به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ملی، اولین بار نیست که خبری درباره جراحت و ضرب و جرح افراد دارای معلولیت در مراکز نگهداری، منتشر میشود. در روزهای اخیر، متاسفانه خبر فوت یکی از مددجویان در مراکز نگهداری معلولان در همدان انتشار یافت که تاریخ دقیق آن مشخص نیست.
بعد از انتشار این خبر، دادستان عمومی و انقلاب همدان خبر از تعطیلی یک مرکز نگهداری داد. این درحالی است که طبق گفته فعالان این حوزه، بیشتر افراد کم توان در جامعه در منازل و توسط خانواده نگهداری میشوند و درصد کمی از این افراد به مراکز نگهداری سپرده میشوند. در سالهای اخیر با انتشار تصاویر، فیلمها و اخبار تلخی مربوط به آزار و اذیت معلولان در این مراکز، افکارعمومی بیش از پیش به این مساله حساس شده است، اما انتظار میرود که نهادها و مسئولان ذی ربط نیز، بیش از گذشته به مسئولیتهای خود در قبال نظارت و پیگیری حقوق این افراد همت کنند.
در روزهای گذشته، به نقل از روابط عمومی دادگستری، پس از وصول خبری مبنی بر ضربوجرح یکی از مددجویان مرکز نگهداری معلولان در همدان توسط کارکنان این مرکز و فوت این معلول، دادستان مرکز استان با صدور دستور فوری و ویژه پیگیر موضوع شد. با دستور ویژه دادستان پرونده قضائی در اسرع وقت تشکیل و برای رسیدگی به شعبه بازپرسی ارجاع و دستور جلب متهمان، فعلا با عنوان ایراد ضربوجرح عمدی صادر شد.
در بررسی اولیه توسط پزشکی قانونی، ضمن تایید وجود آثار ضرب و جرح، اما علت تامه مرگ را ناشی از صدمات مذکور ندانسته و اعلام نظر نهایی را منوط به کالبد شکافی و آزمایشهای لازم اعلام کرده است.
دادستان عمومی و انقلاب همدان در این باره گفت: متهمان پس از تحمل یک شب بازداشت، با صدور قرار وثیقه توسط بازپرس پرونده تا اعلام نظر نهایی پزشکی قانونی آزاد شده و قرار نظارت قضائی مبنی بر عدم اشتغال در مشاغل مرتبط نیز برای آنان صادر شده است.
دکتر عباس نجفی افزود: در راستای ماده ۱۱۴ قانون آیین دادرسی کیفری با دستور بازپرس پرونده، این مرکز نگهداری، بهطور موقت تعطیل است. موضوع اعمال نظارت کافی مسئولان بهزیستی استان همدان بر مراکز نگهداری معلولان، کودکان و سالمندان صادر و ترک فعل مسئولان مرتبط در دست بررسی است.
آمار خشونت
کامران عاروان، مدیرعامل جامعه معلولان ایران، درباره حوادثی نظیر ضرب و جرح افراد دارای معلولیت گفت: تعداد کمی از افراد معلولند که در مراکز نگهداری هستند. بالای 90درصد از این افراد در خارج از این مراکز به زندگی عادی خود مشغول هستند. ما آمار دقیقی از خشونت نسبت به افراد معلول، در خانواده یا در مراکز نداریم. مراکز چون بحث خبری بودنش است و مدعی دارند، یا از طرف خانواده یا خود بهزیستی و بخشهای نظارتی و بازرسی آن، یا دادستانی، اگر خبری پخش شود و یا خود رسانهها، گاهی اوقات رسانهها هستند که این اخبار را منتشر میکنند. یک تابعی از خشونت در جامعه هم شامل این افراد میشود و ممکن است به دلیل اینکه افراد معلول بیپناه باشند و نتوانند از حمایت لازم برخوردار باشند، و یا از خودشان آنگونه که لازم است و باید، دفاع کنند، در این افراد بیشتر باشد.
رئیس هیاتمدیره شبکه ملی معلولان جسمی حرکتی، با اشاره به اینکه واقعا مشخص نیست که با افرادخاطی در نهایت چه برخوردی میشود، گفت: اینکه چرا ما هر از چندگاهی این اخبار را میشنویم و رسانهای میشود و یا اینکه بعد از اینکه اتفاق میافتد، آن مرکز تعطیل میشود و افراد خاطی را به دادگاه معرفی میکنند، که البته ما از سرانجام این افراد هم خبری نداریم. آیا واقعا به مجازات واقعی میرسند یا خیر؟ اما چند نکته در این مساله مهم است، یکی اینکه به هرحال بهزیستی به عنوان نهادی که به این مراکز مجوز میدهد، شاید برای مجوز دادن باید مقداری فنیتر عمل کند. مقداری قویتر عمل کند و افرادی را برای ارائه این مراکز بگمارد که توانایی اداره درست را داشته باشند و اینها بتوانند در این مراکز خدمات را به صورت استاندارد و براساس اصول انسانی انجام دهند.
مساله بعدی این است که بعد از اینکه مجوزهای لازم صادر شد، آیا افرادی که آنجا به استخدام در میآیند، وضعیتشان به طور مرتب مورد ارزیابی قرار میگیرد؟ از لحاظ روانی، چون محیط کاری سختی را تجربه میکنند، این را باید پذیرفت. یک استانداردی هم وجود دارد که ده فرد دارای معلولیت ذهنی یا غیر ذهنی را مثلا به یک فرد میسپارند. بعضی اوقات نگهداری از این افراد، خارج از توان فردی است که این مسئولیت به او سپرده شده است. همچنین حقوقی هم که به این افراد داده میشود، پایینتر از عرفی است که وجود دارد. بنابراین یکی از نتایجی که امکان دارد اتفاق بیفتد، این است که فرد ممکن است دچار آشوبهای کاری شود و این اتفاقات ناگوار رخ دهد. برخی اوقات ممکن است اصلا افرادی را وارد جریان کارکنند، که این افراد صلاحیت لازم را ندارند، بنابراین آن بازدیدها و نظارتهای مرتب و مداربسته، بهنظرمن باید انجام شود، تا شاهد کاهش اتفاقاتی از این دست باشیم. از آن طرف هم البته درست است که ما این خبرهای ناگوار را داریم، نباید از این مساله هم غافل شویم که برخی مراکز به درستی وظایف خود را انجام میدهند.
تعطیلی مراکز؟
عاروان در ادامه افزود: باید این واقعیت را هم پذیرفت که ما چه شرایط و استانداردهایی را به وجودآوردیم و چه انتظاراتی را داریم. من قصد توجیه ندارم که کار این افراد درست یا غلط بوده است. برخی موارد آن فردی که مددکار یا نگهدارنده است، درشرایط نامناسبی از لحاظ مالی، شخصیتی، یا محیطی قرار میگیرد که به این سمت سوق داده میشود. ما این مسائل را هم باید درنظر بگیریم. لازم است این افراد حتما روانکاویهای دورهای و کوتاهمدت را در مورد کارکنان این مراکز انجام دهند، تا ما پیشگیری کنیم، یعنی علاوه بر نظارتها و دوربینها، حتما باید پیشگیری روانکاوانه هم از این افرادی که در این مراکز کار میکنند، داشته باشیم تا سوق به سمت خشونت علیه این افرادی که نگهداری میشوند، کاهش پیدا کند.
او با بیان اینکه تعطیلی مراکز راه حل مناسبی نیست، ادامه داد: ما مراکز را به سادگی میتوانیم تعطیل کنیم، اما افرادی که در این مراکز حضور دارند، همه آواره میشوند. خانوادههای آنها نیز دچار مشکل میشوند. نزدیکترین مرکز کجاست؟ بهترین مرکز با قیمت مناسب کجاست؟ شما اگر 100تا 200 فرد را در یک مرکز نگهداری داشته باشید، به همین میزان موج نگرانی در خانواده و میان خود افراد معلول ایجاد میشود. با توجه به اینکه فصل زمستان است، این افراد به کجا سپرده میشوند؟ این کار سختی است. این افراد مثلا در یک استانی که ده مرکز دارد، یک مرکزش را به این شکل از دست میدهد، باتوجه به اینکه در حال حاضر هم متراکم هستند از نظر جمعیتی، خیلی از این مراکز استاندارد جمعیتی ندارند. یعنی اگر استانداردش این است که 50نفر را نگهداری کند، 70 نفر را نگهداری میکند. خب ضریب خطا با این وجود بالاتر هم میرود. مددکار کم میآورد. با احتساب این مساله، شاید تعطیلی این مراکز هم رویه مناسبی نباشد. تعطیل که میشوند، باز این 200 نفر به طور مثال، پخش میشوند در مراکز دیگر و فشار به آن مراکز هم میآید و این حوادث ناگوار در آنجا هم تکرار میشود.
او با تاکید بر لزوم رفتار انسانی با این افراد افزود: به هرحال اینها هم انسانهایی هستند که به ناچار گرفتار شدند و ما باید کمکشان کنیم، نه اینکه آنها را اذیت کنیم. امیدوارم که جامعه ما عاری از هرگونه خشونت باشد، چه نسبت به معلولی که در مراکز است و چه نسبت به معلولی که در خانواده نگهداری میشود، تا این افراد هم بتوانند شرایط حضور و مشارکت برابری و انسانمدارانه را در جامعه پیداکنند.
نظر شما