به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق، تحقیقات درباره استفاده از فناوریها برای استثمار جنسی، آزارواذیت و آزار افراد درحال رشد است و بیشتر مطالعات بر تجربیات جوانان متمرکز شدهاند. تحقیقات و گشتی در مطالعات پژوهشی نشان میدهد که تجربیات زنان بالغ و تأثیرات بعدی این رویدادها کمتر شناخته شده است. بنابراین پرداختن به این شکاف در تحقیق در پاسخ به و حمایت از تجارب زنان از خشونت جنسی که با استفاده از فناوری تسهیل شده، مهم است.
آزار آنلاین در ایران، بهویژه علیه زنان، به عنوان مسئلهای روبهرشد و نگرانکننده مطرح است و مطالعات و آمارهایی که در این حوزه جمعآوری شدهاند، نشان میدهند که بسیاری از زنان ایرانی تجربهای از نوعی آزار آنلاین دارند. این آزارها میتوانند شامل تهدید، مزاحمت، دسترسی غیرمجاز به اطلاعات شخصی، تهدید به افشای اطلاعات و حتی تحقیر و توهین به دلیل جنسیت باشد.
به گزارش چندین نهاد حقوق بشری و رسانههای محلی، آزار آنلاین زنان در ایران شامل طیفی از سوءاستفادههاست که بخش قابل توجهی از آن به انتشار تصاویر یا اطلاعات شخصی بدون اجازه، پیامهای تهدیدآمیز و ایجاد حسابهای جعلی به نام افراد برمیگردد. برخی منابع غیررسمی اعلام کردهاند که بیش از ۷۰ درصد زنان ایرانی در شبکههای اجتماعی تجربهای از نوعی آزار آنلاین داشتهاند.
این آزارها در پلتفرمهای مختلف، از جمله اینستاگرام، تلگرام و ایکس رخ میدهد که به دلیل محبوبیت بالا، بسترهای اصلی برای این نوع آزار هستند. در این زمینه، عواملی مانند ضعف قوانین حمایتکننده و نبود سازوکارهای قانونی مشخص برای پیگیری قضائی آزارهای آنلاین نیز مشکلساز هستند. از آنجا که قوانین مرتبط با جرائم سایبری و حفاظت از حقوق کاربران، بهویژه زنان، در بسیاری موارد ناکافی یا مبهم هستند، اغلب قربانیان راهی مؤثر برای پیگیری قانونی ندارند.
برخی گزارشها نشان میدهند که بیشتر قربانیان تمایلی به مراجعه به مراجع قانونی ندارند؛ چراکه احساس میکنند شکایت آنها به نتیجه نخواهد رسید یا از ترس علنیشدن موضوعات شخصی و خانوادگی، از شکایت خودداری میکنند.افزون بر این، آزار آنلاین نهتنها بر سلامت روانی و اجتماعی زنان تأثیر منفی میگذارد، بلکه در برخی موارد به مشکلات شغلی و خانوادگی نیز منجر میشود. در نتیجه این تهدیدها و فشارها، بسیاری از زنان با خودسانسوری مواجه میشوند و از حضور فعالانه در فضای مجازی و بیان نظرات خود خودداری میکنند.
وقتی یکدیگر را به صورت آنلاین به یاد میآوریم چه حسی دارد؟ چه کسی میتواند بگوید چه چیزی ارزش به خاطر سپردن دارد؟ برای درک اینکه چگونه تجربه کاربری مشارکت بر شکلگیری خاطرات جمعی در زمینه محیطهای آنلاین تأثیر میگذارد، ابتدا باید در نظر گرفت که چگونه مفهوم حافظه تحت تأثیر انقلاب دیجیتال تغییر کرده است. آزارواذیت و سخنان تنفرآمیز در محیطهای گفتوگوی آنلاین، به صورت ویژه زنان و جوامع محروم را هدف قرار میدهد که به مشکلی برای آرشیوهای دیجیتال خلاقیت بومی تبدیل شده است.
البته این ماجرا فقط به پلتفرمهای ارتباط اجتماعی معطوف نمیشود و حتی پلتفرمهای کسبوکار آنلاین را نیز دربرمیگیرد. ارزیابی تجربه کاربری جوامع محروم در آرشیوهای خلاقانهای مانند ویکیپدیا، ضرورت ایجاد فضایی فمینیستی را نشان میدهد که در آن زنان و افراد دگرباش بتوانند بدون آزارواذیت بر تولید دانش و یادگیری تمرکز کنند.
مدلها و طرحهای نظری که عموما پیشنهاد میشوند نتیجه یکسری آزمایشهای نمونه اولیه و مطالعات موردی متمرکز بر ابزارهای شناختی برای حافظه انسانی واسطهای هستند که در سیستمهای حافظه تراکنشی کار میکنند. هدف تصور ابزاری است که پروتکلهای فمینیستی برای طراحی و تحقیق UX میتوانند در ساخت و نگهداری آرشیو به عنوان یک فضای امن/شجاع کمک کنند. کار با دیدگاههایی از نظریه رسانه، تئوری حافظه و مطالعات جنسیتی و تمرکز تجربه کاربر از مشارکت برای زنان، افراد رنگینپوست (POC) و سایر جوامع آسیبپذیر در این مطالعات لحاظ میشوند.
پیامدهای خشونت جنسی بسیار زیاد است و تأثیر فراگیر آن بر سلامت روان زنان بهخوبی شناخته شده است. مطالعات نشان میدهد آزار آنلاین زمینههای پریشانی را در همه حوزههای زندگی زنان ایجاد میکند. تأثیر خشونت جنسی را میتوان در زمینه تروماهای پیچیده و چندگانه با پیامدهای عاطفی و روانی طولانیمدت نظیر اختلال استرس پس از سانحه، افسردگی، اضطراب عمومی، سوءاستفاده از مواد، مشکلات بین فردی و آسیبرساندن به خود، فقط به عنوان بخشی از پیامدهای قلدری آنلاین بررسی کرد. نوآوریهای نوظهور بر هر جنبهای از زندگی معاصر تأثیر میگذارند و برخی به عنوان مهمترین تغییر فناوری دوران مدرن در نظر گرفته میشوند که بر زندگی شخصی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین اقتصاد جهانی و ساختارهای اجتماعی تأثیرگذار هستند.
اینترنت برای طیف وسیعی از رفتارهای جنسی استفاده میشود که یکی از آنها پورنوگرافی آنلاین است. اما در دسترس بودن در مقیاس بزرگ پورنوگرافی، همراه با قابلیتهای پیشرفته فناوری، اکنون به این معنی است که خطوط بین پورنوگرافی حرفهای و آماتور درحال کمرنگشدن است. تقریبا همه زنانی که از فضای مجازی استفاده میکنند، تجربه آزار آنلاین اعم از تحقیر، عورتنمایی توسط مردان، پیشنهادات صریح جنسی و اظهارنظر درباره بدن خود یا تهدید را داشتهاند.
با توجه به اصطلاح نامشخص و مبهم «آزارواذیت آنلاین»، در ابتدا باید تعاریف ذهنی این جرم و نحوه انطباق آن با کاربران اینترنت را بررسی کرد. درواقع ادراک آزارواذیت آنلاین به عنوان رفتاری معمولی برای نوجوانان روانی به نوعی از نظر ذهنی یا عاطفی ناقص است. بر پایه گزارش سازمان ملل، از هر چهار زن یک نفر در معرض آسیب خشونت قرار دارد.
با افزایش دسترسی افراد به فضای سایبری، خشونت نهتنها در جهان واقعی، بلکه در جهان مجازی نیز افزایش یافته و در مقابل از دامنه روابط در جهان واقعی کاسته میشود.از نظر قانونی، آزارواذیت به طور کلی تحت قانون ارتباطات مخرب پیگرد قانونی دارد. یکی از موارد مبتلابه که بخش اعظمی از دعاوی کیفری و طرح شکایات را در دادگستری و دادسرای جرایم رایانهای به خود اختصاص داده است، عنوان مجرمانه تحت عنوان شکایت از جرم مزاحمت در فضای مجازی است.
به طور کلی آزارواذیت میتواند شامل تلاشهای مکرر برای تحمیل ارتباطات و تماسهای ناخواسته با قربانی باشد که هر فرد معقولی را دچار ناراحتی و ترس و اضطراب میکند. حدود یکسوم زنان به صورت آنلاین در معرض برخی از اشکال خشونت سایبری هستند. برخی اشکال رایج خشونت سایبری علیه زنان و دختران عبارتاند از: اذیت و آزار آنلاین، شرمندهسازی عمومی، طراحی صدمه جسمانی، تهاجم جنسی، قتل و ترغیب به خودکشی.
دانشگاه مریلند آمریکا نیز در پژوهشی دانشگاهی در سال 2014 عنوان کرد کاربران زن به طور متوسط 25 برابر بیشتر از کاربران مرد با پیغامهای تهدیدآمیز، فحاشی، پیغامهایی با کلمات رکیک و جنسیتزده و خشونت کلامی مواجه میشوند و قربانیان این آزار نیز بیشتر در زنان بین 18 تا 30ساله بودهاند و در بسیاری از کشورها، زنان به دلیل ترس از عواقب اجتماعی، مایل به گزارشدهی ارتکاب خشونت سایبری علیه خود نیستند.
در ایران نیز آمار و اطلاعات دقیق و زیادی در دست نیست؛ زیرا زنان به علت ترس از آبرو و حیثیت درباره این تجربه ناخوشایند حرف نمیزنند و فضا را هم برای مردانی که دست به اینگونه رفتارها میزنند، امنتر کردهاند. درحالحاضر خشونت در فضای سایبری علیه زنان و دختران به موضوعی مهم تبدیل شده است که میلیونها نفر از زنان و دختران در سراسر جهان به دلیل نوع «جنسیت» خود در معرض خشونت عمدی در فضای سایبر قرار دارند.
زمینه آزارواذیت آنلاین سایبراستاکینگ به عنوان یک بسط رفتار تعقیبی در نظر گرفته میشود؛ استفاده از رسانههای الکترونیکی، مانند نظارت بر فعالیت رسانههای اجتماعی، یا استفاده از رسانههای اجتماعی برای ردیابی مکان واقعی قربانی، از انواع آزار آنلاین است. ارتباطات برای ارسال پیامهای ناخواسته عمل سایبری به طور معمول بر یک مسئله تمرکز دارد.
با وجود پیشرفت تکنولوژی، نگرشهای کلیشهای و مضر نسبت به زنان به فضای مجازی نیز تسری پیدا کرده و با وجود غیبت فیزیکی کاربران در فضاهای آنلاین قابل مشاهده است. مفهوم مزاحمت سایبری پدیدهای نسبتا جدید است و میتوان گفت آزار آنلاین همان مزاحمت سنتی است که با فناوریهای جدید مخلوط شده و واسطه رفتارهای متجاوزانه است. فشار بر شخص آزاردیده میتواند شدید باشد و بر سلامت روانی، عاطفی و حتی مالی او تأثیر بگذارد. به صورت آنلاین، 59 درصد از زنان تجربه سوءاستفاده جنسیتی در فضای مجازی را گزارش میدهند.
از انواع آزارهایی که زنان تجربه کردهاند میتوان به ارسال عکس پورنوگرافی، تعقیب و تهدید به خشونت جنسی و مرگ اشاره کرد. همچنین جاسوسی رایانهای، شنود غیرمجاز، کلاهبرداری در فضای سایبری تنها نمونههایی کوچک از این جرائم است. اما نکته مهم آسیبرساندن به زنان و دختران در این فضا با توجه به ویژگیهای عاطفی و جسمی آنهاست. وابستگی در ارتباطات سایبری، انتشار اطلاعات خصوصی و همچنین آزار جنسی و خشونت از جمله خطراتی است که متوجه کاربران است. اما با وجود جدیبودن آسیبهای وارده به قربانیان در فضاهای آنلاین، مجازات آزارواذیت جنسیتی و خشونت در فضای مجازی به کندی اتفاق میافتد.
تعقیب سایبری را میتوان اینگونه تعریف کرد: «استفاده از اینترنت، ایمیل یا سایر وسایل ارتباطی الکترونیکی برای تعقیب دیگران». همچنین استفاده مکرر و عمدی از اشکال مختلف فناوری مانند تلفنهای همراه، پیجرها، ایمیلها، پیامرسانی فوری و وبسایتهای افراد یا گروهها برای آسیبرساندن به دیگران جزء تعاریف اصلی آزار آنلاین محسوب میشود.
مقاومت دربرابر آزار آنلاین
تحقیقات موجود درباره آزارواذیت سایبری میان بزرگسالان، پیامدهای منفی را میان قربانیان گزارش میکند. مریم رسولیان، روانپزشک، درباره خشونت سایبری میگوید: «خشونت سایبری اغلب به اشتباه درک شده و آنطور که باید جدی گرفته نمیشود. بااینحال، مهم است که به یاد داشته باشید خشونت سایبری ممکن است به صورت آنلاین شروع شود، اما اغلب به صورت آفلاین با عواقب ویرانگری برای قربانیان و خانوادههای آنها پایان مییابد. تهدید به خشونت، تعقیب، تحریک به خودکشی، خواستن کودکان برای مقاصد جنسی و... همگی ممکن است منجر به خودآزاری قربانی یا مورد حمله فیزیکی مجرم اولیه شود.
مهم است برای جلوگیری از وقوع خشونت سایبری و محافظت و اجرای عدالت برای قربانیان اقدام شود. بااینحال، بیشتر کشورها در تلاش هستند جنبههای مختلف مشکل را بشناسند و به آنها در قوانین داخلی رسیدگی کنند. به برخی از انواع خشونتهای آنلاین بهطور کامل یا جزئی در توافقنامههای بینالمللی توجه میشود، اما بسیاری از آنها مورد توجه قرار نگرفتهاند». رسولیان تصریح کرد: «اگرچه الگوها و اشکال خشونت در فضاهای دیجیتال میتواند منحصربهفرد باشد، آنها بخشی از پیوستار چندین اشکال مکرر و مرتبط خشونت در فضاهای آنلاین و آفلاین هستند.
بسیاری از اشکال خشونت که به صورت آفلاین رخ میدهند، اغلب در فضاهای دیجیتال تکرار و تشدید میشوند. فضاهای دیجیتال منعکسکننده، تقویتکننده و تشدیدکننده نابرابری ساختاری جنسیتی و همچنین الگوهای مضر هستند. هنجارهای عمیق فرهنگی و اجتماعی که اقتدار و استحقاق مرد را تقویت میکند، قدرت و کنترل بر زنان، بیاهمیت جلوهدادن یا بهانهآوردن خشونت و انگزدن به بازماندگان به تداوم چنین خشونتی کمک میکند.
از سوی دیگر، ویژگیهای خاصی در فضاهای دیجیتال وجود دارد که زمینه مناسبی را برای خشونت ایجاد میکند؛ شامل مقیاس، سرعت و سهولت ارتباط اینترنتی. گمنامی و نام مستعار همراه با اتوماسیون، مقرونبهصرفهبودن و مصونیت از مجازات برای ایجاد محیطی مناسب برای قلدری آنلاین است. قوانین فعلی که به خشونت دیجیتال میپردازند، باعث میشوند این آزارها فاقد تعاریف روشن و منسجم باشند و اغلب با آن همگام نبودهاند. چالش مهمی که باید به آن پرداخته شود، این است که اینترنت بدون مرز باعث افزایش تعداد رفتارهای آزاردهنده احتمالی از طریق فناوری جدید میشود».
مریم سمیعی که با نام مستعار او را میشناسیم، در یک شرکت بزرگ خارجی مسئول بخش امنیت کاربران آنلاین است. این اپلیکیشن توانسته است توسط گروههای تخصصی که برای رسیدگی به موضوع زنان و فناوریها تشکیل شدهاند، تأثیر خشونت جنسی را از طریق استفاده از فناوری بر افراد بررسی کند. او درباره این گروه میگوید: «از نظر آنها، به دنبال ارتباط اجتماعی به وسیله اینترنت در سراسر جهان، فرصتی برای جوامع حاشیهای مانند زنان ایجاد شده است که خود را بروز دهند.
محیطهای دیجیتالی برای زنان و دختران برای بیان روایت تجربیات خود است. آنها توانستهاند برخی از ویژگیهای کلیدی سوءاستفاده از فناوریهای نوظهور را شناسایی کنند؛ از جمله موارد قربانیشدن مجدد از طریق اشتراکگذاری و آپلود تصاویر و فیلمها، ناشناسماندن سوءاستفادهکنندگان و سهولت انتشار محتوای خصوصی افراد». او در ادامه افزود: «گروه ما در سال 2014 سه مطالعه موردی شامل اشکال مختلف بهرهکشی جنسی را با استفاده از فناوری و سایتهای رسانههای اجتماعی مانند ایکس و فیسبوک بررسی کرد.
فناوری متشکل از سوءاستفاده، ماهیت فراگیر خشونت علیه زنان با استفاده از فناوری و آسیب گسترده ناشی از آن مانند آسیب عاطفی، ترکیب آسیبهایی که قبلا از طریق خشونت جنسی تجربه شده بود و موانعی که برای زنان ایجاد کرد، فقط بخشهایی از آسیبی بود که این گروه توانسته بود از این پلتفرمها استخراج کند».
با توجه به اینکه سوءاستفاده و آزارواذیت سایبری اغلب تأثیر منفی درخور توجهی بر قربانیان دارد، منطقی به نظر میرسد که فرض کنیم شبکهای قوی از مکانیسمهای ایمنی برای پیشگیری و رسیدگی به چنین حوادثی وجود دارد. متأسفانه ردیابی رفتار نادرست آنلاین معمولا دشوار است؛ زیرا رویدادها در زمان واقعی رخ میدهند و بهطور کلی ثبت نمیشوند. علاوهبراین، هیچ توافق روشنی درباره اینکه چه کسی مسئول تضمین ایمنی فضاهای آنلاین است، وجود ندارد.
این متخصص داده در پایان خاطرنشان کرد: «بسیاری از شرکتهای فناوری مسئولیت ایمنی را برعهده کاربر میگذارند و ظاهرا ابزارهایی را برای جلوگیری و گزارش سوءاستفاده ارائه میدهند، اما در تعدیل خود پلتفرمها ناکام هستند. برای مثال، متا یک اقدام ایمنی به نام Safe Zone ارائه میکند؛ حباب محافظی که کاربران میتوانند هنگام احساس خطر فعال کنند.
وقتی Safe Zone در محل قرار دارد، هیچکس نمیتواند کاربر را آزار دهد، با او صحبت کند یا بههیچوجه تعامل داشته باشد تا زمانی که کاربر سیگنال میدهد که مایل است منطقه امن برداشته شود. بااینحال، تحقیقات اخیر Buzzfeed3 نشان داد میزان تعدیل محتوا در پلتفرم Horizon World وجود ندارد و تنها راهحلهای موجود برای قربانیان سوءاستفاده سایبری، مسدودکردن کاربر، بیصداکردن و گزارشهای نقض استانداردهای انجمن است.
در حالت ایدئال، پلتفرمها باید تدابیر ایمنی را که هم بصری و هم قابل دسترسی هستند، شامل شوند؛ چه از طریق محدودیتهای فاصله شخصی خودکار (مانند منطقه امن)، حرکات هشدار جهانی، آموزشهایی که قوانین را بیان میکنند یا تعدیل فعال. ترجیحا همه پلتفرمها ترکیبی از این موارد را به کار میگیرند».
نظر شما