در حادثه‌ای تلخ، علی جمشیدیان محیطبان اصفهانی برای دفاع از آهوان پارک، در تعقیب و گریز با شکارچیان غیرمجاز هدف شلیک قرار گرفت و بینایی‌اش به خطر افتاد. هرچند قانون حمایت از محیطبانان تصویب شده است، اما همچنان سوال تکراری باقی است: تا چه زمانی باید حفاظت از محیط زیست با خون و جان حفاظت‌کنندگانش همراه باشد؟

تا کی حفاظت از محیط زیست باید به قیمت جان محیطبان تمام شود؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، علی جمشیدیان محیطبان و یک همیار محیطبان به دفاع از آهوان پارک برمی آید. تعقیب و گریز با ماشین سازمانی شروع می‌شود. در این تعقیب و گریز یکی از شکارچیان به سمت راننده شلیک می‌کند و می‌شود آنچه نباید می‌شد. عمل جراحی علی جمشیدیان در اصفهان به خروج همه ساچمه‌ها از چشمش منجر نمی‌شود. «شینا انصاری»، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست دستور اعزام او را به تهران می‌دهد.

حالا «مرتضی جمشیدی»، محیطبان بازنشسته و فرمانده اسبق یگان حفاظت محیط‌زیست اصفهان در بیمارستان محب تهران دست به دعا برداشته تا نور به خانه‌هایشان برگردد. آخرین خبرها از زبان فرمانده یگان حفاظت محیط زیست اصفهان می‌گوید: «پس از آزمایش‌ها و معاینات تخصصی، خوشبختانه اعلام کردند که این محیطبان قادر به تشخیص نور با چشم مصدومش است.» خبر امیدبخشی است.

یک سؤال تلخ تکراری این سؤال تکراری هم مطرح است

تا چه زمانی باید حفاظت از حیات وحش و محیط زیست به کشته شدن و زخمی شدن کسی منجر شود؟ فرقی ندارد محیطبان باشد یا شکارچی! سال 1398 بود که مجلسی‌ها به لایحه حفاظت از لایحه حمایت از محیطبانان و جنگلبانان رأی دادند. 40 سال طول کشید تا آنها ضابط قضایی شدند و رسانه‌ها به آنها نام «ضابطان سبز» دادند. رسیدن به آن نقطه هزینه گزافی داشت؛ هزینه گزاف جانی. تا محیطبان‌ها از مناطق «چهارگانه» به بهارستان برسند و جنگلبان‌ها شاهد رأی قاطع مجلسی‌ها به لایحه حمایت از محیطبانان و جنگلبانان باشند، محیط زیست ایران ۱۴۰ محیطبانش را از دست داده بود. ۲۱ جنگلبان هم جان خود را فدای حفاظت از جنگل‌های هیرکانی، خزری و زاگرسی کرده بودند.

آن روز «جمشید محبت خانی» فرمانده یگان حفاظت از محیط زیست کشور در گفت‌وگو با «ایران» علاقه‌ای به ورود به همه ماجرا نشان داد اما چتر حمایتی که قانون روی سر محافظان محیط زیست و منابع طبیعی کشید، در صریح‌ترین کلام می‌شد: «حق تیر». حق تیر برای دفاع ضروری از جان خود در مقابل شکارچیان غیر مجاز و جنگل خواران.


محیطبان‌ها هم ترجیح می‌دادند تا لایحه بیشتر به مسائل معیشی آنها بپردازد و به «ایران» اعلام کردند که مجلسی‌ها حرفی از اصل ماجرا که مسائل معیشتی آنهاست به میان نیاورده‌اند! اصل ماجرا از نگاه آنها «ضریب حق شغل» است.آنها می‌دانستند دست به اسلحه شدن در این شرایط روی لبه تیغ راه رفتن است؛ ممکن است مثل محیطبان دنا تا پای قصاص هم بروند. تا آن روز که این لایحه، قانون شد 14 محیط‌بان جان خود را فدای محیط زیست کرده بودند.


قرار بود این لایحه به این تلخی بی‌پایان، پایان دهد. حالا تعداد شهدای محیطبان به 145 نفر رسیده است. محیطبانان 5سال است که ضابط قضایی شده‌اند اما همچنان جان خود را از دست می‌دهند و آسیب می‌بینند. آنها هنوزهم دست و دلشان می‌لرزد و دست به اسلحه نمی‌شوند، چون اگر وسط منطقه حفاظت شده برای یک شکارچی که همان زمان لاشه شکاری در کوله‌اش دارد اتفاقی بیفتد ممکن است در نهایت رأی به محکومیت محیطبان داده شود، چون علم قاضی مشخص می‌کند که آنها از خود دفاع کرده‌اند یا نه. بنابراین درست است که محیطبان‌ها و جنگلبان‌ها ضابط قضایی شده اند اما شرایط تغییر نکرده است و در بر همان پاشنه می‌چرخد.

نجات جان محیطبان و شکارچی

پیش‌بینی «یحیی ‌کمالی‌پور» نایب رئیس وقت کمیسیون قضایی مجلس درست درآمد. او آن سال، قانون را تنها راهکار پایان تهدیدها از سوی شکارچیان غیرمجاز علیه محیطبانان ندانست و گفت: «تصویب قانون به‌عنوان اهرم بازدارنده می‌تواند در کاهش تهدیدها مؤثر باشد اما تنها راهکار حفظ جان حافظان طبیعت نیست بلکه باید با فرهنگ‌سازی مناسبی از فعالیت شکارچیان غیرمجاز جلوگیری کرد و به سودجویی آنها پایان داد.»
دقیق‌ترین پاسخ را اما مرحوم «محمدعلی اینانلو» استاد طبیعت‌گردی و کارشناس مطرح محیط زیست داد. حفاظت از محیط زیست باید به نقطه‌ای برسد که نه محیطبان و جنگلبانی جان خود را از دست دهد نه شکارچی و متخلفی!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha