به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان امروز، شهریور ماه سال گذشته بود که احمد احمدی صدر، مدیرعامل سازمان رفاه خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران مدعی شد که شهرداری در پی آن است که زنجیره زباله گردی را که پشت آن، مافیای قدرتمند پسماند قرار دارد، به عدد صفر نزدیک کند. احمدی صدر مدعی بود؛ باید با مافیایی که زباله گردها را ساماندهی میکنند نیز به صورت قانونی برخورد شود، دستگاه قضا و پلیس باید با این افراد برخورد کنند. این کار غیر قانونی است، یعنی به کارگیری کودکان زیر 18 سال که مشخصاً جرم است و دستگاه قضا میتواند به راحتی با آن برخورد کند در کلان شهرهای بزرگ دنیا، حاکمیت یک پارچه شهری وجود دارد؛ ولی در تهران شرایط اینگونه نیست و هرکدام از دستگاهها و نهادها کار خودشان را میکنند. این تحت اختیار نبودن برخی امور زیر نظر شهرداری، باعث به وجود آمدن برخی مشکلات میشود. حدود دو ماه بعد از این سخنان، علیرضا زاکانی، شهردار تهران نیز یکی دیگر از آن ادعاهای افسانهای خود را مطرح و اعلام کرد که «دو یا سه ماه آینده زبالهگردی نیز به پایان خواهد رسید. » با این حال سرپرست دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور روز گذشته در خبری رسما اعلام کرد: «افرادی که در زمینه زبالهگردی فعالیت میکنند، زبالهگردی برایشان بیزینس بسیار جذابی است پس چه بهتر از کارگرانی استفاده کنند که دستمزد کمتری دریافت و مدت زمان بیشتری برایشان کار کنند، از همین رو در این زمینه از کودکان به عنوان نیروی کار ارزان استفاده میکنند. اکنون اگر با دقت بیشتری سطح شهر را مشاهده کنیم شاهد افزایش زبالهگردی کودکان هستیم. »
کودکان کار در کنار زباله گردها
اما زباله گردها تنها کودکان کاری نیستند که شهرداری با آنها سروکار دارد. بهکارگیری صدها کودک و نوجوان ایرانی توسط پیمانکاران و حتی خود شهرداری چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد. سرپرست دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با تأیید این موضوع از وجود 120 هزار کودک کار در کشور خبر داد که بخشی از آنها در شهرداریها و از جمله شهرداری تهران و توسط پیمانکاران به کار گرفته میشوند.
تکرار یک ادعا
اما اینها تمام ادعاهای مطرح شده در مورد بهکارگیری کودکان در شهرداری و توسط پیمانکاران نیستند. محمدامین توکلیزاده معاون فرهنگی و اجتماعی شهردار تهران نیز چندی قبل اعلام کرده بود: موضوع زباله گردی با نوع مدیریت پسماند و تغییر و تحولی که در حوزه پسماند انجام میشود کاملاً درهم آمیخته است و قابل تفکیک نیست. اگر نتوانیم نظام جمعآوری پسماند را مدیریت کنیم نمیتوانیم زباله گردی را قطع کنیم. اتفاقی که در معاونت خدمات شهری افتاده این است که سه منطقه با هم نوع نگرش به پسماند یعنی پیمانکاریش را عوض میکنند و پیمانکاری صفر تا صد میشود و اگر این اتفاق بیافتد و واسطهها از بین برود و نتوانند واسطه بگذارند میشود زباله گردی را کاملاً مدیریت کرد و این اتفاق در منطقه 13 به صفر رسیده است.درست در همان زمان یعنی در اوایل پاییز مدیرعامل وقت سازمان مدیریت پسماند نیز با طرح مجدد ادعای جمعآوری زباله گردها توسط دیگر مدیران شهرداری گفت: تا دو ماه و نیم آینده در 11 منطقه شهر تهران، زبالهگرد بهمعنای شبکه هدفمندی که تحت پوشش اسمهای مختلف مثل مافیا فعالیت میکنند، حذف میشود.
اول تشخیص، بعد درمان
اما در همین رابطه ناهید خداکرمی، عضو کمیسیون محیط زیست شورای پنجم که در آن دوره تلاش زیادی در مورد رسیدگی به وضعیت کودکان کار و زباله گردها کرده بود در گفت و گو با «آرمان امروز» در واکنش به افزایش کودکان کار و زباله گرد در کشور و شهرهای بزرگ گفت: «این پدیده تابلویی از عوارض ناشی از وضعیت بد اقتصادی حاکم بر جامعه است که متأسفانه متولیان تصور میکنند که رفع ناملایمات و آسیبهای اجتماعی با شیوههایی مانند تنبیه و بگیر و ببند و به زیر زمین بردن آنها حل میشود در صورتیکه براساس اصول ابتدایی علم پزشکی برای درمان درد ناشی از هر بیماری، ابتدا باید علت و عامل آن بیماری را تشخیص داد. چرا که در غیر اینصورت تنها نسخهای که پزشک میتواند تجویز کند، مسکن است. واقعیت این است که در افزایش کودکان کار و زباله گردها نمیتوان شهرداری یا سایر دستگاههای دیگر را به تنهایی مقصر دانست یا از آنها انتظار حل مشکل را داشت. تا زمانیکه حاشیه نشینی، تورم و شرایط اقتصادی کنونی و یا عوامل جوی مانند خشکسالی باعث مهاجرت به شهرهای بزرگ میشود و گرانی سرسامآور گلوی خانوادهها و کارمندان را میفشارد نمیتوان برای کاهش کودکان کار و زباله گردی برنامهریزی کرد.خداکرمی تصریح میکند: در حقیقت پدیده کودکان کار با سایر مشکلات امروز کشور در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در هم آمیخته است و تا زمانی که ساختار حکمرانی کشور بصورت جامع بدنبال رفع مشکلات بنیادین نباشد، این مسأله نیز لاینحل باقی خواهد ماند. وی با ذکر اینکه اگر تنها بخشی از هزینهها و ریخت و پاشهایی که در مورد کنترل بدحجابی و یا مواردی اینچنینی میشود را صرف کمک به خانوادههای کودکان کار و زباله گردها میکردند، مسلماً آمار کودکان کار و زباله گردها بسیار کمتر از آماری بودکه مسئولان سازمان بهزیستی اعلام کردهاند. این عضو شورای شهر پنجم با بیان اینکه شرایط اقتصادی جامعه به گونهای است که بخشی از کودکان خانوادههایی که تا دیروز پدر یا مادر بتنهایی عهده دار هزینه خانوار خود بودند، امروز به خاطر فشارهای اقتصادی مجبور شدهاند ترک تحصیل کنند و کمک خرج یا نانآور خانواده باشند، گفت: امروز بخشی از کارگران و کارمندانی که تا همین 3 سال پیش به هر صورت میتوانستند از پس هزینههای زندگیاشان برآیند، حالا چارهای ندارند جز اینکه راضی به کار کردن کودکان خود باشند. اما آیا در چنین شرایطی طرح ادعاهایی در مورد جمعآوری زباله گردها و کودکان کار در عرض 2- 3 ماه میتواند منطقی باشد؟ سؤالی که خداکرمی در پاسخ به آن میگوید: البته شهرداری میتواند با هزینه کرد بخشی از بودجه حوزه اجتماعی و فرهنگی خود، برای حمایت از کودکان کار و خانوادههای آنها، تا حدودی از آسیبهای روحی و جسمی وارد شده به این کودکان و سوء استفادههای جنسی و فیزیکی که از آنها میشود جلوگیری کند، اما اینکه مسئولان شهرداری بخواهند تاریخی را برای به صفر رساندن تعداد کودکان کار و زباله گردها اعلام کنند، اصلاً پایه و اساسی ندارد! چون نه شهرداری عامل بروز این پدیده است و نه بتنهایی قادر به حل این مشکل است. همانطور که گفته شد، چنانچه مشکلات اقتصادی و بینالمللی جامعه به شکلی بنیادین حل شود و دروازههای کشور بسوی سرمایهگذاران خارجی باز شده و سرمایههای داخلی در کشور احساس امنیت کنند، میتوان به بهبود وضعیت کودکان کارامیدوار بود. در غیر اینصورت روزهای تلختری در اننظار این کودکان خواهد بود.
نظر شما