سلامت نیوز-*مهدی بهلولی: آموزش و پرورش در حالحاضر بر آموزش خاص نمرهمحور و کمی تاکید دارد، اما آموزشوپرورش همانگونه که از اسم آن برمیآید برپایه آموزشوپرورش توام با یکدیگر است.
باید پذیرفت آموزش در ایران بیشتر از کارآموزی و مهارتآموزی برتربیت تاکید دارد. بنابراین نیاز است از فضای فعلی آموزش فاصله بگیریم تا بتوانیم به هدف اصلی آن نزدیک شویم. کشور به آموزش و پرورشی نیاز دارد که پرورش را بر آموزش اولویت دهد و مسئولان آموزش و پرورش نیز بر این مساله تاکید دارند. اما صرفا صحبت از تغییر مساله آموزش و پرورش را رفع نمیکند. اگر بنا به تغییر جهت آموزشی در آموزشوپرورش باشد باید به تغییر محتوای کتب درسی مبادرت کرده و برای آن برنامهریزی کنیم. این برنامهریزی آسان نیست و در عمل کاری بسیار سخت است، اما باید رخ دهد.
نقش معلم در پرورش دانشآموزان
نقش معلم در پرورش دانشآموزان بسیار حائز اهمیت و عامل اصلی هر طرح و برنامه ریخته شده در آموزش و پرورش معلم است. بنابراین اگر معلم همراه و همسو با برنامههایآموزشی نباشد نمیتوان طرح را با موفقیت اجرا کرد. اگر آموزش و پرورش تصمیم گامبرداشتن به سوی پرورش را دارد باید بتواند معلمان را همگام و همسو با خود کند. یکی از موضوعات مهم در آموزشوپرورش جهان بحث آموزش و پرورش مدنی است و اگر در هر نظام آموزشی بنا به پرورش مدنی و آموزششهروندی به دانشآموزان باشد معلم الگوست و باید شهروندانی آشنا به حقوق و وظایفشهروندی پرورش دهد، اما اگر معلم با این فضای فکری غریبه و به عنوان یک شهروند مفهوم واقعی شهروندی را تجربه و درک نکرده باشد تناقض آشکاری بین مفاهیم آموزش داده به دانشآموز و نحوه رفتار و برخورد او به وجود میآید. یک مثال دیگر آموزش کار گروهی به دانشآموزان و پرورش مدنی آنهاست. دانشآموزان نحوه رفتار و برخورد معلمان را رصد میکنند و میزان مشارکت آنها در کارهای گروهی و مدنی در مدرسه و خارج از آن را میسنجند.
وقتی معلم و دانشآموز تجربه کار گروهی ندارند سخنان معلمان مبنی بر اهمیت کار گروهی تنها در سطح حرف باقی میماند. تشکلیابی فرهنگیان الگویی مناسب برای تشکلیابی دانشآموزان است. در واقع هنگامی که معلمان عملا در صحنه اجتماع در کارهای صنفی، اجتماعی و فرهنگی کار گروهی میکنند و در مدرسه نیز در تصمیمگیری نقش دارند دانشآموزان معنای کار تیمی را درک کرده و یاد میگیرند. مشکلات شهروندان با کار تیمی و گروهی به حدی است که در پرسش مهر رئیسجمهور نیز عنوان و از دانشآموزان خواسته شد به سوالاتی در این زمینه پاسخ دهند. مدارس ما به میزان زیادی از فضای کار گروهی دور هستند. معلمان ارتباطی با یکدیگر در فضایآموزشی ندارند و مدارس نیز با یکدیگر در تماس نیستند. در آموزش نوین اصطلاحی با نام «مدارس پژوهشی» است و اولین ویژگی آن ارتباط است.بر اساس این اصطلاح مدارس در یک شبکه با یکدیگر ارتباط دارند، اما مدارس در ایران کاملا از یکدیگر منفک هستند و از هیچگونه ارتباط با یکدیگر برخوردار نیستند. بنابراین تجربیات یک مدرسه در اختیار سایر مدارس قرار نمیگیرد و این موضوع یکی از بزرگترین مشکلات سیستم نظامآموزشی کشور است. در حال حاضر در سطح بالاترین سمتهای آموزشی به پایین تمام افراد حرف ارتباط و همکاری با یکدیگر را میزنند، اما واقعیت در مدارس با این سخنها تفاوت آشکار دارد.
قاعده طلایی آموزش
در آموزش قاعدهای طلایی تحت این مضمون وجود دارد: «افراد در صورتی مطلبی را فرا میگیرند که آن را تجربه کنند.» بنابراین اگر بنا به آموزش مسائل مدنی به دانشآموزان است باید امکان و فرصت تجربه آن نیز در مدارس برای آنها فراهم باشد. این همان کاری است که در مدارس کشورهای پیشرفتهای مانند فنلاند و ژاپن انجام میشود. در واقع دانشآموزان عملا کار تیمی را فرا گرفته و به آموزش معنای تئوری کار جمعی اکتفا نمیشود. یکی از مهمترین ابزارها برای آموزش عملی اردوها هستند. اردوهای علمی، آموزشی و تاریخی نقش بسیار مهمی در آموزش مفاهیم انتزاعی به دانشآموزان دارند. در ایران در طول دوران مدرسه به دانشآموزان درس تاریخ داده میشود، اما یک بار آنها به بازدید موزهها برده نمیشوند. تنها یادآوری اسم یک مکان تاریخی برای دانشآموزان و دانشجویان کافی نیست و آنها باید از نزدیک فرصت مشاهده و بازدید از آنها را داشته باشند.
بعضی سازمانها در برخی از مدارس اقداماتی برای آشنایی دانشآموزان با برخی مفاهیم ذهنی و انتزاعی انجام میدهند، اما این اقدامات بیش از آنکه واقعی یا اثرگذار باشند برای تحویل برنامه کاری به مدیران بالادستی و به نوعی رفع تکلیف و انجام وظیفه است، اما تاثیر چندانی در روحیات دانشآموزان ندارند. بنابراین اگر بنا به پرورش دانشآموزان است باید بستر لازم را برای آن فراهم کرد. اگر یک مدرسه از اول تا آخر سال تحصیلی با مشکلات مالی مواجه باشد مدیر آن نمیتواند فکر برنامهریزی یک اردوی مناسب آموزشی را برای دانشآموزان داشته باشد.
کمبود منابع مالی و عدمریسک آموزشی
کمبود منابعمالی یکی از مهمترین موانع پیشروی مدارس است که بر اساس آن قادر به پرورش دانشآموزان نیستند. برای مثال اگر مدرسهای بنا به آموزش حقوق شهروندی به دانشآموزان داشته باشد این آموزش نیازمند ایجاد یک فضای شاد آموزشی است. مدیران مدارس باید بتوانند برنامههایی داشته باشند که بر اساس آنها دانشآموزان در فضایی جذاب به آموزش این مفاهیم بپردازند. ذهن مدیریت مدارس معطوف به حل مسائلاقتصادی مدرسه و کمک مالی دانشآموزان و خانوادههای آنهاست. بنابراین او برنامهای برای آموزش حقوقشهروندی در مدرسه اجرا نمیکند. اما تنها عامل نبود بودجه نیست و نمیتوان گفت اگر بودجه کافی فراهم باشد برای پرورش دانشآموزان باید بسیار است. آموزش وپرورش از آسیبهای جدی رنج میبرد که تنها بخشی از آن ناشی از مشکلات مادی است. این موضوع صحت دارد که راس مشکلات مشکلاتاقتصادی است اما تمام مساله نهادهایآموزشی این موضوع نیست. مشکل بزرگ آموزش و پرورش متمرکز و بدونخلاقیت است. آموزش و پرورش و مدیریت بسیار متمرکز اجازه هرگونه خلاقیتورزی و انجام کارهای بدیع را از مدیران مدارس گرفته است. بنابراین اگر مدیران قصد انجام کارهای خلاقانه در مدارس را داشته باشند چارچوبهای سنتی کاری و فکری مدارس این اجازه را از آنها میگیرد. آنها برای هر اقدام خارج از سازمانی باید به هزاران نهاد پاسخگو باشند و این محدودیتها امکان نوآوری و اندیشیدن به امر نو را از آنها گرفته است.
* کارشناس آموزش
نظر شما