شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۳:۲۰

صحبت از بحران در ایران که می‌شود لیستی از اسامی را می‌توان ردیف کرد؛ از بحران آب گرفته تا بحران فرونشست. چند سالی می‌شود که تجرد قطعی در دهه شصتی‌ها به خصوص زنان هم به این لیست اضافه شده است. با این تفاوت که گفته می‌شود بحران سالمندی در این دهه و مشکلات اقتصادی و رفاهی آنها جامعه را به سوی مشکلات جدیدی سوق می‌دهد.

رابطه فقر با افزایش تجرد واقعی

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جهان صنعت،  پیش‌بینی‌ها حکایت از این دارد که جمعیت سالمندان تا حدود ۳۰سال دیگر، بیش از یک‌سوم جمعیت کشور را شکل خواهد داد؛ جمعیتی که از بازار کار خارج می‌شوند یا نقش کمرنگی در بازار کار دارند. سیستم بهداشت و درمان هم باید آماده درمان بیماری‌های دوره سالمندی باشد.

همین حالا هم بنا بر برخی روایت‌های رسمی از حوزه بهداشت و درمان، حدود ۴۰درصد از تخت‌های بیمارستان‌ها را سالمندان گرفته‌اند. باتوجه به افزایش جمعیت سالمندان در آینده، احتمالا سهم بیشتری از تخت‌های بیمارستانی را خواهند گرفت.


برخی‌ سالمندان با توجه به بعد خانوار یا مجرد ماندن، خانواده‌ای ندارند که دوره سالمندی را با آنها بگذرانند و احتمالا باید دولت فکری به حال مراکز نگهداری از سالمندان هم کند. البته که افرادی هم برای مراقبت از سالمندان آموزش دیده باشند. به عبارتی نیروی کار تخصصی برای مراکز نگهداری از سالمندان هم خود موضوع مهم دیگری در این مقوله است.


همه اینها تنها بخشی از چالش‌های این دوره و یک مساله بزرگ برای اقتصاد ایران است. در حالی تجرد واقعی دهه شصتی‌ها نگران‌کننده است که براساس آمار بازماندگی از تحصیل در میان دختران دبیرستانی هم نشان از افزایش کودک‌همسری است و این موضوع هم بحران آفرین است. این در حالی است که دولت‌ها هیچگاه برای آن چاره‌ای ندارند.


وجود ۱۷میلیون و ۸۰۰ هزار دختر زیر ۳۰سال

شهلا کاظمی‌پور، جمعیت‌شناس در یک نشست خبری در وزارت بهداشت با اشاره به پیش‌بینی‌های صورت گرفته در سال ۱۴۰۰ که براساس آمارهای سال ۱۳۹۵ تخمین زده شده است، اظهار کرد: براساس آمارهای سال ۱۴۰۰ ، تعداد کل دختران زیر ۱۵سال در ایران ۹میلیون و ۵۴۰هزار نفر و تعداد دختران ۱۵ تا ۳۰ساله نیز ۸میلیون و ۵۲۰هزار نفر است که در این میان، ۵میلیون و ۷۷۰هزار نفر از دختران بالای ۱۵سال مجرد هستند. از میان جمعیت ۵میلیون و ۷۷۰هزار نفری دختران بالای ۱۵سالِ مجرد، ۳میلیون و ۲۰۰هزار نفر از آنها ۱۵ تا ۳۰سال، ۶۴۰هزار نفر از آنها ۳۰ تا ۳۴سال و ۵۳۰هزار نفر ۳۵ تا ۳۹سال سن دارند.


این جامعه‌شناس با بیان اینکه جمعیت دختران ۱۵ تا ۳۰سال در سال ۱۳۹۰ از ۸میلیون و ۳۰۰هزار نفر به ۹میلیون و ۶۰۰هزار نفر در سال ۱۳۹۵ افزایش یافت، بیان کرد: روند جمعیتی و میزان موالید به‌گونه‌ای بوده که تا اواخر دهه ۸۰ میزان جمعیت و به تبع آن جمعیت دختران زیر ۱۵سال افزایش پیدا کرده که البته این روند به مرور در حال کاهش است اما در مجموع جمعیت دختران زیر ۳۰سال ایران در سال ۱۳۹۵، ۱۸میلیون و ۷۰۰هزار نفر بوده که این رقم براساس برآوردها در سال ۱۴۰۰ معادل ۱۷میلیون و ۸۰۰ هزار نفر بوده است.


تجرد قطعی مردان دهه پنجاه ۲درصد و زنان حدود ۵درصد است

شهلا کاظمی‌پور با اشاره به تجرد قطعی دختران متولد دهه پنجاه نیز گفت: تابه حال آمار تجرد قطعی برای مردان ۲درصد و برای زنان ۸/۱درصد بوده اما در بازه‌های اخیر تجرد قطعی زنان در حال افزایش بوده است به‌طوری که تجرد قطعی مردان دهه پنجاه ۲درصد و تجرد قطعی زنان نزدیک به ۵درصد است. در عین حال نیز این درصد تجرد قطعی برای زنان دائمی نیست و این آمار در زنان دهه ۷۰ از بین می‌رود.


وی همچنین به وضعیت تجرد قطعی دختران دهه شصت اشاره کرد و ادامه داد: در عین حال برآورد آمارهای موجود حاکی از آن است که در حال حاضر تعداد مردان مجرد دهه شصت، یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر و تعداد زنان مجرد دهه شصت حدود ۵۵۰هزار نفر است. البته اکثر مردان دهه شصت تا مرز ۵۰سالگی ازدواج می‌کنند چراکه آنها الزاما با خانم‌های دهه شصتی ازدواج نمی‌کنند و ممکن است با دهه‌های هفتاد و حتی هشتاد ازدواج کنند اما از آنجایی که معمولا ازدواج زنان با مردان بزرگ‌تر از خودشان یک هنجار اجتماعی محسوب می‌شود، از همین رو دایره همسرگزینی برای خانم‌های دهه شصتی محدودتر است و آنها باید یا با مردان دهه شصتی یا مردان دهه پنجاه ازدواج کنند، این درحالی است که اکثریت مردان دهه پنجاه هم تا پیش از این ازدواج کرده‌اند.


۳۰درصد دختران دبیرستانی مدرسه نمی‌روند

این جمعیت‌شناس درخصوص وضعیت تحصیلی دختران اظهار کرد: به‌طور کلی پوشش تحصیلی در دختران زیر ۱۵سال بالاست و این رقم حتی در مقایسه با پوشش تحصیلی جمعیت پسران بالاتر است چراکه پسران از بعد از دوران ابتدایی یا راهنمایی ترک تحصیل کرده یا به سرکار می‌روند و این درحالی است که پوشش تحصیلی دختران در مقطع ابتدایی ۹۵درصد است البته این نرخ برای پوشش تحصیلی دختران در مقطع راهنمایی به حدود ۸۲درصد و در مقطع دبیرستان به حدود ۷۰درصد کاهش پیدا می‌کند.


کاظمی‌پور در ادامه علت کاهش پوشش تحصیلی دختران در مقطع راهنمایی و دبیرستان را نیز اینگونه توضیح داد: به عبارتی ۳۰درصد دختران دبیرستانی در کشور به مدرسه نمی‌روند و از سوی دیگر نیز سالانه ۲۰۰هزار نفر از جمعیت دختران ۱۵تا ۱۹ساله ازدواج می‌کنند.


وی کاهش پوشش تحصیلی در دختران را به دلیل ازدواج، مسائل فرهنگی یا در دسترس نبودن مدارس دانست و گفت: دختران زیر دیپلم معمولا خود را خانه‌دار و دختران دارای مدرک تحصیلی بالای لیسانس خود را بیکار یا در جست‌وجوی کار عنوان می‌کنند، در این میان آمارها نشان می‌دهد که بیش از ۴۰درصد دختران تحصیلکرده در گروه سنی ۲۰ تا ۳۰سال قرار دارند. از همین‌رو مطابق آمارهای سال ۱۳۹۵، تخمین‌زده می‌شود که حدود ۴۰درصد گروه‌های سنی ۲۰ تا ۳۰سال جمعیت دختران، شاغل و درصدی نیز بیکار در جست‌وجوی کار باشند.


کاظمی‌پور ادامه داد: برآوردها در مقایسه با آمارهای قبلی نشان‌دهنده رشد تحصیلی دختران نسبت به گذشته خود و حتی نسبت به جامعه پسران است. آمارهای آموزش عالی بیانگر این است که به‌طور کلی نسبت به اوایل انقلاب سهم زنان در آموزش عالی به شدت رشد داشته، اگرچه ممکن است آمار اشتغال رسمی در زنان بالا نباشد اما مشاهده می‌شود که با توسعه فضای مجازی و تکنولوژی‌های ارتباطی، زنان کارآفرین بیشتر و فعال‌تر شده‌اند.


رابطه فقر با افزایش تجرد واقعی

دکتر مصطفی آب‌روشن، جامعه‌شناس با تایید اینکه طی دو سال اخیر شاهد افزایش تجرد واقعی در میان دهه شصتی‌ها به خصوص زنان هستیم، به «جهان‌صنعت» گفت: پدیده تجرد واقعی در میان دهه شصتی‌ها
جدید نیست.

بارها در این‌باره به مسوولان هشدار دادیم اما تاکنون نه مشوق‌های دولت تاثیری داشته و نه وام‌های ازدواج زیرا جوانی که هیچ‌گونه آینده شغلی روشنی را برای خودش تصور نمی‌کند چگونه می‌تواند به ازدواج تن دهد؟ در مبحث ازدواج نمی‌توانیم با رویکردهای دستوری جوانان را وادار به ازدواج کنیم، برای یک ازدواج موفق، علاوه بر بلوغ فیزیولوژی و فکری شخص باید تمکن اقتصادی نیز داشته باشد تا بتواند به بلوغ اجتماعی نیز برسد بنابراین تا زیربنا و مقدمات ازدواج مهیا نشود هرگونه شتابزدگی در این امر آسیب‌زا خواهد بود. در واقع دولت باید به عنوان نهادی تسهیل‌گر ونه مداخله‌گر با ایجاد زمینه‌های اشتغال و فراهم‌سازی بسترهای حمایتگرانه، نقش سازنده خود را به خوبی ایفا کند.


وی افزود: تصمیمات بلندمدتی مانند ازدواج نیازمند حدی از ثبات اقتصادی مانند شغل، مسکن، ثبات قیمت‌ها و چشم‌انداز روشن نسبت به آینده است. در شرایطی که هر روز شرایط تهیه مسکن و حتی اجاره آن برای جوانان تاریک‌تر و نامشخص‌تر می‌شود، تداوم این شرایط اثر خوبی بر سن ازدواج جوانان نخواهد داشت. در شرایطی که ثبات قیمت‌ها برقرار نباشد و روزبه‌روز بر قیمت کالاهای اساسی که حداقل نیاز یک زوج جوان برای ازدواج را تامین می‌کند، افزوده شود، سن ازدواج بالا و بالاتر می‌رود اما تعدادی از جوان‌ها علت تجرد خود را افزایش طلاق در کشور و ترس از شروع زندگی عنوان می‌کنند.


آب‌روشن با تایید این موضوع اظهار کرد: پیامدهای حقوقی، اقتصادی و روانی ناشی از طلاق بسیار نگران‌کننده است. این عوامل ریسک یک زندگی باکیفیت را برای تشکیل خانواده به‌شدت بالا می‌برد بنابراین طلاق به عنوان یک عامل موثر باعث بروز ترس در مسوولیت‌پذیری جوانان می‌شود. در این آمارها افزایش بازماندگی از تحصیل در میان دختران دبیرستانی بسیار نگران‌کننده است زیرا این آمار نشان می‌دهد که کودک‌همسری افزایش پیدا کرده است. یکی از دلایل افزایش کودک‌همسری فقر خانواده‌هاست البته بخشی از این ازدواج‌ها صوری و تنها به دلیل کسب وام و دیگر مشوق‌هاست اما این دختران هستند که قربانی فقر می‌شوند.


این جامعه‌شناس میل به کار، تحصیل و رقابت در زندگی شهری را از دیگر دلایل بالا رفتن سن ازدواج جوانان می‌داند و می‌گوید: تاخیر در ازدواج که برخی کارشناسان آن را در قالب مد مفهوم‌سازی می‌کنند، علت نیست بلکه معلول شرایطی است که این سبک از زندگی را به جوانان تحمیل کرده است.

ما در عصری زندگی می‌کنیم که تحصیلات آکادمیک و ورود به دانشگاه از ضرورت‌های الزام‌آور زندگی تلقی می‌شود که این واقعیت، بخشی از دلایل افزایش سن ازدواج محسوب می‌شود. این در حالی است که ازدواج هیچ‌گونه منافاتی با ادامه تحصیل و آزادی‌های مشروع و عاقلانه از جمله تفریح و مسافرت و… ندارد و حتی می‌تواند لذت زندگی را دو چندان کند اما متاسفانه اشاعه فرهنگ غلط «ازدواج‌هراسی» در بین جوانان باعث شده تا سن ازدواج بالا برود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha