به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ملی ،اما به باور کارشناسان و مردم در مدت این دو سال که تعداد کشتههای آن از نیمی از جنگ 8 ساله ایران و عراق فراتر رفته، هنوز سوالات بیپاسخ زیادی در اذهان عمومی مردم قرار دارد. از آنجا کـه در کشور ما، مدیران ناکارآمد، پس از پایــان دوران مسئولیتشان کسی از آنها درباره اتفـــاقات گذشته سوالی نمیپرسد، با خود و بـــرای یادآوری اتفاقات گذشته، چند سوال مردم را مرور میکنیم.
دو سال گذشته و هنوز معمای تاخیر خرید واکسن و چرایی این اتفاق تا پایان دولت دوازدهم حل نشد!، در حالیکه تا دولت سیزدهم شروع به کار کرد، سیل واکسن به کشور سرازیر شد. دو سال گذشت، اما هنوز معلوم نیست که آن یک میلیون یورویی که از صندوق ذخیره ارزی، برای کنترل کرونا برداشته شد، در کجا هزینه گردید، در حالیکه دولت کمترین میزان حمایت را از اقشار آسیب پذیر جامعه انجام داد و از آن پول برای خرید واکسن هزینه نگردید.
دو سال گذشت و هنوز دل دهها هزار خانواده و زن بیسرپرست به دلیل مرگ همسرشان خون است و تعلل در خرید واکسن، مسیر زندگی آنها و فرزندانشان را برای همیشه عوض کرد. دو سال گذشت و هنوز ایران در پیکهای کرونا سردرگم است، چرا؟ اما هنوز از یاد کسی نرفته! در روزهایی که چشم وزارت بهداشت وقت به رسیدن هواپیماهای واکسنهای اهدایی و رایگان از کشورهای دیگر بود، مردم در بیمارستانها هر روز فقیرتر میشدند یا عزیزانشان بر اثر تعلل مسئولان در چاله آهک مدفون میشدند.
تا اوایل شهریور امسال که بهقول وزیر بهداشت جدید، سیل واکسن کرونا به سمت کشور سرازیر شد! و در روز دوم شهریور که وزیر بهداشت دولت دوازدهم نامه پر سوز و گدازی نوشت و درخواست حلالیت از مردم کرد، ۱۰۳ هزار و ۳۵۷ نفر جانشان را بهدلیل کرونا از دست داده بودند و در همان روز ۷۰۹ ایرانی، راهی قطعه بحران آرامستانها شدند و فقط حدود ۵۷۲ هزار دُز واکسن کرونا در کشور تزریق شده بود، که بر خلاف وعده مسئولان بیشتر آن واکسنها اهدایی کشورهای دیگر بود.
واکسنهایی که تست نشده بود!
شاید بتوان پاسخ این سوالات را در گفتوگوی اخیر مصطفی قانعی- عضو کمیته علمی کشوری مقابله با کرونا و عضو کمیته ملی واکســـن کرونا جستوجو کرد. وی در گفتوگو با ایسنا مدعی شده است: «من در ریز تصمیمگیریهای واکسن بودم تا جاییکه من اطلاع دارم یک تصمیـــم را با ریسک آن باید یک نفر میگرفت. یعنی میگفت واکسن خارجی از چین بیاوریم و ریسک عوارض آن را یک نفر در جمهوری اسلامی قبول میکرد!. این یک مسیر اورژانسی بود و آن واکسن (سینوفارم) جایی تست نشده بود!.»
قانعی در بخش دیگری از صحبتهای میگوید: «وقتی در چنین شرایطی وارد میشوید میبینید که قبلا به قوه قضائیه رفته بودند و یک اعلام برائت گرفته بودند که اگر مشکلی پیش آمد بعدا ما را محاکمه نکنید چون برخی فقط نتیجه خوب را میخواهند و این سبب شد یک مقدار جسارت تصمیمگیری کم شود که پیش خود میگفتند اگر واکسن بیاید و عارضه دهد میخواهند بگویند در حالیکه واکسن آمریکایی موجود بود رفتند از چین واکسن آوردند و این هم حاصل آن تصمیم است. البته به غیر از چین هم کسی به ما واکسن نمیداد.ولی جسارت تصمیمگیری وجود نداشت و همین تاخیر در تصمیمگیری ما را ۶ ماه عقب انداخت و فضای رسانهای هم از ابتدا شکل گرفته بود.»
این گفتهها در شرایطی مطرح میشود که برکسی پوشیده نیست با وجود تحریمها و البته ادعای وزیر بهداشت وقت (سعید نمکی) که هر هفته میگفت: «سبد خرید واکسن را در کواکس گذاشتهایم و جز اولین کشورهایی هستیم که به ما واکسن میدهند» که زمان ثابت کرد که این صحبتها برای فرار از انتقاد رسانهها بوده، تمام تمرکز دولت بر تولید واکسنهای رنگارنگ داخلی بود.
هفت واکسنی که پس از رونمایی، تعداد تزریقهای آن به 2 میلیون دز هم نمیرسد و بنا به گفته قانعی معتقد است که هیچگاه از تولید واکسنهای داخلی حمایت نشد و گفته است: «اکنون شرایط نیازمند مدیریت دولتی است یعنی نباید زیرساخت را رها کنیم. دولت باید اعلام کند که فلان قدر هزینه میدهد و به واکسن ساز سفارش ساخت واکسن میدهد تا شرکت واکسن بسازد و در انبار نگه دارد تا ببیند چه پیش خواهد آمد. این حمایت وجود ندارد.»
یک میلیارد یورو هزینه چه شد؟
وی در پاسخ به این سوال که آیا از مبلـــغ یک میلیارد یورو صندوق توسعه ارزی که مقام معظم رهبری دستور دادند در زمینه کرونا هزینه شود، مبلغی هم در اختیار واکسنسازها قرار گرفت یا خیر؟، میگوید: «مبلغی از آن پول بـــرای حمایت واکسنسازها صورت نگرفت. تنها یک بار شورای عالی امنیت ملی نشست و به واکسن وزارت دفاع، واکسن انستیتو پاستور و واکسن انستیتو رازی پولی داد که آن هم از دلاری بود که وزارت بهداشت داشت و گفت بخشی به واکسنسازها داده شود که اینها هم دولتی هستند و باید کسی هم پیدا میشد تا ریال آنها را بدهد.
در هر صورت حمایتی از بخش خصوصی صورت نگرفت. در مورد این یک میلیارد یورو باید بدانیم که سیستم بهداشتی اصلا نمیتوانست از کسی که کرونا دارد هزینه دریافت کند و این بیمارستانهای وزارت بهداشت را به ورشکستگی میرساند و این در شرایطی بود که درآمدهای بیمارستانی از بین رفته بود. کل این یک میلیارد یورو خسارتی بود که به بخش درآمدی وزارت بهداشت زده شد چون قرار بود از بیماران پول نگیرند.»
اما خیلیها با کرونا فقیر شدند
بازهم باید یک عقبگرد به صحبتهای مسئولان وقت بزنیم تا ببینیم برخلاف این ادعا تا چه اندازه، درمان کرونا مردم را فقیر کرد. در شرایطی که بیمارستانهای دولتی و خصوصی پر بودند، یک شب بستری در بیمارستان برای یک بیمار مبتلا به کرونا بیش از 20 میلیون تومان هزینه داشت. تازه اگر شانس میآورد و یک بیمارستان آن بیمار را بستری میکرد. هنوز از یاد نبردهایم که برخی بیمارستانها در پیک چهارم و پنجم کرونا، مزایده گذاشته بودند و هر بیماری که پول بیشتری میداد را بستری میکرد! اما در شرایطی که این عضو ستاد ملی مقابله با کرونا باور دارد که «کل این یک میلیارد یورو خسارتی بود که به بخش درآمدی وزارت بهداشت زده شد چون قرار بود از بیماران پول نگیرند!»
دهم شهریور امسال، ایرج حریرچی، معاون کل سابق وزارت بهداشت، اعلام کرد: «۶۱۲ هزار نفر از مردم کشور در یکسال اخیر به زیر خط فقر ناشی از پرداخت هزینههای درمانی رسیدند.» که بر کسی پوشیده نیست که بسیاری از این افراد به دلیل ابتلا به کرونا و هزینههای چند ده میلیونی آن به زیر خط فقر سقوط کردند.
از یاد ببریم که...
اما با همه این توصیفات، باید این روزها را در تاریخ شفاهی ایران ثبت کرد. چون تجربه ثابت کرده که هر مدیری پس از اتمام دوره مدیریتش پاسخگوی اعمال گذشتهاش نخواهد بود. همانطور که وزیر سابق گذشته با این حجم از انتقاد، از سوی وزیر بهداشت جدید «شهید زنده» نام گرفت و عین اللهی باور داشت: «سعید نمکی آبرویش را برای نظام گذاشت» درحالیکه 27 شهریور امسال و پس از پایان فروکش کردن کرونا در پیک پنجم، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی، از افزایش شمار زنان سرپرست خانوار به دلیل جانباختن همسرانشان در دوره شیوع کرونا خبرداد و اعلام کرد که «از آغاز همه گیری کرونا در کشور، دستکم ۵۱ هزار کودک، پدر یا مادر خود را در اثر ابتلا به این بیماری از دست دادهاند و نیاز به حمایت دارند.
وی در عین حال گفت که وزارت بهداشت آماری درباره خانوادههای زن سرپرست و کودکانی که بدون سرپرست ماندهاند، جهت حمایت در اختیار بهزیستی قرار نداده است.» اما این فاجعه انسانی پس از دو سال که مسیر زندگی هزاران نفر را برای همیشه عوض کرد را فقط باید در تاریخ ثبت کنیم و بس و سفرههای خالی مردم و بیکاری و... را از یاد ببریم.
نظر شما