به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق، همین رتبه هم عاقبت او را به دانشکده مکانیک دانشگاه امیرکبیر رسانده بود. جایی که بصیر آخرین لحظات زندگیاش را در آن سپری کرد. درباره نام بصیر ابراهیمپور حالا در صفحه جستوجوهای گوگل به جز صفحه «قهرمان پیشرفت» اخباری هم درباره نحوه مرگش و عدم امدادرسانی به موقع و اهمال مدیران دانشگاهی وجود دارد. جوان بااستعدادی که یک روز عصر در بین دوستانش ناگهان بدرود حیات گفت.
بازی در آخرین نقش
دوستان زیادی در دانشکده مکانیک شاهد مرگ ناگهانی بصیر ابراهیمپور بودند. روز حادثه، چهارشنبه ۱۰ خرداد، در دانشکده مکانیک یک بازی جمعی در جریان بود. قسمت دوم از بازی گروهی مافیا که قسمتهای قبلیاش در روزهای گذشته برگزار شده بود و برگزیدگان حالا به روز نهایی رسیده بودند. بصیر ابراهیمپور یکی از بازیگران این روز بود که لحظه وقوع حادثه اجرای قابل قبولی داشت. دوستان و نزدیکان او که در روز حادثه در کنار بصیر بودند در روایت خودشان از حادثه میگویند: «بصیر در روز حادثه کاملا سالم و سرحال بود و مدام با نقشهای مختلف و کاراکترهای بازی مافیا شوخی میکرد.
او حتی دو دور هم در این بازی نقشآفرینی کرد و در همه این دقایق یک شخصیت فعال و سرزنده بود. بعد از اینکه در دومین دور بازی نقشآفرینی کرد و در صندلیاش نشست ناگهان از نیمکت به زمین افتاد و از اینجا بود که دقایق فاجعهبار آغاز شد. ابتدا تصور کردیم که نیمکت شکسته اما وقتی بالای سر بصیر رسیدیم فهمیدیم که حالش خوب نیست و به کمکهای پزشکی نیاز دارد». اینجا همان جایی است که در چند روز اخیر مرگ بصیر ابراهیمپور را به موضوعی خبری تبدیل کرده است. حاضران در صحنه در روایتهای خودشان میگویند که از زمان اعلام حادثه به اورژانس تا زمان رسیدن خدمات پزشکی به بصیر ابراهیمپور چیزی بین ۴۵ دقیقه تا یک ساعت تأخیر به وجود آمده بود.
کانال انجمن صنفی دانشجویان در تلگرام از اولین رسانههای دانشجویی بود که به این مسئله پرداخت و اهمال مدیران دانشگاهی و مسئولان اورژانس را در مرگ بصیر ابراهیمپور مؤثر دانست. این مسئله البته با واکنش هیئت رئیسه دانشگاه صنعتی امیرکبیر همراه بود. دانشگاه امیرکبیر از چهارشنبه روز حادثه تاکنون دو خبر مرتبط با مرگ بصیر ابراهیمپور روی خروجی وبسایتش قرار داده است؛ یکی خبر برگزاری مراسم یادبود این دانشجوی فقید و دیگری پیام تسلیت هیئترئیسه دانشگاه صنعتی امیرکبیر که در آن به شایعات درباره مرگ بصیر ابراهیمپور و عدم خدمترسانی به موقع به او واکنش نشان دادند.
در بخشی از متن پیام تسلیت هیئترئیسه دانشگاه صنعتی امیرکبیر آمده است: «این دانشجوی کوشا و مستعد دانشگاه صنعتی امیرکبیر به علت سابقه عارضه قلبی، متأسفانه دچار ایست قلبی شدند و علیرغم حضور بهموقع اورژانس مستقر در دانشگاه و انتقال به بیمارستان و تلاش پزشکان، عملیات احیا مؤثر واقع نشد و ایشان دار فانی را وداع گفتند». برای پیگیری بیشتر ماجرا به سراغ مسئولان دانشگاه امیرکبیر هم رفت که تا لحظه تنظیم گزارش هیچ پاسخی از سوی آنها برای ارسال نشد.
خدمات اورژانس دیر رسید؟
موضوعی که مرگ «بصیر ابراهیمپور» را به سوژهای خبری تبدیل کرده ادعای کمکاری اورژانس در خدماترسانی به یک دانشجوی آسیبدیده است. شاهدان عینی ماجرا به «شرق» میگویند: «بعد از وقوع حادثه گروهی از دانشجوها به سرعت به سمت اورژانس دانشگاه حرکت میکنند. فاصله ساختمان ابوریحان که محل وقوع حادثه بوده تا ساختمان اورژانس را در بهترین حالت میتوان در یک دقیقه و پیاده طی کرد. با این حال از زمان تلاش بچهها برای آوردن مسئولان اورژانس دانشگاه تا رسیدن اولین نیروی اورژانس بالای سر بصیر ابراهیمپور ۱۵ دقیقه زمان تلف میشود.
علت این ماجرا هم این است که وقتی بچهها به اورژانس مراجعه کردهاند با درهای بسته مواجه شدهاند. نگهبان دانشگاه هم با ترشرویی تأکید میکند که کسی در اورژانس نیست و احتمالا برای مأموریت به بیرون رفتهاند. با این حال تلاش گروه دیگری از دانشجویان به نتیجه میرسد و در طبقه دوم ساختمان که احتمالا محل استراحت نیروهاست با یک نیروی اورژانس مواجه میشوند. گرچه این فرد هم توضیحات بچهها را جدی نمیگیرد و با کمترین امکانات به ساختمان ابوریحان میآید.
اما همین که بالای سر بصیر میرسد و وضعیت او را میبینید میگوید که به ۱۱۵ زنگ بزنید و خودش هم کدهایی را اعلام میکند». یکی از دانشجویان در این زمینه به «شرق» گفته که «اولین تماس با اورژانس خارج از دانشگاه حوالی ساعت ۱۹:۰۷ و تقریبا ۱۵ دقیقه بعد از حادثه گرفته شد و طبق مشاهدات او تا ساعت ۲۰:۱۱ هنوز بصیر ابراهیمپور سوار آمبولانس نشده بود». این وضعیت در حالی است که دانشگاه امیرکبیر سال ۱۳۹۶ با صرف هزینه ۵۰۰ میلیون ریالی صاحب یکی از اورژانسهای مجهز دانشگاهی شده بود که در مأموریتش ذکر شده علاوه بر ارائه خدمات به دانشگاه میتواند به موردهای اورژانسی اطراف دانشگاه هم رسیدگی کند.
با این حال هنگام رخدادن این حادثه به گفته شاهدان عینی خدمات درست و مناسبی را که میتوانست منجر به نجات جان یک انسان شود، ارائه نکرده بود. یکی از دانشجویان که روز حادثه در ساختمان ابوریحان حاضر بود میگوید که «یکی از ضربههای این حادثه به جز ازدستدادن یک دوست و همکلاسی ایجاد حس ناامنی و عدم اطمینان در میان دانشجویان است.جایی که برای خدمترسانی به ما طراحی شده بود حتی در لحظات حساس هم نتوانسته بود خدمات مناسبی ارائه کند». این مسئله همچنین موجب شده بود دانشجویان زیادی از تجربه استفاده از خدمات اورژانس دانشگاهها و بیتوجهی آنها روایتهایی در شبکههای اجتماعی منتشر کنند. روایتهایی که توجه به آنها میتواند از بروز حوادثی مشابه و نگرانکننده جلوگیری کند. از این دست هشدارها در این سالها زیاد داده شده که متأسفانه به آن توجهی نشده است.
نظر شما