احسان میرزائی مدیر مسئول مجله فرهنگی-محیط زیستی gich.ir در یادداشتی اختصاصی برای سلامت نیوز نوشت: طی سالهای گذشته انواع کمپینهای مردمی به منظور نهال و دانه کاری (نه درخت کاری) اجرا شده است. سازمانها دولتی و خصوصی هم از این جریان دور نبوده و گاهی گلی از این کمپینها چیده و یا پویشی راه انداختهاند. اما پاشنهآشیل بیشتر کمپینها رفتار احساسی، ساده انگاری و سطحی نگری، ناآگاهی و عدم رعایت اصول و الزامات است.
همین کار نادرست به گسترش "رویههای جعلی" در حوزه محیطزیست دامن زده است. رویهای که صرفا برای بزرگنمایی رسانهای بوده و باعث از بین رفتن فرصتها برای ترمیم و احیای پوششهای جنگلی و گیاهی از دست رفته شده است. هدر رفتن زمان، انرژی، بذر، نهال و بیتالمال از دیگر تاثیرات رویههای جعلی در حوزه محیط زیست است.
شاید باورش سخت باشد که طی سالهای گذشته برخی از نهادهای دولتی صرفا برای مانور رسانهای طرح نهالکاری را اجرا کردهاند. آنها تا امروز میلیونها نهال غیر بومی را در زمینهای نا مناسب کاشته و رها کردهاند؛ به گونه ای که این نهالها در بهترین حالت ممکن عمرشان به تابستان اول هم نرسیده و خشک شدهاند، تا سال دیگر نهادی دیگر بیاید و جای نهال خشک شده دوباره نهالی بکارد و رها کند تا باز خشک شود.
نهال کاری درست و درخت کاری غلط!
یکی از اشتباهات جا افتاده در ادبیات محیط زیستی "درخت کاری" است. هرچند شهروندان تفاوت میان بذر، نهال و درخت را میدانند؛ اما استفاده تعمدی برخی مسئولان از واژه "درخت کاری" بدون تبیین تفاوت ارزش اکولوژیک بین بذر، نهال و درخت باعث بروز سوء برداشت میشود. چنان که در فرایند دریافت پیام و رمزگشایی آن، تصویر یک درخت کامل و پر از شاخه و برگ را در ذهن مخاطب تداعی می کند.
البته توقع و انتظار از فردی مانند نقی شعبانیان معاون جنگل سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور خیلی بیشتر است. ایشان اخیرا دربارهی آثار و مزیتهای اجرای "طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت" اظهاراتی داشته که صدای جامعه محیط زیستی را در آورده است.
کاهش فرسایش خاک با جنگلکاری به میزان ۲۵ میلیون تن
بدون شک معاون محترم جنگلها اولین مدیری نیستند که چنین اظهاراتی را مطرح میکنند؛ اما احتمالا ایشان نخستین مدیری هستند که تمامی اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت طرح را بدون تبیین و تفکیک دقیق، یکجا به عنوان آثار و مزیتهای طرح مطرح کردهاند.
هرچند نگارنده به عنوان یک کنشگر محیطزیست، آرزوی تحقق ادعاهای مطرح شده را دارد؛ اما با توجه به وضع موجود بهتر است نگاهی علمی و منطقی به آثار و مزیتهای طرح داشته باشیم نه چیز دیگر.
پرسشی که پس از ادعای مطرح شده "با جنگلکاری میزان فرسایش خاک به میزان ۲۵ میلیون تن کاهش مییابد" این است که اگر جنگل چنین خاصیتی دارد تا به امروز برای حفاظت از جنگلهای کشور چه اقداماتی شده است؟ معاون جنگل سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در حمایت از جنگل ناهارخوران و در مخالفت با طرح تلهکابین گرگان چه نقش موثری ایفا کرده است؟
پرسش دوم اینکه در بهترین شرایط، چند سال طول میکشد تا یک میلیارد نهال ادعا شده به چنین توانایی خاصی برای کاهش فرسایش برسند؟ یا اصلا بازه زمانی تحقق این رقم چقدر است؟
اکنون آنچه که میبینیم دهها سال نهالکاری به همین روش بزرگنمایی رسانهای است و شاهد آن، ارتقای رتبه فرسایش خاک ایران در آمارهای جهانی است.
کمک درختکاری به چرخهی آب
برای ما شکی در کمک درختان و گیاهان در حفظ آب و تامین سفرههای آب زیرزمین و پیشگیری از سیل و... وجود ندارد. معاون محترم فرمودهاند: "هر هکتار جنگلکاری ۵۰۰ تا ۲۵۰۰ مترمکعب آب را در خود ذخیره میکند و از این رو پیشبینی میشود اجرای این طرح بر تولید حدود ۲ میلیارد مترمکعب چرخه آب کشور تأثیر بگذارد."
اما نگفتهاند بازه زمانی لازم برای تحقق این هدف چه مدت زمانی است. یا اینکه درختان باید در چه شرایط و وضعیتی باشند. یا ایشان با توجه به ملی بودن طرح، اقلیمهای متنوع ایران (بیابانی، خشک، کم باران یا پرباران) را از هم تفکیک نکرده است.
مدت زیادی از سیل 1398 در گلستان، مازندران و خوزستان نگذشته است. سیلی که یکی از عوامل آن، نابودی و تخریب پوشش گیاهی و جنگلی بود. حتی درختان تنومند هم نتوانستند جلو آن را بگیرند چه برسد به نهال های نوپای شما !
البته فراموش نکنیم که ابهام دیگر ادعای مطرح شده در عدم تفکیک عرصههای متنوع طبیعی کشور است. به عبارت دیگر هرجایی نمیتوان نهالکاری کرد چه برسد به جنگلکاری هکتاری! همین مورد برای تنزل عنوان این رویداد از "طرح" به "نمایش" کافی است.
احیای جنگلهای موجود و افزایش سطح پوشش درختی و جنگلی
آیا به نظر شما احیای جنگل نیازمند طرحی شفاف و علمی، با سازوکاری اصولی و مورد تایید سازمانها و نهادهای متخصص نیست؟! آیا چنین طرحی نباید به تصویب قوای مقننه و مجریه برسد تا تمامی ذینفعان تکلیف خود را بدانند؟ پس نهادهای مسئول تا به امروز چه کاره بودهاند؟
انتظار جدی و به حق جامعه محیط زیستی پیش از احیا، اراده و اقدام جدی جهت "حفاظت از جنگلها و درختان" موجود است. حقیقتا ما هنوز چنین ارادهای را شاهد نبودهایم و با چنین طرحهایی بر نگرانیهایمان افزوده میشود. چرا که همین حالا افراد ناآگاه جهت تحقق رویای جنگلکاری شما، در حال شخم زدن مراتع جهت کاشتن نهال هستند.
تأثیر مثبت جنگلکاری و درختکاری پس از چهار تا پنج سال
این بیشتر شبیه وعدههای انتخاباتی است. بیایید با زبان علمی صحبت کنیم. حتی اگر گمان میکنیم نیاز به تبیین مباحث علمی پیرامون موضوع نیست حداقل هوش و شعور مخاطبان را دست کم نگیریم. به عنوان کسی که طی سالین گذشته دست کم 400 نهال از گونههای متنوع مثمر و غیر مثمر کاشته و همچنان مسئولانه به آنها رسیدگی میکند: "هنوز تاثیر مثبت آنچنانی از نهالهای کاشته شده ندیدهام".
اما این زمانبندی نمیتواند جوابگوی بازهزمانی مورد انتظار در موارد قبلی باشد. رشد نهال تا رسیدن به مرحله استقلال کامل در هر نقطه از کشور متفاوت است. شرایط آب و هوایی، رسیدگی و تیمار، آفات و آتشسوزی و.. از جمله مولفههای تاثیرگذاری هستند که باید در یک طرح علمی محاسبه شوند.
تامین نیاز چوبی، ذخایر ژنتیکی گیاهی و جانوری، کاهش اثرات تغییر اقلیم و...
مطالعه بخشهایی از اظهارات معاون محترم سازمان منابع طبیعی که درست هم هستند ذهن انسان را به فضای گفت و گوهای ترویجی سوق میدهد. زمانی که در امر کنشگری میخواهی توجه افراد را نسبت به ارزش و اهمیت جنگلها جلب کنی.
ما هم برای ترویج توجه به حفاظت از جنگل و درخت همینطور با مخاطبان خودمان صحبت میکنیم که جناب معاون فرموده: "تأمین بخش مهمی از نیاز چوبی کشور، ذخایر ژنتیکی گیاهی و جانوری، کاهش اثرات ناگوار تغییر اقلیم، ایجاد بستر مناسب برای توسعه گردشگری و طبیعت گردی، ارتقای فرهنگ منابع طبیعی و تبدیل آن به فرهنگ و معارف عمومی و ارتقا و تضمین امنیت زیستی کشور..."
اما ما هرگز به مخاطبان خود نمیگوییم که اینها آثار و مزیتهای کاشت یک میلیارد درخت در کشور است. مگر معجزه باشد که بعد از اجرای این طرح، این همه دستاورد بسیار ارزشمند محقق شود. شاید بهتر بود بگویید اینها اهداف بلند مدتی است که در بهترین شاید مثلا تحقق آنها 50 سال طول میکشد. البته شما باید در ادامه انگیزه و انرژی لازم برای همراهی و همکاری مستمر و پایدار اجزای اجرایی طرح تا تحقق اهداف را هم فراهم میکردید.
کاشت یک میلیارد درخت ضرورت دارد، ما چارهای جز اجرای این طرح نداریم
پس به خودتان احترام بگذارید و به جای پیروی از رویههای جعلی ساز و کاری علمی را طراحی کنید. دادهها و اطلاعات بسیاری از رویشگاهها طبیعی و بوستانهای شهری در دست سازمان متبوع شما و دیگر سازمانها است.
همه را گرداوری کنید، آسیب شناسی کنید، هوش مصنوعی و توان متخصصان دلسوز را به کار بگیرید. طرحی علمی و کاربردی را ارائه کنید که کشورهای در حال توسعه از آن درس بگیرند. اصلا چرا به جای پیروی از شطحهای مشابه این طرح که در پاکستان هم اجرایی شد به دنبال مطالعه عمیق طرحهای نهالکاری علمی کشورهای پیشرفته نباشیم. مگر نباید به جامعه جهانی برای ترسیب کربن، کاهش گازهای گلخانهای و... پاسخگو باشیم؟ به نظرتان جامعه جهانی از "کاشتن یک میلیارد نهال روی کاغذ" قانع میشود.
سواد محیط زیستی بیشتر از گذشته شده
این روزها هر شهروند ایرانی که حتی از یک گیاه گلدانی در آپارتمان خود نگهداری کرده باشد به این درک و شعور رسیده که ادعاهای مطرح شده در اظهارات جنابتان بسیار دور از ذهن است. هر شهروندی که با دغدغه کانالهای محیط زیستی را دنبال میکند متوجه نمایشی بودن طرح شما میشود.
اگر به ناچارا وارد این جریان شدهاید پیشنهاد میشود که ترمز قطار پروپاگاندا را بکشید. حداقل شما پیاده شوید تا چند قدمی در فضای واقعی قدم بزنیم و گفتوگو کنیم. بیایید به کمک یک دیگر پاسدار بیتالمال، حق محیط زیست، مردم و آیندگان ایران باشیم.
نظر شما