عزتی برای اولین تجربه فیلمسازیاش کلیشه بازیگری خود را ساخته است. یعنی سراغ ژانری رفته است که به عنوان بازیگر بیشترین تجربه را در آن دارد. البته او درام هم بازی کرده و خوب هم بازی کرده اما برای کارگردانی همانطور که خودش گفته دلش میخواسته فیلم سرگرمکننده بسازد، بنابراین به سراغ ژانر کمدی رفته است. اما نه کمدی خالی مبتنی بر شوخیهای خودش و یک پارتنر که معمولاً نقش دو ابله بدشانس/خوششانس را بازی میکنند.
همان کمدی زوجمحور معروف که خود عزتی نمونههای زیادی از آن را در کارنامهاش دارد و طنزش بر اساس موقعیتهای کمدی و کمدی کلامی و فیزیکی شکل میگیرد. تمساح خونی، واجد ویژگی است که هم میتوان از آن بهعنوان نکته مثبت و هم نقطهضعف یاد کرد. عزتی سعی کرده حال و هوای اثرش را از آپارتمان خارج و به مرکز خیابان بیاورد و ازاینجهت، صحنههای تعقیب و گریز فراوانی در فیلم وجود دارد که یک ویژگی مثبت در ژانر کمدی در سینمای ایران به شمار میرود، ژانری که در آن قصه اغلب در آپارتمان یا ویلاها اتفاق میاافتد. بااینحال، این تصمیم مشکلاتی هم به همراه داشته از جمله این که سکانسهای تعقیب و گریز فیلم از لحاظ فنی، از ضعف فراوان رنج میبرد.
سکانسهایی که قرار بوده تدوین در آن تنش ایجاد کند و تماشاگر را دچار هیجان نماید؛ اما در اجرا، تنها چندین دوربین مختلف بر روی خودرو قرار گرفتهاند که اغلب در هنگام مچ کات، ایراداتی دارند و حس هیجان را به مخاطب انتقال نمیدهند، بااینحال، کماکان میتوان گفت که تصمیم جواد عزتی برای بردن فیلم به خیابان، تصمیم قابلتوجهی بوده است.! شخصیتپردازی نیز یکی از نقاط ضعف «تمساح خونی» به شمار میرود. جایی که دو شخصیت اصلی داستان میبایست با ویژگیهای شخصیتی منحصربهفرد، تماشاگر را با خود همراه نمایند؛ اما بهجای آن، ما با دو شخصیت عجیب مواجه هستیم که از ابتدا تا انتهای فیلم در حال فریادزدن هستند و در طول قصه پرورش داده نمیشوند. ازاینجهت است که خردهروایتهای فیلم از جمله ورود همسر سابق هومن به داستان ابداً اهمیتی پیدا نمیکند و تماشاگر کنجکاوی در ارتباط با رابطه آنها ندارد.
در آخر باید بگوییم جواد عزتی در ساخت تمساح خونی موفق نبوده و نتوانسته رسالت واقعی طنز را به تصویر بکشد.
نظر شما