سلامت نیوز : یک روانپزشک با اشاره به اختلال وسواس فکری و اجباری و انواع آن، ژنتیک، شخصیت فرد، استرس و یادگیری را در ابتلا به این اختلال موثر دانست.
عباسعلی ناصحی در گفتوگو با فارس، اظهار داشت: یکی از اختلالات شایع روانی، وسواس است که شامل وسواسهای فکری و عملی است.
وی افزود: معمولاً این دو وسواس در فرد وجود دارد هرچند که ممکن است هرکدام به تنهایی نیز وجود داشته باشد.
این روانپزشک ادامه داد: در وسواس فکری یکسری افکار مزاحم و غیرقابل کنترل به ذهن فرد تحمیل و موجب ناراحتی او میشود.
وی افزود: این افکار عمدی نیست و فرد هرچه سعی میکند تا آنها را از ذهن خود دور کند موفق نمیشود حتی اگر برای مدتی از شر این افکار راحت شود باز به سراغش میآیند.
این متخصص بهداشت روان تصریح کرد: محتوای این افکار میتواند مختلف باشد. گاهی این افکار مخالف ذهن و باورهای فرد است مثلاً فردی که در گذشته به رفتاری اهمیت میداده اکنون با این افکار در صدد بیتوجهی به آن رفتارها و ارزشها است.
وی افزود: این افکار میتواند با محتوای خشونت نیز همراه باشد. مثلاً فرد مدام فکر میکند که قرار است با چاقو به پدر و مادر و فرزند خود حمله کند در نتیجه برای دوری از این افکار از نزدیکانش فاصله میگیرد یا از چاقو کمتر استفاده میکند.
وی ادامه داد: وسواس عملی وسواسی است که به صورت عینی در رفتار خود را نشان میدهد که شایعترین آن وسواس شستوشو است. فرد در این حالت همه چیز را ناپاک میپندارد و خود را ملزم به شستوشو برای مدتهای طولانی میکند که مصرف بیرویه آب یکی از اثرات آن است.
وی تصریح کرد: بیشتر افراد مبتلا به وسواس از رفتار وسواسگونه خود مطلع هستند اما قادر به کنترل آن نیستند.
وی افزود: وسواس دیگری وجود دارد که مربوط به آلودگی است در این شرایط فرد فکر میکند همه چیز به میکروب آلوده است و خوراکیها را قبل از خوردن به شکل افراطی میشوید. در موارد شدید نیز از خوردن بسیاری از مواد خوراکی دوری میکند.
این روانپزشک ادامه داد: برخی افراد نیز وسواس نگرانی از ابتلا به بیماریها را دارند. مثلاً برخی بدون زمینه بیماری ایدز دائماً نگران ابتلا به آن هستند و چندین بار آزمایش میدهند.هرچند جواب آزمایش منفی باشد باز قانع نشده و آن را تکرار میکنند.
این متخصص بهداشت و روان گفت: این افراد در مورد بیماریهای دیگری مانند ابتلا به سرطان و اماس نیز همین رفتارها را تکرار میکنند.
وی اظهار داشت: وسواس دیگر مربوط به شک و تردید است. مبتلایان به این وسواس در مورد مسائلی که موجب ناراحتی و احساس خطر در آنها میشود شک میکنند مانند بستن پیچ گاز یا در خانه. این افکار موجب میشود تا فرد چندین بار به خانه بازگشته و قفل در و شیر گاز را بررسی کنند اما شکش برطرف نمیشود و در موارد شدید از اطرافیانش میخواهد تا ناظر رفتارش باشند و آن را تأیید کنند.
ناصحی گفت: وسواس دیگری وجود دارد که به تصمیمگیری و انتخاب مربوط میشود. افراد مبتلا برای انتخاب بین دو یا چند چیز دچار وسواس میشوند مثلاً وقتی برای خرید مراجعه میکنند مدام شک میکنند که نکند تصمیمشان نادرست باشد. این افکار وسواسی مانع از تصمیمگیری در این افراد میشود.
وی افزود: وسواس دیگری نیز وجود دارد که در مورد شک در رکعتهای نماز و ادای صحیح کلمات آن و وضو و غسل است. باید گفت از منظر شرعی نیز توجه به این شکل و تردیدها جایز نیست و فردی که زیاد شک میکند نباید به آن اهمیت دهد.
وی ادامه داد: احتکار و نگهداری وسواس دیگری است که فرد مبتلا اشیاء و وسایلی که قابل استفاده نیست را دور نمیاندازد چرا که فکر میکند مهم اسو یا بعدها مهم میشود مانند نگه داشتن روزنامهها و مجلهها.
این روانپزشک با اشاره به سببشناسی اختلال وسواس فکری و عملی گفت: ژنتیک، شخصیت فرد، استرسهایی که فرد با آن مواجه است و یادگیری در ابتلا به این اختلال موثر است.
وی افزود: بیشترین زمینه مربوط به الگوی وراثت است و افراد مبتلا در افراد خانواده درجه یک و دو خود افرادی با این اختلال دارند. شخصیت فرد نیز عامل دیگری است که در ابتلا به این اختلال موثر است. شکلگیری شخصیت از کودکی تاکنون در ابتلا به وسواس فکری و عملی تاثیر دارد.
همچنین یادگیری رفتار وسواسی توسط اطرافیان به ویژه والدین و الگوسازی فرزندان از آنها در ابتلا به این اختلال موثر است.
وی تصریح کرد: خوشبختانه وسواس قابل درمان است هرچند در مقایسه با افسردگی درمان طولانیتری دارد.
وی افزود: دارو درمانی و رواندرمانی به شکل شناختدرمانی و رفتاردرمانی در بهبودی فرد مبتلا بسیار موثر است. خوشبختانه داروهای خوبی تولید شده که در درمان اختلال وسواس فکری عملی موثر است.
ناصحی ادامه داد: برخی افراد پاسخ خوبی به این درمانها میدهند اما برخی به طور کامل درمان نمیشوند اما میتوان بیماریشان را کنترل کرد.
وی خاطر نشان کرد: نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که خیلی از افراد مبتلا برای درمان مراجعه نمیکنند، عدهای نمیدانند که به این اختلال مبتلا هستند، برخی فکر میکنند قابل درمان نیست و گروه دیگر نیز به خاطر انگ و برچسب از مراجعه پرهیز میکنند. توصیه ما این است که هرچه سریعتر مراجعه کنند چرا که هرچه اختلال خفیفتر باشد امکان درمان بهتر است.
نظر شما