آیا تا به حال با خودتان فكر كردهاید ما چگونه با موسیقی میتوانیم ارتباط برقرار كنیم؟ چگونه یك قطعه موسیقی كه شكلی از هنر انتزاعی به نظر میرسد، زبانی ندارد و پیامی را به صورت كلامی منتقل نمیكند، میتواند احساسات ما را بسادگی تحت تاثیر قرار دهد و براحتی آن را برانگیزد؟
دنیای موسیقی، دنیایی پر از خلاقیت و اثرات شگرف است، به طوری كه بارها محققان را متعجب ساخته است. هر چند موسیقی به نظر چیزی فراتر از ارتعاش مولكولهای هوا نیست، ولی میتواند اثرات بسیاری بر احساسات، عواطف و حتی روند تكاملی انسانها بگذارد.
درست است كه موسیقی مثل زبان ناطق نیست، ولی به همان اندازه اثرگذار است. موسیقی بخوبی میتواند به شیوههای مختلف مورد استفاده قرار بگیرد.
در علوم پزشكی به عنوان روشی برای درمان مشكلاتی چون حملات ناگهانی، فشارخون پایین، بیماریهای روانی، افسردگی، بیخوابی و به طور كلی به عنوان یك عامل موثر در تسریع بهبود بیماریهای گوناگون به كار میرود.
تاثیرات موسیقی بر بدن و مغز آدمی
موسیقی در تمام حالات روحی میتواند تاثیرگذار باشد. موسیقی یك ابزار قوی است كه میتواند تمام هیجانات روحی را به كنترل درآورد. در زمان شادی، هیجان، ناراحتی و خشم حتی در زمان بیماری میتواند موثر باشد.
در تحقیقات متعددی كه روی واكنش بدن انسان به موسیقی انجام شده است، محققان به نتایج جالبی دست یافتهاند. وقتی به ترانههای مورد علاقه خود گوش میدهیم، بدن ما تمام علائم برانگیختگی احساسی را از خود بروز میدهد.
برای مثال، مردمكها گشاد میشوند. این واكنش وقتی به فردی كه دوستش داریم نگاه میكنیم نیز وجود دارد.
تعداد ضربان قلب و نبض ما همچنین فشار خونمان بالا میرود، هدایت الكتریكی پوست ما پایین آمده و قسمتی از مغز كه عهدهدار تنظیم حركات ماست یعنی مخچه، به طور عجیبی فعال میشود. جالب این كه خون بیشتری روانه پاها میشود و شاید همین مساله است كه باعث حركت متناسب با ریتم پاها میشود.
براساس تحقیقات موسیقیشناسان، گوشدادن به موسیقی البته براساس نوع موسیقی میتواند بر متابولیسم بدن تاثیر بگذارد، فشارخون را بالا یا پایین ببرد، توازن انرژی برقرار و به هضم غذا كمك كند.
موسیقیهای آرام مانند موسیقی كلاسیك بسیار آرامشبخش هستند. برای مثال تحقیقات نشان داده احساسی كه از 30 دقیقه گوش دادن به چنین موسیقی به وجود میآید معادل آرامشی است كه از خوردن یك قرص والیوم حاصل میشود.
در این نوع موسیقی، كلامی وجود ندارد، خود آهنگ و ریتم است كه تاثیرگذار است، بنابراین هر دو نیمكره مغز را درگیر میكند.
موسیقی میتواند هیجان و شور درونی را بخوبی آزاد كند. بهعلاوه آرامشی را كه بشدت در پی آن هستیم برایمان فراهم آورد.
موسیقی چنان بر روح و روان آدمی تاثیر گذار است كه نمیتوان این حقیقت را بسادگی انكار كرد. موسیقی علاوه بر ایجاد شور و هیجان، بسیار میتواند تحمل انسان را در برخورد با شرایط دشوار بالا ببرد و میزان تحمل درد را در افراد مختلف هنگام بیماری یا استرس افزایش دهد.
این مساله را ممكن است بكرات تجربه كرده باشید كه موسیقی، انجام بسیاری از فعالیتهای روزمره شما را تسهیل كند. این نقش موسیقی كاملا اثبات شده است.
موسیقی علاوه بر تاثیر در تسریع درمان بسیاری از بیماریهای روحی و جسمی میتواند به طرق مختلف باعث افزایش انرژی و تسهیل كارهای روزانه شود.
اثرات موسیقی كلاسیك به خاطر ریتم و ملودی، بر ساختار و تواناییهای مغز انجام میگیرد. ریتم منجر به افزایش تولید و در پی آن افزایش سطح سروتونین در مغز میشود. سروتونین نوعی هورمون عصبی بوده كه باعث تداوم انتقال پالسهای اعصاب و حفظ حس شادمانی و سرور میشود.
تولید سروتونین در مغز انبساط خاطر ایجاد میكند. كمبود سروتونین در مغز باعث ایجاد افسردگی و احساس دلتنگی میشود. در اصل، بسیاری از داروهای ضدافسردگی از طریق كاهش بازجذب و افزایش سطح سروتونین در مغز عمل میكنند.
وقتی مغز در معرض یك شوك مثبت قرار گیرد شروع به ترشح سروتونین میكند. به عنوان مثال وقتی به یك نقاشی زیبا نگاه میكنید، رایحه دلپذیری به مشامتان میرسد، خلاصه هر مسالهای كه باب طبع شما باشد حتی خوردن غذای مطبوع یا گوشدادن به موسیقی مسحوركننده، به مغز اجازه میدهد مقدار معینی سروتونین آزاد كند كه باعث تحریك و به اوج رسیدن احساسات دلپذیر میشود.
همانطور كه میدانید بدن ما بسیار تابع ریتم است و ترشح بسیاری از مواد مفید در بدن ما به صورت ضربانی صورت میگیرد.
ریتم موسیقی بخوبی میتواند موجب تحریك دیگر ضربانهای طبیعی بدن مانند ضربان قلب یا امواج آلفای مغز شود و همین اثر موسیقی یكی از شیوههای درمان افسردگی و معالجه بالینی است. بهعلاوه ملودی همچون جرقههای شتاب دهنده عمل میكند و كاتالیزور فرآیند خلاقیت در مغز است.
موسیقیدرمانی چیست؟
تاثیر موسیقی بر بدن انسان به قدری است كه امروزه در جهان جایگاه خاصی برای بهبود و درمان بسیاری از بیماریها پیدا كرده است.
استفاده از موسیقی بهعنوان مكملی برای درمان بیماریها به زمان ارسطو و افلاطون بازمیگردد. از آن زمان استفاده از اصوات و آهنگها برای درمان بیماریهای مختلف به كار میرفته است.
انجمنهای موسیقی درمانی از سال 1950 شروع به فعالیت كردند و سال 1985 فدراسیون جهانی موسیقیدرمانی به ثبت رسید. در ایران نیز انجمن موسیقیدرمانی فعالیت خود را آغاز كرده است. موسیقی درمانی به طور كلی مانند هر گونه روش درمانی، شیوههای بخصوصی دارد.
موسیقی درمانی می تواند به عنوان روشی برای درمان بیماریهای روانی، افسردگی بیخوابی و به طور كلی به عنوان یك عامل موثر در تسریع بهبود بیماریهای گوناگون به كار رود
روشهای موسیقی درمانی در كل به دو دسته تقسیم میشوند: روش فعال و روش غیرفعال.
در روش غیرفعال، فرد خود عملی انجام نمیدهد و فقط با گوشدادن و شنیدن موسیقی درمان میشود. در حالی كه در روش فعال، فرد فعال است و همراه با خواندن، نواختن و حتی حركات موزون درمان میشود.
این روش واكنشهای عاطفی، ذهنی، جسمی و حركتی را در پی دارد و متناسب با نیاز افراد از این روشها استفاده میشود.
در اصل، محور برنامههای موسیقیدرمانی شامل شنیدن موسیقی متناسب و آرامبخش و نواختن موسیقی در گروههای منظم یا انفرادی، خواندن آوازها به صورت فردی یا گروهی است.
واضح است كه روشهای موسیقیدرمانی توسط هر فردی قابل انجام نیست. همان طور كه در هر روش درمانی دیگری به یك شخص توانا و متخصص نیاز است، در موسیقیدرمانی نیز به افراد متخصص كه در زمینههای مختلف موسیقی و شاخههای درمانی آموزش دیدهاند، نیازمندیم.
فرد متخصص با توجه به نوع بیماری و روشهای مختلف درمان و نیز بر اساس آشنایی خود با روانشناسی موسیقی، درمان را انجام میدهد.
براساس هر فرد و نیازهای روحی و درمانی وی، نوع موسیقی مورد نیاز میتواند متفاوت باشد. در حقیقت تاثیر موسیقیهای مختلف بر ذهن و سلامت انسانها با هم متفاوت است. در درمان به وسیله موسیقی از نوعی از موسیقی استفاده میشود كه برای ایجاد آرامش و نشاط روحی مناسبتر است.
این نوع موسیقی باعث تجدید قوا شده و مسلما كارایی مغز را افزایش میدهد. این گونه موسیقیها با تاثیر در روح و روان انسان باعث تسریع فرآیند ترمیم و بهبود میشوند.
موسیقی درمانی كاربرد گستردهای دارد و كمتر میتوان فردی را یافت كه موسیقی بر سیستم بدن وی هیچ تاثیری نداشته باشد.
از این رو میتوان در درمان بسیاری از بیماریها موسیقی را به كار برد، اما بهترین گزینهها برای بهكارگیری این درمان، بیماریهایی هستند كه با مسائل روانی فرد در ارتباط باشند و بعلاوه آن دسته از بیماریهای جسمی كه منشا روانی دارند به بهترین شكل با این روش قابل درمان هستند.
از آنجا كه موسیقی میتواند در ایجاد هماهنگی بین فعالیتهای دو نیمكره مغز موثر باشد، بهكارگیری آن در بهبود این هماهنگی میتواند در درمان لكنت زبان كمككننده باشد. اثرات موسیقی در زندگی انسان بسیار بیشتر از آن است كه بتوان براحتی به آن پرداخت.
موسیقی چطور اثر میگذارد؟
موسیقی میتواند همچون ارتباطات كلامی بر فعالیتهای مغز انسان اثر بگذارد. موسیقی حاوی نوعی انرژی است كه علاوه بر تحریك مغز میتواند بر تمام اعضای بدن تاثیر بگذارد.
بسته به پیچیدگی ساختار مغز هر فرد و تنوع علایق و ترجیحات وی، تاثیر نوع خاصی از موسیقی بر فرد مشخص میشود. در برخی افراد یك نوع موسیقی در ایجاد تحریكات مغزی تاثیر كمتری دارند یا حتی به كلی بیاثرند.
در واقع این ساختار مغزی انسان است كه مشخص میكند كدام نوع موسیقی فعالیتهای مضر بیولوژیكی بدن را كاهش دهد.
به دلیل ساختار پیچیده مغز انسان، یك نوع خاص از موسیقی نمیتواند در همه افراد تاثیر مشابهی داشته باشد. در بسیاری از انسانها موسیقی آرام میتواند در ایجاد آرامش موثر باشد، اما در برخی دیگر موسیقی تند موثرتر است.
آنچه جلوهای از برخی آثار موسیقی بوده و به صورت حركات موزون نمایان میشود، در اصل ناشی از اثر مستقیم موسیقی بر مغز و سیستم عصبی و در پی آن سیستم عضلانی فرد است.
البته این مساله همگانی نیست و در بسیاری از مردم ممكن است این پدیده رخ ندهد؛ چرا كه پدیدار شدن این حالت از ایجاد رابطه بین سیستم بدنی و موسیقی در حال پخش به وجود میآید، حال آنكه در بسیاری از افراد ممكن است این ارتباط به وجود نیاید.
یكی از نقشهای بسیار جالب موسیقی، تاثیر بسزای آن در رشد عاطفی و تعادل روحی كودكان است. كودكان به مراتب بیش از بالغان تحت تاثیر موسیقی قرار میگیرند و از مزایای موسیقی كلاسیك بهرهمند میشوند.
محققان در تحقیقات خود دریافتهاند گوشكردن به موسیقیهای شاد و بدون كلام میتواند منجر به افزایش تعادل روحی و عاطفی كودكان شود و موسیقی با ایجاد احساس لذت در كودك، روحیه مثبت و شادی در او به وجود آورد و از این طریق باعث افزایش تواناییهای او شود.
موسیقیدرمانی در كودكان نیز میتواند باعث بسط ارتباطات كودك، افزایش احساسات اجتماعی و افزایش هوش او شود و از این طریق نیز به تكامل روحی كودكان كمك كند.
ضرباهنگ همراه با افزایش شناختی و كاركرد خلاقانه مغز توسط ملودی باعث ایجاد احساسات هیجانی در بدن ما میشود. طبق اثر موتزارت، كودكانی كه به فراگیری دروس موسیقی میپردازند مهارتهای شناختی بالاتری را تجربه میكنند.
والدین میتوانند با استفاده از موسیقیدرمانی، كیفیت زندگی كودك خود را در عرصههای مختلف بالا ببرند، برای مثال ارتباط كودك خود را با كودك دیگر بهبود ببخشند و حتی بر كیفیت ارتباط كودك و خانواده نیز اثر بگذارند.
زمانی این تاثیر به بیشترین میزان میرسد كه كودك، خود لذت اجرای موسیقی را تجربه كند. بعلاوه دیده شده موسیقی باعث اجتماعیترشدن كودكان میشود و توانایی آنها را در ابراز وجود، نظرات و احساسات و نیز برقراری ارتباط موثرتر با دیگران افزایش میدهد.
موسیقی بویژه با ضرباهنگ۶۰ در دقیقه، روی فركانس و دامنه امواج مغزی اثرات مستقیمی دارد به طوری كه میتوان این اثرات را به وسیله الكتروآنسفالوگراف اندازهگیری كرد.
اثرات موسیقی بر بدن به قدری است كه میتواند سیستم تنفسی، مقاومت پوست و حتی سیستم هورمونی بدن را تحت تاثیر قرار دهد. موسیقی با اثراتی كه بر مردمك و فشارخون و سیستمهای مختلف بدن دارد میتواند منجر به افزایش تمركزپذیری مغز شود.
موسیقی هر دو نیمكرههای چپ و راست مغز را به طور همزمان تحریك كرده و از این طریق، تحلیل و تلفیق و پردازش اطلاعات را در مدت زمان كوتاهتری میسر میكند. بعلاوه با فعالسازی همزمان دو نیمكره مغزی، به تقویت فرآیند یادگیری و جذب اطلاعات و در نهایت رشد مهارتهای شناختی میشود.
در مطالعات بسیار به اثبات رسیده است كه با كمك این پدیده میتوان یادگیری را به میزان پنج برابر افزایش داد و به همین دلیل است كه نقالان، داستانهای خود را با ریتم خاصی بیان میكنند تا بتوانند هزاران خط داستان را به خاطر بسپارند و هنرمندان درامپرداز یونانی نیز با استفاده از همین شیوه به ایفای نقش خود میپرداختند.
موسیقی از طریق ریتم به همسانسازی اعمال حیاتی بدن میپردازد و به ایجاد حالت روانی خاص و به دنبال آن افزایش شناخت و خلق تواناییها منجر میشود.
عامل دیگری كه در هماهنگی با ریتم عمل میكند ملودی است كه باعث تفكیك استدلال و قوای عقلانی میشود و احساس مطبوع فراخوانی چالشها و مسائل را از طریق سلسله ابتكارات و چارهسازیهای جدید ایجاد و از طریق خلاقیتی كه القا میكند قابلیتهای لازم برای بهكارگیری صحیح راهحلهای موجود را فراهم میآورد.
ملودی و ریتم با اثرگذاری بر مغز به ارتقای مهارت شنیداری و كانالهای حسی مغز و افزایش مهارتهای قوای ذهنی منجر میشود.
موسیقی در طبیعت به زیبایی جلوه میكند. صدای حاصل از برخورد آب با سنگ، صدای پرندگان یا صدای باد در میان برگ درختان همگی جلوههایی از موسیقی بوده و میتوانند برای انسان بسیار روحنواز باشند. اثرات بالقوه موسیقی بر گیاهان و حیوانات نیز به اثبات رسیده است.
تحقیقات نشان داده گیاهان با الگوی ضرباهنگ ۶۰ در دقیقه رشد بسیار سریعتری از گروههای دیگر دارند. گروهی كه در معرض موسیقی راك قرار گرفتهاند پژمرده و خشك شدهاند.
گیاهان، موجودات زندهای هستند ولی ارگانی برای تفكر ندارند، لذا برای رشد به ملودی نیاز ندارند و فقط ریتم را درك خواهند كرد.
موسیقی؛ شمشیری دولبه
موسیقی نیز مثل هر ابزار دیگر اگر به درستی و بجا به كار گرفته نشود میتواند اثرات مضری در پی داشته باشد و نهتنها مفید نیست بلكه اثرات مخربی نیز بر بدن دارد.
گوشدادن به موسیقیهای تند و آزاردهنده به جای ایجاد هارمونی و كمك به سلامت، میتواند مانند یك زهر در بدن عمل كند.
براساس تحقیقات صورتگرفته روی گیاهان، محققان سعی كردهاند تاثیر موسیقیهای مختلف را بر رشد گیاهان ارزیابی كنند.
این مطالعات نشان داده موسیقیهای آزاردهنده میتوانند بر رشد گیاهان اثر سو داشته باشند. به عنوان مثال موسیقی راك، رشد گیاه را متوقف میكند و برخلاف آن موسیقی كلاسیك باعث تسریع رشد گیاه میشود.
جالب است بدانید موسیقی گاهی میتواند بسیار قدرتمند باشد به طوری كه همانند برخی داروها وابستگی ایجاد كند و اعتیادآور باشد.
پس باید به این نكته بسیار توجه داشت كه موسیقی ابزار بسیار قدرتمندی است و میتواند مثل شمشیر دولبه عمل كند.
از طرفی اگر به درستی به كار گرفته شود میتواند تاثیرات مثبت روحی و جسمی بسیاری بر اشخاص داشته باشد و باعث ارتقای سلامت شود.
از طرف دیگر، اگر به درستی به كار گرفته نشود میتواند به جای اثرات مثبت خود منجر به بروز اثرات منفی در بدن شود و بسیار مخرب باشد بنابراین درست است كه موسیقی در عرصههای مختلف میتواند عملكرد بدن انسان را بهبود بخشد ولی باید در انتخاب نوع موسیقی خیلی دقت كرد تا تاثیر معكوس بر بدن فرد نداشته باشد.
منبع: جام جم آنلاین
نظر شما