رودخانه از یك‌سو به كوه می‌رسد از سوی دیگر به دشت. آن‌سو كه صعب‌العبور است، نصیب مردم كاجو شده است، آن‌سوی دیگر كه دشت فراخ است، دشت آرزو، دشت آذوقه، مقصدی است كه با هر بارش باران و طغیان رودخانه برای روزهای متوالی بسته می‌شود و حدود ۱۰ هزار نفر در آرزوی خرید آرد و درست كردن نان، روزها گرسنگی را تحمل می‌كنند.

مردم فراموش‌شده كاجو در محاصره آب

سلامت نیوز:رودخانه از یك‌سو به كوه می‌رسد از سوی دیگر به دشت. آن‌سو كه صعب‌العبور است، نصیب مردم كاجو شده است، آن‌سوی دیگر كه دشت فراخ است، دشت آرزو، دشت آذوقه، مقصدی است كه با هر بارش باران و طغیان رودخانه برای روزهای متوالی بسته می‌شود و حدود ۱۰ هزار نفر در آرزوی خرید آرد و درست كردن نان، روزها گرسنگی را تحمل می‌كنند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ،نام كاجو را سیل سال گذشته آورد،اما تا پیش از سیل سیستان‌ وبلوچستان نیز كاجو با هر بارش باران و طغیان رودخانه، میان كوهستان و رودی پرخروش محاصره می‌شد. سهم بارش‌های مونسون برای كاجونشینان، حاصلی جز استیصال ندارد، بارش‌های تابستانی در سیستان‌وبلوچستان نه به مسیری هدایت می‌شوند و نه آن خیر و بركت را برای مردم می‌آورند، این ‌بارش‌ها چیزی جز بلا برای مردم بالادست و تخریب و ویرانی برای مردم پایین‌دست رود ندارد. حالا بارش باران در مرداد ماه به مدت ۳۷ روز راه را بر این مردم بسته است؛ مردمی كه برای خرید چند گرم آرد و چند دانه گوجه هر روز از رود عبور می‌كردند تا برسند به قصرقند.

در این مدت اما رودخانه ۲۸بار طغیان كرد و كاجونشینان حدود ۴۰ روز در محاصره آب و سنگ با داس و بیل به جان كوهستان افتادند تا بلكه بتوانند از مسیر صعب‌العبور جاده‌ای بسازند، جاده‌ای كه احداثش ۹۸ میلیارد تومان بودجه می‌خواهد اما انگار در غیاب یك معدن یا سد در آن منطقه، هزینه این بودجه برای بهبود زندگی مردمی كه انبه و خرما تولید می‌كنند، آورده اقتصادی ندارد، در عوض، راهكاری كه پیشنهاد می‌شود، انتقال 10 هزار نفر كشاورز به قصرقند است، امری كه به‌زعم «نوید برهانزهی» كنشگر مدنی سیستان‌و‌بلوچستان، بسیار نسنجیده است.

او می‌گوید:«این حرف بسیار خنده‌دار است، فكر كنید كه 10 هزار نفر روستایی را به قصرقند منتقل كردید، بعد چه می‌كنید؟ چه فكری برای مردمی دارید كه تمام دارایی‌شان زمین‌های كشاورزی است، انبه و خرما تولید می‌كنند و در شهر آینده‌ای جز حاشیه‌نشینی ندارند؟»


نه پل، نه جاده، نه راه۳۰ تا ۳۵ روستا زندگی روزانه خود را وابسته به یك رود هستند؛ رودی كه اگر طغیان كند، راه زندگی را بر مردم می‌بندد. مسیر دیگر كوهستان است اما كوهستان صعب‌العبور است، نه جاده‌ای دارد و نه مسیری كه هموار شده باشد. وقتی كارد به استخوان برسد، هستند مردانی كه پشت قاطر، زندگی خود را فدای آذوقه روزانه زنان و كودكان‌شان كنند اما این خطر، خطری هر روزه است.

هر روز باید جانت را قمار راه كنی تا بتوانی یك كیلو آرد سر سفره ببری. سیل دی ماه سال گذشته در سیستان‌وبلوچستان، تصاویری را از این منطقه محبوس منتشر كرد، تصاویری كه در آن، زنی باردار در چنگك یك بولدوزر از درد به خود می‌پیچید و بولدوزر از میان رود عبور می‌كرد. اطلاعی از سرنوشت آن زن و كودكش در دسترس نیست اما برهان‌زهی به نقل از یكی از دهیارهای روستاهای كاجو می‌گوید كه چند روز پیش، یكی از اهالی روستا با فشارخون بالا نتوانست به‌موقع از میان رود پرخروش عبور كند، دیر به درمانگاه شهر رسید و به علت خون‌ریزی مغزی جان داد. این تنها بلایی نیست كه خروش رودخانه و نبود پل بر سر مردم نازل می‌كند.

به گفته برهان‌زهی بسیاری از دختران در این ۳۵ روستا به اجبار ترك تحصیل می‌كنند زیرا در میان این روستاها مدارسی در مقاطع بالاتر وجود ندارد و پل و جاده‌ای ایمن هم نیست كه مسیر آنها را تا دبیرستان‌های قصرقند هموار كند. این رود، آرزو را بر دل دختران بسیاری از روستا بسته است، آنها به اجبار در همان تپه‌های روستا، گوری برای آرزوهای‌شان می‌جویند، البته اگر بیماری‌ای نداشته باشند. روستاهای كاجو خانه درمان دارند اما به گفته این فعال مدنی، نهایتا می‌توانند سرماخوردگی را درمان كنند.

در این روزگار شیوع كرونا، رسیدگی به بیمارانی كه آغشته به ویروس كرونا هستند حتی به ذهن مردم روستا هم خطور نمی‌كند. در بهترین حالت، بیمار در پتویی پیچیده می‌شود و دست به دست مردمی كه تا شانه در آب فرو رفته‌اند به سمت شهر هدایت می‌شود. سرپرست راهداری سیستان‌وبلوچستان پیش از این  گفته بود كه بازگشایی ۳۴ كیلومتر راه ارتباطی قصرقند با كاجو با دربرگیری ۳۰ روستا به ۹۸ میلیارد تومان اعتیار نیاز دارد.

حالا كه فرماندار قصرقند از بیست‌و‌نهمین طغیان رودخانه كاجو در ۱۹ مرداد خبر می‌دهد به نظر نمی‌رسد كه حتی دستگاهی در فاصله دی ماه سال گذشته تا مرداد امسال حتی وعده‌ای برای تخصیص این ۹۸ میلیارد تومان داده باشد، رقمی كه در قیاس با برخی پروژه‌های شهری چندان به چشم نمی‌آید اما می‌تواند زندگی ۱۰ هزار نفر را دگرگون كند. با این حال حتی برای دل‌خوش كردن مردم نیز چنین وعده‌ای داده نشده است. مردم با بیل و كلنگ و از فرط استیصال راه می‌كنند. 


برای یك كیلو گوجه و یك بسته آرد«مردم كاجو 37 روز با شهر ارتباط نداشتند، چیزی برای خوردن نبود.» برخی روستاهای كاجو دسترسی به آب و برق ندارند، برخی دسترسی به خطوط تلفن ندارند. وقتی كاجو طغیان كند تا زمانی كه بتوان با بولدوزر یا كامیون از میان آب رد شد، هیچ خبری از مردم كاجو به گوش نمی‌رسد. نه می‌توان فهمید كه آنها زنده‌اند و نه مرده. طغیان كه فروكش كند، تازه می‌توان با تویوتا یا كامیون به آب زد، بولدوزر گزینه‌‌ بهتری است اما بلوچ‌زهی می‌گوید كه در كل شهرستان بیشتر از دوتا بولدوزر پیدا نمی‌شود.

در سیل سال گذشته، آذوقه‌رسانی به مردم فقط با هلی‌كوپتر ممكن بود اما وقتی سیل نباشد و فقط طغیان رودخانه باشد، هلی‌كوپترها برای امدادرسانی نمی‌پرند. در یكی از ویدیوهایی كه از مردم این منطقه در مرداد سال جاری منتشر شده است، پیرمرد سپیدمویی كلنگ به دست می‌گوید كه نه آسفالت می‌خواهند و نه راه پرزرق و برق، اگر همان جاده كنار رودخانه، جاده‌ای كه نصفه‌كاره رها شده است، تكمیل شود، آن وقت همین مردم با خیال راحت صبح به شهر می‌روند، آذوقه خود را می‌خرند و بعد سراغ زمین‌های‌شان می‌روند تا انبه و خرما بكارند.

  در ادامه سریال طغیان كاجو، حالا فرماندار قصرقند سیستان‌وبلوچستان از قطع مجدد دسترسی ۲۳ روستای بالادست به مركز شهرستان خبر می‌دهد. رحیم پاك‌اندیشه به ایسنا می‌گوید كه فعالیت كم‌فشار حاره‌ای مونسون در جنوب سیستان‌وبلوچستان كاجو را سیلابی می‌كند اما خبر نمی‌دهد كه بعد از ۲۸ سیلاب چرا هنوز مردم برای خرید چند بسته آرد، مجبورند در جست‌وجوی كامیون‌هایی باشند كه چند بسته روغن و چند كیلو گوجه‌فرنگی و آرد را بار آن كنند. حالا كه دوباره كاجو طغیان كرده است، زنان و مردان كاجو در محاصره آب هستند و كسی از آنها خبری ندارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha