سلامت نیوز: مسئله شکنجه و یا قتل معتادان در کمپ های ترک اعتیاد غیرمجاز از آن دسته اخباری است که هرچند وقت یک بار رسانه ای می شود و گزارشی از قتل یکی از اعضای خانواده ای می دهد که با اعتماد به این کمپ ها ندانسته عزیز خود را با دست خود روانه قتلگاه می کنند، سپس این اخبار به دست فراموشی سپرده می شود بدون اینکه اقدام جدی از سوی مسئولین مربوطه صورت گیرد.
به گزارش خبرنگار سلامت نیوز، بدون قرار قبلی به دفتر آمده بود.چهره خسته و شکسته ای داشت و بیشتر از اینکه رنج 33 روز شکنجه در کمپ آزارش دهد از اینکه شکایتش به جایی نرسیده شدیدا دلخور بود.
از او می خواهم از روزهای حبس و شکنجه اش در کمپ غیرقانونی نوید رهایی واقع در ملارد بگوید و اینکه چه زمانی این اتفاق افتاد. وقتی شروع به صحبت می کند لرزشی در صدایش هست که شاید هنوز ترس آن روزها را با خود دارد. می گوید:«در سال 89 خانواده ام به دلیل مشکلاتی که با من داشتند اراذل و اوباش را اجیر کردند تا مرا به کمپ ترک اعتیاد ببرند.در حال استراحت در منزلم (واقع درجنت آباد)بودم که چهار نفر با دستبند و گازاشک آور وارد خانه ام شدند اما از ظاهر آنها معلوم بود که خلافکار هستند. به زور مرا از خانه ام به بیرون آوردند و در انظار عمومی شروع به کتک زدن من کردند و بعد از ضرب و شتم مرا در صندلی عقب ماشین نشاندند. در تمام طول مسیر یکی از آنها پایش را بر روی گردن من گذاشته بود. مدام می گفتند که می خواهیم تو را بکشیم و داخل چاه بیاندازیم.
بعد از گذشت مدتی مرا به داخل باغی که ظاهرا در آنجا معتادان را ترک می دادند بردند و شروع به زدن من با چوب و شیلنگ کردند و طوری مرا به باد کتک گرفتند که اکنون دچار مشکل تنفسی شده ام.
آنها دست و پای مرا با زنجیر بستند و مرا داخل قفس سگ انداختند و گاهی نیز گاز اشک آور به چشمم می زدند. طی 18 روزی که در آنجا بودم تحت شدیدترین شکنجه های روحی و جسمی قرار گرفتم و اجازه ملاقات نیز به هیچ یک از اعضای خانواده ام نمی دادند.بعد از این 18 روز مرا به یک گاوداری در پایین جاده بهشت زهرا منتقل کردند و 15 روز نیز در آنجا مرا زندانی کردند و بعد از آن مرا آزاد کردند.
بعد از آزادی ام به دادسرای جنایی ناحیه 27 مراجعه کردم که پرونده مرا به شعبه 2 دادیاری ارجاع دادند. بعد از مدتی دادیار پرونده تغییر کرد و پرونده ام به اداره یازدهم مبارزه با آدم ربایی ارجاع داده شد.افسر پرونده به محل زندگی ام که در جنت آباد واقع بود آمد و تحقیقات محلی از صاحبخانه،همسرم و یکی از کسبه محل انجام گرفت که همگی به آدم ربایی توسط این چهار نفر شهادت دادند. اما بعد از مدتی پرونده ام به شخص دیگری سپرده شد.
زمانی که آن چهار نفر تحت بازجویی قرار گرفتند به جرمشان اقرار کرده و گفته بودند چون خانواده این مرد از ما خواستند که وی را ترک دهیم او را برای ترک اعتیاد بردیم در حالی که آنها مجوز جعلی به خانواده ام نشان داده بودند و خانواده ام فریب مجوز جعلی آنها را خورده بود».
وی در ادامه چنین ادعا کرد:«متاسفانه با توجه به اعمال نفوذ متهمین در پرونده و مراحل تحقیقات، تمامی موارد را به ضرر من نوشتند و برای آنها قرار منع تعقیب صادر شد. در حالی که آنها هیچ حقی برای دستگیری و به زور بردن من برای ترک اعتیاد نداشتند چرا که دستگیری معتادان به دستور دادستان است و قابل تنفیذ نیست.
[quote-right] آنها دست و پای مرا با زنجیر بستند و مرا داخل قفس سگ انداختند و گاهی نیز گاز اشک آور به چشمم می زدند.[/quote-right]
بعد از اینکه این چهار نفر آزاد شدند با شماره های مختلفی مرا تهدید به قتل می کردند تا از شکایتم صرف نظر کنم. متاسفانه افسر پرونده ام تنها قول مساعد شدن اوضاع و حل مشکلات را به من می داد.
تمامی همسایه های باغی که مرا در آنجا برای ترک اعتیاد برده وشکنجه می کردند می دانستند که این افراد در غالب ترک اعتیاد معتادان، اقدام به سرقت و فروش مواد مخدر می کنند و دادستان ملارد از مجرم بودن و سابقه دار بودن این افراد با خبر بود اما به دلیل اینکه وقوع جرم در تهران بوده پرونده شکایتم را در تهران نگه داشتند».
وی درادامه با گلایه شدیدی گفت:«هیچ یک از مسئولان حاضر به گوش دادن به حرف های من نیستند.به تازگی گزارشی در مورد مشکلی که برایم پیش آمده بود به وزیر کشور دادم که آن را به پلیس امنیت کشور دادند. با تحقیقات به عمل آمده متوجه صحت حرف های من شدند.اما متاسفانه متهمان ادعا میکردند که آشنایان بسیاری در دستگاه های مختلف دارند و بارها به هنگام شکنجه ام گفته بودند ما پشتمان گرم است و کسی نمی تواند کاری کند!
آنها باغی را اجاره کرده بودند تحت عنوان کمپ ترک اعتیاد برای پوشش دادن به جرم هایشان. حتی افغانی هایی را که به صورت غیرمجاز وارد کشور می شدند را در این کمپ نگهداری می کردند و از آنها زورگیری می کردند و بعد از اینکه خانواده آنها مبلغ مورد نظرشان را پرداخت می کرد آنها را آزاد می کردند.
با وجودی که مسئولین مربوطه بارها گفتند با این افراد و کمپ های غیرقانونی برخورد می کنیم اما هیچ برخوردی صورت نگرفته است.
به بهزیستی مراجعه کردم. می گویند مشکل کمپ های ترک اعتیاد غیرمجاز به ما مربوط نیست و فقط نامه ای به من دادند که این کمپ به صورت غیرقانونی فعالیت داشته است. مسئولان وزارت بهداشت نیز گفتند چون هیچ مجوزی از سوی وزارت بهداشت به این افراد داده نشده است؛ نمی توانیم هیچ برخوردی با این افراد داشته باشیم.
در حال حاضر این کمپ غیرقانونی پلمپ شده است ولی برای متهمان قرار منع تعقیب صادر شده است و با آنها هیچ برخوردی نشده است. به طوری که مدیر اجرایی کمپ غیرقانونی نوید رهایی توانسته است مجوز تاسیس یک کمپ ترک اعتیاد را بگیرد. این در حالی است که مدیر مسئول این کمپ غیرقانونی در تاریخ 9/10/89 به دلیل سه فقره سرقت دستگیر شده است همچنین در همان محلی که باغ اجاره کرده بودند اقدام به زورگیری از یکی از ساکنین محله کرده بود».
وی در پاسخ اینکه در این کمپ غیرقانونی چند نفر برای ترک اعتیاد نگهداری می شدند،گفت:« در این باغ 8 نفر برای به اصطلاح ترک اعتیاد نگهداری می شدند که البته یکی از آنها اصلا معتاد نبود بلکه این مرد اختلافاتی با همسرش داشته که وی برای انتقام گیری از شوهرش، مبلغی را به گردانندگان این کمپ غیرقانونی می دهد تا شوهرش را با عنوان اینکه معتاد است به زور به این باغ برای انتقام گیری آورند».
وی در پایان گفته هایش باز هم با گلایه مندی می گوید:«مسئولین چرا به مسئله کمپ های ترک اعتیاد غیرقانونی رسیدگی نمی کنند مگر یک معتاد انسان نیست.»
به گزارش سلامت نیوز، مسئله شکنجه و یا قتل معتادان در کمپ های ترک اعتیاد غیرمجاز از آن دسته اخباری است که هرچند وقت یک بار رسانه ای می شود و گزارشی از قتل یکی از اعضای خانواده ای می دهد که با اعتماد به این کمپ ها ندانسته عزیز خود را با دست خود روانه قتلگاه می کنند، سپس این اخبار به دست فراموشی سپرده می شود بدون اینکه اقدام جدی از سوی مسئولین مربوطه صورت گیرد.
گزارش بالا نمونه ای از شکنجه وحشیانه یک انسان بود.اخبار «قتل یک مرد معتاد در راه انتقال به کمپ ترک اعتیاد به دلیل شکنجه و ضرب و جرح توسط سه مسئول کمپ ترک اعتیاد در 14 تیر سال 90»،«قتل جوان 23 ساله در 27 مهر ماه سال 91 توسط مسئولین کمپ ترک اعتیاد بازهم به دلیل شکنجه و ضرب و جرح»،«مرگ مرد میانسال معتاد به دلیل شکنجه مرگبار با ریختن آب جوش روی سر مقتول توسط مسئولین کمپ در سال 90» و «مرگ جوان 25 ساله معتاد به دلیل شکنجه توسط مسئولین کمپ ترک اعتیاد در سال 89»نیز تنها گوشه ای از اتفاقاتی است که رسانه ای شده و بی شک همه آنچه که در مراکز ترک اعتیاد غیرقانونی اتفاق افتاده و یا می افتد نیست.
البته شکنجه و یا قتل معتادان مختص به کمپ های ترک اعتیاد غیرمجاز نیست.بدون شک هنوز فاجعه شکنجه معتادان در کمپ شفق در ذهن ها باقی مانده است. همان کمپی که در سال 89 براساس اصلاحیه قانون درمان اعتیاد مصوب مجمعتشخیصمصلحتنظام برای درمان معتادان متجاهر راه اندازی شد و با وجودی که قرار بر این بود این کمپ ترک اعتیاد اجباری، زیرنظر شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر ایجاد شود و وزارت بهداشت، ستاد مبارزه با موادمخدر، شهرداری تهران در ایجاد و تجهیز و ساماندهی معتادان در این مراکز مشارکت داشته باشند اما عملا چنین نشد و طبق گزارش روزنامه شرق، وضعیت وخیم بهداشت و غیراستاندارد بودن این کمپ منجر به ابتلای 53 نفر از معتادان این مرکز به اسهال خونی و نهایتا مرگ آنها شد.
«انترن به بچهها میگفت اگر برایم برقصید داروی سرماخوردگی میگیرید»، «پایم را از خط زرد آنطرفتر گذاشتم و تا سرحد مرگ با لوله سبز کتک خوردم»،« برای 800نفر پنج تا سرویس بهداشتی و اگر تردد طول میکشید با لوله سبز کتک میزدند، هرکسی که جا میماند را کتک میزدند.»،« پیرمردی بود که بهخاطر آب سرد حمام ، بیمار شد و اهمیتی ندادند و فوت شد».اینها تنها گوشه ای از شکنجه هایی است که به معتادان این کمپ داده شده است در حالی که همانطور که گفته شد این کمپ ترک اعتیاد براساس اصلاحیه قانون درمان اعتیاد راه اندازی شده بود.
[quote-left] آیا زمان آن نرسیده که هرچه سریع تر به موضوع کمپ های ترک اعتیاد غیرقانونی و ایجاد مراکز قانونی رسیدگی شود تا بیشتر از این اعتماد خانواده ها به مراکز ترک اعتیاد آسیب نبیند و مردم درمانده نشوند؟[/quote-left]
البته بعد از رسانه ای شدن این فاجعه احمد حاجبی قائم مقام معاون درمان سلامت روانی،اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت اعلام کرد این کمپ از ابتدای راهاندازی هیچ زمان نتوانست مجوزهای وزارت بهداشت را دریافت کند و در توجیه اینکه چرا وزارت بهداشت با وجود تخلف این کمپ به مسئله ورود پیدا نکرده گفت:« وزارت بهداشت متولی درمان و بهداشت مردم است و اگر در جایی خلافی صورت پذیرد وزارت بهداشت که نمیتواند ورود کند. در ضمن وقتی وزارت بهداشت به یک مرکز مجوز نداده است چگونه میتواند به آن رسیدگی کند و حتی وقتی از نظر انسانی خواستیم به این مسئله این مرکز رسیدگی کنیم نمایندگان ما را به آن راه ندادند». در نهایت این کمپ ترک اعتیاد تعطیل شد.
بعد از رسانه ای شدن آنچه که بر معتادان در کمپ شفق گذشت؛گمان می رفت مسئولین دقت بیشتری در اعطای مجوز برای راه اندازی مراکز ترک اعتیاد داشته باشند و بیش از پیش به فکر نظارت و کنترل کمپ های ترک اعتیاد قانونی و تسریع شناسایی و برخورد و پلمپ کمپ های ترک اعتیاد غیرقانونی باشند اما همچنان خبرها حکایت از قتل و شکنجه معتادانی دارد که خود آنها و یا خانواده هایشان به امید رهایی از بند اعتیاد به این مراکز اعتماد کرده اند.
صدور مجوز کمپ های ترک اعتیاد از سوی بهزیستی صورت می گیرد. در بحث نظارت بر مراکز و کمپ های ترک اعتیاد، بهزیستی، معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی و ستاد مبارزه با مواد مخدر به عنوان متولی فعالیت دارند. برخورد با کمپ های ترک اعتیاد غیرقانونی نیز به گفته همایون هاشمی، رئیس سازمان بهزیستی کشور با نیروی انتظامی وستاد مبارزه با مواد مخدر است. اما آیا ادامه دار بودن تخلفات کمپ های ترک اعتیاد قانونی و غیرقانونی به دلیل نبود هماهنگی بین نهادهای مجری و دست اندر کار است؟
براساس آمار رسمی در حال حاضر تعداد کمپ های غیرمجاز دو برابر کمپ های مجاز است و این کمپ ها با جعل مجوز به فعالیت خود ادامه می دهند این در حالی است که با توجه به روند رو به رشد اعتیاد به خصوص در میان قشر جوان کشور ضرورت ایجاد و توسعه مراکز ترک اعتیاد قانونی به شدت احساس می شود.مسئولین مربوطه چه برنامه ریزی برای ساماندهی و ترک معتادان دارند؟ آیا زمان آن نرسیده که هرچه سریع تر به موضوع کمپ های ترک اعتیاد غیرقانونی و ایجاد مراکز قانونی رسیدگی شود تا بیشتر از این اعتماد خانواده ها به مراکز ترک اعتیاد آسیب نبیند و مردم درمانده نشوند؟
مسئله مهمی که نیاز به بررسی جدی دارد ادعای نفوذ گردانندگان کمپ های ترک اعتیاد غیرقانونی در دستگاه های مسئول رسیدگی به جرایم مربوط به ایجاد مراکز ترک اعتیاد غیرقانونی است.آیا چنین ادعای وحشتناکی صحت دارد؟
به گفته فرد گزارش ما، مسئولین وزارت بهداشت و بهزیستی به صدور یک برگه تایید غیرقانونی بودن فعالیت کمپ ترک اعتیاد نوید رهایی اکتفا کرده اند.زمانی که فرد معتادی دچار یک بحران شده و مورد شکنجه واقع شد چطور باید به حق از دست رفته خود برسد؟ چرا هر یک از مسئولین مربوطه به جای سلب مسئولیت، این افراد را به درستی راهنمایی نمی کنند؟ در صورتی که گفته های این فرد صحت داشته باشد چرا باید برای افرادی که مرتکب جرم های سنگین شده اند و با جان و مال عده ای که جرمشان فقط اعتیاد است بازی کرده اند قرار منع تعقیب صادر شود و حتی این افراد بتوانند موفق به کسب مجوز برای راه اندازی مرکز ترک اعتیاد شوند؟ طبق قانون، انتقال به زور فرد معتاد به کمپ ترک اعتیاد و بدون داشتن رای دادگاه و مجوز قانونی، مشمول ماده ۶۲۱ قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 بخش تعزیرات می شود. هرگونه اقدامی که مصداق شکنجه، ضرب و جرح و آزار و اذیت داشته باشد، جرم بوده و مجازات کیفری داشته و قابلیت تعقیب کیفری و تخلف انتظامی دارد. آیا دستگیری خودسرانه و ضرب و جرح و شکنجه معتاد خود دلیلی بر وقوع جرم نیست؟ از طرفی ایجاد مرکز ترک اعتیاد غیرقانونی جرم محسوب نمی شود؟
متاسفانه بسیاری از معتادان به دلیل اینکه وجهه اجتماعی اشان را به دلیل اعتیاد به مواد از دست داده اند از سوی برخی مسئولین جدی گرفته نمی شوند.
نظر شما