سلامت نیوز:«در همه این روزها آب خوش از گلویمان پایین نرفت. خیلیها تماس گرفتند اما به جای تسکین و امید دادن به ما، آزارمان دادند. حتی یکی تماس گرفت و گفت که دخترم را به قتل رسانده و برای برگرداندن جسدش 100میلیون تومان میخواهد...» اینها بخشی از گفتههای مادر نهال است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری ،دختربچه 4.5سالهای که 13تیرماه امسال بههمراه اسماء 11ساله (دختر عموی مادرش) از خانهشان در امرآباد ورامین بیرون رفت اما هر دوی آنها ناپدید شدند و خانوادههایشان را به دردسر بزرگی انداختند. پلیس در این مدت تلاش گستردهای را برای یافتن ردی از دختران گمشده آغاز کرد تا اینکه 41روز بعد هر دوی آنها در بهزیستی پیدا شدند. اما نهال و اسماء چطور گم شدند و پشت پرده گم شدن آنها چهکسی بود؟
صبح 13تیرماه امسال بود که مادر نهال وقتی از خواب بیدار شد با جای خالی دختر 4.5سالهاش و دخترعموی 11سالهاش روبهرو شد. او وحشتزده به کوچه دوید و همه جا را گشت. حتی به خانه مادرش در همان حوالی رفت اما هر دو دختربچه ناپدید شده بودند و کسی از آنها خبر نداشت. زن جوان سراسیمه با شوهرش تماس گرفت و لحظاتی بعد هر دوی آنها راهی کلانتری شدند تا ماجرای گم شدن دخترها را به پلیس خبر دهند.
یک سرنخ
لطیفه حسینی، مادر نهال میگوید: اسماء دخترعمویم بود که شب قبل از حادثه در خانه ما مهمان بود. وقتی ماجرا را به پلیس خبر دادیم و در محل جستوجو کردیم معلوم شد که صبح که اسماء و نهال از خواب بیدار شده بودند تصمیم میگیرند به مغازه بروند و خوراکی بخرند. آنها به یکی دو مغازه هم رفته بودند اما تصاویر دوربینهای مداربسته نشان میداد که پس از بازگشت از مغازه وارد کوچهای در حوالی خانه ما میشوند که خانه مادرم در آنجا بود و پس از آن دیگر کسی آنها را ندیده بود.
ماموران پلیس که باتوجه به حساسیت موضوع تحقیقات گستردهای را برای پیدا کردن دختربچهها آغاز کرده بودند در همان بررسیهای اولیه متوجه شدند که اسماء و نهال آن روز سوار یک خودروی پژو شده بودند و این تنها سرنخ برای یافتن آنها بود. با این حال کسی راننده خودرو را نمیشناخت و معلوم نبود که او چهکسی است.
مادر نهال ادامه میدهد: «مطمئن بودیم که دخترها ربوده شدهاند. در ادامه معلوم شد که یکی از بستگان اسماء پشتپرده این ماجرا بوده است. او بهخاطر اختلافاتی که با پدر اسماء داشت، فردی را اجیر کرده بود که اسماء را نزد او ببرد اما ظاهرا فرد اجیر شده علاوه بر اسماء، نهال را هم با خودش برده بود. این فرد اما پس از این ماجرا هیچ ردی از خودش بهجا نگذاشته بود و معلوم نبود چه بلایی سر بچهها آورده است.
تماسهای آزاردهنده
درحالیکه مأموران پلیس تحقیقات گستردهای را برای پیدا کردن دختربچهها آغاز کرده بودند، پدر و مادر نهال هم تصمیم گرفتند از شبکههای اجتماعی برای یافتن دخترشان کمک بگیرند. تصاویر دو دختربچه در شبکههای اجتماعی منتشر شد اما همچنان خبری از بچهها نبود.مادر نهال میگوید: «در همه این 41روز آب خوش از گلویمان پایین نرفت. خیلیها تماس گرفتند اما بیشترشان بهجای اینکه ما را تسکین دهند، آزارمان دادند.
یکی از آنها فردی بودکه از هرمزگان تماس گرفت. او گفت که نهال را ربوده که به ترکیه قاچاق کند اما مجبور شده او را به قتل برساند. او میگفت که برای پس دادن جسدش 100میلیون تومان میخواهد. با این تماس دنیا روی سرم خراب شد. تا صبح فقط گریه میکردم و کارم به بیمارستان کشید. مأموران آگاهی که تحقیق کردند، معلوم شد که این فرد، بیمار بوده است. او برای افراد زیادی پیامهای آزاردهنده فرستاده و قصدش آزار دادن دیگران بود.»
خبر خوب
چند روز پیش بود که پدر نهال برای پیگیری نامهای که پلیس به بهزیستی تهران نوشته بود راهی آنجا شد. پلیس با ارائه مشخصات دختران گمشده از بهزیستی استعلام گرفته بود اما هنوز پاسخی دریافت نکرده بود. درحالیکه 41روز از ماجرای گم شدن بچهها گذشته بود، پدر نهال راهی بهزیستی و پیگیری استعلام پلیس شد و در کمال ناباوری معلوم شد که هر دو دختربچه گم شده، یک روز بعد از ناپدید شدنشان به بهزیستی منتقل شدهاند. مادر نهال میگوید: «باورمان نمیشد که در همه این مدت بچهها در بهزیستی بودند. سراسیمه به آنجا رفتم و معلوم شد که اسماء در بهزیستی تهران و نهال در شیرخوارگاه شبیر نگهداری میشوند. راهی شیرخوارگاه شدیم و پس از 41روز دوری، ناباورانه دخترم را در آغوش گرفتم.
روز حادثه
اما چطور بچهها سر از بهزیستی درآورده بودند. مادر نهال میگوید: «بعدا از طریق اسماء متوجه شدیم روزی که بچهها از خانه خارج شده بودند، مردی نزد اسماء رفته و به او گفته که میخواهد او را نزد مادرش ببرد و برای او کلی خوراکی خریده است. این مرد بچهها را سوار ماشین کرده و با خودش برده اما پس از چند ساعت گشتن در خیابانها، وقتی متوجه شده که پلیس در جریان ماجرای گم شدن بچهها قرار گرفته است ترسیده و درنهایت آنها را در پارکی در تهران رها کرده است.
روز بعد، زنی بچهها را در پارک میبیند و از آنها میپرسد که خانهتان کجاست؟ و وقتی آنها میگویند که در امرآباد ورامین زندگی میکنند، ماجرا را به اورژانس اجتماعی خبر میدهد. به این ترتیب بچهها به بهزیستی منتقل میشوند و پس از آن نهال را به شیرخوارگاه میبرد و در همه این مدت آنها در آنجا بودند.بهگفته مادر نهال، هرچند آنها از اینکه دخترشان را دوباره در آغوش گرفتهاند سر از پا نمیشناسند اما پلیس همچنان در حال تحقیق در این پرونده است تا مشخص شود کسی که بچهها را با خودش برده بود، کیست.
نظر شما