به گزارش سلامت نیوز، عاصفه الهوردی، روان درمانگر کودک، نوجوان و خانواده در ضمیمه خانواده روزنامه اطلاعات نوشت:وقتی کودکی را تنبیه میکنی، تمام درها را به روی او میبندی. او دیگر جایی برای رفتن ندارد. اما وقتی به او هشدار میدهی و آگاهش میکنی، اگرچه ممکن است آن را دوست نداشته باشد، اما درها هنوز باز هستند.
پدر میگفت: «بعد از کاری که کرد، یکماه تنبیهاش کردم»
مادر میگفت: «به خودم گفتم دیگه خیلی بهش رو دادم، تنبیه واجبه.»
«خیلی عصبانی بودم. تا حد مرگ منو نگران کرده بود. کلی دلواپسش شده بودم و کمترین اهمیتی نداده بود. قرار بود نیکا ساعت ۶ بعد از ظهر بره تولد دوستش، اما ۷ هم نرسیده بود. حدود ۳۰ نفر منتظر او بودند تا دوستش کیک را فوت کند.»
نیکا
قلبم شروع کرد تپیدن، نیکا یک ساعت پیش از خونه زده بود بیرون، دیگه باید رسیده بود. از بد ماجرا گوشیش را هم جا گذاشته بود. فکرم هزارجا رفت. تصاویر وحشتناکی جلوی چشمم ظاهر شد. بعد از ۲۰ دقیقه طاقت فرسا، مادر الیسا زنگ زد و گفت که نیکا رسیده.
وقتی نیکا برگشت، آماده دعوا بودم. «اصلا میفهمی با من چه کردی؟ چطور میتوانی اینقدر بیفکر باشی؟ اینقدر بیمسئولیت؟ به هیچکس جز خودت فکر نمیکنی؟ کجا بودی؟ خب خوشی دیگه تموم شد، تا آخر ماه اجازه نداری دوستات رو ببینی. فکر نکن نظرم عوض میشه.»
سروش
«پسرمن که باید تنبیه میشد. از وقتی عضو تیم فوتبال شده، تکالیفش را درست انجام نمیده. بعد از تمرین که به خونه میآید فقط پای گوشی و بعدم که تا نصف شب الکی وقت میگذرونه. دریغ از یک کلمه درس٫
هر وقت ازش میپرسم: «درسهات رو خوندی؟» میگه: «بابا نگران نباش من به همه کارهام میرسم» تا اینکه یک روز معاون مدرسه با مادرش تماس گرفت و از اوضاع بد درسش، شکایت کرد. به محض اینکه وارد خانه شد، شروع کردم به داد و فریاد و گفتم: «تو به من دروغ گفتی. اصلا به درسهات اهمیت نمیدی. حالا که اینطور شد، تا آخر این نیمسال تحصیلی کلاس فوتبالت تعطیل میشه.» سروش گفت: «وای بابا نه!»
من هم به او گفتم: «این کاریه که خودت با خودت کردی»
چرا تنبیه؟
اکثر پدر و مادرها معتقدند تنبیه راهیست که میشود بچهها را مسئولتر و مودبتر کرد.
اما چرا روانشناسان تنبیه را مطلقا رد کردهاند؟ آیا واقعاً تنبیه، کودک ما را مسئولیتپذیرتر میکند؟ چند لحظه به دوران کودکی و نوجوانی خود فکر کنید، عکسالعملتان در برابر تنبیه چه بود؟
اثرات تنبیه
«تنبیه همیشه مرا بیمسئولیتتر میکرد. وقتی سیزده سالم بود، مادرم متوجه شد که سیگار میکشم. به همین دلیل اجازه نداد به باشگاه ورزشم بروم. اما اتفاقاً من بیشتر سیگار کشیدم. در حیاط پشتی خانهمان. کسی هم نمیدید و وقتی بر میگشتم، سریع مسواک میزدم. بعد با یک لبخند احمقانه میگفتم: سلام مامان جونم سالها کارم همین بود و هنوز هم نتوانستهام سیگار را ترک کنم.»
آیا مفید است؟
«من در کودکی بسیار شرور بودم و با یک گروه وحشی دوست شده بودم که دردسرساز بودند. حتی یکی از اعضا گروه به زندان افتاد. قسم میخورم اگر پدرم مرا تنبیه نمیکرد، امروز معلوم نبود کجا بودم.»
بعضی پدر و مادرها
«من اگر تنبیه نمیشدم، الان جای بهتری بودم. پدر و مادرم معقتد بودند اگر بچه کار اشتباهی انجام دهد و به خاطر آن تنبیه نشود، پدر و مادر مسئولیتپذیری ندارد. آنها مرتباً به من میگفتند: «که اگر کار اشتباهی انجام دهم تنبیه میشوم.» همین رفتارشان باعث شد نوجوانی عصبی و افسرده باشم که اصلا اعتماد به نفس نداشت. در خانه ما هیچکس نبود که با او درد دل کنم و خیلی احساس تنهایی میکردم.
عواقب تنبیه
مادر و پدرهامعتقدند بعضی بچهها آنقدر بخاطر تنبیه افسرده و ناتوان میشوند که تمام اعتماد به نفسشان را از دست میدهند و بعضی بچهها هم لازم است که تنبیه شوند، تا در آینده کارهای خطرناک نکنند. بعضی هم آنقدر عصبی و افسرده میشوند که هیچ کاری را به تنهایی نمیتوانند انجام دهند. این بچهها با دروغگویی، پنهانکاری و حیلهگری، کارشان را پیش میبرند. پدر و مادرها، هنوز هم از تنبیه بعنوان روشی قابل قبول برای منظم بودن نام میبرند.
بدون تنبیه میشود؟
اما چطور میتوان به اولیا ثابت کرد که برای داشتن یک رابطه خوب و سالم با بچهها، تنبیه هیچ جایگاهی ندارد؟
اگر از تنبیه به جای ابزار سر به راه کردن بچههایمان استفاده نمیکردیم، آیا بازهم آنها قوانین را رعایت میکردند؟ آیا وحشی، نامنظم بیمسئولیت و بداخلاق میشدند؟ آیا روشی بجز تنبیه وجود دارد که بچههایمان را تشویق کند تا با مسئولیتتر عمل کنند؟
جایگزینهای تنبیه
احساساتتان را بیان کنید. انتظارتان را ابراز کنید، برای خود قانونی تصویب کنید، انتخابی را ارایه دهید. خودتان اهل عمل باشید.
تا مدتی از والدین درخواست کردم تا از این مهارتها در مقابل بینظمی فرزندشان استفاده کنند و اگر او دوباره آن اشتباهات را تکرار کرد، کاری بکنند. مثلاً بگویند دیگر اجازه رفتن به خانه دوستت را نداری، او میپرسد تا کی؟ بگویند: «تا زمانیکه توانستی مطمئنم کنی که دیگر این کارت را تکرار نمیکنی.»
معایب تنبیه
وقتی کودکی را تنبیه میکنی، تمام درها را به روی او میبندی. او دیگر جایی برای رفتن ندارد. اما وقتی به او هشدار میدهی و آگاهش میکنی، اگرچه ممکن است آن را دوست نداشته باشد، اما درها هنوز باز هستند.
او هنوز شانسی دارد. میتواند به اشتباهاتش رجوع کند و آنها را اصلاح کند. در واقع میتواند غلط را به صحیح تغییر دهد. هدف ما از هشدار دادن، پایان دادن به رفتارهای غیر قابل قبول فرزندانمان نیست. بلکه دادن شانسی به آنهاست تا بتوانند از اشتباهاتشان درس بگیرند. شاید تنبیه باعث توقف رفتارهای بد آنها شود، اما در عین حال عزتنفس بچهها را هم میگیرد.
تصورات نوجوان
نوجوانی که به مدت یک هفته تنبیه میشود، مطمئناً به خود نمیگوید: «چه والدین خوبی دارم. آنها درس با ارزشی به من دادند. دیگر آن کار بد را تکرار نمیکنم. تصورات آنها اغلب در مورد والدینشان اینگونه است: «آنها بیانصاف و ظالم هستند. از آنها متنفرم باز هم کارم را تکرار میکنم فقط باید مراقب باشم این دفعه گیر نیفتم.»
مشکلی که تنبیه دارد، این است که باعث میشود آن کار اشتباه، زشتی خود را در نظر نوجوان از دست داده و شما را به والدینی غیر منطقی تبدیل کند. از همه بدتر او را از احساس مسئولیتپذیری و رشد ذهنی دور میکند.
نظر شما