به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همدلی ،ماجرا ازاینقرار است که ساعت سه بعدازظهر روز شنبه ۱۶بهمن ماه ۱۴۰۰، مردی در اهواز با پشتوانه قانون و عرف، دشنه بر شاهرگ همسرش کشید و سپس با سربریده او در کوچه و خیابانهای شهر رژه رفت. فیلم این اتفاق تلخ و جنایت هولناک که ریشه در عرف غلط و خلأهای قانونی در حمایت از زنان دارد، توسط یکی از خبرگزارهای داخلی کشور منتشر شد، فیلمی که میتوان آن را ترویج آشکار خشونت تعبیر کرد. البته بعد از انتشار این فیلم از سوی خبرگزاری رکنا، این خبرگزاری از سوی قوه قضاییه توقیف شد.
ناگفته پیداست رسانه انتشاردهنده این فیلم دهشتناک، نقشی در بروز و وقوع حادثه نداشته و ندارد اما نقدی که به خبرگزاری رکنا بهعنوان یک خبرگزاری فعال و حرفهای وارد است، این است که این خبرگزاری در راه انجام رسالت خود که اطلاعرسانی درست بدون تأثیرگذاری منفی در جامعه است، دچار هیجانزدگی شده و با انتشار آن فیلم هولناک ناخواسته در راه ترویج خشونت گام برداشته است.
بدیهی است با توجه به نقش و جایگاه رسانهها در فرهنگسازی جامعه، انتظار میرود نحوه اطلاعرسانی آنها مروج خشونت و اعمال خلاف مصلحت عمومی جامعه نباشد. همچنین از قوه قضائیه نیز انتظار میرود به همان سرعتی که با رسانه مذکور برخورد کرد با عوامل فاجعه تلخ زن کشی در اهواز نیز برخورد کند.
اقدام پلیس در ترویج ناخواسته خشونت
البته در ترویج ناخواسته خشونت خبرگزاری «رکنا» تنها نیست، برخی از اقدامات دستگاه عریض و طویل پلیس را-که یکی از وظایف ذاتیاش مقابله با خشونت است- میتوان ترویج آشکار خشونت و نفرت پراکنی تعبیر کرد. درست مثل پلیس استان فارس که دو روز پیش فرزند کوچک شهید علیاکبر رنجبر، پلیس شیرازی را با قاتل پدرش روبهرو کرد. تصاویری که به اذعان روانشناسان همراه با اضطراب و فشارهای روانی آن در ذهن کودک حکشده و سبب سلب آرامش او در دورههای مختلف خواهد شد.
لازم به ذکر است شهید رنحبر در تاریخ ۱۳بهمن ماه و در ساعت ١٩ و ۴۸دقیقه توسط یکی از اشراری که پاسگاه بیدزرد شیراز را با سلاح سرد مورد هجمه قرار دادند، به شهادت رسید. بعد از شهادت شهید رنجبر و متواری شدن قاتل، تلاش برای بازداشت وی آغاز شد؛ قاتل بعدازاین جنایت، به یکی از روستاهای شیراز متواری شده بود که مأموران دو روز بعد از جنایت وی را در مخفیگاهش پیداکرده و بازداشت کردند.
در ادامه نیز پلیس شیراز موجبات رویارویی فرزند کوچک شهید رنجبر را با قاتل پدرش را فراهم کرد که انتقادات زیادی را برانگیخت. بسیاری رفتار پلیس در روبهرو کردن یک کودک با قاتل پدرش را خارج از دایره عقلانیت میدانند و میگویند این اقدام ضمن اینکه ترویج نفرت پراکنی و خشونت است، صدمه روحی جبرانناپذیری بر روح و روان آن کودک وارد میکند. البته مجید ابهری، آسیبشناس و رفتارشناس در گفتوگو به تأثیر خشونت در جامعه پرداخت و افزود: خشونت بهعنوان یکی از واکنشهای نادرست رفتاری آثار و عواقب و عوارض بسیار ناخوشایندی را بهجا میگذارد.
خشونت باعث ایجاد پرخاشگری در جامعه شده و این صفت رفتاری خود آثاری به بار میآورد که ممکن است سالها بر روحیه انسانها در جامعه اثر بگذارد. ابهری با اشاره به انتشار فیلم جنایت مرد همسرکش اهوازی در یکی از خبرگزاریهای رسمی کشور گفت: «بسیاری از رسانهها خود در ترویج خشونت سهم قابلتوجهی دارند.این بدان منظور نیست که اخبار برای جامعه گفته نشود بلکه ما ازلحاظ آسیبشناسی اجتماعی عقیده داریم اخبار بهصورت عریان گفته و به تصویر کشیده نشود. وقتی تصویر یک مرد که زن بریده همسرش را در دست دارد در یک رسانه منتشر میشود، هم نوجوان آن را میبیند هم سالمند و هم همه اقشار جامعه این تصویر را میبینند و آثار شومی که بر روحیه افراد میگذارد فراموششدنی و پاک شدنی نیست؛ بنابراین انعکاس خشونت در جامعه خود باعث زایش خشونت میگردد.
انعکاس خبر اگر همراه با کالبدشکافی و سببشناسی نباشد خود نوعی تجلیل خشونت و ترویج آن خواهد شد.» وی ادامه داد: «متأسفانه در جامعه ما از درودیوار خشونت میبارد. اخبار خشن در کشتارها، تیراندازها چاقوکشیها همسر کشیها همه اینها باعث ترویج و توسعه خشونت در جامعه میشود.»
پایین بودن سطح نشاط اجتماعی
این آسیبشناس پایین بودن سطح نشاط اجتماعی و بالا بودن سطح خشونت در جامعه را از دلایل اصلی رفتاری در ترویج و گسترش خشونت عنوان کرد و گفت: جامعه باید به سمت آرامش و خونسردی هدایت شود و این مقدور نیست مگر آنکه رسانهها از ترویج خشونت جلوگیری کنند. بدیهی است بیان حادثه یک موضوع است و ترویج خشونت موضوعی دیگر؛ بنابراین بسیاری از اخبار خود در جهت تشویق خشونت حرکت میکند.
ابهری تصریح کرد: «ضعیف بودن مدیریت هیجانهای رفتاری، فقدان کنترل رفتار از عوامل بروز خشونت است بنابراین باید مهارت کنترل هیجانهای رفتاری ازجمله خشونت و خشم در جامعه آموخته شود. در مدارس در رسانهها در دانشگاهها باید مدیریت هیجانهای رفتاری بهخوبی به افراد آموخته شود در آن صورت فرد میتواند خشونت خود را مدیریت کرده و یا خنثی نماید و در انعکاس خشونت نیز رسانهها باید دقت کافی بنمایند تا هر حادثهای عریان در مقابل چشم افراد جامعه قرار نگیرد.»
مریم لطفی روزنامهنگار اجتماعی در رشته توییتی بهمرور اتفاقاتی ازایندست پرداخت که هرکدام اگرچه تا مدتی احساسات جامعه را جریحهدار کرد، اما چندان تدابیری را سبب نشد که به اتفاقات مشابه بعدی منجر نشود. او نوشت: «رومینا اشرفی دختر 13ساله تالشی در 31اردیبهشت 99 به جرم فرار از خانه با پسر موردعلاقهاش توسط پدرش در خواب با داس سر بریده شد.
چند ماه بعد، مجازات پدر رومینا تنها 9سال حبس اعلام شد. پدر رومینا پیش از قتل تحقیق کرده بود و میدانست که در صورت انجام قتل فرزندش قصاص نخواهد شد. دو ماه بعد، 25خرداد 99 فاطمه برحی، توسط شوهرش در کنار رودخانه بهمنشیر در آبادان سر بریده شد. فاطمه و خواهرش عروس عمویی شده بودند که چند سال قبل، عمهشان را به جرم خیانت سر بریده بود.
فاطمه به دلیل شکنجههای جسمی و روحی بهقصد خروج از کشور از خانه فرار میکند اما موفق نمیشود و به خانه امنی در مشهد پناه میبرد؛ اما پدر و مادرش به سراغش میروند. در راه برگشت به خانه پدر برای پاک کردن ننگ فرار به او سم میخوراند، اما با وساطت مادر او را به بیمارستان میبرند و نجات مییابد؛ اما به آبادان که میرسند با تحریک خانواده شوهر، به دست شوهرش سر بریده میشود.»
وی ادامه داد: «26 خرداد 99 ریحانه عامری، دختر 25ساله کرمانی که در شبکههای اجتماعی فعال بود توسط پدرش کشته شد. قتل ریحانه حواشی زیادی داشت. پدر قتل ناموسی را گردن نگرفت و در اعترافاتش گفت که به دلیل مشاجرات خانوادگی بهقصد ترساندن میله فلزی به سمت ریحانه پرتاب کرده و دختر کشتهشده است. روز قتل ریحانه، یک زن هم در آبادان به دست برادرش به قتل رسید. قاتل در اعترافاتش گفته بود که خواهرش را به دلیل روابط نامشروع و خیانت به شوهرش کشته و دهها بار کارد سلاخی را به سینه و گردنش فروبرده تا از مرگ او مطمئن شود.»
لطفی ادامه داد:«مهر99 خبر قتل زهرا نصوری دانشآموز دبیرستانی در شهر بنک از توابع شهرستان کنگان در استان بوشهر توسط برادرش بنابر دلایل ناموسی منتشر شد. گرچه فرمانده انتظامی شهرستان کنگان در مصاحبه قتل را تأیید نکرد و گفت ظن بر خودکشی این دختر است.
26آذر 99، اعظم، دختر 21ساله در نجفآباد اصفهان توسط پدرش خفه شد.دوستان اعظم که او را شیدا صدا میکردند گفتند برخی میگویند به خاطر دیر به خانه رفتن و برخی هم میگویند پدرش فهمیده یک نفر را دوست داشته و با او در ارتباط بوده او را کشته. خواهر اعظم هم سال قبل خودکشی کرده بود. 8شهریور 1400 مبینا سوری ۱۶ساله، در استان لرستان که همسر یک روحانی بود با انگیزه ناموسی توسط یکی از اعضای خانواده به قتل رسید. 9دی نگین درویشی در شوشتر در استان خوزستان با شلیک اسلحه توسط همسرش به قتل رسید. او یک کودک سهساله داشت و به دلیل درخواست طلاق کشته شد.»
انتقاد از رویههای قضایی
واکنش مردم در فضای مجازی به این اتفاق از احساسات و عواطف تا انتقاد از برخی رویههای قضایی و انتظامی را در برداشت:
«تا نیم ساعت از دیدن این تصاویر بدنم میلرزید. هولناک بود هولناک.»، «الان تو این ماجرا این زن و شوهر هم دخترعمو و پسرعمو بودن احتمال اینکه قاتل بخشیده بشه خیلی زیاده، متأسفانه در این مدل خانوادهها خودشون بین خودشون مشکل رو حل میکنن و این برای همیشه راه رو برای جنایت باز میذاره.
کاش بجای این غیرت دم کوزه ای قبلش حواسش به همسرش بود که چی میخواد!»، «نصف دیه رو میپردازه...ولی دم هم رضایت میده و آزاد میشه! معلومه نگرانی نداره و میچرخه توکوچه خیابون!»، «وقتی که داداش دختره همدست قاتل بوده معلومه که خانواده دختره رضایت میدن اینا همش از ضعف قانونگذاره»
نظر شما