به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، نفسهای «مصطفی عبداللهی» کشیده و صدایش آرام است. تصاویر، جسم سوخته او را در بیمارستان مطهری تهران نشان میدهند. صورتش ورم دارد و باندهایی دور سرچ پیچیده شده است، بهزحمت صحبت میکند و این آخرین تصویر این جنگلبان لرستانی است. او ۲۷ مهرماه درحالیکه آتش در جنگلهای بام خرمآباد گسترده شده بود، در محاصره شعلهها قرار گرفت و دو روز در بیمارستان عشایر لرستان ماند. تلاشها برای انتقالش به اصفهان یا تهران بینتیجه بود. او دو روز بعد از حادثه و وقتی عفونت گسترده شده بود، با تلاش فعالان محلی به تهران آمد؛ اما جسمش تحمل این آسیب گسترده را نداشت و روز گذشته از دست رفت. آتش جنگلهای بام بهخاطر اتصالی سیمهای برق شروع شد و عبداللهی جزو ۳۷ کارگر نگهبان بام بود، کارگران شرکتی زیر نظر سازمان منابعطبیعی استان لرستان که حالا این آتش، جان او را در خود تمام کرده است.
۱۲ روز قبل، شبکه برق سهفاز در بام خرمآباد که برای تأسیسات و روشنایی منطقه بود، دچار مشکل شد. آنطورکه «رضا اسدی»، دبیر شبکه تشکلهای محیطزیستی و منابعطبیعی استان لرستان، به ما میگوید این سیمها ظاهراً بهدرستی کشیده نشده بودند و یکی از این سیمها جرقه میزند و آتش شروع میشود. «آتش شروع و خشکی منطقه باعث گسترده شدن آتش شد. طوفان هم عاملی دیگری بود که آتش به مناطق بیشتری برود. عبداللهی جزو ۳۷ کارگر نگهداری بام لرستان بود که توسط شرکتی که زیر نظر سازمان منابعطبیعی است، در آنجا کار میکرد. متأسفانه او تجهیزات لازم را نداشت.»
سازمان منابعطبیعی از سالها قبل شرکتهایی را برای بهکارگیری نیرو در مزایدههایی انتخاب میکند و در طول سالهای گذشته بسیاری از نیروها از نبود امکانات و حقوق پایین دچار مشکل بودهاند. اسدی میگوید این گلایهها به گوش او هم رسیده است. «بارها شنیدهایم شرکتهای پیمانکار از پرداخت نشدن پولشان توسط منابعطبیعی گلایه داشته و کارگران این شرکتها هم از برخورد و عملکرد این شرکتها شاکی بودهاند. باید رسیدگی دقیقی برای این اتفاق انجام شود.»
در این میان اما نکتهای که اسدی را آزرده کرده، تعلل در فرستادن عبداللهی به تهران یا اصفهان است. او میگوید این تعلل بخشودنی نیست و مسئولان امر باید پاسخگو باشند و برای همین هم نامهای از سوی تشکل محیطزیستی و منابعطبیعی خطاب به وزیر کشاورزی نوشته است و در آن آورده: «احتراماً ضمن تشکر از پیام تسلیت جنابعالی، همانطور که استحضار دارید فعالان مردمی و جوانان فداکار این استان سالهاست با ابزارو تجهیزات ضعیف در این منطقه مهم زاگرس به حفاظت از جنگلها و محیطزیست اشتغال داشته و خدمات ارزشمندی ارائه داده و در این راه خسارات جانی و مالی جبرانناپذیری متحمل شدهاند. شهادت اخیر یکی از این حوادث ناگوار است که کام همه فعالان حامی طبیعت را تلخ کرده است. بدینوسیله ما ضمن عرض تسلیت به خانواده آن مرحوم و جامعه زیستمحیطی و منابعطبیعی کشور تقاضای رسیدگی و روشن شدن برخی نارسایی موجود اعم از درمانی، تجهیزاتی و مالی در حادثه اخیر هستیم. ضمناً بهمنظور تجلیل از اقدام ایثارگرانه این مرحوم تقاضای صدور دستورات لازم را جهت عنوان شهادت به مراجع قانونی داریم تا التیام ناچیزی بر آلام بازماندگان باشد.»
عبداللهی در شرایطی در آتش جان خود را از دست داده است که این جنگل در داخل شهر خرمآباد بوده و حتی پایگاه اطفای حریق هم دارد. یکی از همکاران عبداللهی که نخواست نامش در این گزارش بیاید، روز حادثه را اینطور شرح میدهد «این جنگلهای دستکاشت، از جمله جنگلهای مهم در داخل شهر خرمآباد هستند که اتفاقاً یگان حفاظت منابعطبیعی هم آنجا حضور دارد و پایگاه اطفای حریق هم آنجا مستقر است. بااینحال، آنطورکه شنیدهایم بعد از شروع آتشسوزی، شهید عبداللهی بدون امکانات لازم برای مهار حریق رفت و حتی دوستانی که او را دیدهاند، میگویند دمپایی به پا داشت.»
یکی از جنگلبانان منطقه: این جنگلهای دستکاشت، از جمله جنگلهای مهم در داخل شهر خرمآباد هستند که اتفاقاً یگان حفاظت منابعطبیعی هم آنجا حضور دارد و پایگاه اطفای حریق هم آنجا مستقر است
بهگفته او، جنگلبانان لرستان در کمبود امکانات بهسر میبرند و منابعطبیعی بهدلیل آنکه زیرمجموعه وزارت کشاورزی است، امکانات لازم را دریافت نمیکند و همین هم دلیلی است که بسیاری از جنگلبانان جانشان کف دستهایشان است.
این گلایه بسیاری از نیروهای منابعطبیعی است و «سعید یوسفوند»، ناظر بام خرمآباد، از سوی منابعطبیعی هم بر آن تأکید میکند و با صدای گرفتهای به «پیام ما» میگوید «صدای مظلومیت منابع طبیعی به هیچ کجا نمیرسد.» او از روز حادثه میگوید و از اینکه مأموران پایگاه اطفای حریق برای خاموش کردن آتش در سایر جنگلهای استان رفته بودند. «سال سختی بر ما گذشته، امسال یکی از پرآتشترین سالها در لرستان بود و نیروهای اطفای حریق آنطورکه شنیدم در روز حادثه برای اطفای آتش جنگلهای چگنی و پلدختر رفته بودند.»
بهگفته یوسفوند، مجموعه بام لرستان ۱۳۹۰ ساخته شد و این مجموعه ۷۷۰ هکتاری است و همه ادارات خدماتی پای کار بودند برای ساخت این مجموعه و ۴۰ کیلومتر راه آسفالته و ۲۰ کیلومتر راه سوشه که این وسعت نیازمند مراقبت است و ادواتی که در مجموعه هستند، نیازمند رسیدگی است. «ما در مجموعه هفت ایستگاه ثابت نگهبانی داریم که شبانهروزی کار میکنند. ۲۴ ساعت کار و ۴۸ ساعت استراحت دارند. این قسمت جزو پارک جنگلی است و سازمان آن را در مناقصه به پیمانکارانی که پایینترین قیمت را بدهد، واگذار میکند و متأسفانه منابعطبیعی استان با کمبود امکانات روبهروست و باید فکری دقیق به حال وضعیت منابع کنند.»
دومین جنگلبان که امسال در آتش سوخت
عبدالهی نخستین جنگلبانی نیست که امسال بر اثر جراحت ناشی از آتش جان خود را از دست داده است. اول مردادماه «اسماعیل کریمی» از جنگلبانان شهرستان کامیاران هنگام اطفای حریق دچار آسیب شد و بر اثر شدت سوختگی درگذشت. او هنگام اطفای حریق در مراتع روستای کانی گشه کامیاران، دچار حادثه شد و بهوسیله بالگرد اورژانس به بیمارستان کوثر سنندج اعزام شد، اما بهدلیل شدت سوختگی، چند روز بعد جان خود را از دست داد. «وریا رحیمی»، مدیر منابعطبیعی و آبخیزداری شهرستان کامیاران همان زمان در پیام تسلیتش نوشت: «آتشسوزی مراتع روستای کانیگشه کامیاران بر اثر بیاحتیاطی و خاموش نکردن آتش توسط عامل انسانی به وقوع پیوسته که در پی تلاش برای اطفای آن، مرحوم کریمی در محاصره آتش قرار گرفته است و دچار ۱۰۰ درصد سوختگی میشود و بعد از دو روز بستری در بیمارستان کوثر سنندج، جان به جانآفرین تسلیم کرد.»
حالا «امید سجادیان»، عضو شورای هماهنگی تشکلهای محیطزیست و منابعطبیعی کشور، به این حادثه اشاره میکند و میگوید «این دومین نیروی جنگلبانی است که امسال در آتشسوزیهای زاگرس جان خود را از دست میدهد، در کنار ۱۷ نفر دیگر از داوطلبانی که طی چند سال اخیر جان خود را از دست دادند. نیروهای جنگلبانی شرکتی از امنیت شغلی برخوردار نیستند و حقوق بسیار کمی دارند؛ چراکه برخی قراردادها فصلی هستند. جنگلبانها شرایط شغلی سختی دارند، بهخصوص در فصل آتشسوزیها.»
بهگفته او طبق استاندارد جهانی، به ازای هر هزار هکتار، یک جنگلبان باید حضور داشته باشد. اما بهگفته سرهنگ «علی عباسنژاد»، این آمار در ایران بهازای هر ۴۰ هزار هکتار یک جنگلبان است. همین مسئله کار حفاظت از جنگلها را در کنار تمام سختیها، دشوار میکند. «عملیات اطفای حریق نیاز به برنامهریزی دارد و تلفات در هر عملیات اطفای حریق وجود دارد. بااینحال، زمانی که تمام استانداردها، تجهیزات و آموزشها فراهم باشد، متأسفانه وضعیت تجهیزات، آموزش و آمادگی برای اطفای حریق خوب نیست. همچنین، وضعیت بیمه و شرایط جنگلبانان و حتی داوطلبان مشخص نیست. درصورت بروز حادثه، آنها برای درمان، بیمه و دیه با شرایط نامشخصی مواجه میشوند.»
او همچنین به شرایط سخت اعزام این جنگلبان برای مداوای بهتر اشاره میکند و میافزاید «شهید مصطفی عبدالهی برای اعزام به تهران با مشکلاتی مواجه بود. نباید اینهمه بیبرنامهگی در عملیات اطفای حریق وجود داشته باشد. آتشسوزیها موضوع جدیدی نیستند و ما هر سال با آنها مواجه هستیم. باید از این آتشسوزیها تجربه کسب کنیم و برنامهریزی لازم وجود داشته باشد. نیروهای آموزشدیده و متخصص باید حضور داشته باشند و شیوه و نقش مردم در آتشسوزیها مشخص باشد. نباید اجازه دهیم جنگلبانان ما دچار آسیب شوند. جنگلبانان بیشتر از عنوان قهرمان فدایی، نیاز به حمایت دارند. تا حداقلهای عملیات اطفا حریق فراهم نشده است، این اتفاقات نباید رخ دهد.»
امید سجادیان: این دومین نیروی جنگلبانی است که امسال در آتشسوزیهای زاگرس جان خود را از دست میدهد، در کنار ۱۷ نفر دیگر از داوطلبانی که طی چند سال اخیر جان خود را از دست دادند
سجادیان به نبود پشتیبانی، هنگام حادثه و درمان بموقع هم میپردازد و میگوید «آیا در زمان حادثه، پشتیبانی و درمان صورت میگیرد؟ وضعیت بیمه چگونه است و آیا خانواده کسانی که جان خود را از دست میدهند، حمایت میشوند؟ این موارد مربوط به جنگلبانان است و باید به این نکته توجه داشت که همین حداقلها نیز برای نیروهای فعال و داوطلبین وجود ندارد. باید بهسمت پیشگیری، برنامهریزی، نیروهای متخصص و ایجاد زیرساختهای مناسب، پایگاههای اطفای حریق، سامانههای هشدار سریع حرکت کرد، وگرنه هر سال این اتفاقات تکرار خواهد شد.»
مرگ جنگلبانان، محیطبانان و نیروهای داوطلب در سالهای اخیر تکرار شده است. هر بار بعد از حوادثی از این دست، سیل تسلیتها از سوی مسئولان جاری میشود، اما هیچیک از مسئولان مربوطه منابعطبیعی، محیطزیست و مراجع بالاتر به این سؤال پاسخ نمیدهند که چرا قبل از واقعه فکری برای درمان نشده؟ مصطفی عبداللهی در حالی جان عزیزش را از دست داده که نگرانی از تکرار مرگومیر نیروهای حافظ طبیعت با قوت پابرجاست.
نظر شما