در جاماندن دانشآموزان از تحصیل است. بنابراین سخن گفتن از آموزش قبل از تأمین حداقل نیازهای اولیه بحثی انتزاعی است.
نبود برنامه کارآمد از سوی آموزش و پرورش، ناعدالتی در نظام توزیع و تقسیم بودجه آموزشی کشور، فقر مالی و ناتوانی در تأمین امکانات اولیه تحصیل ازجمله مواردی است که مردم نقشی در ایجاد آنها ندارند و نمیتوانند مورد نقد قرار گیرند و افرادی که مسئولیت دارند و تصمیمگیری میکنند باید پاسخگو باشند. با بررسی آمارهای بیسوادی طی دهههای مختلف در کشور میشود به این موضوع پی برد که نظام ناعادلانه و تبعیضآمیز وضعیت آموزش در استانها را نمیتوان تنها به یک دولت خاص نسبت داد، چون در هر دولت شاهد تغییرات درصدی کوچک و نه چشمگیر بودهایم.»
صادقیان، راهکار این مشکل را ایجاد زیرساختهای آموزشی و بهبود وضعیت دسترسی به مراکز آموزشی در مناطق کمبرخوردار سراسر کشور میداند و میافزاید: «بالا بودن آمار بیسوادی، بویژه برای دختران فقط به استانهای جنوبی یا مرزی اختصاص ندارد. چون در تهران هم دختران به دلایل گفته شده از تحصیل باز میمانند. محرومیت، موانع تحصیلی و بازماندگان از تحصیل از سالهای دور با برخی از مناطق عجین شده و هر مسئولی که بر صندلی وزارت آموزش و پرورش تکیه زده، از کاستن این درد گفته، اما کمتر به راه چاره و عمل پرداخته است. درصورتی که با رفع موانع و افزایش جامعه باسواد در کشور شاهد اتفاقات مثبتی خواهیم بود. افراد باسواد میتوانند با مشکلات خانوادگی و اختلافات اجتماعی برخورد مناسبی داشته باشند و از بروز تنشها جلوگیری کنند. هرچه افراد یک جامعه باسواد و تحصیلکرده باشند، بهتر میتوانند آن جامعه را به سمت تعالی و پیشرفت هدایت کنند. چون افراد باسواد قدرت تجزیه و تحلیل بالاتری دارند. اما بیسوادی میتواند تأثیرات عمدهای بر جامعه داشته باشد و به صورت مستقیم و غیرمستقیم تمام جوانب زندگی افراد را تحت تأثیر قرار دهد.»
وی درخصوص رابطه میان سوادآموزی و کاهش آسیبهای اجتماعی نیز میگوید: «سوادآموزی و افزایش آگاهی به افراد کمک میکند تا مهارتهای لازم برای مدیریت چالشهای اجتماعی را بیاموزند. طبق آمار مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، در مناطقی که نرخ سواد افزایش یافته، آمار اعتیاد و خشونت خانگی تا ۱۵ درصد کاهش یافته است. این امر نشاندهنده تأثیر مستقیم سطح سواد در تقویت فرهنگ پیشگیری و کاهش معضلات اجتماعی است. در واقع سوادآموزی به کاهش نابرابریهای اجتماعی کمک میکند، شکاف میان گروههای مختلف اجتماعی را کاهش میدهد و فرصتهای برابر برای پیشرفت در حوزههای دیگر فراهم میکند.»
نظر شما