به گزارش سلامت نیوز به نقل از مهر در روزهای گذشته، نظام سلامت ایران شاهد سه حادثه تلخ و ناگوار بوده که نه تنها جان انسانها را تهدید کرده بلکه اعتماد عمومی را نیز به شدت آسیب زده است. نابینایی ۹ بیمار در یک بیمارستان چشمپزشکی، مرگ ۷۰ بیمار دیالیزی به دلیل داروی بیکیفیت و آتشسوزی در بیمارستان قائم رشت که منجر به فوت ۹ نفر از بیماران شد، نشاندهنده بحرانهای عمیق در مدیریت، نظارت و اجرا در حوزه بهداشت و درمان کشور است.
این حوادث، به خصوص زمانی که دلیل اصلی آنها به «قصور و اهمال» در سیستم نظارتی و اجرایی وزارت بهداشت و سازمانهای مرتبط بازمیگردد، نگرانیهای زیادی را در مورد ساختار نظام سلامت به وجود آورده است. به گفته بسیاری از کارشناسان و فعالان حوزه سلامت، این بحرانها نه تنها به دلیل سهلانگاری کادر درمان، بلکه به علت «تعارض منافع» در بدنه مدیریتی وزارت بهداشت و سازمانهای زیرمجموعه آن رخ داده است؛ موضوعی که در نهایت جان بیماران و اعتماد مردم را به خطر میاندازد.
مرگ ۷۰ بیمار دیالیزی؛ یک فاجعه دارویی
حادثه مرگ ۷۰ بیمار دیالیزی که به دلیل مصرف داروی بیکیفیت جان خود را از دست دادند، یکی از تلخترین رخدادهای اخیر در نظام سلامت ایران است. بر اساس گزارشها، این دارو که احتمالاً به عنصر آلومینیوم آلوده بوده، باعث مسمومیت و در نهایت مرگ این بیماران شد. از ابتدا، کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در جریان این فاجعه قرار گرفت و موضوع را با مسئولان وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو پیگیری کرد.
سلمان اسحاقی، سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس، در اینباره گفت که تعداد فوتیها ابتدا ۱۰ تا ۱۲ نفر گزارش شد، اما این آمار به سرعت به ۵۰ نفر و سپس به ۷۰ نفر رسید. در حالی که سازمان غذا و دارو از ابتدا به دنبال رفع مشکل و تحقیق در مورد علت استفاده از داروی آلوده بود، هنوز هیچ توضیح قانعکنندهای از سوی مسئولان این سازمان و شرکت دارویی مربوطه منتشر نشده است. موضوعات مطرحشده نشان میدهد که اگر نظارت دقیقتری بر تولید و توزیع داروهای مورد استفاده بیماران دیالیزی صورت میگرفت، شاید این فاجعه قابل پیشگیری بود.
آتشسوزی بیمارستان قائم؛ ضعف در مدیریت بحران یا سوءمدیریت؟
حادثه آتشسوزی در بیمارستان قائم رشت نیز نقطه عطف دیگری در این سلسله رخدادهای ناگوار است. این آتشسوزی در شرایطی رخ داد که ۱۴۲ بیمار در این بیمارستان بستری بودند. از این تعداد، ۳۳ نفر در بخشهای ویژه قرار داشتند و به دلیل وضعیت بد جسمانی، بیشتر آنها در خطر بودند. تلاشهای چهار ساعته نیروهای آتشنشانی برای مهار آتش نتوانست از فوت ۹ بیمار جلوگیری کند.
هرچند مقامات آتشنشانی و نیروهای امدادی برای مهار آتش به موقع وارد عمل شدند، اما هنوز علت دقیق وقوع این آتشسوزی روشن نشده است. در حالی که در اکثر کشورها، چنین حوادثی به سرعت مورد بررسی قرار میگیرد و مسئولین مربوطه با شفافیت پاسخگو هستند، در ایران مسئولان به طور معمول از ارائه اطلاعات دقیق در اینباره خودداری میکنند. این موضوع باعث بروز تردید و بیاعتمادی بیشتر میان مردم و کادر درمان شده است.
آمار تکاندهنده قصور پزشکی در ایران: نارضایتی بیماران در کمین است
یکی از مسائلی که در پسزمینه این حوادث به چشم میآید، آمار رو به رشد قصور پزشکی در ایران است. به گفته مسئولان پزشکی قانونی، در سال ۱۴۰۰ بیش از ۳۰ هزار پرونده در کمیسیونهای پزشکی به ثبت رسیده که نسبت به سالهای گذشته افزایش ۵.۶ درصدی داشته است. همچنین، آمارهای غیررسمی نشان میدهند که سالانه حدود ۴۵ هزار نفر در کشور به دلیل خطاهای پزشکی و دارویی آسیب میبینند و بیش از ۳ هزار نفر از آنها جان خود را از دست میدهند.
علل این وضعیت را میتوان در کمبود امکانات درمانی، فشار کاری بالا بر پزشکان و عدم رعایت استانداردهای درمانی جستوجو کرد. اما یکی از مهمترین عواملی که باعث تشدید این مشکلات میشود، نبود سیستم نظارتی مؤثر و شفافیت در گزارشدهی خطاهای پزشکی است. به نظر میرسد که در بسیاری از موارد، مسأله «تعارض منافع» در تصمیمگیریهای نهادهای مرتبط با سلامت، موجب ایجاد شکافهای بزرگ در فرآیند نظارت و درمان شده است.
تعارض منافع؛ ریشه بحرانهای درمانی در ایران
یکی از مهمترین مشکلاتی که به بحرانهای اخیر در نظام سلامت دامن زده است، «تعارض منافع» در ساختار مدیریتی نظام سلامت است. در حالی که پزشکان و مسئولان پزشکی در ایران اغلب خود مسئول بررسی و ارزیابی شکایات مربوط به قصور پزشکی هستند، این موضوع میتواند منجر به عدم شفافیت و بیعدالتی در رسیدگی به شکایات بیماران شود. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که وجود این تعارض منافع، باعث شده است که اقدامات پیشگیرانه در برابر خطاهای پزشکی کمتر صورت گیرد و توجه به «درمان» به جای «پیشگیری» بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
میثم مهدیار، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه، در اینباره میگوید: «ساختار نظام سلامت ایران بهگونهای است که پزشکان خود درگیر بررسی مسائل و پروندههای مرتبط با خطاهای پزشکی هستند و این باعث میشود که هیچگاه عدالت در رسیدگی به شکایات رعایت نشود. این وضعیت موجب میشود که بیماران برای شکایت از پزشکان یا بیمارستانها با مشکلات زیادی مواجه شوند و در بسیاری از موارد، شکایتهای آنها به نتیجه نمیرسد.»
برای سلامت مردم، باید تغییرات اساسی در نظام سلامت صورت گیرد
حوادث اخیر در حوزه سلامت، از جمله نابینایی بیماران، فوت بیماران دیالیزی و آتشسوزی در بیمارستانها، تنها بخشی از مشکلات ساختاری نظام سلامت کشور است. اما آنچه که بیشتر از همه قابل توجه است، نبود نظارت مؤثر و شفافیت در فرآیندهای درمانی است. برای بازگرداندن اعتماد مردم به نظام درمانی و جلوگیری از بحرانهای بیشتر، لازم است که مسئولان به اصلاحات اساسی در نظام سلامت پرداخته و سیستمهای نظارتی و اجرایی را بهبود دهند.
چنین اصلاحاتی نیازمند شفافیت در برخورد با تخلفات، کاهش تعارض منافع و تمرکز بر حقوق بیماران است. در این صورت، نظام سلامت ایران میتواند از بحران کنونی عبور کرده و دوباره اعتماد مردم را جلب کند.
نظر شما