به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، با شروع فصل بارش، نگرانیها برای فرسایش خاک و ایجاد فرسایشهای خندقی در قدیمیترین نیایشگاه خشتی جهان که هنوز پابرجاست، شدت میگیرد. از سویی کمبود بودجه و نیروی انسانی متخصص برای پیشگیری از آسیبهای این اتفاق در پایگاه جهانی چغازنبیل، ترس از بارندگیها را بیشتر هم میکند.
۲۶ اکتبر (پنجم آبان) مصادف است با چهلوپنجمین سالگرد ثبت نخستین آثار ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو، ۴۵ سال پیش در چنین روزی، تختجمشید، چغازنبیل و میدان نقشجهان نخستین آثار تاریخی ایران بودند که به همت زندهیاد «فیروز باقرزاده»، رئیس وقت کمیته ثبت جهانی، و همکارانش در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیدند. اما در بین این سه اثر، این چغازنبیل است که بیش از بقیه، دچار بیمهری شده است و با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکند.
فرسایش طبیعی و رطوبت و شوری خاک، حفاریهای غیرمجاز، پروژههای عمرانی و صنعتی همچون توسعه کارخانه نیشکر و عملیات نفتی، آلودگی هوا، نبود یگان حفاظت کافی و افزایش گردشگر و بازدیدهای کنترلنشده تنها بخشی از معضلاتی است که چغازنبیل ۳۵۰۰ساله در طول چهار دهه گذشته با آن روبهرو بوده است و حالا بیش از هرچیز بارندگی و فرسایش خندقی است که سلامت نیایشگاه عیلامی را تهدید میکند.
هفت کارگر برای ۶۰۰ هکتار
بناهای خشتوگلی برای حفاظت و جلوگیری از تخریب به حفاظت مستمر در همه فصول سال نیاز دارند و باید برای آبشستگیهای بهوجودآمده و کاهگل اقدامات حفاظتی صورت گیرد. اما در چغازنبیل وضع سخت است. تعداد کارگرها هر سال کمتر از سال گذشته میشود. «عاطفه رشنویی»، مدیر پایگاه چغازنبیل و هفتتپه در این باره به «پیامما» میگوید: «سالهاست که نتوانستهایم نیروی موقت یا دائم جذب کنیم و با بازنشستگی سالانه نیروها، هر سال تعدادی از آنها را از دست میدهیم. به همین دلیل، رابطه استاد-شاگردی بین کارگرهای جوان و استادکاران خبره برای مرمت و احیای مستمر ساختار خشتی چغازنبیل وجود ندارد».
او در ادامه به آغاز فعالیت کارگاه خشتزنی از ۱۵ شهریورماه امسال اشاره میکند و میگوید: «با همین نیروهای کم و فقط با عشق و فداکاری آنها، تاکنون بیش از شش هزار خشت در کارگاه خشتزنی ساخته شده است و پس از شناسایی حفرههای روی قله بنا آنها را با خشت پر کردهایم؛ گرچه قله نیازمند حفاظت کامل است. همچنین، مسیلها و مسیرهای آب با آجر و کاهگل حفاظتی پر شده است و برای نخستین بارندگی آمادگی داریم.»
اما حفاظت کامل و پیشگیرانه از ۶۰۰ هکتار شهر عیلامی «دور اونتاش» تنها با پنج نفر نیروی کارگر و دو استادکار و اعتبار گاه و بیگاه پیمانی تقریباً غیرممکن بهنظر میرسد. رشنویی نیز بر این موضوع تأکید میکند و میگوید: «از وظایف مهمی که ما بهعنوان پایگاه جهانی میراث فرهنگی چغازنبیل داریم، پایش مدام و همیشگی شهر «دور اونتاش» با وسعت ۶۰۰ هکتار است که با این تعداد نیرو و بودجه که در اختیار داریم، سخت است»
فرسایش خندقی و لزوم تشکیل کارگروه ملی
حتی در عکسهای هوایی یکصدسال پیش «رومن گیرشمن» نیز فرسایش خاک دیده میشود. طاقدیس سردارآباد که چغازنبیل هم در آن قرار دارد، بهخاطر لایهلایه بودن وقتی با آب مواجه میشود، دچار آبشستگی میشود و این آبشستگی در چغازنبیل، خندقهایی بهوجود میآورد که کمکم فرسایش آن را تشدید میکند و به فرسایش خندقی معروف است.
مدیر پایگاه چغازنبیل و هفتتپه در این باره میگوید: «پنج سال پیش استادان دانشگاه چمران برای حل این معضل به چغازنبیل آمدند که نقشههای زمینشناسی و ژئوفیزیک این محوطه بهروز شد. اما برای یافتن راهحل دائمی، نیاز به همافزایی و تغییر نگاه به چغازنبیل و تشکیل یک کارگروه ملی برای حفاظت از آن است که مدیران صنعت، اساتید دانشگاه، مدیران ارشد استانی و میراث در سطح کلان عضو آن باشند. عملیات برداشت و اکتشاف نفت و گاز ممکن است آسیبزا باشد که باید با کمک مرمتگران خبره مطرح و مطالعه شود تا اگر نمیتوان از فرسایش خندقی جلوگیری کرد، لااقل روند آن کم شود.»
درباره همین موضوع، «حبیب مشکینفام فرد»، مخترع کاهگل مقاوم و ضدآب نیز با اشاره به ارتفاع اولیه آن که ۵۳ متر بوده و در حال حاضر فقط ۲۵ متر آن باقی مانده است، میگوید: «آسیبپذیری آثار با معماری خاکی در برابر شرایط محیطی بهویژه رطوبت، بسیار زیاد است و عدم تداوم در حفاظت و نگهداری، به تخریب بیشتر منجر میشود که با گذشت زمان و تحتتأثیر عوامل اقلیمی و مداخلهها؛ چغازنبیل را تحتتأثیر خود قرار دادهاند. عوامل جوی همچون باد و باران و فعالیتهای انسانی مانند حفاریهای غیرمجاز، تخریبهای ساختاری و فعالیتهای کشاورزی و تخریب بخشهای داخلی و خارجی و استفاده از مصالح نامناسب در مرمتهای غیراصولی در تداوم فرسایش و تخریب اثر نقش دارد. اگر کالبد اثر در برابر شرایط محیطی از بین رود، چیزی بهجز خاک باقی نخواهد ماند.»
او میگوید: «برای جلوگیری از تخریب بیشتر، ضروری است از روشها و مواد بهتری در مرمت این بنا استفاده شود. همچنین، ایجاد پوششها و سیستمهای حفاظتی مناسب و کنترل شرایط محیطی میتواند به افزایش عمر این سازه تاریخی کمک کند.» این مرمتگر نیر بر پیروی از رویکرد حفاظت پیشگیرانه و پایش مداوم اثر و آموزش و آگاهیرسانی به جامعه محلی و بازدیدکنندگان تأکید میکند.
این کجا و آن کجا
چغازنبیل همزمان با اهرام ثلاثه مصر در فهرست میراث جهانی یونسکو با شماره ۳۱۳ به ثبت رسید؛ اما چغازنبیل کجا و اهرام ثلاثه مصر کجا! در این سالها تنها ۱۰ درصد شهر عیلامی دور اونتاش از زیر خاک بیرون آمده که آنهم بر اثر عوامل جوی اگر با همین روند پیش برود، تا چند سال دیگر نابود میشود. از طرفی این بنای جهانی حتی در بین ایرانیان نیز ناشناخته است، چه رسد به جهانیان. طبق آمار بازدیدکنندگان که از سوی معاونت گردشگری آمار محرمانه تلقی میشود و هیچگاه اعلام نمیشود، چغازنبیل کمترین بازدیدکننده را بین ۲۸ اثر جهانی ایران دارد. حتی آمار بازدیدکنندگان سازههای آبی شوشتر که تنها ۴۵ کیلومتر با آن فاصله دارد، چندین برابر چغازنبیل است. نبود جاده مواصلاتی مناسب، نبود امکانات استراحتی و تفریحی اطراف آن، ناشناخته ماندن این نیایشگاه بعد از گذشت ۴۵ سال از ثبت جهانی و تغییر ذائقه مردم به بازدید از تفرجگاهها جای اماکن تاریخی از دلایل تعداد کم گردشگران چغازنبیل است.
عاطفه رشنویی دراینباره میگوید: «بیش از پنج سال است که روی مدیریت مقصد، توسعه گردشگری و معرفی چغازنبیل بهطور شخصی مطالعه میکنم و برنامههای زیادی دارم، اما باید وزارت میراثفرهنگی و بقیه ارگانها همراهی کنند. برای مثال برنامههایی برای بازدید در شب و طلوع و غروب آفتاب در تابستان که دما به ۶۰ درجه میرسد و بازدید را طاقتفرسا میکند، وجود دارد.»
همینطور باید برای بازدید از چغازنبیل جذابیتهای فرهنگی و طبیعی حاشیهای مثل سایت پرندهنگری و یا جذابیتهای مردمشناسی ایجاد شود. در این سالها چغازنبیل مثل موجود رو به احتضاری بوده که فقط نگهداری شده و هیچوقت زنده نشده است. نصب ۶۰ دوربین حفاظتی، اصلاح نور شب، تعویض سیستم آبرسانی و سرویس بهداشتی و مطالعات پلان مدیریتی و مدیریت بحران نیز از این دست کارها بوده است و امید است در کنار این کارها برای احیا و معرفی آن نیز کوشش شود.
قصه نخستین آثار ثبتشده در فهرست میراث جهانی
هنگامی که زندهیاد «فیروز باقرزاده» که دکترای باستانشناسی و تاریخ هنر اسلامی از دانشگاه سوربن فرانسه داشت، در ژوئن ۱۹۷۷ میلادی بهعنوان اولین رئیس کمیته جهانی میراث فرهنگی و طبیعی (یونسکو) انتخاب شد، به فکر افتاد تا شاخصترین آثار ایرانی را در این فهرست ثبت کند. او که رئیس اداره باستانشناسی ایران نیز بود، تصمیم خود را با زندهیاد «شهریار عدل» در میان گذاشت و هر دو که به زبان فرانسه مسلط بودند، پرونده سه اثر شاخص ایرانی یعنی تختجمشید، چغازنبیل و میدان نقشجهان اصفهان را آماده و در اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو که در سال ۱۳۵۷ در قاهره مصر برگزار شد، مطرح کردند. بهاینترتیب، چهارم آبان ۱۳۵۷ سه اثر ایرانی برای نخستینبار در فهرست یونسکو جهانی شد. با وقوع انقلاب و پس از آن، آغاز هشت سال جنگ تحمیلی، ثبت جهانی نیز به تعویق افتاد تا ۱۵ خرداد ۱۳۸۲ که چهارمین اثر ایران یعنی آتشکده آذرگُشسب در تختسلیمان در فهرست آثار جهانی ایران جای گرفت. باقرزاده تا آخرین سالهای عمر به فکر ایران و چغازنبیل بود. در دیداری که یک سال قبل از مرگ او در سال ۱۳۹۸ با دکتر باقرزاده در پاریس داشتم، نخستین پرسشی که پرسید این بود: «وضعیت چغازنبیل چطور است؟»
نظر شما