چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۹ - ۱۴:۴۷

«برخی مشاغل که مجبور به تعطیلی شده‌اند برای استخدام دستفروش در مترو آستین بالا زده‌اند.»

از خلوتی زمین تا شلوغی زیرزمین

سلامت نیوز: «برخی مشاغل که مجبور به تعطیلی شده‌اند برای استخدام دستفروش در مترو آستین بالا زده‌اند.»

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه جام جم نوشت: «فقط که نباید یک عکس، یک ویدئو یا یک پست مجازی یا یک اتفاق پرسروصدا سوژه گزارش‌نویسی باشد. یک گزارش می‌تواند از یک پچ‌پچ درگوشی و از یک فالگوش ایستادن شروع شود،‌ مثل سوژه ما که از لابه‌لای حرف‌های چند زن که داشتند لقمه‌های صبحانه را می‌جویدند و با لپ‌های برجسته به هم خبری می‌دادند با کمی گوش تیزکردن ‌پیدا شد. بادِ تندِ قطارِ تازه‌رسیده به ایستگاه و زوزه گوشخراش ترمزهایش روی ریل، بخشی از حرف‌ها را خورد ولی زن‌ها می‌گفتند فلان مغازه، دستفروش می‌خواهد و می‌پرسیدند برای چه؟ و جواب می‌دادند به خاطر تعطیلی‌ها و بعد هر کدام توی ذهن‌شان دنبال دستفروش می‌گشتند. حالا خوب پول می‌دهد؟ برای همین دو هفته می‌خواهد یا برای همیشه؟ سوال‌ها صف می‌کشند و کسی که جواب‌ها را می‌داند، می‌گوید فعلا برای دو هفته تعطیلی که شاید بشود یک ماه که اگر راضی باشد، شاید برای همیشه. قطار می‌رسد و زن‌ها با باروبندیل‌های سنگین و رنگارنگ در واگن‌های زنانه تخس می‌شوند و قطار می‌رود به سمت مقصد، ولی سوژه می‌ماند با کلی آدم که پشت‌پرده مشغول کارند تا دستفروشی در متروی تهران را از اینی که هست فربه‌تر کنند.

متروی تهران همیشه زخمی به نام دستفروشی داشته و همیشه جایی برای سرریز مشکلات اجتماعی و اقتصادی بوده. در واقع هر کسی دستش روی زمین به کاری بند نمی‌شده، راه مترو را در پیش‌ می‌گرفته و ناامید هم برنمی‌گشته؛ از گداهایی که با وضع و ظاهری رقت‌بار، دست نیاز به سمت مسافران دراز می‌کنند و خیردادن به مردم را حواله به خدا می‌کنند تا کسانی که با شرم و صدای ضعیف، لیف، اسکاچ و دستگیره و جوراب می‌فروشند تا کسانی که اصلا برای دستفروشی زاده شده‌اند؛ خوش‌تیپ، خوش‌زبان و یک بازاریاب و بازارگرم‌کن حرفه‌ای که قادرند همه چیز را بفروشند.

متروی تهران همیشه یک شاخص خوب برای وضعیت اقتصادی و حال و روز جیب مردمِ نه‌تنها تهران که جیب همه مردم ایران بوده است. هر زمان وضعیت اقتصاد بدتر می‌شود دستفروش‌ها هم بیشتر می‌شوند و هرچه این فشار سنگین‌تر می‌شود دستفروشان مهاجر بیشتر به مترو می‌آیند.

حالا اما در نقطه تقاطع بحران اقتصادی و بحران کرونا، درست در نقطه‌ای که طبقات متوسط نیز به سمت طبقه ضعیف و آسیب‌پذیر هل داده شده‌اند، مترو حکم گهواره‌ای را یافته برای تسکین برخی دردها. از اول آذر تقریبا همه مغازه‌های شهر باید تعطیل باشند به‌ جز آنها که مایحتاج ضروری می‌فروشند. این تعطیلی برای کسانی که حقوق‌بگیر یا صاحب پس‌انداز و سرمایه‌اند خیلی هم خوب است ولی برای کسبه‌ای که مستاجرند و میلیونی باید اجاره بدهند یا چک‌هایی دارند که عنقریب باید وصول شوند روزهای تلخی است.

با مافیای دستفروشی در مترو کاری نداریم،‌ با آنها که قطعا صاحب سرمایه و قدرت و نفوذند و شبکه پخش مویرگی اجناس در زیرزمین را رهبری می‌کنند. ما از مغازه‌دارهایی حرف می‌زنیم که چند زن دستفروش صبح روز سوم آذر در پچ‌پچه‌هایشان درباره آنها حرف می‌زدند و به هم خبر می‌دادند که در تعطیلات کرونایی، موقتا برای فروش لوازم آرایش و عطر و شال و روسری یا کیف و کفش و لباس و هر چیزی که نشود آنها را روی زمین فروخت به دستفروش نیاز دارند.

این اما همه ماجرای نهفته در قصه دستفروشی در مترو نیست. ما از کوچِ بخشی از دستفروشان خیابان به مترو که چند روزی است ماموران مانع بساط گستری‌شان می‌شوند نیز از میان آه‌وناله یک زن فروشنده در مترو باخبر شدیم؛ زنی میانسال با اخم‌های در هم و معترض که کیسه بزرگ شال و روسری‌اش را کف واگن‌ها می‌کشید و کفش و شلوار این و آن را خاکی می‌کرد و به هر که دلش برایش به‌ رحم می‌آمد، می‌گفت کمک‌کار شوهرش شده است.

او تا پیش از این خانه‌دار بوده و هرچه شوهر می‌آورده سر سفره می‌گذاشته ولی با آغاز محدودیت‌های کرونایی و ممنوعیت دستفروشی خیابانی،‌ بساط او که مایه سیرشدن شکم خانواده‌ای بوده از خیابان جمع و در مترو پهن شده است؛ جایی که این روزها افزایش دستفروشان از هر قماش را نه با عدد و رقم که با حسابی سرانگشتی و برآوردی چشمی می‌شود اندازه‌گیری کرد؛ آن قدر که برای تبلیغ اجناس خود در نوبت می‌ایستند و به احترام همدیگر چندلحظه‌ای سکوت می‌کنند.

مقابله نرم

قطار زیرزمینی تهران با این که طبق آمار رسمی شرکت بهره‌برداری مترو، شنبه این هفته نسبت به شنبه هفته قبل ۲۳۰۰ مسافر کمتر داشت و نسبت به آخرین روز کاری ماه آبان که چهارشنبه‌روزی بود ۳۱ درصد کاهش مسافر را تجربه کرد، ولی هرگز از تعداد دستفروشان آن در این مدت کم نشد؛ این را صف طولانی آنها در راهروی قطارها و گشت‌زنی مدام‌شان میان واگن‌ها می‌گوید.

البته فرنوش نوبخت،‌ مدیرعامل شرکت بهره‌برداری متروی تهران در گفت‌وگو با ما نه آماری داشت که افزایش دستفروشان را تایید یا تکذیب کند و نه به‌ نظر می‌رسید تمایلی به ادامه این بحث با ما داشت، ولی توضیح داد که ما دستفروشان را به مترو دعوت نکرده و هرجا لازم باشد با آنها برخورد می‌کنیم.

ما که به او گفتیم مخصوصا بعد از ورود کرونا به کشور تقریبا برخوردی که برخورد باشد با دستفروشان ندیده‌ایم و همین راه را برای حضور هر چه بیشتر آنها به مترو باز کرده است، نوبخت در اظهارنظری خاص و عجیب گفت دستفروشی یک مساله اجتماعی است و ما نمی‌خواهیم با موضوعی که زاییده مشکلات اقتصادی و اجتماعی است طوری برخورد کنیم که از آنها فیلم و عکس گرفته شده و مشکل درست شود. نوبخت در جمله‌ای واضح حتی تایید کرد که مشغول مقابله‌نرم با دستفروشان هستند.

این توضیحات از زبان بالاترین شخص متروی تهران نشان می‌دهد دستفروشی در شهر زیرزمینی پایتخت، در قانونی نانوشته پذیرفته‌ و جزیی از کالبد مترو در نظر گرفته‌شده است؛ برخوردی هم اگر نمی‌شود نه لزوما از سر ترحم که بیشتر برای جلوگیری از در سیبل قرارگرفتن است. از نگاهی دیگر حتی بازکردن راه برای دستفروشی در مترو، مجال کاردادن به عده‌ای است که متولیان نمی‌توانند برای آنها شغل ثابت و پایدار و مولد ایجاد کنند ولی با یک تاکتیک ساده، روی همه کم‌وکاستی‌ها سرپوش می‌گذارند و بخشی از مشکلات از روی زمین به زیرزمین فرستاده می‌شود.

این رویکرد به معنی واقعی کلمه کار را دشوار می‌کند و همه حرف‌هایی را که تا به حال درباره ساماندهی دستفروشی در تهران زده شده،‌ زیر سوال می‌برد.

از مصوبه شورای شهر چه خبر؟

آسیب‌شناسان اجتماعی به مقابله با پدیده‌ها اعتقاد دارند، نه مقابله با افرادی که آن پدیده‌ها را می‌سازند. مثلا می‌گویند با کارتن‌خوابی باید جنگید، نه با کارتن‌خواب یا باید با اعتیاد مقابله کرد نه با معتاد. در مورد دستفروشی هم همین اعتقاد وجود دارد و گفته می‌شود که باید دستفروشی را ساماندهی کرد نه این که با دستفروشان به جدال پرداخت.

البته یادمان نمی‌رود که در برهه‌ای با دستفروشان برخوردهای تندی می‌شد و برای گوشمالی‌دادن‌شان در جاهایی از آنها باج‌هایی گرفته می‌شد (البته هنوز مصداق‌هایی وجود دارد) ولی لااقل بعد از مصوبه شورای شهر تهران برای ساماندهی مشاغل سیار و بی‌کانون انتظار این بود که دستفروشی این‌چنین لجام‌گسیخته و شلخته نبوده و مخصوصا حمل‌ونقل‌عمومی و به‌ویژه مترو تا این حد محبوب قلوب دستفروشان نباشد.

با این که مدیرعامل شرکت بهره‌برداری متروی تهران به ما گفت که دستفروشان هم شهروندان محترم ما هستند و به چشم ما آنها نیز مسافر مترو هستند اما مصوبه شورای شهرتهران می‌گوید دستفروشی هم مثل بقیه شغل‌ها باید قاعده و نظم و نسقی داشته باشد.

حجت نظری، عضو کمیسیون فرهنگی - اجتماعی شورای شهر تهران آخرین کسی است که درباره این مصوبه صحبت کرده و بر ضرورت تدوین دستورالعمل‌ها و اجرای مصوبه ساماندهی مشاغل سیار و بی‌کانون تاکید کرده است.

او اردیبهشت امسال گفت بیش از یک‌سال از مصوبه ساماندهی می‌گذرد اما شاهدیم که اراده‌ای از سمت شهرداری تهران برای اجرای این مصوبه وجود ندارد و حتی به‌ نظر می‌رسد بیشتر دغدغه‌ها و صحبت‌ها نیز به این سمت است که ما هم به‌عنوان شورای شهر،‌ دیگر پیگیر اجرای این مصوبه نباشیم.

با این که در این اظهارات، تیغ انتقاد بر بدن شهرداری پایتخت خش می‌اندازد ولی واقعیت این است که ساماندهی دستفروشان موجود به معنی توقف چرخه زایش دستفروشان نیست چون این چرخه هر روز و متناسب با وضعیت اقتصادی کشور بازآفرینی می‌شود.

در تهران هیچ آمار دقیقی از تعداد دستفروشان وجود ندارد، درباره این که چه تعداد دستفروش در متروی تهران نیز مشغولند فقط آماری کهنه وجود دارد که عددشان را حدود ۶۰۰۰ نفر تخمین می‌زند ولی که می‌داند هر روزی که شب می‌شود و زندگی بیشتر از قبل به مردم سخت می‌گیرد چندنفر تصمیم می‌گیرند از فردا صبح به متروی تهران بروند و چیزی بفروشند.

فقط اگر به آمار مدیرکل دفتر توانمندسازی خانواده و زنان سازمان بهزیستی کشور که به ایرنا گفته است حدود ۳۰هزار زن سرپرست‌خانوار نیازمند، پشت نوبت دریافت مستمری از این سازمان هستند،‌ توجه کنیم، درک خواهیم کرد که چرا با وجود کرونا و همه خطراتش،‌ متروی تهران از مسافر خالی می‌شود ولی از دستفروش نه!»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha