به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه پیام ما، سونامی سالمندی یا بحران سالمندی هشدارهای واقعگرایانهای است که کارشناسان حوزهٔ جمعیتشناسی دربارهٔ جمعیت کشور میدهند. در هفتهای که بهنام سالمند نامگذاری شده است، قرار داریم و قطعاً بسیاری از سازمانهای مرتبط دربارهٔ آن برنامههایی دارند. برنامههایی که بهنظر میرسد فرمالیته است، چراکه مشکلات زندگی سالمندان در ایران هنوز به قوت خود باقی است. شاخصهای آماری در کشور حاکی از آن است که تا سال ۱۴۲۰، ۱۴ درصد از جمعیت و در سال ۱۴۳۰، بیش از ۲۰ درصد از کل جمعیت ایران، یا بهعبارت دقیقتر، جمعیتی بالغبر ۲۰ میلیون نفر وارد جمعیت سالمندی خواهند شد.
سازمان جهانی بهداشت (WHO)، افراد ۶۵ تا ۷۵ سال را سالمند جوان، ۷۵ تا ۸۵ سال را سالمند میانسال و از ۸۵ تا ۱۰۰ سال را سالمند سالخورده مینامد. جمعیت سالمندی در ایران با شیب تندی روبهافزایش است، بهطوریکه جمعیت این قشر در سال ۱۴۰۰ حدود ۹ میلیون نفر بود و با این شیب تند بین دهها دستگاه کلان کشور فقط چند دستگاه به امور سالمندان میپردازند. اما این قشر آسیبپذیر نیاز به توجه جدیتر و سازمانی مستقل دارند.
سالمندی در نگاه آمار
براساس آمارهای منتشرشده در پژوهشکدهٔ ملی آمار، در مطالعات جمعیتشناختی، سالمندی جمعیت به این معناست که نسبت افراد سالخورده به کل جمعیت در حال افزایش باشد. بهعبارت دقیقتر، جمعیت رو به سوی سالمندی، جمعیتی است که بین ۷ تا ۱۴ درصد آن جمعیت را گروههای سنی ۶۵ساله و بیشتر تشکیل دهند. این نسبت در جامعهٔ سالمند بین ۱۴ تا ۲۰ درصد و در جامعهٔ سالخورده ۲۰ درصد و بیشتر است.
بنابر روایت این پژوهشکده، هرگاه میزان مرگومیر به حداقل خود برسد و میزان موالید هم کاهش یابد، جمعیت سالمندان افزایش مییابد.
همچنین، بررسیهای جمعیتی سازمان ملل متحد نشان میدهد سالمندی تمها مختص ایران نیست و جمعیت جهان هم رو به سالمندی میرود و این روند در آینده سریعتر از قبل خواهد بود. نسبت جمعیت سالمند جهان (۶۵ ساله و بیشتر) در سال ۲۰۲۰، برابر ۹٫۳ درصد بود. با فرض ثبات باروری در مقدار کنونی خود، متوسط در سال ۲۰۵۰ این مقدار بیش از دو برابر خواهد شد، یعنی به مقدار ۲۲٫۸ درصد خواهد رسید.
موضوع سالمندی با وجود بحرانی که در پیش رو داریم، به تدابیر ویژهای از سوی حاکمیت نیاز دارد و لازم است برنامهریزیهای سالمندی بهطور ویژه دنبال و اجرا شوندبراساس گزارش پژوهشکدهٔ ملی آمار، مطالعات نشان میدهد جمعیت ایران نیز همگام با جمعیت جهان رو به سوی سالمندی میرود؛ زیرا ایران مراحل اولیهٔ گذار جمعیتی را پشت سر گذاشته است. آمار و ارقام حاصل از سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن نشان میدهد تعداد جمعیت سالمند ایران در طی دهههای اخیر در حال افزایش بوده است. آنچه از آمار برمیآید، نسبت جمعیت سالمند کشور طی سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۷۵ از آهنگ یکنواختی برخوردار نبوده است. جمعیت سالمند کشور پس از کاهش در طی سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۶۵، از سال ۱۳۷۵ بهبعد افزایش یافت. این وضعیت بهدلیل اعمال سیاستهای مختلف جمعیتی و فرازونشیبها در افزایش و یا کاهش موالید در اثر اعمال سیاستهای مختلف جمعیتی بود. بهگونهایکه با کاهش سهم کودکان سهم سالمندان افزایش یافته است. بدیهی است که از جمله عوامل مؤثر در افزایش جمعیت سالمند کشور در سالهای اخیر افزایش امید زندگی و کاهش سطح باروری بوده است.
کارکرد بیاثر دستگاههای اجرایی در حوزهٔ سالمندی
اما اکنون آنچه سالمندان در ایران با آن مواجهند، مشکلات عدیده در افزایش فعالیت و نشاط اجتماعی، کمی درآمد و تأمین هزینههای معیشت، سلامت و… است. در حال حاضر در کشور شورای ملی سالمندان و سند ملی سالمندان وجود دارد که در کنار خردهوظایف دستگاههای مرتبط، به امور سالمندی میپردازد.
اما آیا صرفاً داشتن شورا راهگشاست؟ برخی از تحلیلگران معتقدند ایجاد یک سازمان مستقل برای سالمندان میتواند به رسیدگی به امور آنان و بهبود کیفیت زندگی افراد سالمند کمک کند. این سازمان اگر کارآمد تعریف شود، میتواند برنامهها و خدمات مناسب برای نیازهای مختلف افراد سالمند ارائه دهد؛ زیرا در حال حاضر فضای مناسب برای فعالیتهای اجتماعی و تفریحی آنان فراهم نیست و از سویی دستگاهها نیز نتوانستهاند وظایف خود را بهخوبی ایفا کنند و مجموعاً موجبات یک زندگی سخت برای سالخوردگان ایجاد شده است. بنابراین، این قشر آسیبپذیر نیاز به حمایت بیشتری از سوی جامعه و نهادهای اجرایی دارند. براساس خبر ایرنا، سال گذشته رئیس سازمان بهزیستی کشور پیشنهاد داده بود که با توجه به اهمیت موضوع سالمندی در کشور شورای ملی به شورایعالی تغییر ماهیت دهد و جلسات آن با حضور ریاست رئیسجمهور تشکیل شود تا بقیهٔ وزارتخانهها الزام داشته باشند که در این حیطه فعالانه حضور داشته باشند و حضور در جلسات شورای سالمندان برای آنها صرفاً یک کار تکلیفی نباشد.
موضوع سالمندی با وجود بحرانی که در پیش رو داریم، به تدابیر ویژهای از سوی حاکمیت نیاز دارد و لازم است برنامهریزیهای سالمندی بهطور ویژه دنبال و اجرا شوند. هشدارهای آماری به ما میگویند در سالهای نهچندان دور، یکسوم جمعیت کشور سالمند خواهد بود و نیازهای مراقبتی، درمانی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خود را خواهد داشت.
۷ تا ۱۵ مهر هفتهٔ ملی سالمندان تعریف شده و روز جهانی سالمند مصادف با ۹ مهر است و لازم است برای این قشر از جامعه و حقوق متناسب با شرایط آنان تدبیری اساسی شود تا از رفاه و تأمین امنیت روحی و مالی برخوردار شود و منزلت آنان در جامعه حفظ شود.
نظر شما