به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ایران در ادامه نوشت: با او طرح چهار ساله کاشت یک میلیارد درخت را به بحث و گفتوگو گذاشتیم.
انتقادات زیادی به طرح کاشت یک میلیارد درخت وارد است، به طور کلی آیا معتقدید که این طرح قابلیت اجرایی دارد؟
بله. انتقادات زیادی شنیده میشود. برخی از انتقادات منصفانه است؛ برخی دیگر نیز ناشی از عدم اطلاع کافی عزیزانی است که شاید دلشان برای این مملکت میسوزد. به عنوان مثال شهرداری تهران تشخیص داد که جلوی سازمان منابع طبیعی یک دوربرگردان به صورت پل نصب کند. به واسطه این تصمیم، بخشی از پوشش درختی و درختچهای جلوی ساختمان به مکان دیگری انتقال داده شد. در نتیجه این اقدام، برخی از عزیزان نوشتند که منابع طبیعی نتوانست جلوی این کار را بگیرد! اولاً که ما در عرصههای ملی، متولی پوشش گیاهی مملکت هستیم و متولی پوشش گیاهی در عرصههای غیر ملی نیستیم. اینجا نیز شهرداری این درختان و درختچهها را انتقال داده، قطع نکرده است اما همین اقدام تبدیل به یک نقد غیر منصفانه از منابع طبیعی کشور میشود. سنت کاشت نهال از مناسبتهای بسیار با ارزش در مکتب ایرانی ها است و در ادیان مختلف پیرامونش سفارشات مختلفی شده است؛ سابقه درختکاری در ایران نیز مربوط به یک قرن و دو قرن گذشته نیست و این سابقه به دوران هخامنشی باز میگردد.
کسی در لزوم کاشت درخت و افزایش پوشش گیاهی شکی ندارد. اما به طور مثال شما میگویید مسئولیت حفاظت از بخشی از درختان را میخواهید به شهرداری بدهیم، اما درباره قطع درختان جلوی سازمان تحت مدیریت خودتان میگویید شهر در اختیار من نیست و قانون به من اجازه دخالت نمی دهد. بر این اساس چگونه می توان تضمین کرد که شهرداری نظارت را برعهده گرفته و آن را انجام دهد؟
مثال می زنم. در حال حاضر 126 نهالستان با سطحی حدود 2861 هکتار در بخش معاونت امور جنگل سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری وجود دارد. بعنوان مثال یک کشاورز که تولید کننده برنج است یا یک باغدار که تولید کننده مرکبات است، تولیداتش را در اختیار هر کسی که نیاز دارد میگذارد. بر اساس مطالعات انجام شده، وسعت 5 منطقه رویشی مثل تورانی، زاگرسی، هیرکانی، ارسبارانی و... در کشور حدود 135 میلیون هکتار است؛ بر این اساس ما میدانیم که برای احیا، غنیسازی و توسعه اراضی جنگلی چه میزان نهال نیاز داریم و همچنین چه میزان نهال برای ارتقای کمی و کیفی پوشش گیاهی مراتع خودمان؛ که البته برای ارتقای پوشش گیاهی مراتع، آمارش در یک میلیارد نهال محاسبه نمیشود. ولی برای مقابله با بیابانزایی و فعالیتهای بیولوژیکی، گونههای درختی و درختچهای تولید کرده و در عرصه مرتعی میکاریم. سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور تاکنون در حدود دو میلیون هکتار عرصه های بیابانی را درختکاری و درختچهکاری کرده و این روند نیز همچنان تداوم دارد.از سویی دیگر ما در کشوری زندگی میکنیم که مواد اولیه و ثانویه بسیاری از صنایع و کارخانهها را مواد چوبی تشکیل میدهد؛ به طور مثال برای تکمیل ظرفیت تولیدی کارخانههای موجود در کشور حدود 5 و نیم میلیون متر مکعب چوب نیاز است. اگر با تمام ظرفیت کار کنند، حدود 9 و نیم تا 10 میلیون متر مکعب چوب نیاز خواهند داشت؛ از طرفی، در حال حاضر میزان واردات چوب به دلایلی نظیر جلوگیری از ورود آفات و بیماریها برای پوشش گیاهی در کشور محدودیت دارد.
ولی آقای نوبخت وظیفه سازمان جنگلها تهیه چوب صنایع نیست.
نه وظیفه سازمان نیست اما ما برای اینکه از قاچاق چوب جلوگیری کنیم، بخشی از نهالهای مورد نیاز برای صنایع را تأمین میکنیم. به همین دلیل از یک میلیارد درختی که قرار است تولید کنیم، هدفگذاری کردیم بخشی از آن برای تأمین چوب کاشته شود. بخشی از آن هم به احیا و غنی سازی جنگل های شمال، زاگرس و... برمیگردد.
نگفتید چه تضمینی وجود دارد که شهرداری برنامههای شما را انجام بدهد؟
اجازه بدهید با ادبیات یک کارشناس صحبت کنم نه رئیس سازمان منابع طبیعی. مملکت ما نیاز به کاشت این درختان دارد. زمانی که در لرستان از الیگودرز به سمت خرمآباد یا دورود حرکت میکنید، یا از سمت سلماس به ارومیه میروید یا از سمت فیروزکوه به سمت تهران میآیید روی دامنههای آن گالیها (فرسایش خاک) را میبینید. حتماً به فکر میروید که ما باید چه کار کنیم؟ از سوی دیگر آبراههداریهای انجام شده توسط منابع طبیعی، نشان داده که خسارت سیل در زمان بارندگی کم شده است. البته سازمان شاید در بخش بیولوژیک و بیومکانیک به اهداف خود نرسیده باشد. به همین دلیل ما به این نتیجه رسیدیم که بیاییم سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور را از آن حالت بنگاه بودن، که بیشتر به چشم زمین و معدن دیده می شود، خارج کنیم. بعد از آن گفتیم باید یک مدیریت هوشمند مردمی محور و یکپارچه منابع طبیعی بوجود بیاید، بنابراین یک برنامه راهبردی 5 ساله (1406-1402) نوشتیم . این برنامه هنوز کامل و رونمایی نشده است. از سوی دیگر از افراد متخصص در دانشگاه ها، مرکز تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور و... خواستیم تا در سال 1402 یک برنامه با افق 2050 برای سازمان منابع طبیعی بنویسند. در حال حاضر 125 میلیون هکتار از اراضی منابع طبیعی کشور دچار فرسایش آبی است. در 20 میلیون هکتار از این وسعت عملیات آبخیزداری انجام گرفته است. اگر بخواهیم هرسال در یک میلیون هکتار از آن عملیات آبخیزداری و آبخوانداری انجام بدهیم، چیزی نزدیک به 90 سال طول میکشد. یک برنامه 10 ساله هم در قالب برنامه هفتم و هشتم نوشتیم تا در طول یک دهه تمام 90 میلیون هکتار آن را آبخیزداری کنیم. از طرف دیگر دیدیم اگر اعتباری تخصیص نیابد وضع به همین منوال باقی میماند. بنابراین مجلس یک اعتبار 300 میلیون یورویی را برای اتمام مطالعات و انجام آبخیزداری تصویب کرد. این اعتبار را باید از محل صندوق توسعه دریافت کنیم.
یعنی بخشی از این یک میلیارد درخت را در این طرح اجرایی میکنید؟
نه. ما بیش از 80 میلیون هکتار مرتع داریم. شاید برای افرادی که تخصص نداشته باشند تبدیل مراتع درجه یک به دو، تبدیل از درجه دو به سه و از سه به بیابان قابل تشخیص نباشد. در صورتی که پوشش مرتعی به اندازه پوشش جنگلی مهم است. الان در یک طرح در حال غنیسازی 50 میلیون هکتار مرتع هستیم. سرعت پدیده بیابانزایی در مملکت ما بیشتر از سرعت مقابله کردن با این پدیده است. ما در سال حدود یک میلیون هکتار بیابانزایی داریم اما با توجه به شرایط مختلف از جمله میزان اعتباری که داریم، تنها 300 هکتار در سال بیابان زدایی میشود.
منتقدان طرح یک میلیارد هم میگویند زمان و میزان اعتباری واقعی که اجازه بدهد، طرح اجرایی شود! وجود ندارد.
استنباط من از ادبیات حضرت عالی این است که شما تصور میکنید که سازمان اصلاً کاری نمیکند.
اصلاً بحث این نیست...
ابلاغ و اصلاح طرح مرتعداری و تهیه نظامنامه مردمیسازی منابع طبیعی را هم انجام دادیم. این طرح هم طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت است.
میدانید طرحهای مشارکتی مردمی زمانی موفق میشود که جوامع بومی و مردمی حتماً نفع اقتصادی بخواهند ببرند
میخواستم به همین جا برسم. این طرح مردمی جنبههای متفاوتی دارد. الان پیرامون همین طرح ما یک سری مطالعاتی در 5 منطقه رویشی انجام دادیم. مثل همین مباحث مربوط به مدیریت پایدار منابع طبیعی شمال کشور به اسم طرح تنفس یا طرح جایگزین که عدهای جلوی آن را گرفتند. در این طرح در 104 حوزه آبخیز کشور مطالعات کاملی انجام شده است. ما در مدیریت عرصههای منابع طبیعی باید سه فاکتور مسائل اکولوژیک، اجتماعی و اقتصادی را در نظر بگیریم. الان تمام این مسائل در طرح مدیریت پایدار هیرکانی ، لحاظ میشود. برای مدیریت کل عرصههای منابع طبیعی نیازمند توانمندسازی مردم هستیم.
شما در طرح جنگلکاری، در برخی از نهالستانها برای جوامع محلی بویژه زنان ایجاد اشتغال کردید. همین مسأله هم باعث شد ما در ایلام، مهران و خوزستان طرحهای موفقی داشته باشیم، چون بخش اقتصادی و سهم مردمی هرچند بسیار اندک، دیده شده است. آیا قرار است در این طرح هم ما برای بخشی از مردم بومی و روستایی ایجاد شغل کنیم و آنها حواسشان به درختها باشد یا نه بر اساس آن چیزی که شنیده می شود قرار است مردم بیایند نهال بگیرند، ببرند، بکارند و مواظب کنند.
ببینید اصلاً این طور نیست، ما یک سند پشتیبان طرح داریم. این سند را در اختیار صاحب نظرانی مثل مرکز تحقیقات جنگل گذاشتیم تا آنها نظرات تکمیلی خودشان را بدهند. در مباحث مردمیسازی تأمین نیاز زراعت چوب، بخشی از درختکاری را صاحبان صنایع انجام میدهند اما در اراضی کشاورزی مدیریت با خود مردم است. این طرح سرانه جنگل را در کشور افزایش میدهد. ما همه این درختان را قرار نیست در مناطق جنگلی بکاریم. کاشت درخت در اراضی حاشیهای اطراف جادهها هم در برنامه قرار دارد. کاشت درخت در اطراف جادههایی چون دشت عباس خوزستان یا ایلام موفق بود. یا ما در ایجاد بادشکن در 10 هزار هکتار از اراضی در زابل در سیستان و بلوچستان موفق بودیم. البته در برخی طرحها مثل طرح حرم تا حرم در مسیر تهران تا قم موفق نبودیم و درختها خشک شد.
به گفته کارشناسان منتقد، بیشتر نهالستانها تعطیل است و در نهایت ما میتوانیم در سال 25 میلیون اصله نهال تولید کنیم. در این برنامه قرار است سالانه 250 میلیون اصله تولید کنید، این مابهتفاوت را چطور تأمین میکنید؟
ببینید این یک نظر است. نظر محترمی است. برای صحتسنجی آمار از دفتر آموزش و ترویج سازمان و تمام مدیران استانی خواستیم تا به تمام سازمانهای مردمنهاد در شهرهایی که نهالستان داریم یک ابلاغ بزنند و از آنها بخواهند ناظر مدیران ما در این طرح باشند.
پس این 126 نهالستان دارند فعالیت میکنند؟
عرض میکنم. بخش قابل توجهی از این نهالستانها را توانستیم تجهیز کنیم و در حال تجهیزکردن باقی آنها هم هستیم. آدرس تمام نهالستانهای ما مشخص است. هرکسی که بخواهد راستآزمایی بکند، برود و ببیند.
هیچ نهالستانی تعطیل نیست؟
ممکن است از این 126 نهالستان، نهالستانی هم تجهیز نشده باشد. چرا اصلاً یک دفعه نیامدیم به عنوان مثال بگوییم 500 میلیون اصله میکاریم، از 250 میلیون نهال شروع کردیم.
ما الان ظرفیت تولید 250 میلیون نهال را در سال داریم؟
ظرفیت تولید نهال در نهالستانهای سازمان بیشتر از این عدد است. ما آمار نهالستانهای بخش خصوصی در شهرهای مختلف را هم گرفتیم. آمارگیری از نهالستان هم در جریان است و از آنها خواستهایم میزان تولید نهالشان را اعلام کنند. نهالستانهای خصوصی حدود 120 میلیون اصله نهال تولید میکنند. البته این 120 میلیون اصله هم نهال مثمر است هم نهال جنگلی مثمر.
درختان باغی جنگل محسوب نمیشوند...
اجازه دهید توضیح بدهم؟! از خودشان سؤال کردیم چقدر از این میزان نهالی که تولید شده، قابلیت انتقال به بخش مثلاً زراعت چوب ما دارد. چون اصولاً آنها نهالهایی که ما برای احیا و غنیسازی جنگل میخواهیم تولید نمیکنند، چون برای آنها نمیصرفد، هرچند الان برخی از گونههای جنگلی مثل درخت انجیلی که پاییز قشنگی دارد در فضای شهری کاشته میشود. این گونهها در برخی از نهالستانها هست ولی تعدادش آنقدر نیست که ما بخواهیم به حساب بیاوریم. حدود 30 درصد از این تولیدات میتواند نهالهایی باشد که در بخش زراعت چوب استفاده میشود. در نهایت به این آمار هم کاری نداریم. آنچه مسلم است قرار است یک تعداد نهال را در کشور تولید کنیم. کشورهای دیگر هم این کار را شروع کردند. پاکستان 10 میلیارد اصله نهال را در دستور کار قرار دادهاست که باید تا پایان سال 2022 به پایان برساند. ترکیه تا الان چهار و نیم میلیارد اصله درخت کاشته است. عربستان کاشت 50 میلیارد اصله نهال را در دستور کارش دارد که 10 میلیارد آن در داخل کشور و...
یکی از دلایل تردید درباره موفقیت این طرح این است که سازمان منابع طبیعی هیچ آماری از نهالکاریهای سال گذشته نمیدهد چقدر از آنها از بین رفته است؟
هیچ چیزی بهتر از این نیست که آنچه را در طبیعت وجود دارد ببینیم، همه اطلاعات آن موجود است. چقدر نهال کاشتهایم و چقدر موفق بودهایم. من در 7 استان هیرکانی به نوعی مدیر بودم. الان آدمی که یک روز در جنگل کار نکرده، ادعا دارد و طرح را زیر سؤال میبرد. مثلاً 300 هکتار در منطقه کجور، جنگلکاری کردیم. هر 300 هکتار خشک شد. آن موقع من مدیرکل استان مازندران(منطقه شرق) بودم. این اتفاق در منطقه غرب مازندران افتاد. چون یک آدمی که فکر میکرد رطوبت همه جای شمال بالا است، آمد در منطقه ذخیرهگاه زربین در چالوس 300 هکتار کار کرد. شرایط آب و هوایی آنجا به دلیل وجود جریان هوایی دالانهای جاده کندوان، هراز، فیروزکوه و امامزاده گیلان مدیترانهای است. آنجا گونههای سوزنی برگ کاشتند. چون فکر میکردند این نهالکاریها نیاز به مراقبت ندارد، اعتبار آبیاری آن را در نظر نگرفته بودند، در آن مقطع خشک شد. بعد آمدند چه کار کردند؟ آمدند آنجا را نوکاری (نهال کاری) کردند که نهالکاریهای ما برای سالهای بعد نیاز به واکاری داشت. اما شما حتی میبینید در تجدید حیات طبیعی جنگلها هم گاهی تجدید حیات خوب اتفاق میافتد گاهی هم نه. همه مطالعات ما و اطلاعات در سند پشتیبان وجود دارد. الان حدود یک میلیون و 490 هزار هکتار از جنگلهای زاگرس آلودگی، بیماری و آفات دارد. تنها راه نجات زاگرس و مملکت ما چیست؟ تنها راه نجات آن است که وضعیت پوشش گیاهی مملکت را حفظ کنیم. همان چیزی که گفتم...
اتفاقاً یکی از پیشنهادهایی که داده میشود این است که بودجهای که قرار است صرف کاشت یک میلیارد درخت شود، صرف درمان و حفاظت همین جنگلها شود... مثلاً کشاورزان و دامداران را از جنگل بیرون بیاورید و برای آنها ایجاد شغل کنید.هرچند که سازمان در تمامی این سالها در خروج دام ناموفق عمل کرده است.
بله، طرح خروج دام موفق نبود. شعار اصلی ما هم در این طرح حفاظت، احیا، توسعه و ارتقای کمی و کیفی پوشش گیاهی است. الان تنها راه برای نجات زاگرس چیست؟ تنها راه نجات این است که حتی بدون برنامه، بدون طرح و در بدترین شرایط هم که شده، به افرادی که در این دو میلیون هکتار کشت زیرآشکوب میکنند، نهال رایگان داده و بعد به آنها بگوییم شما این نهالها را بکارید ما 5 یا 10 سال دیگر همه این نهالها را از شما میخریم. البته این برنامه هنوز عملیاتی نشده است. از طرفی میتوان به آنها گفت که اگر بیشتر از این تعداد نهال کاشتید باز هم ما از شما میخریم. دامهایتان را نیز میتوانید به چرا ببرید. آن وقت دیگر آتشسوزی در زاگرس کمتر رخ میدهد. دامدار هم از دامهایش مراقبت کرده و آنها را از مصرف درختان دور میکند. چرا باید این کار را بکنیم؟ چون زاگرس 40 درصد آب ما را تولید میکند. 7 رودخانه از 9 رودخانه بزرگ کشور در زاگرس جاری است. دشتهای خوزستان، استان فارس، بوشهر و... نیازمند این جنگل است. به اعتقاد بنده البرز و زاگرس همانند یک بومرنگ عمل میکنند؛ هر طوری که با آن برخورد کنیم، به ما جواب میدهند. بنابراین باید به خوبی آنها را مدیریت کنیم.. بنده دست تمام کسانی که نقد میکنند را میبوسم؛ چون معتقدم فرهنگسازی و توجه به کاشت جنگل در کشور رخ داده است. در حال حاضر همه در کشور، منابع طبیعی را مشاهده کرده و به آن توجه میکنند. جلسات مختلفی با صاحبان صنایع برگزار کرده و با برخی از آنها به تفاهم رسیدیم؛ حتی با هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس نیز برای پرداخت بخش قابل توجهی از اعتبارات مورد نیاز در این طرح به تفاهم رسیدیم. اگر اشتباه نکنم 48 شرکت زیرمجموعه هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس است. ماه گذشته نشستی با مسئولان این شرکت داشتیم. به آنها گفتیم ما عرصه را در اختیار شما میگذاریم؛ نهال رایگان هم میدهیم تا با کمک افراد بومی، بکارید. هزینه نگهداریاش را نیز شما بدهید. بین این نهالهای کاشته شده نیز میتوانند گل نرگس یا زعفران بکارند؛ به این ترتیب با ایجاد درآمدزایی، مردم توانمند شده و دیگر از روی نیاز به سمت تخریب طبیعت نخواهند رفت.
این طرح چقدر اعتبار میخواهد؟
18 هزار میلیارد تومان اعتبار برای چهار سال نیازمند است؛ هم کاشت و هم داشت. سال اول فقط تولید نهال است. سال دوم نگهداری و تولید است. سال سوم...
یعنی سالی بیش از چهار هزار میلیارد تومان اعتبار میخواهد. اعتبار سال آینده سازمان جنگلها 3 هزار و 533 میلیارد تومان است.
ما اسم طرح را مردمی گذاشتیم، چون این طرح با اعتبارات سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری اجرا نمیشود.
این مردم چه کسانی هستند که میتوانند 18 هزار میلیارد تومان اعتبار را تأمین کنند؟
این طرح مردمی که میگوییم یعنی غیر دولتی. ما الان برای نهالستانهای خودمان از بخش خصوصی، صاحبان صنایع، صاحبان معدن و... حامی میگیریم. نه به این منظور که طبیعت را در اختیار آنها بگذاریم یا مثلاً معدن را واگذار کنیم تا آنها به ما کمک کنند. این صنایع در ذیل مسئولیت اجتماعی، تعهداتی دارند. به طور مثال صاحبان صنایع در خوزستان بر اساس مسئولیت اجتماعی که دارند بخشی از این کار را انجام دادند. در استان آذربایجان شرقی برخی از صنایع مثلاً چهار دستگاه تراکتور هدیه دادند و بخشی از اعتبار مورد نیاز این طرح را صاحبان صنایع این استان پذیرفتند. یا مثلاً شرکت طلا و نیکل ایرانیان تقبل کرده دستگاهی که کیسه گلدانی را برای گلدانگیری این نهالها تولید میکند به نهالستانها هبه کند. فرد خیر دیگری هم پیدا شده و گفته که حاضر است چندین دستگاه مورد نیاز برای پر کردن کیسه گلدانی هدیه بدهد. وقتی میگوییم طرح مردمی است، اینگونه تعبیر میشود که میخواهیم از مردم روستایی که توان مالی ضعیفی دارند، پول بگیریم.
طرح برای به سرانجام رسیدن اعتبار میخواهد...
ببینید یک تسهیلگری دارد اتفاق میافتد. مشکلی که در مملکت ما یا حداقل در سازمان منابع طبیعی وجود دارد، این است که اطلاعرسانی کافی نیست؛ به همین دلیل برخی از عزیزانی که از سر دلسوزی دلهره دارند، میگویند این طرح اجرایی نیست. الان در دفتر مهندسی و مطالعات سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری و مرکز جنگلهای خارج از شمال و... آمدند و مشخص کردند که ما در چه میزان از عرصههای منابع طبیعی میتوانیم کار بکنیم. یعنی نهالهای تولید شده را فقط در منابع طبیعی بکاریم.
این نهالها کجا کاشته میشود؟
ما در حال آمادهسازی یک سامانه هستیم. بخش قابل توجهی از آن آماده شده است. هر کسی که در هر جایی درختی میکارد، میتواند بیاید و در این سایت آدرس و تصویر نهال را منتشر کند. ممکن است در ابتدا ناقص باشد اما قطعاً تکمیل خواهد شد. از ظرفیتهای تشکلهای مردمنهاد شهرستانهای مختلف نیز برای نظارت و راستیآزمایی استفاده میکنیم. فردی نقد کرده که شما که در سال تنها میتوانید 25 میلیون نهال تولید کنید، 250 میلیون نهال را از کجا میآورید! این طرح تازه شروع شده و در حال حاضر 45 میلیون نهال تولیدی وجود دارد، در حالی که طرح تازه در هفته منابع طبیعی(هفته جاری) کلید میخورد. ما با دهیاریهاو شهرداریها تفاهمنامه امضا کردیم. مثلاً اگر روستایی 5 کیلومتر جاده اصلی داشته باشد میتواند دو طرف و حاشیه آن 10 ردیف نهال بکارد. آن زمان متولی چه کسی میشود؟ راه و شهرسازی یا همان دهیار.
آن دهیار واقعاً اعتبار مالی دو سال نگهداشت درختان را تقبل میکند؟
دهیار برای این کار پول کافی ندارد؛ اما اگر بترسیم و شروع نکنیم، هیچ اتفاقی در مملکت نمیافتد.بعد از کاشت در دو طرف، میتوانند از ردیف دوم به بعد گونههای مورد مصرف صنایع چوب را بکارند؛ اقدامی که به درآمدزایی منجر شده و قاچاق در عرصههای جنگلی را کمتر خواهد کرد. با هلالاحمر نیز تفاهم کردیم؛ بخش جوانان سازمان هلال احمر پیرامون تغییرات اقلیمی مطالعه میکند. آنها در بسیاری از همایشهای بینالمللی شرکت میکنند. وقتی با آنها صحبت کردیم متوجه شدیم که اطلاعاتشان میتواند به ما کمک کند. به طور مثال آنها به ما گفتند که اگر در صدمین سال شکلگیری سازمان هلال احمر، 100 هزار اصله نهال به آنها بدهیم، خودشان کاشته و خودشان هم مراقبت خواهند کرد. بخشی از نهالهای تولید شده، به این شکل کاشته میشود. بخشی از مردم هم آمده و از ما نهال میگیرند. هر کس نهال بیشتری کاشت و بیشتر توانست حفظ کند جایزه خواهد گرفت. چنانچه یک میلیارد درخت کاشته شود، هر چقدر هم مراقبت کنیم باز هم 10 درصد از آن خشک میشود؛ بنابراین هیچ طرحی، هیچ وقت صددرصد موفقیتآمیز نیست.
آمار شما با منتقدان طرح خیلی تفاوت دارد. آنها اعتقاد دارند طرحهای درختکاری سازمان منابع طبیعی 20 تا 30 درصد موفقیتآمیز بوده است شما میگویید 80 درصد...
اصلاً میگوییم آنها درست میگویند. 20 تا 30 درصد میماند. به هر حال باید طبیعت را سبز کرد. از اشتباهات باید درس بگیریم و آن 20 تا 30 درصد را در سال بعد، دو سال بعد به 50 درصد برسانیم.
آب این طرح را از کجا تأمین میکنید؟
مسألهای که شما مطرح میکنید درست است. همه مباحث در کارگروههای مختلف مطرح میشود ازجمله محل تأمین منابع آبی مورد نیاز طرح.
جایی گفته بودید که میخواهید از فاضلاب تصفیه شده استفاده کنید، ما چقدر پساب داریم؟
همه آب مورد نیاز از این نقطه تأمین نمیشود، بخشی از آن از پساب تأمین میشود.
سالها است که یکی از منابع آبی اعلام شده برای احیای دریاچه ارومیه، پساب تصفیه شده است اما موفقیتآمیز نبوده است.
ببینید وزارت نیرو به ما پیشنهاد داد و گفت 146 هزار رودخانه جاری در کشور داریم که برخی فصلی و برخی دائمیاند. ما میتوانیم از ظرفیتهای این رودخانهها در طرح استفاده کنیم. برخی از این رودخانهها به دریا میریزند. میتوانیم این رودخانهها را طوری مدیریت کنیم که بشود به بهترین شکل از آن استفاده کرد.
شکل اجرایی آن به چه شیوهای است؟
آن را باید کارشناسان در کمیته علمی بررسی کنند. الان پیرامون این موضوع دارد بحث میشود. این انتظار را هم نداشته باشید که من بخواهم تمام جزئیات طرح را بدانم و الان بگوییم. بحث فرهنگسازی مهم است. همین پیشنهاد وزارت نیرو نتیجه فرهنگسازی ما است.اگر ما شروع نمیکردیم این اتفاق نمیافتاد. یکی دیگر از پیشنهادها این است که در اطراف زمینهای زیاد اطراف سدها درخت بکاریم. البته این کار به سدها هم کمک میکند چون جلوی سرعت رسوبگذاری در سدها را میگیرد.
شما در این طرح روی کاشت درخت در اطراف جادهها حساب ویژهای کردهاید؟
بله ولی شامل همه جادهها نمیشود.
چرا درختان کاشته شده در اطراف جاده مسیر حرم تا حرم (حرم امام(ره) تا حرم حضرت معصومه(ص)) خشک شد؟
ببینید درختکاری باید فازبندی شود؛ تولید نهال، کاشت و داشت درخت. در گذشته این جدیت وجود نداشت. کسی که متولی این درختان بود کارش را در مرحله «داشت» درست انجام نداده بود. ولی مثلاً یک جای دیگر هم بود که طرح در مرحله «داشت درخت» درست انجام شد، مثل منطقه دشت عباس در خوزستان که موفق بودیم. ما در شمال چند نقطه بحرانی قاچاق چوب مثل نکارود، عباسآباد، یک نقطه مرزی گیلان و اردبیل و... داریم. برای اینکه بتوانیم جلوی تخریب و قاچاق را بگیریم باید بتوانیم جلوی عوامل تخریب را بگیریم.
نظر شما