به گزارش سلامت نیوز اظهارات اخیر دکتر علیرضا مرندی درباره واردات دارو و عملکرد پزشکان کشور، واکنشهای گستردهای را در میان متخصصان و فعالان حوزه سلامت برانگیخته است. او در مصاحبهای اعلام کرد که بیش از ۱۸۰ مرکز تکنسخهای در کشور وجود دارد که به گفته او، باعث خروج غیرضروری ارز برای واردات داروهای گرانقیمت و کماثر میشوند. این سخنان در حالی مطرح شده که خود او سالها در رأس تصمیمگیریهای کلان نظام سلامت کشور قرار داشته است.
دکتر مرندی در اظهارات خود، سازمان غذا و دارو را به صدور مجوز برای داروهای بیکیفیت و گران متهم کرده و معتقد است که این داروها حتی در کشورهای توسعهیافتهای مانند آمریکا تأیید نشدهاند. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان حوزه دارو معتقدند که روند تأیید داروها در ایران بسیار سختگیرانه و مطابق با استانداردهای بینالمللی انجام میشود. اگر چنین مشکلاتی وجود دارد، آیا نباید این سوال را مطرح کرد که چرا در دورههای گذشته که ایشان در رأس نهادهای مرتبط بودهاند، برای حل این معضل اقدام جدی صورت نگرفته است؟
یکی از مسائل مهمی که در واکنش به این اظهارات مطرح شده، وجود سامانههای نظارتی مانند TTAC و IMED است که بهمنظور رصد و کنترل دقیق واردات و مصرف دارو در کشور طراحی شدهاند. آیا این سامانهها ناکارآمد بودهاند؟ اگر چنین است، چرا در دوران مختلف دکتر مرندی برای اصلاح آنها پیشنهادی نداده است ؟
توهین به جامعه پزشکی یا افشاگری؟
یکی دیگر از جنبههای بحثبرانگیز این مصاحبه، متهم کردن پزشکان به تجویز داروهای گران و کماثر برای بیماران است. این اظهارات باعث نگرانیهایی در میان کادر درمان شده است. آیا واقعاً پزشکان آگاهانه داروهای بیاثر را تجویز میکنند؟ اگر چنین است، چرا سیستم نظارتی کشور تاکنون برخوردی با این مسئله نداشته است؟ این اظهارات نهتنها اعتماد عمومی به پزشکان را خدشهدار میکند، بلکه میتواند بیماران را نسبت به روند درمانی خود دچار تردید و نگرانی کند.
بودجه فرهنگستان علوم پزشکی که تحت مدیریت ایشان میباشد در زمان جنگ چه میزان بوده و اکنون چقدر است؟ چرا برخی معتقدند که در تخصیص منابع حوزه سلامت، دیدگاههایی مبنی بر "عدم ضرورت" یا "هزینهتراشی بیهوده" وجود دارد که باعث کاهش کیفیت خدمات درمانی شده است؟ آیا این دیدگاهها در تصمیمگیریهای گذشته نیز تأثیر داشتهاند؟
اظهارات دکتر مرندی با توجه به سوابق مسئولیتی ایشان، نیازمند پاسخگویی و شفافسازی است. اگر مشکلاتی که ایشان مطرح کردهاند واقعیت دارد، چرا در طول سالها برای رفع آنها اقدام نشده است؟ و اگر چنین نیست، چرا باید با طرح چنین ادعاهایی در این برهه که نظام سلامت کشور بدترین روزهای خود را میگذراند جامعه پزشکی را زیر سوال برد؟
در نهایت، انتظار میرود که نهادهای مرتبط، از جمله سازمان غذا و دارو، به این اظهارات واکنش نشان داده و با ارائه مستندات لازم، شفافسازی کنند تا اعتماد عمومی به حوزه سلامت دچار آسیب نشود.
نظر شما