به گزارش سلامت نیوز به نقل از مهر،سکوت درباره یک بیماری ممکن است بهعنوان راهی برای اجتناب از مشکلات اجتماعی و شخصی به نظر برسد، اما گاهی این پنهانکاری میتواند آسیبهای جدی به روابط خانوادگی و عاطفی وارد کند. داستان واقعی که سیدموید علویان، استاد بازنشسته دانشگاه و متخصص کبد، در کتاب "حقوق و حمایت از بیماران" به آن اشاره کرده، نمونهای از این مشکل است که در آن پنهانکاری یک زن مبتلا به هپاتیت B، ازدواج او را به بحران کشاند.
آغاز یک زندگی پر از امید
خانم ۳۷ سالهای که در دوران کودکی به دلیل ابتلای مادرش به هپاتیت B به این بیماری مبتلا شده بود، از نظر شغلی فردی موفق و تحصیلکرده بود. اما بهرغم موفقیتهای شغلی، زندگی شخصی او تحت تأثیر انگ اجتماعی بیماریاش قرار داشت. با هر بار خواستگاری، واکنشهای منفی نسبت به بیماریاش و نگرشهای نادرست جامعه باعث میشد که او از ازدواج ناامید شود. پس از چندین خواستگاری ناموفق، او در نهایت تصمیم گرفت بیماری خود را مخفی کند و در یک خواستگاری جدید که مردی ۴۰ ساله و خوشقلب بود، این راز را پنهان نگه دارد. مرد تحت تأثیر شخصیت مثبت او قرار گرفت و بدون اینکه از بیماریاش آگاه باشد، موافقت کرد که با او ازدواج کند.
زندگی مشترک به همراه رازهای پنهان
پس از ازدواج، زندگی آنها با خوشحالی و امید آغاز شد. خانم تلاش میکرد تا همسری فداکار و مسئولیتپذیر باشد و در دل امیدوار بود که بیماریاش تأثیری در زندگی مشترک نگذارد و هیچگاه فاش نشود. اما این پنهانکاری بهدنبال تصمیم همسرش برای انجام آزمایشهای عمومی و اهدای خون، به زودی به افشاگری منجر شد.
افشای حقیقت و بحران در زندگی مشترک
در مرکز بهداشت، آزمایشها نشان داد که خانم مبتلا به هپاتیت B است. مرد که از این موضوع بیخبر بود، از شوک و نگرانی با خانمش صحبت کرد. خانم که دیگر نمیتوانست حقیقت را پنهان کند، تمامی داستان بیماری خود و مادرش را برای او بازگو کرد و توضیح داد که به دلیل تجربیات تلخ گذشته، تصمیم به پنهانکردن این موضوع گرفته است. مرد که احساس فریب خورده بود، به شدت عصبانی شد و زندگی مشترک آنها وارد بحران بزرگی شد.
پیامدهای قانونی و اجتماعی
مرد که نمیتوانست از احساسات خود نسبت به خانم چشمپوشی کند، اما در عین حال از پنهانکاری او خشمگین بود، تصمیم گرفت از طریق مراجع قانونی اقدام کند. او درخواست فسخ نکاح به دلیل فریب در ازدواج را مطرح کرد و دادگاه پس از بررسی موضوع، تایید کرد که خانم بیماری خود را مخفی کرده است. در این میان، خانم که در آستانه از دست دادن زندگی مشترک خود قرار داشت، دچار فشار روحی شدید و ناامیدی عمیق شد.
تلاش برای ترمیم رابطه
پس از چندین جلسه مشاوره خانوادگی، مرد که اطلاعات بیشتری درباره هپاتیت B کسب کرد، متوجه شد که این بیماری با واکسیناسیون و رعایت اصول پیشگیری قابل کنترل و بیخطر است. او با تغییر نگرش خود نسبت به بیماری، تصمیم گرفت به خانم فرصت دوبارهای دهد. خانم نیز با عذرخواهی از رفتارهای خود و تعهد به شفافیت در آینده، تلاش کرد تا اعتماد از دست رفته را بازسازی کند.
بازسازی زندگی مشترک
در نهایت، مرد با همکاری خانم برای انجام واکسیناسیون و رعایت توصیههای پزشکی، نگرانیهای خود را کاهش داد و زندگی مشترک آنها به تدریج از بحران خارج شد. هر دو طرف با درسهایی درباره صداقت، اعتماد و اهمیت آگاهی از بیماریها بهدنبال ساختن یک زندگی مشترک موفق و شادتر بودند. خانم نیز با شرکت در برنامههای آگاهیرسانی، به دیگران کمک میکرد تا با اعتماد به نفس بیشتری با چالشهای زندگی خود روبهرو شوند.
این داستان واقعی بهروشنی نشان میدهد که پنهانکاری در روابط، بهویژه در موضوعات حساس مانند بیماریهای عفونی، میتواند پیامدهای سنگینی برای روابط عاطفی و قانونی داشته باشد. اگرچه ممکن است در کوتاهمدت پنهانکاری راهحلی برای فرار از مشکلات به نظر برسد، اما در نهایت پیامدهای آن میتواند به شکسته شدن اعتماد و بحرانهای جدی در زندگی مشترک منجر شود. از سوی دیگر، این داستان اهمیت آموزش و مشاوره در مقابله با انگهای اجتماعی بیماریهای عفونی را نشان میدهد و به ما یادآوری میکند که صداقت و آگاهی از مشکلات میتواند راهی به سوی یک زندگی بهتر و سالمتر باشد.
نظر شما