به گزارش سلامت نیوز به نقل از حمایت ؛ به همین سبب قانونگذاران هرکشورتلاش میکنند تا با پاسخگویی به این قبیل پرسشها گامی در نظاممند كردن فضای حاکم بر این تبلیغات پزشکی بردارند.
محل بحث
حق سلامت و حق دسترسی به حامیان سلامت از اصول مهمی هستند که در قوانین ملی و بین المللی مورد تاکید قرار گرفته اند. اگر پزشکان را حامیان سلامت مردم بدانیم و آنان را کسانی بنامیم که قرار است سلامت را از راههای مختلف در جامعه نهادینه کنند باید بپذیریم که شغلی بسیار خطیر و حساس را برعهده شان نهاده ایم. ماهیت این شغل می طلبد که نظارت و قواعد دقیقی نیز بر آنها حاکم باشد. تبلیغات عاملی است برای جذب مشتری. اگر پزشکان حامیان سلامت مردم هستند این شهروندان هستند که باید این پزشکان را بیابند و به آنها مراجعه کنند و پزشکان نباید با تبلیغاتی که در ذات خود از بزرگنمایی نیز برخوردارند سعی کنند مشتریان خود را اضافه کنند. هر چند تبلیغات در برخی موارد می تواند مردم را به سمت و سوی درمانگاه ها کشانده و جان عده ای را هم نجات دهد. این دوگانگی باعث بحث های فراوانی در میان پزشکان و حقوقدانان شده که تبلیغات در عرصه پزشکی را بپذیرند یا خیر؟
ماهیت تبلیغات
امروزه تبلیغات دیگر به یک صنعت تبدیل شده است. غیر از اینکه تبلیغات راهی است برای استفاده از سایر مشاغل و حرف، خودش نیز به قدری پیشرفت داشته که گوی سبقت را از آنها ربوده و به صنعتی پررونق تر تبدیل شده است. نگاهی گذرا به شهرهای مختلف دنیا و روزنامه ها و مجلات این ادعا را خیلی راحت اثبات خواهد کرد. با توجه به کارکردهای پیچیده و همچنین نفود تدریجی، آرام، اما عمیق تبلیغات بازرگانی بر اذهان عمومی، حضور پررنگ تبلیغات پزشکی در میان صفحات پر مخاطب نشریات بحثهای متعدد و گستردهای در زمینههای گوناگون حقوقی و اجتماعی مطرح میشود.
برخورداری تبلیغات از عنصر قدرتمند اثربخشی بر افکار عمومی و تماس این پدیده رسانهای با طیف گستردهای از افراد جامعه سبب میشود تا ورود فعالیتهای پزشکی به عرصه آگهیهای تبلیغاتی نگرانیهای بسیاری را در خصوص احتمال گمراهکننده و یا دروغین بودن برخی از این تبلیغات ایجاد کند و حتی در پارهای موارد شائبه شیادانه بودن بعضی از این آگهیها را به وجود آید و سبب شکلگیری این ذهنیت شود که شاید گروهی با اظهار امور خلاف واقع در حوزههای پزشکی و درمانی، اقدام به اغفال مردم كنند و یا با بیبهرگی از دانشهای لازم در خصوص فعالیت پزشکی خاص، سبب به مخاطره افتادن سلامت و جان شهروندان شوند. همانگونه که در کنار این امور ممکن است کسانی با طرح ادعاهای خلاف واقع در خصوص اعمال پزشکی و درمانی، اقدام به اخاذی از افراد بیاطلاع و فریبخورده كنند.
بررسی ممنوع بودن تبلیغات
حال اگر بی اطلاعی و فریب را اساس و ماهیت تبلیغات بدانیم باید به طور کل قایل به این نظریه باشیم که تبلیغات باید منع شود. با وجوداین قابلیت اطلاع رسانی و سود تجاری ای که روانه جیب تبلیغ شونده می کند باعث شده تا اصل تبلیغات در نظامهای حقوقی مورد پذیرش قرار بگیرد. بااین حال عدهای معتقدند اصولاباید تبلیغات پزشکی را ممنوع کرد و حتی گاهی آن را مغایر با شأن پزشکان میدانند.
در گذشته نیز در مجموعه قوانین کشور ما موادی در این باره وجود داشته است. از جمله اقدامات ابتدایی قانونگذار در مورد حمایت از افراد جامعه در مقابل نیرنگهای تبلیغاتی در حوزه پزشکی میتوان به وضع ماده 12 آییننامه انتظامی پزشکان اشاره كرد که بصراحت هرگونه تبلیغ گمراهکننده از طریق وسایل تبلیغاتی مانند رادیو، تلویزیون، آگهی در جراید و یا نصب آگهی در اماکن و معابر عمومی را ممنوع اعلام میدارد. این اقدام که در جهت مقابله با تمام تبلیغات فریبکارانه و گمراهکننده پزشکی صورت گرفته است تنها به بیان امور ممنوعه اکتفا كرده و علاوه بر مسکوت گذاشتن جواز یا عدم جواز تبلیغات پزشکی غیرگمراهکننده، سخنی از چگونگی اعمال نظارت بر تبلیغات پزشکی و نیز نحوه نظاممند کردن این امور به میان نیاورده است.
آییننامه مربوط به فرم نسخه، تابلو و تبلیغات اعضای سازمان نظام پزشکی که ناظر به فعالیتهای پزشکان، دندان پزشکان، داروسازان دارندگان مدرک دکترای حرفهای و متخصصان علوم آزمایشگاهی بود، به طور مطلق نصب و درج هرگونه آگهی تبلیغاتی مربوط به حرفه پزشکی در رسانههای گروهی و همچنین در معابر خارج و داخل مطب و موسسات گروهی درمانی را ممنوع و مغایر با شئون حرفه پزشکی تلقی میكرد. این آییننامه توجه چندانی به بحث حمایت خاص و مستقیم از بیماران نداشت و صادقانه و یا فریبکارانه بودن فعالیتهای مذکور را ملاک قرار نداده بود. با این اوصاف، مساله نظارت بر امر تبلیغات پزشکی، با منع مطلق این قبیل فعالیتها منتفی شد.
حقوق تبلیغات پزشکی
واقعیت آن است سوءاستفاده از ابزار قدرتمند تبلیغات در رسانههای گروهی چون رادیو، تلویزیون، مطبوعات، اینترنت و ... برای معرفی و شناساندن کالاها و خدمات گوناگون به مصرف کنندگان، رویهای پذیرفته شده و شاید هم مفید به شمار میرود که در عمده موارد از سوی مراجع قانونی و همچنین عرف به رسمیت شناخته شده است و با رعایت برخی موازین و ضوابط خاص با مانع جدی و خاصی مواجه نمیشود.
اما از سوی دیگر ماهیت ویژه فعالیتهای پزشکی به لحاظ مرتبط بودن با مقوله حایز اهمیتی چون سلامت افراد جامعه سبب میشود که مسایل مربوط به این حوزه خطیر از حساسیت ویژهای برخوردار باشند. این موقعیت متمایز، نیاز به پیشبینی قواعد خاص و اعمال نظارت ویژه بر امور مرتبط با عرصه فعالیتهای پزشکی و بهداشتی، درمانی را برجسته میسازد.
فقدان نظارت کافی و موثر بر امر تبلیغات پزشکی و یا نبود قوانین و مقرراتی که با هدف حمایت از خیل عظیم مخاطبان این گونه آگهیهای بیشمار وضع شده باشند، میتواند زمینهساز ورود صدمات گسترده و جبران ناپذیر بر سلامت افراد شود و با به خطر انداختن جان شهروندانی که بعضاناآگاهانه به دام برخی از متخلفان و شیادانی میافتند که با سوءاستفاده از منزلت والای پزشکان سعی در اغفال مردم دارند، لطمات سنگینی را بر پیکره سلامت جامعه وارد آورد. بنابراین اهمیت و ارزش غیر قابل اغماض سلامتی افراد جامعه سبب میشود تا قانونگذار با پیشبینی نظامات ویژه، تدابیر خاصی را در خصوص اموری که به گونهای با فعالیتهای پزشکان در ارتباط هستند، حمایت مضاعفی را از سلامت و جان شهروندان به عمل آورد و در عین حال به حراست هر چه بیشتر از شأن پزشکان در جامعه کمک كند.
سابقه قانونگذاری
نخستین بار ماده 7 آییننامه تنظیم امور اعلانات، مصوب 1348 مقررکرده بود که: «در مورد آگهیهای مربوط به خواص مواد غذایی، آشامیدنی، دارویی بهداشتی و آرایشی باید قبلااجازه وزارت بهداری تحصیل شود. تبلیغ مربوط به خواص مواد دارویی ممنوع است. مگر آنهایی كه مستقیمابرای بیمارستانها و پزشكان فرستاده میشود بعد از كسب اجازه وزارت بهداری.»پس از آن ماده 20 آییننامه امور تبلیغاتی و كانونهای آگهی (مصوب 1354) همان مقررات را با این متن تکرار کرد که: «آگاهیهای مربوط به خواص مواد غذایی، آشامیدنی، بهداشتی و آرایشی طبق مقررات مربوط مستلزم كسب اجازه از وزارت بهداری است.
تبلیغ در مورد خواص داروها ممنوع است.»و بالاخره متن ماده 13 آییننامه تأسیس و نظارت برنحوة كار و فعالیت كانونهای آگهی و تبلیغاتی مصوب 1358 که هنوز هم لازمالاجرا به شمار میرود، چنین است: «آگهیهای مربوط به خواص موادغذایی، آشامیدنی، بهداشتی و آرایشی طبق مقررات مربوط مستلزم گرفتن اجازه قبلی از وزارت بهداری و بهزیستی است».همچنین تبلیغ در مورد خواص داروها ممنوع است مگر بر طبق ضوابط ماده 5 قانون مربوط به مقررات پزشكی و دارویی و مواد خوراكی و آشامیدنی مصوب 1334.
مروری برمقررات فعلی
بنابراین در حال حاضر تبلیغات پزشکی با اخذ مجوز ممکن است. قانونگذار در بند ب ماده 3 قانون تشکیل سازمان نظام پزشکی، امر نظارت بر تبلیغات پزشکی و امور مرتبط با سلامت مردم را به سازمان نظام پزشکی واگذار كرده و این سازمان را مکلف به تنظیم دستورالعمل تبلیغاتی در جهت نظارت بر انتشار آگهیهای پزشکی در رسانهها شناخته است و از این طریق ضمن پذیرش امکان انجام تبلیغات در زمینه امور پزشکی و درمانی، با نظاممند ساختن فعالیتهای این عرصه و پیشبینی مکانیزم نظارت دقیق بر اینگونه امور، ضمن تضمین شأن و منزلت پزشکان، از عوامفریبی و سودجوییهای گسترده مبتنی بر اغفال شهروندان جلوگیری نسبتاموثری به عمل آورده است.
همچنین در زمینه دستیابی به اهداف مذکور در قانون سازمان نظام پزشکی و آییننامه اجرایی آن، دستورالعمل اجرایی نحوه تبلیغ و آگهیهای دارویی و مواد خوراکی، آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی و امور پزشکی در سال 85 به تصویب شورای عالی نظام پزشکی رسید. این دستورالعمل فعالیتهای تبلیغاتی صاحبان حِرَف پزشکی و وابسته به پزشکی را پذیرفته و تنها جواز این قبیل فعالیتها را در گروی اخذ مجوز کتبی از سازمان نظام پزشکی دانسته است. سازمان نظام پزشکی مکلف است پس از بررسی درخواست متقاضی مبنی بر صدور مجوز برای تبلیغات، ظرف 15 روز تصمیم خود درمورد صدور یا عدم صدور مجوز تبلیغات را اعلام كند.
شخص معترض به عدم صدور میتواند اعتراض خود را نزد هیات مدیره سازمان نظام پزشکی طرح كند. دستورالعمل اشاره شده در بالا تنها درج اموری که صرفا جنبه اطلاع رسانی دارند را در آگهیهای تبلیغاتی پزشکان پذیرفته است و این شامل اموری چون نام، نام خانوادگی، تخصص، نشانی محل کار، درجه دانشگاهی، عناوین مندرج در مطب و یا دفتر کار و امثال اینها میشود. به علاوه ذکر خدماتی که ارایه آنها طبق مجوز مراجع قانونی توسط فرد مورد نظر مجاز شناخته میشود، در آگهی بلامانع است. همچنین پزشک میتواند ضمن قید عناوین مندرج در پروانه مطب، سه رشته مصوب طبابت را که مورد علاقه وی است، بدون ذکر کلمه «متخصص» در آگهی ذکر کند و این در حالی است که موسسات پزشکی تنها مجاز به استفاده از عناوینی هستند که در آن زمینهها اقدام به اخذ مجوز كردهاند. اما آیا این اندازه ازتبلیغات و اطلاعرسانی کافی است؟
بر اساس آنچه گفته شد مقررات فعلی کافی و کارآمد نیست و باید با مشارکت جامعه فرهیخته پزشکی که انصافا از افتخارات کشور ما هستند، مورد بازنگری فوری قرار گیرد تا جدیترین حمایتهای دولتی، هم از سلامت مردم و هم از شأن پزشکان تضمین شود.
نظر شما