کودک کار؛ این واژه نام آشنای غریب و پر از ابهام که سال‌هایی‌ست برای شهر ملموس است. نه تنها شهر تهران که همه کشور. آسیب اجتماعی خوش سوژه‌ای که هر ازچندگاهی با توجه به مناسبت‌های مرتبط با کودکان، موضوع بحث رسانه‌ها قرار می‌گیرد تا آن‌ها با جامعه‌شناسان و مددکاران و اگر شد، مسئولین، صحبت‌هایی کنند و تیتری بسازند و شمار بازدیدکنندگان خود را بالا ببرند.

پاسکاری موضوع ساماندهی کودکان کار بین دستگاه ها

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ملی، در این میان هستند افرادی هم که بعضا بی‌نام و نشان مشغول فعالیت در حوزه کودکان کار هستند و به کارهایی از جمله تدریس و یاد دادن سواد به آن‌ها می‌پردازند؛ آن‌ها اگر وسع مالی‌شان اجازه دهد، خانه‌ها و دفاتری هم راه‌اندازی می‌کنند تا در آنجا علاوه بر سوادآموزی، ‌کارهای دیگری را هم به بچه‌ها آموزش بدهند؛ بچه‌هایی که شمار قابل توجهی از آن‌ها کودکان افغان هستند و در بسیاری از موارد بی‌شناسنامه؛ چه ایرانی باشند چه اهل افغانستان.

از سوی دیگر، سیاست‌هایی که بر امور اجتماعی کشور حاکم‌اند، در مواردی مغایر با فعالیت‌های این نهادهای مردمی و «ان‌جی‌او»ها قرار می‌گیرد و ممکن است تا تعطیلی آن‌ها هم پیش برود. در بسیاری ازموارد در مورد مسئولیت پذیری این کودکان، بحث‌هایی مطرح می‌شود و در میانه این بحث‌ها نام‌هایی از بهزیستی، شهرداری، وزارت کشور و نیروی انتظامی هم مطرح می‌شود؛ در مواردی اتفاقاتی رخ می‌دهد که هر کدام از این سازمان‌ها دیگری را مشمول مسئولیت بیشتری می‌دانند.

همین اسفند سال گذشته سازمان بهزیستی کشور با اعلام اینکه بالغ بر ۲۰ دستگاه مطابق قوانین کشور، متولی کودکان کار و حمایت از آنها هستند، ‌گفته بود که «سازمان بهزیستی به عنوان یک سازمان حمایتی تکالیفی بر عهده دارد که باید انجام دهد، اما بحث جمع‌آوری کودکان کار برعهده این سازمان نبوده و نیست و فقط در زمینه شناسایی و حمایت اجتماعی وظایفی طبق قانون دارد.»

باری مواردی از این دست سبب شده کودکان کار سال‌ها در چنبره‌ای به معنای واضح کلمه، بی‌متولی، گرفتار شوند تا سال‌ها یکی پس از دیگری از پی هم گذر کنند و کودکانی که بحثشان رفت و در این گزارش قرار است با اعلام یک آمار جدید از آن‌ها برود، بزرگ و بزرگ‌تر می‌شوند طوری که دیگر نمی‌توان آن‌ها را کودک نامید؛ جوانان و نوجوانان کاری که هنوز شناسنامه ندارند؛ هنوز جایی برای اسکان ندارند.

آماری که روز گذشته در مورد کودکان کار اعلام شده این است؛ «وجود ۱۲۰ هزار کودک کار در کشور» با این تکمله که بهزیستی با جمع‌آوری کودکان کار و خیابان مخالف است. البته بد نیست به این نکته هم اشاره کنیم که کودکان کار، آسیب‌های دیگری از جمله زباله‌گردی (تصویر نام آشنا با رشد فزاینده برای همه مردم ایران به ویژه پایتخت نشین‌ها) را هم به همراه دارند که در آمار ارائه شده توسط بهزیستی هم به آن اشاره شده. در خصوص زباله‌گردها و همین کودکان کار هم بعضا بحث‌هایی مطرح می‌شود که این‌ها مافیا هستند و روزانه رقم بالایی درآمد دارند.

صحبت‌هایی که سند و مدرک متقن و قابل ارائه‌ای لااقل تا حالا نداشته‌اند.روز گذشته، سرپرست دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور آماری از کودکان کار ارائه کرد با جمع‌آوری کودکان کار و خیابان به عنوان وظیفه خود، مخالفت و نسبت به افزایش روزافزون زباله‌گردی هم هشدارهایی داد. محمدرضا حیدرهایی با ارائه گزارشی از وضعیت ساماندهی کودکان کار و خیابان توسط سازمان بهزیستی در سال ۱۴۰۱ گفت که براساس آخرین پیش‌بینی‌های انجام شده، در مجموع حدود ۱۲۰ هزار کودک کار در کشور وجود دارد.

او که با خبرگزاری ایسنا گفت‌وگو کرده بود، ادامه داد که «در سال گذشته، ۱۴ هزار و ۵۰۰ کودک خیابانی شناسایی شدند که حدود ۱۰ هزار و ۵۰۰ نفر از آن‌ها از خدمات سازمان بهزیستی استفاده کردند و مابقی آن‌ها تمایلی برای دریافت این خدمات نداشتند.»این سرپرست بهزیستی کشور، توضیح داد که «سازمان بهزیستی توسط مددکاران در پاتوق‌های کودکان کار، خدمات را معرفی و آن‌ها را جذب می‌کند، به دنبال آن این کودکان با مدل مددکاری و روانشناسی در راستای توانمندسازی خانواده ساماندهی و حمایت خواهند شد.»

مخالفت با جمع‌آوری کودکان کار و خیابان

حیدرهایی در صحبت‌های خود بر این نکته تاکید کرد که «سازمان بهزیستی به عنوان سازمان «مددکارمحور» با جمع‌آوری کودکان کار و خیابان به طور کلی مخالف است، گفت: ما معتقدیم که جمع‌آوری این کودکان مشکل آن‌ها را حل نمی‌کند. موضوع کودکان کار و خیابان مسئله‌ای است که باید ریشه‌ای برطرف شود. از سوی دیگر جمع‌آوری کودکان کار و خیابان موجب می‌شود آن‌ها از دسترس سازمان بهزیستی برای دریافت حمایت خارج شوند.»

او ادامه داد: در صورتی که دو الی سه هفته تمرکز خود را بر جمع‌آوری کودکان کار و خیابان قرار دهیم، ممکن است برای مدت زمانی شاهد حضور آن‌ها در کف خیابان‌ها نباشیم؛ حال آنکه مشکل آن‌ها حل نشده و تنها مدل کاری‌شان تغییر کرده است. به طوریکه اگر آن‌ها در گروه سنی نوجوان باشند ممکن است در فروش و جابه‌جایی مواد مخدر از آن‌ها استفاده شود و اگر کم سن و سال‌تر باشند به کارگاه‌های زیرزمینی یا زباله‌گردی ورود پیدا کنند.

افزایش زباله‌گردی کودکان

اما این سرپرست بهزیستی، به زباله‌گردی به ویژه زباله‌گردی کودکان کار و افزایش آن در شهر هم اشاره کرد و گفت: افرادی که در زمینه زباله‌گردی فعالیت می‌کنند، زباله‌گردی برایشان بیزینس بسیار جذابی است پس چه بهتر از کارگرانی استفاده کنند که دستمزد کمتری دریافت و مدت زمان بیشتری برایشان کار کنند، از همین‌رو در این زمینه از کودکان به عنوان نیروی کار ارزان استفاده می‌کنند. اکنون اگر با دقت بیشتری سطح شهر را مشاهده کنیم شاهد افزایش زباله‌گردی کودکان هستیم.

حیدرهایی معتقد است که اگر دستگاه‌ها به تکالیف قانونی خود عمل کنند، به طور حتم کودکان منفعت بیشتری می‌برند. طبق قانون حمایت از حقوق اطفال و نوجوانان، در موضوع کودکانِ کار و خیابان، شهرداری‌ها موظف به تامین فضا برای سازمان بهزیستی هستند تا از این طریق بهزیستی بتواند مدل حمایتی خود را اجرا کند. همچنین شهرداری‌ها موظف‌اند مکان‌های تفریحی و ورزشی خود را در مدت زمان مشخصی از شبانه‌روز به‌طور رایگان در اختیار کودکان کار و خیابان قرار دهند.

سرپرست دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفت: «به جای اینکه موضوع ساماندهی کودکان خیابانی بین دستگاه‌ها پاسکاری شود و توپ را در زمین یکدیگر بیندازند، ۲۰ دستگاهی که قانون به آن‌ها تکلیف کرده، به موضوع ورود و وظایف خود را در کنار یکدیگر با محوریت سازمان بهزیستی انجام دهند.»

او با بیان اینکه طبق قانون سازمان بهزیستی وظیفه نگارش تکالیف و احکام هر دستگاهی را در این زمینه داشته است، صحبت‌های سازمان بهزیستی در اسفند ماه سال گذشته را یک بار دیگر تکرار کرد و ادامه داد: در همین راستا بهمن‌ماه سال ۱۴۰۱ در راستای اجرای قانون حمایت از حقوق اطفال و نوجوانان برای ۲۰ دستگاه عضو، ۳۰۰حکم نوشته و طی مکاتبه‌ای تحویل وزارت کشور شد. اکنون منتظر تشکیل شورای اجتماعی کشور هستیم تا در آنجا به همه دستگاه‌ها طبق آیین‌نامه تکلیف و به همه دستگاه‌های عضو ساماندهی کودکان کار و خیابان ابلاغ شود.

او در پاسخ به سوالی درخصوص اصلاح قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان که در آن به وظیفه پلیس برای شناسایی طفل و نوجوان در معرض خطر یا بزه‌دیده اشاره شده، گفت: اصلاحیه ماده ۶ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان وظایف دستگاه‌ها را مشخص‌تر کرد و در این راستا جمع‌آوری کودکان کار و خیابان برعهده پلیس قرار گرفت. پلیس در موضوع باندها وظیفه دارد اگر باندی شناسایی شد در خصوص کشف و انهدام آن باند نیز ورود و کمک کند.

این کودکان سرگردان

این روزها کودکان کار نه تنها در قامت زباله‌گرد که در لباس‌های دیگری مثل کوره آجرپزخانه، فال‌فروشی و دستفروشی‌های دیگر و نشسته کنار وزنه‌های شکسته و درب و داغان و خواب آلود، تکدی گری البته به شیوه‌های نوین هم ظاهر می‌شوند. شاید شما هم کودکان سرگردانی را دیده باشید که مقابل سوپرمارکت‌ها از شما می‌خواهند که برایشان نان لواش بخرید؛ همراه شما به مغازه وارد می‌شوند و بعد با کلی جنس بیرون می‌آیند؛ اجناسی که به نظر در جاهای دیگر یا به اشکال دیگر، به فروش می‌رسانند.

مسئولین بعضا می‌گویند که معتادان و کارتن‌خواب‌ها چهره شهر را مخدوش کرده‌اند غافل از اینکه همین کودکان کار در اشکال و قامت متفاوت اگر فکری به حالشان نشود ، می‌تواند کارتن‌خواب‌ها و معتادان آینده شهر باشند که روز به روز بیشتر و بیشتر چهره شهر را البته به گفته مسئولان مخدوش خواهند کرد. در پایان اینکه برای رفع این مخدوشی گاهی فکرهایی هم می‌شود مثل اینکه همه را یکجا جمع و به جای دیگری منتقل می‌کنند که در دید نباشند، همان پاک کردن صورت مساله....

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha