یک مطالعه تحقیقاتی جدید نشان داده است که رفتاردرمانی شناختی به تغییراتی در مغز بیماران افسرده منجر می‌شود و ۳۲ درصد از بیماران ظرف مدت چند ماه به این روش درمانی پاسخ داده‌اند که نسبت به داروهای ضدافسردگی پیشرفت خوبی است.

رفتاردرمانی بیماران افسرده به تغییرات مغزی مثبت منجر می‌شود

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا از «نیوز مدیکال»، رفتاردرمانی شناختی که یکی متداول‌ترین درمان‌ها برای افسردگی است می‌تواند مهارتهایی برای برخورد با مشکلات روزمره آموزش بدهد و رفتارهای سالم را تقویت و با افکار منفی مقابله کند. اما آیا تغییر افکار و رفتار می‌تواند به تغییرات پایدار در مغز منجر شود؟

تحقیقات جدید با هدایت دانشکده پزشکی استنفورد مشخص کرده است که این امر ممکن است، اگر درمان با بیماران درستی جور بشود. در یک مطالعه از بزرگسالان مبتلا به افسردگی و چاقی - ترکیب دشواری برای درمان - رفتاردرمانی شناختی متمرکز بر حل مساله موجب کاهش افسردگی در یک سوم از بیماران شد. این بیماران همچنین تغییرات سازگار شونده در مداربندی (circuitry) مغز خود نشان دادند.

به علاوه، این انطباق‌های عصبی تنها دو ماه پس از درمان ظاهر شدند و می‌توانند پیش‌بینی کنند که کدام بیماران از درمان بلند مدت سود خواهند برد.

این یافته‌ها به شواهد و مدارک موجود در این خصوص می‌افزاید که انتخاب درمان بر اساس شرایط نوروژیک افسردگی هر بیمار - که در میان افراد مختلف، تفاوت دارد - احتمال موفقیت را افزایش می‌دهد.

همین مفهوم هم اکنون یک رویه استاندارد در سایر تخصص‌های پزشکی است.

«لیان ویلیامز» استاد روانشناسی و علوم رفتاری در استنفورد می‌گوید: اگر شما درد قفسه سینه داشته باشید آزمایش‌های مختلفی برای پیدا کردن درمان انجام می‌شود اما در مورد افسردگی ما از هیچ آزمایشی استفاده نمی‌کنیم و این یک فرایند آزمون و خطاست که درمان را مشخص می‌کند زیرا هیچ آزمایشی نداریم که مشخص کند در مغز چه می‌گذرد.

شکلی از رفتاردرمانی شناختی مورد استفاده در این آزمایش موسوم به درمان حل مشکل برای بهبود مهارت‌های شناختی طراحی شده است. درمانگر، بیماران را برای شناسایی مشکلات زندگی واقعی و یافتن راه حل راهنمایی می‌کند.

این مهارت‌های شناختی به مجموعه‌ای از نورون‌ها موسوم به مدار کنترل شناختی که به هم عمل می‌کنند، وابسته هستند.

نتیجه آزمایش‌ها و بررسی‌های انجام شده نشان داد که همانند هر درمان دیگری برای افسردگی، درمان حل مشکل در مورد همه افراد موثر نبوده است اما ۳۲ درصد از مشارکت‌کنندگان در این مطالعه به این درمان پاسخ دادند به این معنا که نشانه‌های بیماری آنها نیمی و یا بیشتر کاهش پیدا کرد. به گفته محققان، این میزان تاثیرگذاری در مقایسه با پاسخ ۱۷ درصدی به داروهای ضدافسردگی یک بهبود خوب به شمار می‌رود.

تنها دو ماه پس از شروع این مطالعه، اسکن‌های مغزی نشان داد که در گروه تحت درمان، تغییراتی در فعالیت مدار کنترل شناختی ایجاد شده است. این نشانه مهمی است زیرا نشان می‌دهد که از اوایل درمان، تغییرات واقعی در مغز ایجاد می‌شود . حل مشکل در جهان واقعی به طور واقعی ظرف مدت چند ماه مغز را تغییر می‌دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha