چند سؤال همچنان اذهان را می‌خراشد. چون کابوس جنگل‌های هیرکانی هنوز پایان نیافته است. هیچ خبری از دستگیری عامل اصلی حمله مسلحانه قاچاقچیان چوب آمل به گوش نمی‌رسد.

حمله مسلحانه شبانه به خانه دو جنگلبان آملی/هنوز هیچ خبری از دستگیری عاملان نیست

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، سؤال‌هایی که مثل خوره به جان هیرکانی، زاگرس، محیط‌زیست و منابع‌طبیعی افتاده است.آیا راش‌ها و شمشادهای هیرکانی دوباره شاهد شهادت تلخ «ناصر پیروی» دیگری خواهند بود؟ پیروی، رئیس منابع‌طبیعی ماسال بود. حاضر به همکاری با قاچاقچیان چوب نشد و آنها او را در سال 1385 ربودند، دست و پایش را بستند و با اینکه اسلحه داشتند او را زجرکش کردند.، دختر 9 ساله‌اش، آن روز شوم با جیغ و فریاد از خواب بیدار می‌شود و سراغ پدر را می‌گیرد. به مادرش می‌گوید که خواب دیده وقتی بابا در حال بردن او به دم سرویس مدرسه بوده به یکباره چند نفر می‌آیند و بابا را از توی ماشین می‌برند.


و خواب دختر آن روز صبح تعبیر شده بود، بابا در صندوق ماشینی به سمت قتلگاه برده می‌شد. قاچاقچیان، پیروی را از ماشین سازمانی بیرون می‌کشند و او را به قاتلینش می‌سپرند تا درختان راش که به گفته خودش پناه خستگی‌اش بودند، این‌بار شاهد قتل تلخ مردی باشند که نزدیک به 26 سال از زندگی‌اش را وقف جنگل‌های ماسال و شاندرمن کرده بود.


پیروی چند ماه قبل‌تر، آن روز شوم را پیش‌بینی کرده و به هرجایی که می‌توانست و می‌شد نامه نوشته بود. مثل حال این روزهای محسن پناهی، فرمانده عملیات حافظت از منابع‌طبیعی شهرستان آمل که حمله مسلحانه به خانه و خانواده خودش و همکارش را پیش‌بینی کرده و نگران وضعیت نیروهای تحت‌امرش است.

تیری که سینه رشید غفاری را شکافت


پرسش‌های دیگری هم این روزها، مثل تیری زهرآگین، قلب‌ها را زخم می‌زند، آیا درختان هیرکانی در آمل دوباره در شبی تاریک خواهند دید که جنگلبانی جلوی چشم خانواده اش، به رگبار بسته می‌شود در حالی که دختر کوچکش را در آغوش دارد؟! مثل شب تلخی که بر خانواده رشید غفاری، جنگلبان تالشی گذشت و هرگز قاتلانش پیدا نشدند! قاتلان مردی که همیشه برای خاطر درختان هیرکانی، زیر چشمش کبود و دکمه‌های پیراهنش پاره بود. پرسش‌های زیادی، این روزها روح و روان را چنگ می‌زند، چون هنوز هیچ خبری از دستگیری عامل اصلی حمله مسلحانه شبانه به خانه دو جنگلبان آملی، شنیده نمی‌شود.

قاچاقچیانی که پیش از آنکه ترس را در دل دختر کوچک محسن پناهی، فرمانده عملیات حافظت از منابع‌طبیعی شهرستان آمل بنشانند، روی ماشین جنگلبانی اسید ریختند، بینی یکی از نگهبان ها را شکستند، سر راه نگهبان‌ها سبز شدند و آنها را به باد مشت و لگد گرفتند، باغ مرکبات جنگلبان‌ها را تخریب کردند. در نهایت هم برای حافظان جنگل‌های هیرکانی پیغام فرستادند که اگر شکایت کنید به خانواده‌هایتان حمله می‌کنیم.

جنگلبان‌ها شکایت کردند و قاچاقچیان هم تهدیدشان را عملی و شبانه به خانواده دو جنگلبان شلیک کردند. این روزها دوباره کابوس انجیلی‌های هیرکانی برگشته است. کابوس‌ها فقط به جنگل‌های شمال برنمی گردد، محیطبان‌ها و جنگلبان‌ها قصه تلخ کم ندارند.

تنگه راز


هنوز هم امین هادی‌پور، محیطبان منطقه گتوند خواب کسانی را می‌بیند که به ایستگاه محیطبانی حمله کردند تا از همکار او انتقام بگیرند اما وقتی همکارش را نیافتند به زانو او شلیک کردند و برای همیشه یک پایش را گرفتند. هنوز هم در تنگه راز خراسان‌شمالی زعم این می‌رود که جنگلبانی کشته ‌شود، بعد قاتل دست و پایش را با بند پوتین ببندد و او را از کوه پرت ‌کند. محیط‌زیست ایران هنوز هم داغدار تیر خلاصی است که شکارچیان در سال 1400 به پیشانی مهدی مجلل و میکائیل هاشمی زدند، آنها جانشان را فدای آهوهای منطقه حفاظت‌شده فیله‌خاصه زنجان کردند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha