رئیس کرسی یونسکو در بازیافت آب، نامهای با موضوع دعوت از دانشمندان حوزه آب جهان اسلام برای یکی از چهرههای ضدایرانی طالبان ارسال کرده است. «فاروق اعظم» مشاور وزارت آب و انرژی افغانستان در این نامه از سوی کرسی یونسکو در بازیافت آب دانشگاه تهران دعوت شده است. در متن نامه با اشاره به شعار امسال یونسکو در روز جهانی آب یعنی «آب برای صلح» اشاره و نوشته شده هرساله از یکی از دانشمندان برجسته مسلمان در کشورهای اسلامی دعوت به عمل میآید که با ارائه یک سخنرانی تخصصی در حوزه آب و نشر دانش و تخصص در حوزه آب، موجب پیشرفت کشورهای اسلامی و همفکری در حوزه آب شوند.
انتشار تصویر این دعوتنامه از سوی کرسی یونسکو در بازیافت آب و اساس دعوت از چهرهای مانند فاروق اعظم، اما واکنشهایی از جانب چهرههای علمی حوزه سیاستگذاری آب داشته است. کرسی یونسکو در بازیافت آب در متن دعوتنامه خود برای اعظم از واژه «دانشمند حوزه آب در اسلام» استفاده کرده است. همچنین شعار امسال یونسکو «آب برای صلح» است.
این درحالی است که پس از روی کار آمدن مجدد طالبان در افغانستان، ایران با چالشهای جدی درخصوص تأمین حقابه هیرمند روبهرو بود. از اینرو انتقادات جدی چهرههای علمی حوزه سیاستگذاری آب دقیقاً متوجه همین دو مسئله است که اعظم اساساً در جایگاه سخنرانی برای موضوع حوزه دیپلماسی آب، آن هم آب با شعار صلح نیست.
فاروق اعظم، فارغالتحصیل دانشکده اقتصاد در دانشگاه کابل است. مقطع تحصیلی بعدی خود را در دانشگاه آمریکایی بیروت گذرانده و مقطع دکترا را در رشته اکتشاف منابع آب در دو کشور آمریکا و انگلستان گذرانده است. همچنین اعظم در الازهر مصر دوره علوم دینی خود را گذرانده است. آنچه مشخص است، این است که فاروق اعظم سالهاست در حوزه آب به دولتهای افغانستان مشاوره میدهد. مواضع او در رابطه با ایران مشخص است.
او بر این باور است طبق این معاهده، ایران در سال 1977 متعهد شده که حدود دومیلیارد دلار برای اجرای معاهده در اختیار افغانستان بگذارد. این درحالی است که در هیچیک از بخشهای معاهده هیرمند، هیچگونه اشارهای به این موضوع نشده است. همچنین فاروق اعظم، بهشدت طرفدار سدسازی بر روی هیرمند است. از دیگر باورهای این چهره طالبان، این است که طبق معاهده هیرمند باید بندر چابهار بهطور کامل در اختیار افغانستان قرار بگیرد. همچنین خط چابهار تا دلارام افغانستان باید با هزینه ایران احداث شود. تمام این سخنان، برداشت شخصی فاروق اعظم از یک معاهده مشخص و روشن است.
ازجمله مشکلات اصلی سیستانوبلوچستان در سالهای اخیر، خلف وعده همسایه شرقی در سالهای اخیر در بحث تأمین حقابه است. همچنین در سمت دیگر ماجرا، افغانستان و خصوصاً طالبان در سالها اخیر مسئله آب را به یک ابزار فشار سیاسی تبدیل کرده و با گسترش جدی سدسازی از یکسو و در سوی دیگر عدم رهاسازی حقابه هیرمند حتی در مواقع پرآبی، به دنبال ایجاد تنشهای اجتماعی و سیاسی در شرق کشور و فشار به مقامات ایرانیاند.
اکنون پرسش جدی دراینبین این است که حضور چهرهای مانند فاروق اعظم، آیا دهنکجی به رنج بیآبی هموطنان سیستانوبلوچستانیمان نیست؟ نتیجه این مسامحه در رابطه با حضور این چهره ضدایرانی در عرصه دیپلماسی آب، به نفع ایران خواهد بود؟
در تحلیل حضور فاروق اعظم اما وجه قابلتأمل، نظر نخبگان سیاسی افغانستانی در رابطه با این حضور است. تعدادی از فعالان رسانهای افغانستانی، بر این باورند که فاروق اعظم نه مسئله آب را بهدرستی درک میکند و نه هیچ سنخیتی با صلح دارد. همچنین مشکل تفکر و نگرش فاروق اعظم، اساساً با تأمین حقابه ایران و یا خاک ایران نیست. بلکه مشکل او با سیاستهای کلی جمهوری اسلامی است که چهرههایی مانند فاروق اعظم قصد دارند با ابزار آب به جمهوری اسلامی فشار وارد کنند.
نخبگان افغانستانی که مخالف حضور طالبان در کشورشان هستند، معتقدند مشکل اینجاست که برخی سیاستمداران ایرانی گمان میکنند با حضور چنین چهرههایی در ایران و اهدای حافظ و مولوی، میتوانند مواضع ضدایرانی این چهرههای طالبانی را تلطیف کنند. اکنون با تمام این اوصاف و مواضع روشن فاروق اعظم، آنچه دراینبین مبهم است؛ دلیل حضور این چهره بهعنوان سخنران کلیدی و یک چهره دانشمند در حوزه دیپلماسی آب است.
آیا این حضور درنهایت به گشوده شدن درهای جدیدی در دیپلماسی آب میان ایران و طالبان منجر خواهد شد یا خیر؟ این پرسش حتی از سوی چهرههای موافق فاروق اعظم نیز بیپاسخ مانده است و هنوز مشخص نیست که سوای نفس حضور این چهره ضدایرانی، پیامدهای حضورش به نفع ایران خواهد بود؟
نظر شما