سلامت نیوز:نبود آب علاوه بر آنکه انسانها را مجبور به مهاجرت میکنند آنها را به جان یکدیگر میاندازد و همین شاید آغازی برای جنگی دیگر باشد. جنگی که شاید وقوعش آن قدرها دور نباشد.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ابتکار نوشت: شواهد تاریخی نشان میدهد محیط طبیعی یک عنصر استراتژیک جنگ بوده، چون نخستین سنگ توسط نخستین غارنشین پرتاب شده است. به نظر میرسد ارتش روم باستان و آشور برای اطمینان از سرنگونی دشمنان خود با پاشیدن نمک بر روی خاک زمینهای کشاورزی را غیر قابل کشت و استفاده میکردند. همان کاری که استفاده زود هنگام از علفکشهای نظامی در جنگ جهانی دوم با محیط زیست کرد. تاریخ همچنان درسهای مختلفی از جنگ و تاثیراتش به محیط زیست میدهد و شاید محیط زیست خاورمیانه یکی از بخشهایی باشد که بیشترین درسها را از جنگ گرفته است.
جنگ و محیط زیست؛ ما تا کنون خیلی خوش شانس بودهایم
تخریب و ویرانی محیط زیست براثر جنگهای انسانی تنها مختص به قرن بیستم و رواج سلاحهای شیمایی و اتمی نیست. در طول تاریخ بشریت جنگها چه آن زمان که رو در رو و با سلاحهای سردی همچون شمشیر رخ میدادند و چه امروز که فرمان جنگها از آن سوی مرزها داده میشود زندگی را نشانه میگیرند، یک زندگی انسانهای بیگناه و دوم محیطزیست. شاید از همین رو باشد که کتابهای مقدس بارها نسبت به تبعات جنگها به انسانها هشدار دادهاند. در انجیل آمده است: «هنگامی که شما یک شهر را برای مدت طولانی محاصره میکنید، با هم میجنگید تا آن را تسخیر کنید، پس نباید برای نابودی دشمنتان درختان را با تبر قطع کنید، چرا که ممکن است از آنها بخورید و هرگز دیگر آن درختان را نکارید.» البته امروز جنگ به گونهای متفاوت است و اثرات زیست محیطی گستردهای دارد که به مراتب طولانیتر و مخربتر از قطع درختان با تبر است چرا که امروزه فناوری تغییر کرده و اثرات بالقوه فنآوری بسیار متفاوت است. جنگهای شیمیایی، زیست محیطی و هستهای مدرن میتوانند منجر به نابودی بیسابقه زیست محیطی شوند، جنگهایی که خوشبختانه ما هنوز آنها را تجربه نکردهایم اما این یک تهدید بزرگ است. اما در بعضی موارد تسلیحات دقیق و پیشرفتهای تکنولوژی دیگر میتواند با هدف گذاری تسهیلات و امکانات کلیدی از محیط زیست حفاظت کند تا محیطهای طبیعی باقیمانده خسارت نبینند. شاید بتوان استدلال کرد که این سلاحها توانایی به حداقل رساندن آسیبهای جانبی به محیط زیست را دارا هستند.
تاثیر جنگ، امروز بومی است
جنگها امروزه به ندرت در سطح بینالمللی رخ میدهند؛ اغلب جنگها به صورت اختلافات مسلحانه بین گروههای رقیب در داخل یک کشور هستند که معمولا از معاهدات بینالمللی و قوانین بینالمللی تبعیت نمیکنند. در نتیجه، آسیب زیست محیطی، مانند نقض حقوق بشر، توسط سازمانهای خارجی برطرف میشود.
اگر چه نوع استفاده از سلاحها در جنگهای داخلی مسلحانه با جنگهای بینالمللی بسیار متفاوت است، اما اثرات جنگ در محیط زیست معمولا به موارد زیر بستگی دارد:
تخریب محل سکونت: شاید معروفترین نمونه از ویرانی زیستگاه در زمان جنگ ویتنام رخ داد، زمانی که ایالات متحده آمریکا اسپری علفکشها را مانند عامل نارنجی بر روی جنگلها و باتلاقهایی که محل اختفاء سربازان چریکی بودند، ریخت. حدود 20 میلیون گالن علفکش استفاده شد و حدود 4.5 میلیون هکتار از جنگل را نابود کرد و براساس پیشبینیها برخی از مناطق چندین دهه زمان لازم دارد تا بهبود یابد.
پناهجویان: هنگامی که جنگ باعث جابه جایی مردم میشود، تاثیرات ناشی از آن در محیط زیست میتواند فاجعه بار باشد. هنگامی که هزاران انسان به واسطه جنگ مجبور به مهاجرت سکونتگاه جدید میشوند، جنگلزدایی گسترده، شکار غیرقابل کنترل، فرسایش خاک و آلودگی زمین و آب توسط زبالههای انسان اتفاق میافتد. در طول جنگهای رواندا در سال 1994، پارک ملی آکاگرا در شرق رواندا و در امتداد مرز تانزانیا برای پناهجویان باز شد و یکی از پیامدهای آن کاهش جمعیت برخی از حیوانات و انقراض آنها بود.
گونههای مهاجم: کشتیهای نظامی، هواپیماها، کامیون و سایر خودروهایی که اغلب بیش از سربازان و مهمات جنگی را با خود حمل میکنند میتوانند با خود گیاهان غیر بومی و حیواناتی را نیز در مسیر راه خود به مناطق جنگی ببرند که ورود این گونههای غیر بومی میتواند سبب از بین رفتن گونههای بومی منطقه شود. جزیره لایسان در اقیانوس آرام سابقا سکونتگاه بعضی از گیاهان و حیوانات کمیاب بود اما بعد از ورود نیروهای زمینی به این جزیره در طول و بعد از جنگ جهانی دوم سبب ورود موشهایی به این جزیره شد که گونههای گیاهی نادر این جزیره را از بین برد و همچنین سبب ورود و رشد یک گیاه تهاجمی به این جزیره شدند که با از بین بردن گیاهی که منبع تغذیه پرندگان محلی جزیره لایسان بود، حیات این پرندگان را به خطر انداخت.
نابودی زیرساختهای دشمن: در میان اهداف اول و استراتژیک نبردها در عملیاتهای نظامی جادهها، پلها، تاسیسات آب و برق و دیگر زیرساختهای دشمن مورد هدف قرار میگیرد. اگرچه اینها بخشی از محیط طبیعی نیستند اما میتوانند به تخریب محیط زیست کمک کنند. به عنوان مثال، تخریب فاضلابها و تصفیهخانهها به شدت کیفیت آب منطقهای را کاهش میدهند. در دهه 1990 در کرواسی کارخانههای تولید مواد شیمیایی بمباران شدند و همین امر شیوع بیماری در میان مردم شد و به دلیل اینکه امکان و تسهیلات لازم برای جلوگیری از نفوذ این مواد وجود نداشت، سموم به سمت پایین حرکت میکردند تا زمانی که جنگ پایان یافت.
افزایش تولید: حتی در مناطقی که به طور مستقیم تحت تاثیر جنگ نیستند، افزایش تولید در صنایع تولیدی، کشاورزی و سایر صنایع که از جنگ پشتیبانی میکنند، میتواند بر محیط طبیعی خسارت وارد کنند. در طی جنگ جهانی اول، مناطق بیابانی ایالات متحده آمریکا تحت کشت گندم، پنبه و سایر محصولات کشاورزی قرار گرفتند. از سوی دیگر نیز چوب در لیبریا، نفت در سودان و الماس در سیرالئون (کشور در آفریقای غربی) توسط جناحهای نظامی مورد سوء استفاده قرار گرفتند تا بتوانند منابع مالی لازم برای خرید سلاح را تامین کنند.
عمل سوزاندن زمین: تخریب سرزمین خود یکی از عادتهای عجیب و غریب زمان جنگ است. اصطلاح «زمین سوزانده شده» در ابتدا برای سوزاندن محصولات و ساختمانهایی که ممکن بود دشمن از آنها تغذیه یا در آنها پناه گیرد، مورد استفاده قرار میگرفت، استراتژی که امروزه نیز همچنان کاربرد دارد و محیط زیست را نابود میکند. به عنوان مثال: در جنگ دوم چین و ژاپن (1945-1937) مقامات چینی برای جلوگیری از حمله نیروهای ژاپنی با استفاده از جمع آوری آب یک رودخانه هزاران سرباز ژاپنی، هزاران نفر از دهقانان چینی و همچنین میلیونها مایل مربع زمین را به زیر آب بردند و غرق کردند.
شکار و تفریح: تغذیه ارتش اغلب نیاز به شکار حیوانات محلی، به ویژه پستانداران بزرگ دارد که اغلب کمتر تولید مثل میکنند. به عنوان مثال: در جنگ سودان، شکارچیانی که به دنبال غذای سربازان و غیرنظامیان بودند تاثیر زیادی بر جمعیت حیواناتی از جمله فیل در مناطق حفاظت شده در مرز جمهوری دموکراتیک کنگو داشتهاند، براساس برآوردهای صورت گرفته در یک نقطه، تعداد فیلها از 22000 تا 5000 زنجیر کاهش یافت.
چگونه تخریب محیط زیست منجر به جنگ میشود؟
جنگ تمامی ندارد. در حالی که تاثیرات جنگ بر محیط زیست واضح و آشکار است اما تاثیر معضلات زیست محیطی بر آغاز منازعات و درگیریها همچنان برای عدهای پنهان است. هنگامی که یک جنگ مسلحانه آغاز می شود، سربازان و جمعیتهای تحت محاصره باید منابع فوری غذا، آب و پناهگاه را پیدا کنند، به همین دلیل آنها مجبورند تفکر خود را با راه حلهای کوتاه مدت و نه پایداری طولانی مدت تطبیق دهند. این راهحلهای کوتاه مدت منجر به یک چرخه دردناک از درگیریها میشوند، چرخه دردناکی که به محرومیت و تخریب دوباره دامن میزند. نبود آب علاوه بر آنکه انسانها را مجبور به مهاجرت میکنند آنها را به جان یکدیگر میاندازد و همین شاید آغازی برای جنگی دیگر باشد. جنگی که شاید وقوعش آن قدرها دور نباشد.
نظر شما