شعبانیان، زاگرس را یک بوم‌سازگان بسیار مهم با نقش ارزنده اما شکننده توصیف می‌کند که توجه ویژه می‌خواهد. او کارگروه پیشین احیای زاگرس را که با ریاست معاون رئیس‌جمهور تشکیل می‌شد مفید به حال زاگرس ندانست اما در همین جلسه به نماینده ویژه رئیس سازمان برنامه و بودجه پیشنهاد تشکیل کارگروهی را داد که حتماً استانداران و نمایندگان استان‌های زاگرس‌نشین هم در آن عضو باشند. اعضای کارگروه پیشین تنها شامل وزرایی همچون کشور، نیرو، جهاد کشاورزی و... بودند. به گفته او، آنچه در کارگروه پیشین رقم می‌خورد، بیشتر گفتاردرمانی بود تا یک نتیجه‌ که بتواند مرهمی بر صدها زخم جنگل‌های زاگرس بگذارد.

گفتاردرمانی مرهم زخم جنگل های زاگرس نمی شود/ چرا زاگرس به فراموشی سپرده شده است؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، نقی شعبانیان از برگزاری نخستین جلسه با «فرخ مسجدی» نماینده ویژه در حفظ و احیای جنگل‌های زاگرس در خیابان عباس‌آباد خبر می‌دهد. البته شعبانیان در همین ابتدا یک آرزو هم می‌کند که سرانجامِ انتخاب نماینده ویژه، مثل تشکیل کارگروه احیای زاگرس نباشد که در نهایت به تشکیل چند جلسه محدود شد.


او وسعت 6 میلیون هکتاری جنگل‌های زاگرس را به لحاظ اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی بسیار بااهمیت می‌خواند و زندگی 50 درصد ساکنان آن را وابسته به بلوط‌ها و بنه‌های این رشته‌کوه در 11 استان کشور برمی‌شمرد. زاگرس سرچشمه بسیاری از رودخانه‌هایی است که به دشت‌ها زندگی می‌دهند؛ دیواره سبزی که جلوی ریزگردها می‌ایستد، هر چند همین ریزگردها آفت و بیماری را به جان آن انداخته و لزوم درمانش را اورژانسی کرده است.


شعبانیان، زاگرس را یک بوم‌سازگان بسیار مهم با نقش ارزنده اما شکننده توصیف می‌کند که توجه ویژه می‌خواهد. او کارگروه پیشین احیای زاگرس را که با ریاست معاون رئیس‌جمهور تشکیل می‌شد مفید به حال زاگرس ندانست اما در همین جلسه به نماینده ویژه رئیس سازمان برنامه و بودجه پیشنهاد تشکیل کارگروهی را داد که حتماً استانداران و نمایندگان استان‌های زاگرس‌نشین هم در آن عضو باشند. اعضای کارگروه پیشین تنها شامل وزرایی همچون کشور، نیرو، جهاد کشاورزی و... بودند. به گفته او، آنچه در کارگروه پیشین رقم می‌خورد، بیشتر گفتاردرمانی بود تا یک نتیجه‌ که بتواند مرهمی بر صدها زخم جنگل‌های زاگرس بگذارد.


او زاگرس را نیازمند طرح، برنامه و اعتبار می‌داند و می‌گوید: طرح و برنامه وجود دارد و می‌توان با کمک بخش‌های دانشگاهی و تحقیقاتی آن را تکمیل کرد و بهترین برنامه را برای احیای زاگرس چید.شعبانیان روی مشارکت‌های مردمی تأکید می‌کند و می‌گوید: احیا و نجات زاگرس بدون توجه به وضعیت زاگرس‌نشینان نتیجه‌بخش نخواهد بود.


او روی طرح‌های اجتماعی جنگلداری تأکید می‌کند و می‌گوید: در جلسه با نماینده ویژه درباره سیاست‌های کلی و لزوم تهیه برنامه‌ها صحبت شد. به گفته او، شرکت‌کنندگان در این جلسه به این نتیجه رسیدند که هر طرحی بدون مشارکت مردم و بدون توجه به منافع مردم محلی، به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.


او هم مثل تمام مدیران سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری در چند دهه گذشته از کمبود اعتبار سازمان متبوع خود گله کرده و اظهار امیدواری می‌کند که دولت پزشکیان اعتبار لازم را برای احیای پوشش سبز زاگرس اختصاص دهد. او اعتبار سال‌ جاری برای طرح‌های جنگلداری را اختصاص 100 میلیارد تومان اعلام می‌کند که تاکنون 30 درصد آن تخصیص یافته است. او تأکید می‌کند که این اعتبار نمی‌تواند جنگل‌های کشور را احیا کند.

زاگرس تنها

وقتی سیل به جان لرستان افتاد و از آنجا قصد خوزستان کرد، تازه پای بسیاری از کارشناسان و فعالان رسانه به جنگل‌های زاگرس‌نشین لرستان باز شد. شیارهای عمیقی که جنگل‌های کوهستانی استان را هاشور زده بودند، این سؤال را در ذهن آنها کاشت که چرا طرح‌های آبخیزداری در جنگل‌های استان انجام نگرفت که خسارت سیل چنین افزایش یافت و زخم عمیق آن تا منابع طبیعی خوزستان شکاف برداشت.

شعبانیان به عنوان یک کارشناس تأکید می‌کند که در 100 سال گذشته کار زیادی برای جنگل‌های زاگرس انجام نگرفته و آبخیزداری و آبخوان‌داری در آن به فراموشی سپرده شده است.او فرسایش خاک و افزایش بیماری را تنها مشکل جنگل‌های زاگرس نمی‌داند. شعبانیان توجه‌ها را به تاج ضعیف پوشش درختان روی شیارهای زاگرس جلب می‌کند و می‌گوید: آفتاب مستقیم به کف جنگل می‌تابد و تبخیر افزایش یافته است.

او توان اکولوژی زاگرس را مستعد ابتلا به انواع آسیب‌ها، بیماری‌ها و امراض می‌داند و معتقد است زاگرس پیر شده و درختان به دیرزیستی رسیده‌اند. او روی جوان‌سازی و احیای جنگل‌های زاگرس تأکید می‌کند و می‌گوید: باید شرایط را به سمتی برد تا زاگرس زادآور شود. به گفته این مقام مسئول، اعتبارات اندک این سال‌ها اجازه فعالیت مؤثر را نداده است.

چرا فقط هیرکانی

یک تفاوت عمده مدیریتی در تمام دهه‌های گذشته، میان جنگل‌های هیرکانی با جنگل‌های ارسبارانی، تورانی و زاگرسی وجود دارد. بیشتر برنامه‌های مدیریتی در دهه‌های گذشته برای جنگل‌های هیرکانی نوشته شد تا این سؤال پیش بیاید که آیا جنگل‌های دیگر کشور مهم نیستند؟ آیا زاگرس، انبار طبیعی 40 درصد آب شیرین کشور، به اندازه هیرکانی اهمیت ندارد؟ پاسخ این سؤال برای کارشناسان مشخص بود؛ پاسخی که نقی شعبانیان هم به آن تأکید می‌کند و می‌گوید: برنامه‌ها برای حفاظت از هیرکانی نوشته نشد بلکه برای نگاه اقتصادی و بهره‌کشی از آن تدوین شد، چون چوب هیرکانی به درد صنایع چوبی کشور می‌خورد.


او البته خبر خوبی هم دارد؛ شعبانیان به مصوبه سال گذشته مجلس اشاره می‌کند و می‌گوید: طبق مصوبه سال گذشته مجلس، سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور مکلف به حفظ، احیا و توسعه جنگل‌هاست و هرگونه بهره‌برداری چوبی از جنگل و برداشت درختان جنگلی ممنوع شد. حال باید دید ممنوعیت برداشت از جنگل‌ها و انتخاب نماینده ویژه زاگرس چه رنگی به جنگل‌های کشور می‌زند؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha