به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه هم میهن، از سه بیمارستان کودکان؛ یعنی مرکز طبی کودکان، مفید و علیاصغر از نایابشدن تخت خالی برای کودکان بیمار، حکایت دارد: «به بیمارستانهای دیگر سر بزنید. تخت خالی نداریم.» این توصیهای است که کارکنان مراکز درمانی به خانوادهها میدهند.
ساعت 22:15 پنجشنبه، اورژانس مرکز طبی کودکان
تمام صندلیهای سالن اورژانس مرکز طبی کودکان، پر است از خانوادههای منتظر. آنها انتظار شنیدن نام فرزندشان از مسئول پذیرش اورژانس را میکشیدند. اتاقهای معاینه و تزریق سرم، پر است و کودکان با صورتهای ماسکزده، لای پتو یا حتی ایستاده منتظر ویزیت پزشک هستند. خانوادهها از اسلامشهر، کرج و رباطکریم به تهران آمدهاند تا تخت بستری پیدا کنند، چون یا پزشکی از یک بیمارستان دیگر آنها را به مرکز طبی ارجاع داده یا بیمارستانهای شهرشان تخت خالی نداشتهاند. همه اینها در حالی بود که به تمام کسانی که دنبال تخت خالیاند، توصیه میشود بیمارشان را به جای دیگری منتقل کنند؛ هیچ تختی خالی نیست و پزشکان اورژانس هم نامه انتقال به بیمارستان امیرالمومنین را مینویسند.
پروندههای ارجاع به این بیمارستان روی کانتر ردیف شدهاند و برای اثبات حرفشان، با دست تعداد پروندههای ارجاعشده به بیمارستان دیگر را نشان میدهند. زنی که کنار کانتر ایستاده، فرزندش را در آغوش گرفته و منتظر است شمارهاش را بخوانند. همراه با همسرش از کرج آمده و از صبح همانروز به پنج بیمارستان سرزده بود؛ صارم، نیایش، مفید، کسری و پیامبران که درنهایت هم همین بیمارستان آنها را به مرکز طبی کودکان ارجاع داد. کودک تب داشت و باید همان شب بستری میشد.
بیمارستان کسری آنروز تخت خالی داشت ولی هم بیمه را قبول نمیکرد، هم هزینه یک شب بستریاش 7 میلیون تومان بود: «فرزندمان چهار، پنج روزی است که مریض شده و هر دارویی میخورد، بالا میآورد. ریهاش عفونت کرده، تب میکند. پزشک بیمارستان امام علی، دارو تجویز کرد، تخت هم داشت؛ اما پزشکانش مناسب نبودند.» خانواده دیگری هم از کرج آمدهاند و دنبال تخت بستری میگردند؛ بیمارستانهای کوثر، ثارالله و باهنر، جای خالی نداشتند و آخر هم از بیمارستانهای همین شهر به مفید، حکیم و علیاصغر معرفی شدند. بیمارستان امام خمینی(ره) اما به آنها پاسخ منفی داده بود: «پذیرش کودکان نداریم و نمیتوانیم بستری نمیکنیم.»
این پاسخی است که میگیرند. خانواده دیگری هم از رباطکریم آمده و بلاتکلیف، منتظر است. مادر روی صندلی انتظار نشسته و منتظر است تا وقت معاینه پسرش برسد. او میگوید که دو روز پیش برای پسر بزرگش، دستور بستری داده شد. آنها به بیمارستان میلاد مراجعه کردند و آنجا هم گفتند که تخت خالی ندارند.
در همان شلوغی اورژانس و وقتی همه منتظرند نوبت معاینهشان برسد، صدای مردی بلند میشود که فرزندش درد آپاندیس دارد و نمیداند میتواند او را بستری کند یا نه؛ چون پزشکاش دستور داده هرزمان که دردش شروع شد، معاینه شود ولی اورژانس شلوغ است و او هم طاقت طیکردن روال اورژانس در شبهای شلوغ را ندارد. همسرش و خانوادههای دیگر، او را آرام میکنند و کادر بیمارستان، شرایط را برایش توضیح میدهند. پنج بیمار بدحال همزمان در اورژانس بستریاند. ساعت 11شب است و شماره 80 خوانده میشود.
ساعت 22:30 جمعه، اورژانس بیمارستان مفید
وضعیت در بیمارستان مفید مانند مرکز طبی کودکان است. تمام صندلیهای بخش اورژانس بیمارستان، پر است. اینجا پدران و مادران کلافهترند. آنها از شب قبل در بیمارستان منتظر یک تخت خالیاند. برای یک معاینه و تزریق سرم حداقل باید سهساعت منتظر ماند. اتاق معاینه هم شلوغ است و فقط دو پزشک دارد و تا آنساعت شب به 140 نفر نوبت داده شده.
آخرین شماره، دست زنی است که 30 نفر قبل از او منتظر ویزیت هستند. کودکان، پدران و مادران با ماسک و بدون ماسک دور تا دور سالن و روی صندلیها، روبهروی در اورژانس و داخل اتاق معاینه ایستادهاند. بخشهای بیمارستان پر از آدمهای منتظر برای روشنشدن تکلیف بستری فرزندشان است. در همهمه صداها و سرفه کودکان، صدای مردی بلند میشود که رو به پزشک اورژانس ایستاده و از نوبت ازدسترفتهاش گلایه میکند.
صداها بلند میشود. درگیری بین مراجعهکننده و پزشک بالا میگیرد، سایر خانوادهها دور آنها را گرفتهاند تا میانشان فاصله بیاندازند. کادر بیمارستان، هشدار سکوت میدهد. فضای اورژانس متشنج میشود. حراست وارد میدان میشود و مرد معترض را میبرد: «مقصر، کسی است که چهارتا تخت اینجا نمیگذارد.»
«یک دکتر بیشتر نگذاشتهاند، هزار نفر اینجا منتظرند.» «جا ندارند، ولی پذیرش میکنند.»، «دیروز پذیرش شدیم ولی تخت پیدا نکردیم. برای کسانی که بیمه ندارند، هزینه شبی دومیلیون تومان برایش حساب میشود.»، «اینجا فوقتخصص دارد، وگرنه به بیمارستان دیگری میرفتیم.» میان خانوادههای معترض و منتظر، این دیالوگها ردوبدل میشود.
«جا نداریم.»، این هم پاسخ منشی اورژانس است به پرسش، «بیمارستان تخت بستری دارد؟». منشی با دست به برگهای اشاره میکند که پشت شیشه چسبانده شده: «مراجعین محترم، ظرفیت اورژانس و بخشهای بستری تکمیل است؛ لذا خواهشمندیم در صورت نیاز به بستری، به مراکز دیگر مراجعه کنید.» اگر بیمار وضعیت اورژانسی داشته باشد، باید در سالن و در نوبت دریافت تخت اورژانس بماند.
ساعت حدود 10 جمعهشب است و حدود 15 بیمار دیگر در نوبت اورژانس ماندهاند. تریاژ هم توصیه میکند بهتر است بیمار را به بیمارستان حکیم (یافتآباد) یا علیاصغر (میرداماد) ببرید؛ چون هیچ تختی خالی نیست. مردی در سالن اورژانس نشسته، او از ساعت هفت عصر روز قبل در بیمارستان است و جمعه ساعت دو ظهر توانسته تخت خالی پیدا کند.
فرزندش تب، اسهال و استفراغ داشت و او یکشبانهروز همانجا کودکاش را در آغوشاش نگه داشته بود. از بیمارستان دیگری، نامه بستری در «مفید» داشت اما دریغ از یک تخت خالی. به او گفته بودند یا باید منتظر بنشیند یا برود بیمارستانهای دیگر. خانوادههای منتظر به هم توصیه میکنند که اگر هنوز جایی پیدا نکردهاند، اول در همین بیمارستان پرونده تشکیل دهند تا در صورت نیاز به بستری، از همانجا نامهای زده و اعلام شود که کودک بیمار به کدام بیمارستان اعزام شود. برای پیدا شدن تخت خالی، کودک حداقل یک روز باید در اورژانس بماند.
شنبه 12ظهر، بیمارستان علیاصغر
سالن پذیرش بیمارستان علیاصغر، کمتر از بیمارستانهای دیگر شلوغ است و بیشتر خانوادهها برای معاینه و دریافت دارو در بخش اورژانس منتظرند، ولی اگر کودکی نیاز به بستری داشته باشد، باز هم جواب به این سوال منفی است:
تخت بستری دارید؟
فعلاً هیچ تخت بستریای نداریم. اینجا اوضاع نامناسبتر از مفید است. دستور بیمارستانهای دیگر برای بستری، برای ما الزامآور نیست. باید مریض را بیاورید اورژانس. روالی که آنجا انجام دادهاید، اینجا هم تکرار میشود. هر مرکزی ببرید، همین است.
اورژانس بیمارستان در ساعت 12ظهر روز شنبه، مراجعهکنندهی نیاز به بستری کمتری دارد و آن چندخانواده که در اورژانس نشستهاند، نیاز به یک ویزیت ساده دارند تا دارو بگیرند. سوال درباره تخت خالی بستری هم بینتیجه است: «تمام تختها پر است و دو بیمار بدحال داریم.»
کدام بیمارستان تخت خالی دارد؟
باید بگردید. اگر (بیمار) نیاز به معاینه دارد، پزشک ما میتواند اینجا ویزیت کند، شاید اصلاً با دارو ترخیص شد.
جستوجوی تخت خالی در 15 بیمارستان
یک شبانهروز جستوجو برای پیدا کردن یک تخت خالی در تهران را پدر کودکی 17ماهه روایت میکند. فرزند او بهدلیل ابتلا به بیماری ویروسی نیاز به بستری داشت و بهسختی تخت خالی پیدا کرد. او توضیح میدهد که بعد از مراجعه به 15 بیمارستان، توانسته یک تخت خالی در یکی از بیمارستانهای خصوصی پیدا کند: «بعد از ابتلای فرزندم به بیماریای شبیه آنفلوآنزا، او را به بیمارستان کسری بردیم که تشخیص داده شد حتماً باید همان شب بستری شود.
گفتند، ما تخت خالی نداریم. او را به بیمارستان ایرانمهر که بخش اطفال دارد بردیم که آنجا هم گفتند، تخت خالی نداریم. بعد به بیمارستان نیکان رفتیم. آنجا گفتند، ظرفیتها پر شده است. مرکز طبی، بیمارستان مفید و علیاصغر وظیفه دارند حتی اگر لازم باشد در راهرو تخت بگذارند و بیمار را پذیرش کنند. رفتیم مرکز طبی، گفتند جای خالی نداریم. از آنجا رفتیم بیمارستان آراد، گفتند میتوانیم در بخش بزرگسال بستری کنیم. بعد به بیمارستان مفید رفتیم. نزدیک 50 نفر قبل از ما در نوبت بودند. با یکبچه یکسالونیمه و بدحال در آغوش، باید منتظر میماندی که سه، چهار ساعت بعد پزشک اطفال او را ویزیت کند. اگر نیاز به بستری داشت هم باید در نوبت میماندی که فردا یا پسفردا شاید برایش تخت خالی پیدا شود.»
تلاش برای پیدا کردن بیمارستان بعد از مفید هم ادامه داشت: «از بیمارستان مفید بیرون آمدیم و رفتیم بیمارستان کیان که آنجا هم گفتند ما اصلاً بخش اطفال نداریم، بروید بیمارستان علیاصغر. شرایط آنجا هم مثل مفید بود. مادران کنار فرزندان بیمارشان، روی تخت خوابیده بودند و کادر بیمارستان خسته بود. 40 تخت اورژانس در اختیار کودکان و مادرانشان بود تا فردا یا پسفردای آنروز که تخت خالی پیدا شود.
از آنجا به بیمارستانهای تهرانکلینیک و پارس رفتیم. در بیمارستان پارس به پزشک اطفال زنگ زدند، او هم گفت که باتوجه به شرایط فرزند شما، باید تحتنظر پزشک فوقتخصص عفونی اطفال قرار داشته باشد. ساعت دو نیمهشب از کجا باید پزشک فوقتخصص پیدا میکردم؟» بیمارستان مهراد، مرکز بعدی بود. اما باز هم کودک پذیرش نمیشود: «از آنجا هم فرزندم را به بیمارستان مهراد بردیم، بازهم پذیرش نکردند.
پزشک آنجا که شرایط را دید، با همکارانش در بیمارستانهای دیگر تماس گرفت و بالاخره یک تخت در بیمارستان مهر پیدا شد. آنجا با اما و اگر پذیرش کردند آنهم با شبی هفتمیلیون تومان. یعنی برای کودکی که عفونت خطرناکی داشت، درنهایت پانزدهمین بیمارستان پذیرش داد. من نامهای برای وزیر بهداشت نوشتم و میخواهم به دست او برسانم و بگویم در پایتخت حتی در بیمارستانهای لوکساش هم کودکان بدحال را پذیرش نمیکنند. از دوماه قبل اپیدمی این آنفلوآنزا، پیشبینی شده بود، اما وزارت بهداشت هیچ آمادگی برای این شرایط ندارد. آیا نمیشد شرایط ویژهای در نظر گرفت؟ اگر مردم در بیمارستانها تخت پیدا کنند که هیچ، اگر نه که فرزندشان از دست میرود.»
روند ارجاع بیماران اشتباه است
رضاشروین بدو، رئیس مرکز طبی کودکان تهران است و درباره کمبود تخت کودکان، شلوغی مرکز درمانی و اعتراض و بلاتکلیفی خانوادهها توضیحاتی به هممیهن میدهد: «زمانی برخی از مراکز مرجع مثل مرکز طبی کودکان، فوقتخصصی و ارجاعی است و علاوه بر بیماریهای شایع کودکان، خدمات فوقتخصصی هم ارائه میدهند. همین موضوع باعث میشود تعداد زیادی مراجع داشته باشیم که در بسیاری از مواقع خارج از نظام ارجاع کشوری به ما مراجعه میکنند؛ یعنی ممکن است امکان ارائه خدمات فوقتخصصی در آن مرکز فراهم باشد، ولی بیمار با رضایت شخصی به ما مراجعه میکند.
ازطرفدیگر تعداد بیمارستانهای کودکان براساس جمعیت کشور، کافی نیست؛ همین روند باعث میشود مراجعان خدمات فوقتخصصی ما بالا باشند و به دنبال آن، ماندگاری آنها در بخشها هم بیشتر. ازطرفدیگر بخشهای بستری، پشتیبان تختهای اورژانساند و هرچقدر زمان بستری بیماران را کنترل کنیم، باز هم تعداد زیادی بیمار داریم.» او به ظرفیت اورژانس این بیمارستان هم اشاره میکند: «ما برای این بخش حدود 40تخت در نظر گرفته بودیم ولی در شرایط ویژه مثل اینروزها تا 60 بیمار هم در اورژانس بستری میکنیم.
باید توجه داشته باشیم که همیشه این روند در زمان شیوع بیماریهای فصلی وجود دارد و با افزایش موارد ابتلا به آنها، با اورژانس شلوغی روبهرو میشویم که در حالت عادی هم بیماران زیادی دارد.» رئیس مرکز طبی کودکان به مشکل دیگری غیر از کمبود تختهای بیمارستان هم اشاره میکند و آن، نیروی انسانی است: «مسئله فقط تخت بستری نیست و بهازای کادر درمان، باید تخت بستری داشته باشیم. از نظر تعداد پزشکان در مرکز طبی شرایط نامناسبی نداریم، اما باید انگیزه بیشتری برای نیروهایی مثل پرستاران تخصصی بیمارستانهای کودکان ایجاد کنیم.
پرستاری در این مراکز سختتر است، ولی درآمد آنها با مراکز دیگر تفاوتی ندارد.» از نظر بدو، روند نظام ارجاع کشوری هم در شلوغی مراکز تخصصی درمان کودکان، نقش دارد: «در نظام ارجاع کشوری درست، بیمارانی که واقعاً نیاز دارند، باید به مراکز و شهرهای دیگر ارجاع داده شوند. وقتی ساختار ارجاع کامل نباشد، به شهرهای دیگر ارجاع داده میشود.
همین روند باعث میشود بیمارستانهایی مثل مرکز طبی، تخت محدودتری داشته باشند. مثلاً در مورد بیماران حوزه مغز و اعصاب بسیاری از موارد مثل تشنجها در مراکزی غیر از تهران قابل درمان هستند و نیازی به مراجعه به مراکز درمانی شلوغتر نیست. بیمار باید با هماهنگی ارجاع داده شود. اگر این روند صورت نگیرد، ظرفیت بیمارستانهای تخصصی، صرف کاری میشود که بیمارستانهای نزدیکتر به بیمار هم میتوانستند آن را انجام دهند.»
به گفته او، بیماران از تمام شهرهای کشور به مرکز طبی ارجاع داده میشوند: «دامنه فعالیت بیمارستانهای کودکان از ابتدای نوزادی تا 18سالگی است. ما تعدادی بیمارستان در ایران داریم که بخش کودکان هم دارند، ولی این بخشها باید تقویت شود. در استان تهران هم تعدادی بیمارستان عمومی داریم که بخش کودکان هم دارند و تعداد زیادی از مشکلات بیماران با همین بیمارستانها برطرف میشوند. در سراسر کشور هم تعدادی بیمارستان فوقتخصصی کودکان فعال است و باتوجه به طرح جوانی جمعیت و تعداد کودکان، تمام استانها باید یک تا دو بیمارستان فوقتخصصی کودکان داشته باشند.»
براساس اعلام بدو، در کلانشهر تهران هم با جمعیت 15میلیون نفر، در آینده حدود 10 بیمارستان فوقتخصصی نیاز است: «غیر از بیمارستانهای تخصصی دولتی، فقط یک بیمارستان خصوصی تخصصی کودکان در تهران داریم که نیاز به حمایت بیشتری دارد.» مهرماه امسال، وزیر بهداشت تعداد تختهای بیمارستانی برای کودکان را 15هزار و 344 تخت اعلام کرده بود. بهگفته او، در کنار تختهای عمومی هم 1052 تخت پیآیسییو و مراقبتویژه کودکان و 4025 تخت انآیسییو نوزادان وجود دارد. بااینحال او گفته بود که باید تعداد این تختها افزایش یابد. براساس گفته بهرام عیناللهی، از اینتعداد، 11هزار و 764 تخت، دانشگاهی است بنابراین بخش خصوصی حضور پررنگی در بخش کودکان نداشته است.
روتاویروس گریبانگیر کودکان
حالا سوال اینجاست، بیماریای که گریبان کودکان را گرفته، چیست؟ آمیتیس رمضانی، استاد بیماریهای عفونی به هممیهن توضیح میدهد: «یکی از عفونتهای شایع در این فصل روتاویروس است که در کودکان زیر پنجسال مشکلات گوارشی مثل اسهال و استفراغ ایجاد میکند. اگر آب و مایعات دیگری که کودک از دست میدهد، بهموقع جایگزین نشود و بعد برای سرمدرمانی به بیمارستان مراجعه نکنند، مشکلساز میشود. اما بهطورکلی ویژگی این ویروس این است که در یکهفته خودبهخود درمان میشود. درعینحال در پاییز و زمستان ما ویروس آنفلوآنزای «اِی» را داریم که بیشتر علائم آن تنفسی، همچنین بهصورت گلودرد، تب بالا و سردرد است.»
رمضانی ادامه میدهد: «هماکنون کرونای دیگری هم داریم که در دنیا دیده شده و احتمالاً وارد ایران هم شده است. نام این ویروس؛ پیرولای جی.ان.وان است که میتواند مشکلات گوارشی ایجاد کند.
چیزی که الان میبینیم روتاویروس است که همیشه در فصل زمستان برمیگردد. امسال آمار موارد ابتلا به این بیماریها نسبت به سال گذشته هم شدیدتر نیست و راه انتقال آن متفاوت است.» مدیرگروه تحقیقات بالینی انستیتوپاستور درباره زمان افزایش موارد دو نوع ویروس آنفلوآنزای رایج هم توضیح میدهد: «دو نوع ویروس آنفلوآنزای «اِی» و «بی» برای انسان مهم است و نوع «اِی» شدت بیشتری دارد.
معمولاً پیک این بیماری اواخر آذرماه و اوایل دیماه است و بعد از آن، میزان ابتلا به آن کاهش پیدا میکند. در بهمنماه آنفلوآنزای نوع «بی»، شیوع بیشتری دارد که شدت بیماریزایی و علائم آن خفیفتر از نوع «اِی» است. درواقع نمیتوانیم به روند فعلی، پیک آنفلوآنزا بگوییم، ولی افزایش موارد ایننوع از آنفلوآنزا را هم در بهمنماه خواهیم داشت.» او به تکرار سالانه الگوی عفونت ویروسی آنفلوآنزا هم اشاره میکند: «درحالحاضر بیشتر مسئله روتاویروس مطرح است و بخش زیادی از موارد بستری کرونا هم مربوط به همین ویروس است ولی آنفلوآنزا، کرونا و سایر بیماریهای ویروسی هم میتوانند با شدت کمتر، علائم گوارشی ایجاد کنند.»
نظر شما