سال ١٤٠١، مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی از وضعیت نابسامان تالاب‌ها در ایران نوشت. بنابر تحقیق و بررسی مرکز پژوهش‌های مجلس، متأسفانه در دهه‌های اخیر به‌علت نوسانات شدید اقلیمی و مدیریت نادرست منابع آبی کشور، اغلب تالاب‌های کشور با مشکل خشکی و تهدید بقا مواجه شده‌اند.

غالب تالاب های کشور بیمارند

ایران می‌تواند با بهره‌گیری از نمونه‌های بین‌المللی موفق، استفاده از تحقیقات علمی و مشارکت فعال جامعه، مسیری روشن به‌سوی حفاظت پایدار از تالاب‌ها را ترسیم کند. در این راستا، وظیفه اولیه برعهده حکومت‌ است که با اتخاذ رویکردی شفاف و دموکراتیک، سیاست‌های محیط‌زیستی را مطابق با منافع ملی کشور تدوین کند. این سیاست‌ها باید به‌گونه‌ای باشند که علاوه بر تأمین نیازهای نسل کنونی و آتی انسان به ارزش‌های وجودی محیط‌زیست و حقوق گونه‌های دیگر نیز احترام بگذارند و آنها را درنظر بگیرند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند، این در حالی است که در ایران این اکوسیستم‌ها که از ساحل شمالی مازندران تا خلیج‌فارس در جنوب کشیده شده‌ نه‌تنها زیستگاه گونه‌های بومی بسیاری است، بلکه از جمعیت‌های بزرگ پرندگان مهاجر حمایت کرده، آب را تنظیم، گردوغبار را کنترل می‌کنند و به توسعه گردشگری و رونق اقتصادی منطقه منجر می‌شوند. بنابراین تالاب‌ها نقش حیاتی در اکوسیستم هر کشوری بازی می‌کنند. این در حالی است که حال برخی از تالاب‌های کشورمان مانند انزلی، شادگان، پریشان و هامون، به‌دلیل تخریب محیط‌زیست، مدیریت نادرست و تغییرات اقلیمی با تهدیدهای جدی روبه‌رو هستند.

کنوانسیون رامسر در راستای محافظت از تالاب‌ها

اهمیت تالاب‌ها در کنوانسیون رامسر -١٣٤٩ شمسی- به رسمیت شناخته شد. این کنوانسیون توسط ١٨کشور امضا شد.در حال حاضر، ١٧٢کشور و دوهزار و ٥٠٣تالاب بین‌المللی عضو کنوانسیون رامسر هستند. در این کنوانسیون برنامه‌ای برای تعهد جهانی به حفاظت از تالاب‌ها شکل گرفت. اعضای این کنوانسیون متعهدند تالاب‌های مهم‌شان را شناسایی و برنامه‌های اصلاح و مدیریتی برای حفاظت، نگهداری و استفاده درست از آنها را طراحی و پیاده‌سازی کنند. البته این اعضا متعهدند با به‌کارگیری مدیریت مناسب به افزایش جمعیت پرندگان آبزی در تالاب‌های موردنظرشان کمک کرده و امکانات لازم برای حفاظت از تالاب‌ها و پرندگان آبزی در حوزه‌های تالابی را فراهم کنند.

غالب تالاب‌های کشور بیمارند

سال ١٤٠١، مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی از وضعیت نابسامان تالاب‌ها در ایران نوشت. بنابر تحقیق و بررسی مرکز پژوهش‌های مجلس، متأسفانه در دهه‌های اخیر به‌علت نوسانات شدید اقلیمی و مدیریت نادرست منابع آبی کشور، اغلب تالاب‌های کشور با مشکل خشکی و تهدید بقا مواجه شده‌اند. درواقع تالاب‌ها علاوه ‌بر از دست دادن کارکردهای زیستگاهی و مزایای اقتصادی، به کانون‌های پراکنش گردوغبار تبدیل شده‌اند و مخاطرات جدی برای سلامت ساکنان پیرامون دارند.

قبل از آن هم در سال ١٤٠٠علی سلاجقه، رئیس سازمان محیط‌زیست، گفته بود: «غالب تالاب‌های کشور بیمارند. به‌گفته سلاجقه، تالاب‌ها وضعیت مناسبی از جهت آبزیان، ریزمغذی‌ها، پوشش گیاهی و پرندگان ندارند.» او اعلام کرد: «تالاب‌های کشور خفه شده‌اند. از بین رفتن تنوع زیستی تالاب‌ها به‌ویژه آبزیان سبب خفه شدن تالاب‌ می‌شود. در این شرایط گونه‌های ثانویه به تالاب‌ها حمله می‌کنند.»

بختگان، چغاخور، پریشان و گاوخونی تا سال ٢٠٥٠به مرز بحران می‌رسند

کشاورزی غیرمنطبق با زیست‌بوم منطقه، افزایش برداشت آب برای مصارف غیرکشاورزی، چرای بی‌رویه، آلودگی‌های منجر به شور شدن و اسیدی شدن تالاب و ساخت‌وسازهای جاده‌ای منقطع‌کننده طبیعت و تغییرات اقلیمی، عواملی هستند که تالاب‌های ایران را در وضعیت بحرانی قرار داده‌اند. در این میان پیش‌بینی می‌شود ٤تالاب مهم بختگان، چغاخور، پریشان و گاوخونی تا سال ٢٠٥٠به‌دلیل فعالیت‌های انسانی تا مرز بحرانی، آب خود را از دست بدهند. البته چالش‌های پیش‌روی تالاب‌های ایران منحصربه‌فرد نیستند بلکه بحرانی جهانی را منعکس می‌کنند که در آن تالاب‌ها زیر فشار فعالیت‌های انسانی و تغییرات اقلیمی قرار گرفته‌اند.


٦تالاب در معرض خطر!‌

تا پیش از این ٢٥تالاب ازجمله تالاب‌های هامون، شادگان، پریشان، چغاخور، زریوار، گمیشان، میانکاله، انزلی، ارومیه و کانی برازان در فهرست تالاب‌های بااهمیت ایران در کنوانسیون رامسر به ثبت رسیدند، بنابراین جزو تالاب‌های بین‌المللی به‌حساب می‌آیند. البته با ثبت تالاب برم الوان به ٢٦تالاب رسیدند. این در حالی است که نام تالاب‌های انزلی، شادگان، شورگل، دورگه سنگی، یادگارلو، کمجان، نیریز، هامون دهانه جنوبی و هامون صابری و هیرمند در فهرست تالاب‌های در معرض خطر قرار دارند.

ارزش اکولوژیکی تالاب‌ها ١٠برابر جنگل‌ها و ٢٠٠برابر زمین‌های زراعی است

تالاب‌ها بخش مهمی از اکوسیستم طبیعی هستند. به‌عنوان نمونه بسیاری از پرندگان کمیاب و نادر جهان در تالاب‌های ایران به‌سر می‌برند. پرندگان کوچ‌رو و مهاجر که در ویژگی خاص و نادر بودن زبانزد هستند، زمستان‌گذرانی خود را در تالاب‌های ایران انجام می‌دهند. به‌گفته شبنم دلفان‌آذری، دکترای علوم محیط‌زیست و محقق بین‌المللی، تالاب‌ها در جای‌جای کره‌زمین با توجه به اقلیم و شرایط خاص جغرافیایی شکل گرفته‌اند و هر کدام دارای ویژگی‌های منحصربه‌فرد خودشان هستند. بنابرنظر دلفان‌آذری تالاب‌ها از اجتماعات انبوه گونه‌های پستانداران، پرندگان، ماهیان، خزندگان، دوزیستان و بی‌مهرگان حمایت می‌کنند.


او با اشاره به اینکه از بین ٢٠هزار گونه مختلف ماهی در سطح جهان، بیش از ٤٠درصد آنها در آب‌های شیرین «تالاب‌ها» زندگی می‌کنند. ادامه می‌دهد: «این نشان‌دهنده اهمیت مضاعف تالاب‌ها در حفظ و نگهداری چرخه اکوسیستم و تعامل و تأثیر آن با زندگی انسان‌هاست.»‌ به‌گفته این محقق بین‌المللی طبق بررسی و تحقیقات سازمان‌های بین‌المللی، برآورد شده ارزش اکولوژیکی تالاب‌ها برای کشورها، ١٠برابر جنگل‌ها و ٢٠٠برابر زمین‌های زراعی است.»

بسیاری از آلودگی‌های بیولوژیکی و شیمیایی آب‌های سطحی توسط تالاب‌ها تثبیت می‌شوند

تالاب‌ها یکی از مهم‌ترین و باارزش‌ترین زیست‌بوم‌های طبیعی هستند. درواقع تالاب‌ها دارای کارکردهای مختلف زیست‌محیطی و اثرات اقتصادی، بهداشتی و اجتماعی بر حوزه پیرامون‌شان هستند. همچنین، کنترل‌کننده سیلاب‌های ویرانگر و رسوب رودخانه‌ها و تنظیم‌کننده اقلیم محلی هستند.

به‌گفته لیسا پورلک، کارشناس محیط‌زیست در گفتن از مزایای تالاب‌ها باید به این نکته توجه داشت که بسیاری از مواد زائد و بار آلودگی بیولوژیکی و شیمیایی آب‌های سطحی توسط تالاب‌ها تثبیت و غیرفعال می‌شوند.

این کارشناس محیط‌زیست با تأکید بر این مسئله که تالاب‌ها نقش مهمی در تثبیت ازت و چرخه کربن هم بازی می‌کنند، اظهار می‌کند: «تالاب‌ها تأثیر زیادی بر محیط اطراف‌شان دارند چون باعث ذخیره‌سازی آب، حفاظت در مقابل گردوغبار و تزریق محدود آب‌های زیرزمینی می‌شوند.»

او ادامه می‌دهد: «تالاب‌ها خدمات و ارزش‌های زیادی را از جنبه‌های مختلف اکولوژیکی، زیست‌محیطی، اجتماعی و اقتصادی برای انسان‌ها و طبیعت دارند.» به‌گفته پورلک حفاظت و احیای تالاب‌ها می‌تواند نقش مستقیمی در زندگی مردم و جوامع محلی داشته باشد. او عنوان می‌کند: «تخریب تالاب‌ها پیامدهای ناگواری همچون ایجاد کانون‌های ریزگرد، فرونشست‌های حوزه آبریز تالاب و آسیب به تنوع‌زیستی را در بر خواهد داشت.»

با یک برنامه ملی می‌توان تالاب‌ها را نجات داد

پورلک با اشاره به اینکه تالاب، کارکردهای خیلی متنوع و مهمی دارند، می‌گوید: «ما تالاب‌ها را به‌دلیل وجود آب‌شان مهم می‌دانیم درحالی‌که به‌عنوان یک اکوسیستم زنده کارکردهای زیادی دارند.»این کارشناس محیط‌زیست با اشاره به اینکه برخی از تالاب‌های کشورمان مانند تالاب پریشان کاملا خشک شده‌اند، ادامه می‌دهد: «احیای تالاب‌های خشک‌شده سخت‌تر و هزینه‌برتر است و شاید امکان احیایشان هم نباشد اما تالاب‌هایی را هم داریم که نیمه‌جان هستند که می‌شود با راهکارهایی آنها را احیا کرد.»

این کارشناس محیط‌زیست با اشاره به جنگل‌های حرا در جنوب کشور اظهار می‌کند: «از ٢٥یا ٣٠سال پیش در جزیره قشم، حرا کاشته می‌شود. در برخی نقاط جنوب کشور هم ما سال‌هاست کاشت حرا را شاهدیم. روندی که از سال‌ها قبل شروع شده و به نتیجه هم رسیده و کاملا عملیاتی است. کاشت حرا، هم به صید و هم پرورش آبزیان کمک می‌کند و در مقابل از تخریب خط ساحلی جلوگیری می‌کند. البته باعث تلطیف هوا هم می‌شود.»

احیای تالاب‌ها نیازمند برنامه و عزم ملی است

او با اشاره به اینکه از چنین تجربیاتی می‌توان بهره ‌برد، می‌گوید: «برای احیای تالاب‌ها نیازمند برنامه و عزم ملی هستیم.» این کارشناس محیط‌زیست ادامه می‌دهد: «هر تالاب با توجه به شرایط اکوسیستمی‌اش باید برنامه‌ای برای احیا داشته باشد. احیای تالاب کاری کاملا تخصصی است.»

پورلک با اشاره به اینکه هر تالاب باید کمیته‌ای برای احیا داشته باشد، می‌گوید: «هر کمیته باید متشکل از مهندسان آب، جانورشناس، گیاه‌شناس و.... باشد. حتی می‌توان از تجربیات جوامع محلی در حفظ و احیای تالاب‌ها بهره ‌برد.»

قانون حفاظت، احیاء و مدیریت تالاب‌های کشور

قانون حفاظت، احیاء و مدیریت تالاب‌های کشور مصوب ۴/۲/۱۳۹۶ است. طبق ماده یک این قانون هرگونه بهره‌برداری و اقدامی که منجر به تخریب و آلودگی غیرقابل‌ جبران تالاب‌ها شود، ممنوع است. نکته قابل تامل اینکه مرجع تشخیص تخریب و آلودگی غیرقابل‌ جبران، سازمان حفاظت محیط‌زیست است که در این قانون، سازمان نامیده می‌شود. ماده دوم این قانون تأکید دارد که سازمان مکلف است نیاز آبی زیست‌محیطی تالاب‌ها را تعیین و وزارت نیرو مکلف است ضمن تدوین و اجرای برنامه مدون نسبت به تخصیص و تأمین آن اقدام کند.


طبق ماده سوم این قانون وارد کردن گونه‌های گیاهی و جانوری غیربومی مضر به تالاب‌ها ممنوع است. فهرست گونه‌های مذکور توسط سازمان تعیین و هر دو سال یک‌بار بازنگری و منتشر می‌شود. ماده چهارم تأکید دارد اشخاص حقیقی و حقوقی متخلف از احکام این قانون و مقررات مصوب پس از اقامه دعوا توسط سازمان، علاوه بر توقف فعالیت و جبران خسارات وارده، حسب تشخیص مرجع قضایی به پرداخت جریمه به میزان سه تا پنج برابر خسارات وارده و درصورت تکرار، علاوه بر جبران خسارات به پرداخت جریمه به میزان ٦تا ٨برابر خسارات وارده محکوم می‌شوند. طبق ماده پنجم هم دولت مکلف است اعتبارات موردنیاز برای اجرای طرح‌های لازم جهت تحقق اهداف این قانون را در بودجه‌های سنواتی سالانه دستگاه‌های ذی‌ربط پیش‌بینی کند.

سیاست‌ها و برنامه‌های اشتباه، این مسائل را رقم زده است

به‌گفته راضیه اشعثی، فعال محیط‌زیست و مدرس دانشگاه، به «شهروند» ما در شرایط بحران هستیم؛ بحران‌های منابع طبیعی، منابع آب، آب‌های سطحی، آب‌های زیر زمینی، خاک و فرسایش آن، آتش‌سوزی جنگل‌های زاگرس، البرز، ارسباران، بحران فرونشست زمین، خشک شدن و خشکانیدن تالاب‌ها، کاهش اراضی کشاورزی، تغییر اقلیم منطقه‌ای، اقلیم محلی و...اشعثی با اشاره به اینکه قابلیت طبیعی فضای جغرافیایی ایران قابل قیاس با کشورهای مجاور نیست، بنابراین طبیعتا نباید ایران دچار بحران طبیعی از هر نوع آن باشد، می‌گوید: «آنچه جغرافیای ایران را به مرز نابودی طبیعی کشانیده است، نبود سیاست‌های درست در این حوزه است. سیاست‌ها و برنامه‌های اشتباه در چند دهه،‌ این مرز و بوم را در ناکجا رهانیده است.»

بازسازی و احیای تالاب‌ها نیاز به رویکردی چندوجهی است

به‌گفته این مدرس دانشگاه، بازسازی و احیای تالاب‌ها نیاز به رویکردی چندوجهی، با تأکید بر بازسازی ساختارهای طبیعی، مدیریت حوضه آبریز، کنترل آلودگی، مشارکت جامعه، همکاری بین‌المللی و استفاده از تجربیات کشورهای دیگر دارد.بنابرنظر این فعال محیط‌زیست، زمانی که انسان به‌عنوان محور توسعه نادیده انگاشته می‌شود و به نیازهای زیستی او درست پاسخ داده نمی‌شود، سراغ چپاول طبیعت می‌رود تا در رقابت فقر و ثروت پیروز شود. او ادامه می‌دهد: «در یک جامعه با دو بدنه یا دو پوسته که فاصله زندگی‌ها فراوان هست، بنابراین نمی‌توان از بخش فقیر جامعه انتظار همراهی برای حفظ منابع طبیعی را داشت.»

باید رفتار و نوع نگرش‌مان نسبت به منابع آب و خاک در ایران تغییر کند

به‌گفته این مدرس دانشگاه باید رفتار و نوع نگرش‌مان نسبت به منابع آب و خاک در ایران تغییر کند، بنابراین با ارزیابی رفتار گذشته‌مان می‌توانیم اقشار مختلف جامعه را به کمک بگیریم. اشعثی با تأکید بر این مسئله که با ارتباط بین تاروپود جامعه می‌توان مطمئن بود که مردم پا پیش می‌گذارند و برای نجات سرزمین خویش پیشقدم خواهند شد، اظهار می‌کند: «چنان‌که شاهدیم در همین آتش‌سوزی‌های اخیر، زاگرس‌نشینان از جان خویش مایه گذاشتند و دوستداران محیط‌زیست با جوامع محلی یکصدا شدند.»


این فعال محیط‌زیست عنوان می‌کند: «در گام نخست باید ارزیابی دقیقی از وضعیت تالاب‌ها داشته باشیم تا با شناخت عوامل تأثیرگذار مشکلات را یک‌به‌یک حل کنیم. این مشکلات عبارتند از؛ آلودگی آب، تغییرات در هیدرولوژی، حضور گونه‌های مهاجم یا اختلال در پوشش گیاهی بومی و... »
او ادامه می‌دهد: «درک عمیق از این عوامل برای طراحی استراتژی‌های بازسازی بسیار ضروری است. یک جنبه حیاتی دیگر در احیای تالاب‌ها، تنظیم یک برنامه زمانی واقع‌بینانه است. باید این نکته را مدنظر قرار داد که اکوسیستم‌های تالابی در طول سال‌ها یا حتی دهه‌ها تکامل می‌یابند.»

پروژه‌های احیا نباید در کوتاه‌مدت کنار گذاشته شوند

به‌گفته اشعثی برای طبیعت بحران‌زده ایران وقت عمل است، کاری که «ان‌جی‌او»ها و جوامع محلی انجام می‌دهند، البته قدرت جوامع محلی بسیار کم است. بنابرنظر این فعال محیط‌زیست هم‌راستایی بسیار مهم است چراکه قدرت و تکنولوژی «ان‌جی‌او»ها و جوامع محلی در قیاس با سیستم بالادستی بسیار کم است، پس رسالت این است که برای ترمیم طبیعت ‌ازدست‌رفته ایران، دست مردم را بفشاریم، این تنها گزینه ممکن برای احیای حیات طبیعی ایران است.»

این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه پروژه‌های احیا نباید تنها به‌دلیل عدم‌دستیابی به نتایج مطلوب در کوتاه‌مدت کنار گذاشته شوند، می‌گوید: «فرآیند احیای تالاب‌ها، نیاز است که کارشناسان محیط‌زیست بر روند بازیابی، نظارتی دائمی داشته باشند تا بتوانند استراتژی‌ها را براساس پیشرفت‌های مشاهده‌شده تنظیم و بهبود ببخشند.»


او ادامه می‌دهد: «لازم است تالاب را در برابر فشارهای آتی مانند تغییرات آب‌وهوایی و آلودگی محافظت کرد. این ممکن است شامل افزایش تنوع بیولوژیکی، ایجاد مناطق حفاظتی در اطراف تالاب برای کاهش آلودگی رواناب یا اجرای اقدامات حفاظتی برای آب منطقه باشد.با همه این تفاسیر می‌توان نتیجه گرفت تالاب‌های ایران، امروز در یک مرحله حساس قرار دارند و با تهدیدهایی روبه‌رو هستند که وجود آنها و منافع فراوانی که ارائه می‌دهند، به خطر می‌اندازد.

ایران می‌تواند با بهره‌گیری از نمونه‌های بین‌المللی موفق، استفاده از تحقیقات علمی و مشارکت فعال جامعه، مسیری روشن به‌سوی حفاظت پایدار از تالاب‌ها را ترسیم کند. در این راستا، وظیفه اولیه برعهده حکومت‌ است که با اتخاذ رویکردی شفاف و دموکراتیک، سیاست‌های محیط‌زیستی را مطابق با منافع ملی کشور تدوین کند. این سیاست‌ها باید به‌گونه‌ای باشند که علاوه بر تأمین نیازهای نسل کنونی و آتی انسان به ارزش‌های وجودی محیط‌زیست و حقوق گونه‌های دیگر نیز احترام بگذارند و آنها را درنظر بگیرند.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha