به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران ،۲۳ مهر که در کشورمان همزمان با ۱۵ اکتبر است روز جهانی عصای سفید نام دارد و به تعبیری روز جهانی نابینایان. به اذعان کارشناسان و آمارهای رسمی، تقریباً ۲۵۳ میلیون نفر در دنیا دچاراختلال نابینایی هستند و ۳۶ میلیون نفر از این افراد، نابینای مطلق هستند که از این تعداد ۱۸۹ هزار نفر در کشور ما وجود دارند که تحت پوشش بهزیستی قرار دارند.
در بین گروههای افراد دارای معلولیت، نابینایان جزو یکی از تحصیلکردهترین گروهها قرار دارند و این در حالی است که آمار اشتغال در میان نابینایان از رشد چندان مطلوبی برخوردار نیست و طبعاً آمار ازدواج هم در بین جوانان نابینا و کمبینا آمار بالایی نیست اما این پایین بودن آمار ازدواج و اشتغال در بین این افراد نه از نداشتن تخصص یا توانمندی که ناشی از نگاه جامعه و باور عمومی شهروندان جامعه است.
زهرا عبداللهیپور که نابینا و آموزگار دبستان نابینایان و دارای مدرک کارشناسی ارشد علوم تربیتی است، میگوید: «وقتی نابینا هستی نگاه افراد عادی جامعه به تو نگاهی توأم با داشتن نقص است و هنوز خیلی از مردم عصای سفید را نمیشناسند و همین باعث میشود برای تردد در سطح شهر با مشکلات زیادی روبهرو باشیم.» برادر و خواهر زهرا هم نابینا هستند. او روزهای زیادی برای انجام کارهایش در خیابانهای شهر به تنهایی رفتوآمد میکند و بارها با رفتارهای نامناسب مردم روبهرو شده است. وی میگوید: «وقتی مردم من را در خیابان میبینند فکر میکنند کار خارقالعادهای میکنم در حالی که من هم یک دخترم و میتوانم مثل همانند همه دختران همسن و سالم در خیابانهای شهر آزادانه رفتوآمد کنم.» زهرا از روزهایی میگوید که مجبور شده به دلیل نابینایی انتخاب دیگری داشته باشد و میگوید: «عاشق ادامه تحصیل در رشته هنر یا ریاضی بودم اما متأسفانه چون منابع بریل زیادی در اختیار نابینایان نیست مجبوریم در رشتههایی که منابع درسی آن موجود است ادامه تحصیل بدهیم، برای همین است که بیشتر نابینایان در رشتههای علوم انسانی به تحصیل میپردازند در حالی که میتوان با استفاده از تکنولوژیهای روز یا صوتی کردن کتابها امکان ادامه تحصیل در همه رشتهها را برای نابینایان نیز فراهم کرد، هر چند امکانات آموزشی نابینایان نسبت به قبل خیلی بهتر شده است.»
این آموزگار مدرسه نابینایان از شاگردانش میگوید و معتقد است نابینایان این نسل امکانات بیشتری در اختیار دارند برای همین جسورتر شدهاند و اعتمادبهنفس بالاتری هم دارند. او توضیح میدهد: «الان دانشآموزانم را میبینم که به راحتی نظرشان را ابراز میکنند و خانوادهها هم از آنها حمایت همهجانبهای دارند تا به استقلال برسند در حالی که در زمان دانشآموزی ما باید برای هر کاری خانواده را قانع میکردیم و خیلی اوقات اصلاً خانوادهها اجازه نمیدادند دخترشان عصای سفید در دست بگیرد.» وی در ادامه ازدواج را یکی از اساسیترین مشکلات دختران نابینا میداند و معتقد است متأسفانه دختران نابینا نمیتوانند توانمندیهایشان را به جامعه بشناسانند و جامعه هنوز به این باور نرسیده که یک خانم نابینا هم میتواند آشپزی یا حتی غذا را تزئین کند یا مادر موفقی باشد. نمونههایی از این دست در بین زنان و دختران نابینا کم نیستند اما نیاز داریم رسانهها فضای بیشتری را به زنان و دختران دارای معلولیت اختصاص دهند. کسانی که با سختیهای زیاد در جامعه موفق شدهاند و هماکنون مادران خوبی هستند یا جزو مدالآوران ورزشیاند باید به جامعه نشان داده شوند.
اشتغال مشکل دائمی نابینایان تحصیلکرده
در حال حاضر بیش از ۴۰ درصد دانشجویان دارای معلولیت کشور را دانشجویان نابینا به خود اختصاص دادهاند اما همانطور که ذکر شد آمار اشتغال در بین این افراد از رقم بسیار پایینی برخوردار است. بیشتر نابینایان تحصیلکرده، یا شاغل نیستند یا اگر شاغل هستند شغلشان هیچ تناسبی با تحصیلات و توانمندی آنها ندارد و بعضاً در شغلهایی پایینتر از تحصیلاتشان به کار مشغولند چراکه متأسفانه این باور عمومی وجود دارد که نابینایان نمیتوانند کارهای سخت و پیچیده انجام دهند یا اینکه به کارگیری آنها مستلزم هزینه اضافه برای کارفرما یا دستگاهی است که آنها را به کار میگیرد. قانون حمایت از حقوق معلولان مهمترین قدم در راه اشتغال نابینایان بود و بعد از تصویب این قانون و الزام دستگاهها به اختصاص سه درصد سهمیه استخدام به معلولان، تا حدودی مشکلات نابینایان در زمینه اشتغال مرتفع شد و نابینایان زیادی بر اساس همین قانون سه درصد استخدام در سازمانها و ارگانهای مختلف به کار مشغول شدند هر چند که همواره اجرای این قانون هم از سوی نهادهای متولی با سختیهای زیادی همراه بوده است. علی، جوان نابینایی است که در رشته حقوق درس خوانده و متأهل و دارای یک فرزند است. او به «ایران» میگوید: کارشناسی ارشد حقوق دارم و بارها برای استخدام اقدام نمودهام و چند بار هم در آزمونهای مختلف شرکت کردهام اما همواره به دلیل نابینایی نتوانستهام استخدام شوم. مهمترین علت هم نابینایی است و دلایل دیگری که به نظر من اصلاً علمی نیست و در دنیای امروز میتوان به راحتی این مشکلات را برطرف کرد.» متأسفانه مسأله اشتغال افراد دارای معلولیت، درگیر با ضوابط و سلیقه دستگاههای اجرایی است و هر دستگاه و ارگانی برای خود قوانین و ضوابطی در نظر گرفته که گاهی زور قانون هم به آن نمیرسد. در این میان سازمان بهزیستی کشور هم بهعنوان اصلیترین متولی افراد دارای معلولیت، فاقد آماری دقیق از وضعیت اشتغال نابینایان است؛ هر چند در زمینه وامهای خوداشتغالی و پرداخت حق بیمه کارفرمایی در این سازمان اقدامهایی در جهت بهبود وضعیت اشتغال انجام شده اما به نظر کافی نمیرسد. سازمان بهزیستی میتواند سیستمهای حمایتی شغلی ایجاد کند و در زمینه کاریابی و تثبیت شغلی افراد دارای معلولیت، از این افراد حمایتهای لازم را به عمل بیاورد تا جوانان تحصیلکرده نابینا نه فقط به دنبال استخدام دولتی باشند بلکه بتوانند در زمینههای مختلف توانمندیهایشان را نشان دهند.
نظر شما