به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری، فشارهای روانی و استرسهای زیادی که این روزها اغلب با آن مواجه هستیم گاهی شرایط را برایمان غیرقابلتحمل میکند اما چرا بعضی از ما نمیتوانیم در برابر این فشارها مقاوم باشیم و دچار اختلالات روانی و جسمی میشویم چنانکه سلامت جسم و روان ما آسیب میبیند.
سارا ساعدی، روانشناس حوزه سلامت در مورد تفاوت واکنشهای مختلف ما در برابر حوادث ناگوار میگوید:« روانشناسان پاسخ به این سؤال را در اصول و راهکارهای روانشناختی بهکار رفته در نظریه شناختی رفتارهای مختلف جستوجو میکنند. آنها معتقدند ذهن ما باید آموزش ببیند تا اجازه ندهد شرایط مختلف ما را تحتکنترل خود درآورند. به این ترتیب این خودمان هستیم که اجازه میدهیم تغییر شرایط ما را نیز دستخوش تغییر کند.»
توانایی ذهن
ساعدی میگوید باور افراد تنها مولفهای است که میتواند قدرت آنها را در موضوعات مختلف ازجمله عاطفه، درک، حافظه، هوشیاری و قضاوت در مورد مسائل و امور روزمره زندگی مختل کند یا باعث پیشرفت آنها شود اما تغییر باید از درون ما آغاز شود؛ یعنی باید بتوانیم دنیای درون خود را به بهترین شکل ممکن تغییر دهیم تا به احساس بهتری دست یابیم.
چون تفکر و باور منفی نهتنها درون ما را به هم میریزد و ما را با ضعفها و ناتواناییهای زیادی روبهرو میکند بلکه ما را در جنبههای دیگر زندگی مانند جنبههای شخصی، عاطفی، اجتماعی و... با مشکلات زیادی مواجه میکند. این افکار باعث بروز احساسات و هیجانات منفی میشوند و متعاقب آن، چنین احساساتی نیز باعث رفتار و عملکرد منفی در ما میشوند. بهگفته این روانشناس، افکار خوب میتوانند لحظات ما را تغییر دهند، تغییر لحظات نیز میتوانند لحظات بهتری برای ما به ارمغان بیاورند، تا جایی که کیفیت زندگی ما را با آرامش بیشتری مواجه میکنند.
خواص آهنربایی ذهن
ساعدی میگوید ذهن مانند آهنربا عمل میکند؛ یعنی تفکرات ما را در دنیای بیرون، به نمایش درمیآورد؛ درست مانند آهنربایی که افکار ما را جذب میکند؛ یعنی اگر افکار منفی داشته باشیم نمیتوانیم در بیرون غیر از آن را تجربه کنیم. در واقع حس ما به زندگی کاملا تحتتأثیر افکار ماست و هرآنچه مدام به آن فکر میکنیم به زندگی خود میآوریم؛ درست مانند یک آهنربا که قدرت جذب بالایی دارد.
افکار منفی اغلب ریشه در کودکی ما دارند و باورهای ناسالم نیز افکار و نگرش ما را نسبت بهخود، دنیا، دیگران و آینده به سمت ناامنی و بیارزشی متمایل میکنند. بهگفته ساعدی، براساس نظریه شناختی رفتاری اگر بخواهیم بهدنبال تغییرات مطلوب، کارآمد و آنچه اسباب رشد ما میشود، باشیم، ابتدا باید باور و افکارمان را تغییر دهیم و به نوعی از ناامیدی و ترس به سمت شجاعت و امیدواری حرکت کنیم.
واقعبین باشیم
توجه به این نکته بسیار مهم است که گام برداشتن در مسیر تغییر، کار آسانی نیست و اگر بخواهیم با رهایی از ترس و استرس، لحظات بهتری را جایگزین اوقات تلخ و ناگوار خود کنیم، تمام مشکلات و غصههای ما یکباره از بین نمیروند. ممکن است بارها و بارها ناامید شویم و دلمان بخواهد با گله از شرایط سخت، همه مشکلات را معطوف به دنیای بیرون از خود کنیم اما با صبر و حوصله بیشتر، ذهن به جای ناامیدی و استیصال بهدنبال راهکارهای مختلف و خلاق خواهد بود و به مرور و گامبهگام میتواند با دنیای جدیدی مواجه شود که ممکن است گاهی هم سختیهای زیادی را تجربه کند.
ولی هر بار به جای غر زدن و گله از شرایط، با یافتن راهکارهای مختلف و با استفاده از بعضی تکنیکهای ساده، زندگی را لذتبخشتر کنند. بهگفته این روانشناس، اگر مدام بهخود بگوییم «نمیتوانم»، کمکم متقاعد میشویم ناتوان هستیم. درصورتیکه اگر بهخودمان بگوییم حتما میتوانیم تلاشمان را برای توانستن و از عهده کارها برآمدن بهکار میبندیم و در نهایت همین تلاش فارغ از نتیجه آن، حال خوبی به ما میدهد. البته که هیچ تلاشی بینتیجه نخواهد بود.
مهربانی با خود
هنگام بروز اشتباهات نباید به توانمندیهایمان شک و احساس گناه کنیم. احساس گناه یکی از تضعیفکنندهترین احساساتی است که امید و اعتماد ما را از بین میبرد. فراموش نکنید ما کامل و بدون نقص نیستیم و حتما با تلاش بیشتر میتوانیم در آینده بهتر عمل کنیم. بهترین حالت این است که مسئول زندگی خودمان باشیم. دریافت نقش قربانی و جلب دلسوزی دیگران نهتنها شرایط را بهتر نمیکند بلکه باعث میشود با بهانهتراشی دست از تلاش برداریم.
نظر شما