به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران ،«با پرتاب سنگ به ماشینها خشمم را خالی میکردم. هیچ وقت نمیخواستم کسی را بکشم. فقط میخواستم به ماشینشان آسیب بزنم تا کمی سبک بشوم. چرا باید آنها ماشین داشته باشند ولی من نه؟ خیلیها من را مسخره میکردند و من با این کار خودم را خالی میکردم.» این بخشی از اعترافات مرد جوانی است که با پرتاب سنگ به خودروهای عبوری، مرگ مرد و زن جوانی را رقم زد. او آذرماه امسال با پرتاب سنگ به شیشه خودروی راننده 48 ساله آن را به قتل رساند و 9 دی ماه نیز در اتوبان نواب با پرتاب سنگ به شیشه خودروی خانم معلم جوانی باعث مرگ او شد.
اما نکته تلخ این ماجرا صحبتهای رئیس پلیس پایتخت است. سردار رحیمی بعد از بازداشت این مرد اعلام کرد طی یک ماه و نیم گذشته که بهدنبال شناسایی این متهم بودیم 10 نفر دیگر را که به اموال دیگران آسیب میزدند بازداشت کردیم. یکی از آنها هم با سنگ 50 کیلوگرمی دستگیر شد. مدتی قبل هم پلیس، مرد جوانی را دستگیر کرد که خودروهای گرانقیمت را به آتش میکشید.
کاهش تابآوری مردم طی سالهای اخیر واقعیت تلخی است که گاهی با آسیب رساندن به اموال مردم یا سرقت از دیگران نمود عینی پیدا میکند. یکی از عوامل کاهش تابآوری، تصور و باور مردم از فاصلههای اقتصادی و نابرابری است. دکتر اردشیر گراوند جامعه شناس، بر خطر زیاد شدن فاصله طبقاتی تأکید میکند و معتقد است گاهی اعتراض به این فاصله در قالب رفتارهای هنجارشکنانه و آسیب رساندن به اموال و حتی جان مردم نمود پیدا میکند: «نکته اول اینکه متأسفانه فاصله طبقاتی هر روز زیادتر میشود. در جامعه هم این حس القا میشود که نابرابری و ناعدالتی باعث این شکاف شده است.
این فاصله گاهی باعث میشود تطابق اهداف و ابزار به هم بریزد. یعنی اگر برای رسیدن به اهداف مقبول از ابزارهای مقبول استفاده میکنیم برخی برای رسیدن به اهداف مقبول از ابزارهای غیر مقبول مثل سرقت یا آسیب رساندن به اموال عمومی و خصوصی استفاده میکنند. باید بپذیریم در این شکاف میان دارا و ندار، برخی برای تأمین حداقلهای زندگیشان درمیمانند و برخی دیگر ارزش داراییهایشان بهدلیل شرایط اقتصادی به شکل اتوماتیک بیشتر میشود.
یعنی اگر خودرویی را چند سال قبل 100میلیون تومان خریدهاند امروز این خودرو 400 میلیون تومان ارزش دارد. به طور کل اگر امروز کسی هیچ کاری هم انجام ندهد بازهم این فاصله وجود دارد و زیادتر هم میشود. نکته دوم اینکه چند دهه قبل نرخ رشد باسوادی پایین بود و نگاه تقدیرمحوری بیشتر حاکم بود. یعنی برخی از مردم تصور میکردند در تقدیر آنها چیزی بهنام ماشین یا خانه گرانقیمت وجود ندارد و این مسأله را میپذیرفتند.
اما امروز وقتی نرخ باسوادی به بالای 90 درصد رسیده و بیش از 40 درصد مردم تحصیلات دانشگاهی دارند و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هم حاکم شدهاند دیگر کسی نمیپذیرد تقدیر او اینگونه است. به این ترتیب ممکن است دیگران را مقصر بدانند و رفتارهای نابهنجاری از خود نشان دهند. گاهی این رفتار بهصورت سرقت بروز پیدا میکند. برخی تصور میکنند این حق آنهاست از کسانی که وضعیت مالی خوبی دارند سرقت کنند. گاهی هم این رفتار به شکل آسیب زدن به خودروها و اموال عمومی بروز پیدا میکند.»
رشک، حسادت و حساسیت از ویژگیهایی است که در همه انسانها از کودکی وجود دارد اما یاد میگیریم که آن را مدیریت و کنترل کنیم. گاهی اوقات هم این ویژگیها را در قالب انگیزهای قرار میدهیم که کوشش ما را در رسیدن به هدفی افزایش دهد. دکتر جلالی روانپزشک، بر تحلیل اجتماعی پدیدههایی که باعث آسیب رساندن به امکانات شهری یا شخصی مردم میشود تأکید دارد و معتقد است این مسائل را باید اجتماعی نگاه کرد و برای آن راه حلی اجتماعی یافت: «درباره این فرد که با پرتاب سنگ به خودروها باعث مرگ دو نفر شده است با مشورتی که با همکاران داشتیم به این نتیجه رسیدیم این شخص نابسامانیهای جدی روانی دارد و باید مورد ارزیابی و معاینه دقیق قرار گیرد. اما پدیدههایی مثل آسیب رساندن به امکانات شهری و شخصی که افزایش هم پیدا کرده باید از بعد اجتماعی بررسی شوند.
برخی خصلتها مثل حسادت و حساسیت در همه انسانها وجود دارد اما از کودکی میآموزیم آن را کنترل کنیم. با این همه گاهی اوقات با یک فضای اجتماعی روبهرو میشویم که براساس واقعیت یا تصوری اشتراکی یا اصطلاحاً افکار عمومی ساخته میشود. در این فضا بر نابرابری اجتماعی تأکید میشود و اینکه در جامعه برخی دارا هستند و بسیاری ندار، برخی فرصتطلبانه به شکل غیرقانونی و با شیوههای فسادآلود خودشان را بالا میکشند درحالی که خیلیها به نان شب محتاجند. این فضا میتواند آن خصلتهای خفته ما را به شکل حسادت و حساسیت به شکل فزایندهای تحریک کند. در نتیجه برخی از این احساسات بهعنوان انگیزه استفاده میکنند و خشمشان را به شکل کور با آسیب زدن به دیگران یا اموال آنها بروز میدهند.»
آسیب رساندن به اموال مردمی که نقشی در نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی ندارند تلنگری است که باید جدی گرفته شود. دکتر گراوند جامعه شناس با تأکید بر این موضوع میگوید: «بسیاری از مردمی که زندگی متوسط دارند شاید هیچ نقشی در فاصلههای طبقاتی نداشته باشند اما هدف انتقام افرادی قرار میگیرند که تصور میکنند آنها باعث عقب ماندگیشان شدهاند. کسانی که سرقت میکنند، رشوه میگیرند یا به دیگران و اموال آنها آسیب میرسانند تصور میکنند باید برای جبران عقب ماندگی خود در زندگی از ابزارهای غیر مقبول و غیر معقول استفاده کنند. این زنگ خطری است که باید جدی بگیریم و زودتر راه صحیح را در مسیر اصلاح اجتماعی آن پیدا کنیم.»
دکتر جلالی هم به سرایت پذیر بودن این نوع رفتارها اشاره میکند و تأکید دارد رسانهها بخصوص فضای مجازی باید مراقبت کنند: «باید متوجه باشیم رفتارهای خسارت بار قابلیت تکثیر دارند. بعضی رفتارها که شیوه دراماتیک یا نمایشی پیدا میکنند مثل پرتاب سنگ به خودروها میتواند توسط افرادی که پختگی روانی کافی ندارند یا احساس انزوای اجتماعی میکنند تقلید شود.
بنابراین در انتشار این اخبار و گمانه زنی درباره آن بخصوص در رسانههای غیر رسمی و فضای مجازی که مردم بدون توجه به منبع خبر، آن را منتشر میکنند باید مراقبت بیشتری کنیم. همه ما در شهری زندگی میکنیم که اگر حس ناامنی بروز کند حتی اگر آن حادثه برای ما اتفاق نیفتد بازهم احساس ناامنی میکنیم. به هر حال این گونه اتفاقها در همه جوامع انسانی حتی جوامعی که در رفاه هم هستند اتفاق میافتد. اما یک فضای اجتماعی روانی میتواند زمینهای را ایجاد کند که پوست روان آدمها نازک شود و زمینه برای آسیب زدن به دیگران یا اموال آنها را فراهم کند.»
نظر شما