چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۹
کد خبر: 371494

با مطرح‌شدن شکایت، تحقیقات در این‌باره به جریان افتاد. بررسی‌ها نشان داد ساختمان‌های اطراف و ورودی‌های روستا به دوربین مداربسته مجهز نیست، برای همین ادامه بررسی‌ها با تحقیق از بستگان و همسایه‌ها دنبال شد.

از نازگل تا یسنا

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جوان، المیرا زارع معروف به نازگل، دختربچه هفت ساله اصفهانی، دیانا آزادمنش دختر ۱۱ ساله اصفهانی و یسنا چهار ساله دختربچه اهل شهرستان کلاله استان گلستان سه کودکی بودند که در دو ماه گذشته هدف جرائم جنایی قرار گرفتند که در جریان آن المیرا و دیانا به قتل رسیدند و یسنا هم پس از اینکه قربانی یک سناریوی آدم‌ربایی شد، با تلاش‌های گسترده تیم‌های امداد و مردم در سلامت کامل به آغوش خانواده‌اش بازگشت. با وجود تلاش رسانه‌های رسمی هنوز انگیزه‌های این حوادث مجرمانه اعلام نشده‌است.


با گذشت ۶۱ روز از مطرح‌شدن شکایت درباره گم‌شدن المیرا زارع معروف به نازگل، هنوز گزارش رسمی درباره پرونده مطرح نشده‌است. روز جمعه ۱۸ اسفندماه سال قبل خانواده نازگل، گم‌شدن طفل را خبر دادند. پدربزرگ نازگل گفت: «نوه‌ام نازگل هفت ساله بود که به طور مرموزی گم شده‌است. او وقتی نوزادی چهار ماهه بود، پدرش را به خاطر بیماری از دست داد و از آن زمان همراه مادرش در روستای برسیان که نزدیکی روستای محل زندگی‌مان دهکرم است، زندگی می‌کرد. معمولاً روزهای آخر هفته نازگل همراه مادرش به خانه ما می‌آمد تا با نوه‌های دیگرم بازی کند. یک روز قبل هم نازگل همراه مادرش به خانه ما آمد و با بچه‌های خاله‌هایش بازی می‌کرد.» وی ادامه داد: «ساعت حدود ۱۰ صبح جمعه ۱۸ اسفندماه برای انجام کاری از خانه بیرون رفتم. نازگل هم داشت تنهایی در حیاط خانه بازی می‌کرد. ساعتی بعد دخترم به من خبر داد نازگل گم شده‌است. اول خانه همسایه‌ها و بعد کوچه‌ها و صحراها را جست‌وجو کردیم، اما اثری از نازگل پیدا نشد. سرانجام تصمیم به شکایت گرفتیم.»

امیدواری


با مطرح‌شدن شکایت، تحقیقات در این‌باره به جریان افتاد. بررسی‌ها نشان داد ساختمان‌های اطراف و ورودی‌های روستا به دوربین مداربسته مجهز نیست، برای همین ادامه بررسی‌ها با تحقیق از بستگان و همسایه‌ها دنبال شد. از سوی دیگر با انتشار خبر در شبکه‌های اجتماعی گروه‌های خودجودش مردمی برای پیدا کردن نازگل بسیج شدند و جست‌وجو در بیابان‌ها و چاه‌هایی که امکان سقوط نازگل به آن وجود داشت، دنبال شد، اما اثری از نازگل پیدا نشد. در روستای دهکرم حدود ۸۰ خانوار زندگی می‌کردند و وقوع چنین اتفاقی در روستا بی‌سابقه بود، با این حال امیدواری برای یافتن نازگل سبب شده‌بود تا تلاش‌ها برای پیدا کردن نازگل به صورت شبانه‌روزی دنبال شود.

یک ماه بعد


یک ماه بعد از وقوع حادثه و در حالی که تلاش‌ها با بن‌بست مواجه شده‌بود، مأموران پلیس همراه سگ‌های زنده‌یاب قدم به خانه پدربزرگ نازگل گذاشتند و شروع به جست‌وجو کردند. وقتی سگ‌ها لباس‌های نازگل را بو کشیدند از خانه خارج شدند و قدم به ساختمانی متروکه در چند قدمی خانه پدربزرگ نازگل گذاشتند و در محلی که آتشی در حال فروکش کردن بود، شروع به پارس کردن کردند. بعد از خاموش شدن آتش مأموران بقایای جسدی سوخته را پیدا کردند که احتمال داشت متعلق به نازگل باشد. با انتقال بقایای جسد که شامل اسکلت و بخشی از بالاتنه جسد بود، احتمال می‌رفت مقتول در محل دیگری به قتل رسیده و جسدش دفن شده و بعد بخشی از بقایای جسد به ساختمان متروکه منتقل و سوزانده شده‌است.



بازداشت ۴ عضو خانواده


با انتقال جسد به پزشکی قانونی مادر، پدربزرگ و دو دایی نازگل بازداشت شدند و مورد تحقیق قرار گرفتند. مهدی یوسفی، وکیل خانواده نازگل پیش‌تر به «جوان» گفته‌بود «موضوع جرم پرونده از آدم‌ربایی به چهار عنوان مجرمانه قتل عمد، مشارکت در قتل عمد، جنایت بر میت و اخفای جسد تغییر یافته‌است. این موضوعات نشان‌دهنده این است که جسد سوخته متعلق به نازگل است، با این حال این موضوع را با قطعیت نمی‌گویم. در واقع بحث آدم‌ربایی دیگر منتفی است. ممکن است تحقیقات بیشتری در حال انجام باشد.» یوسفی روز گذشته هم به خبرنگار «جوان» گفت که تحقیقات پلیس از موکلانش همچنان در جریان است.

قتل دیانا، تکرار جنایت خانوادگی


در حال حاضر یک ماه از بازداشت اعضای خانواده نازگل و دو ماه از وقوع حادثه گذشته است، اما خبری رسمی درباره جزئیات پرونده منتشر نشده‌است. در همین فرصت دو ماهه، دو حادثه جنایی مشابه رقم خورده‌است. اولین حادثه، قتل دیانا آزادمنش، دختر ۱۱ ساله اصفهانی بود که از بیماری اوتیسم رنج می‌برد. سوم اردیبهشت‌ماه خانواده دیانا گم شدن او را به پلیس اصفهان گزارش دادند. مادر دیانا گفت: ظهر با خودروی خودم به مدرسه رفتم و دیانا را با خودم به خانه آوردم. او مقابل خانه پیاده شد و در فرصتی که خواستم خودرو را داخل پارکینگ ببرم، بچه ناپدید شد. تحقیقات میدانی و بررسی‌های بیشتر در این‌باره نشان داد که مادر دیانا دچار تناقض‌گویی است تا اینکه در جریان بررسی‌های فنی به قتل فرزندش اعتراف کرد. او گفت: روز حادثه دیانا را به باغی اطراف شهر بردم و با ضربات چاقو به قتل رساندم. بعد جسدش را سوزاندم و گم‌شدن او را گزارش دادم. با کشف بقایای جسد سوخته، مادر او به اتهام قتل بازداشت شد.

پرونده یسنا


هنوز معمای پروند نازگل و معمای انگیزه قتل دیانا برای افکار عمومی حل‌نشده باقی مانده‌بود که خبر رسید این‌بار دختربچه‌ای چهار ساله در شهرستان کلاله گم شده‌است. شنبه هشتم اردیبهشت ماه زن جوانی از اهالی روستای «یلی‌بدراق» شهرستان کلاله گم‌شدن یسنا را اعلام کرد. او گفت: ساعت ۱۸ یسنا را با خودش به مزرعه برده و در حالی که مشغول کار بود، متوجه گم‌شدن او شده‌است. با انتشار خبر، تیم‌های گسترده امداد از زمین و آسمان تلاش خود را برای پیدا کردن یسنا به کار گرفتند. انتشار خبر در شبکه‌های اجتماعی سبب شده‌بود مردم از نقاط دوردست کشور برای کمک به پیدا شدن یسنا خودشان را به «یلی‌بدراق» برسانند. مدیر عامل هلال احمر مدام با رسانه‌ها در ارتباط بود، به طوری که در دشت‌های روستا به پرسش خبرنگاران پاسخ می‌داد و نتایج آخرین جست‌وجوها را اطلاع‌رسانی می‌کرد. اطلاع‌رسانی مستمر پلیس استان گلستان و هلال احمر این استان از طریق رسانه‌های رسمی یک امتیاز ویژه به همراه داشت و سبب شد بر خلاف دو اتفاقی که در اصفهان رقم خورده‌بود، مردم برای پیدا کردن پاسخ پرسش‌های خود اخبار و گزارش‌های رسانه‌های رسمی را دنبال کنند. این اتفاق موج همدلی عمومی را هم با خود همراه کرد، به طوری که بسیاری از مردم از شهرهای دوردست خودشان را برای کمک به این روستا رساندند و موفق شدند پس از پنج روز تلاش یسنا را در سلامت کامل به خانواده‌اش بازگردانند. بررسی‌های بعدی پلیس آگاهی استان گلستان حکایت از آن داشت که یسنا در جریان یک سناریو ربوده شده و بعد به محلی که امدادگران در حال جست‌وجو بودند، بازگردانده شده‌است. پیدا کردن انگیزه آدم‌ربایان از ربودن یسنا در جریان است.

رسمیت رسانه


پرونده‌های جنجالی خصوصاً پرونده‌هایی که قربانیان آن کودکان هستند، همواره مورد اقبال عمومی قرار می‌گیرد. با گسترش شبکه‌های اجتماعی تلاش برای دست پیدا کردن به آخرین گزارش‌هایی که درباره این پرونده‌ها وجود دارد، به جریان می‌افتد. در صورتی که مخاطبان نتوانند آخرین جزئیات پرونده را آن گونه که در مورد یسنا اتفاق افتاد، پیدا کنند، خبرهای غیررسمی قوت می‌گیرد. خبرهای غیررسمی آسیب‌های بسیاری به همراه دارد، از جمله اینکه مایه تضعیف رسانه‌های رسمی است می‌شود و به شایعات هم دامن می‌زند. این اتفاق حتی می‌تواند منجر به از دست رفتن مدیریت خبر از دست رسانه‌های رسمی شود و حادثه‌ای که صرفاً موضوعی اجتماعی است به موضوعی امنیتی تبدیل شود.
تردیدی وجود ندارد با وقوع هر حادثه، تلاش‌های پلیس و دستگاه قضایی برای کشف جرائم به جریان می‌افتد و با اقتداری که در پلیس و ساختار قضایی وجود دارد، پیچیده‌ترین پرونده‌ها کشف می‌شود، با این حال اگر اطلاع‌رسانی به موقع که در راستای اقناع عمومی است، صورت گیرد، می‌تواند به اقتدار بهتر ساختار قانونی هم کمک کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha