رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به خودکشی دسته جمعی دانش آموزان یک مدرسه، تاکید کرد:« دو دهه است فریاد می زنیم که مدارس نیاز به مددکار اجتماعی دارند اما گوش شنوایی نیست که نیست. از طرف دیگر فشار و مشکلات اقتصادی و روانی در بین مردم در حال افزایش است در چنین شرایطی ظهور و بروز خودکشی های دسته جمعی دور از انتظار نیست. ما بارها هشدارهای لازم را داده ایم ولی گوش شنوایی وجود ندارد.»

 گوش شنوایی برای هشدارها درباره خودکشی نیست

دکتر سید حسن موسوی چلک در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز در واکنش به خودکشی های دسته جمعی اخیر در ایلام، گفت:« یکی از موضوعاتی که ما در استان های شمال غرب کشور از جمله استان های ایلام، کرمانشاه، همدان و لرستان داریم، موضوع خودکشی است و معمولا هم میانگین خودکشی در این استان ها از میانگین کشور بیشتر است و گاهی مواقع حتی ممکن است میانگین خودکشی در این استان ها تا سه برابر میانگین کشوری باشد. و این مسئله محدود به دیروز و امروز نیست و هر زمانی که موضوع خودکشی در ایران مطرح می شود استان های شمال غرب کشور به ویژه ایلام و کرمانشاه بیشترین نرخ خودکشی را دارند. همچنین آمارهای فوتی ها بر اثر خودکشی نشان می دهد که در چند سال اخیر آمار خودکشی در استان هایی نظیر لرستان و همدان و خوزستان و بویراحمد نیز نشان از افزایش آمار دارند.»


وی در ادامه گفت:«در رابطه با خودکشی چند ملاحظه را باید داشته باشیم. ملاحظه اول این است آنچه که در خودکشی های اخیر در ایلام اتفاق افتاده است چون شیوه ها، شیوه های یکسانی بود حتی در محیط یکسانی اتفاق افتاده است یعنی در یک استان و در یک شهر و در یک مدرسه یا در یک کارخانه اتفاق افتاده است طبیعتا اگر در محیطی اگر حتی اگر یک مورد خودکشی یا اقدام به خودکشی اتفاق بیفتد، ریسک خودکشی در آن محیط بالاتر است اگر در خانواده ای خودکشی اتفاق بیفتد ریسک خودکشی بقیه اعضای خانواده بالاتر است.»

جدی نگرفتن نشانگان خودکشی در دانش آموزان ایلامی

وی افزود:« وقتی یک مورد خودکشی در مدرسه ای در ایلام اتفاق افتاد باید سازمان های مسوول و مرتبط باید به روش مددکاری جامعه ای ورود می کردند و برای بقیه افراد حاضر در آن محیط برنامه هایی اجرا کنند که مانع از گرایش آنها به سمت خودکشی شود اما متاسفانه چنین اتفاقی نیفتاده است. نکته بعدی خودکشی در نوجوانان است که خودکشی را از یکدیگر یاد می گیرند. در ایلام وضعیت خانواده دانش آموزانی که خودکشی کرده اند به گونه ای نبود که بگوییم خانواده ها متشنج بودند بلکه خانواده های قربانیان خودکشی خانواده هایی بودند که وضعیت متوسط و متعادلی داشتند در اینجا یک نکته خیلی مهم کیفیت روابط بین اعضای خانواده ها است و مطمئنم اگر کیفیت تعامل خوب باشد بچه ها معمولا اگر به هر دلیلی مشکلی داشته باشند مشکل را مطرح می کنند. نکته بعدی همه افرادی که خودکشی می کنند نشانگانی دارند چون وقتی فوت می کنند یعنی آن عوامل، عوامل تاثیرگذاری بر روی آنها بوده است که به سمت خودکشی رفته اند و روشی را برای خودکشی انتخاب کرده اند که برگشت پذیر نباشد. ما به عنوان اطرافیان و به عنوان معلمان در حوزه مدرسه آن نشانگان خودکشی در افراد را یا نمی شناسیم یا جدی نمی گیریم.»

ارتقای سلامت اجتماعی به فراموشی سپرده شد

رسیدگی به مسئله خودکشی در ایلام جزو اولویت های مسوولین نیست


وی تاکید کرد:« مسئله دیگر که اهمیت دارد موضوع ارتقای سلامت روانی-اجتماعی دانش آموزان و در جامعه کار و تولید است. حداقل در جامعه کار و تولید می توانم این ادعا را بکنم که مسوول تدوین سند ملی کاربردی طرح ارتقای سلامت اجتماعی در جامعه کار و تولید( ساج) برای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی من و همکارانم در انجمن مددکاران اجتماعی ایران بودیم و سه جلد کتاب هم در این زمینه به چاپ رسیده است اما با تغییر دولت ها این طرح به فراموشی سپرده شد در حالی که برای این کار سند و برنامه نوشته شده بود.»


وی گفت:«از گذشته در کشور شاهد این بودیم که در محیط کار فشارها بر روی کارگران بسیار زیاد است طبیعتا در چنین شرایطی مسوولین اوضاع کارگری و صنایع بزرگ از جمله مجموعه نفت باید روی این بخش متمرکز می شدند و بر روی ارتقای سلامت روانی- اجتماعی جامعه کار و تولید سرمایه گذاری می کردند که این اتفاق نیفتاده است. می بینیم که در دو محیط در ایلام یکی در مدرسه به عنوان محیطی که باید نشاط و شادابی در آن وجود داشته باشد و دیگری در محیط کار یکدفعه شاهد خودکشی دسته جمعی هستیم. در محیط های کار بخصوص حوزه صنعت که محیط سخت و خشنی هستند باید سرمایه گذاری بیشتری صورت گیرد ما تا زمانی که خودکشی رخ ندهد آن را جدی نمی گیریم و به محض وقوع این اتفاقات آن هم به صورت دسته جمعی و بعد از اینکه رسانه ها به این موضوع می پردازند تازه یادمان می آید که باید کاری کنیم، گرچه این هم گذرا است و بعد از گذشت مدتی موضوع خودکشی به فراموشی سپرده می شود.»

وی خاطرنشان کرد:« توجه جدی تاثیر گذار نسبت به خودکشی های اخیر در ایلام صورت نگرفته است و به همین دلیل باید منتظر خودکشی های دسته جمعی دیگری در جامعه باشیم و رسیدگی به مسئله خودکشی در استانی مثل ایلام جزو اولویت های مسوولین نیست اگر بود نباید شاهد چنین وضعیتی باشیم.»

پیشگیری از خودکشی دغدغه جدی مسوولان نیست

چرا کسی مسوولین ایلام را زیر سوال نمی برد؟

وی در ادامه گفت:«سالیان سال است آمار خودکشی در ایلام بالا است چون کسی از مسوولین استان یا سازمان های مرتبط را بابت خودکشی زیر سوال نمی برند و طبیعی است که اتفاق خاصی در این حوزه صورت نمی گیرد این خودکشی های دسته جمعی نه اولین و نه اخرین خودکشی هستند و باز هم تکرار خواهند شد. واقعیت این است پیشگیری از خودکشی دغدغه جدی مسوولان نیست.مسوولین ممکن است دوست نداشته باشند به موضوع خودکشی پرداخته شود از طرف دیگر هیچ مسوولی را نه برای وقوع خودکشی های اخیر بلکه برای سایر اتفاقات گذشته بازخواست نکرده اند.»
وی درباره اینکه چه اقدمی باید انجام شود تا جلوی تکرار خودکشی ها گرفته شود، گفت:«اجرای برنامه های ارتقای سلامت روانی- اجتماعی، آشنایی مردم با مهارت ها و منابع اجتماعی و تسهیل دسترسی مردم به منابع اجتماعی است اگر این اتفاقات نیفتد باید عوارض آن را بپردازیم.»

بارها درباره خودکشی هشدار دادیم اما گوش شنوایی نیست

وی گفت:« گرچه خودکشی مسئله پیچیده ای است و چنین نیست که با یک سخنرانی و برگزاری همایش همه چیز تمام می شود بلکه خودکشی ها ریشه هایی دارد که باید برنامه های پیشگیری متناسب با زیست بوم هر استان باشد حتی در هر محیط اجتماعی عوامل بروز خودکشی در محیط کارخانه با محیط مدرسه شبیه به هم نیستند در چنین شرایطی باید برنامه های پیشگیری هم بر روی عواملی که باعث بروز خودکشی می شود تمرکز داشته باشد هم عواملی که می تواند از نوجوانان و کارگران و مردم به معنای عام محافظت کند در این حوزه ها جدی گرفته شود و روش های مناسب برای جلوگیری از خودکشی اتخاذ شود و این روش ها محتوای کاربردی داشته باشد. از طرف دیگر فشار و مشکلات اقتصادی و روانی در بین مردم در حال افزایش است در چنین شرایطی ظهور و بروز خودکشی های دسته جمعی دور از انتظار نیست. ما بارها هشدارهای لازم را داده ایم ولی گوش شنوایی وجود ندارد.»

به نظر می آید قبح طلاق در ایلام بیشتر از قبح خودکشی است

وی درباره دلایل آمار بالای خودکشی در ایلام، گفت:« یک بخشی از خودکشی ها در ایلام دلایل فرهنگی است و بخش دیگر محرومیت ها است. در ایلام رتبه طلاق پایین است چون در این فرهنگ چنین جا افتاده است که با لباس سفید وارد خانه بخت که شدید با لباس سفید هم بیرون میای، گرچه الان کمی تغییراتی در فرهنگ ایلامی ها بوجود آمده است اما قبح خودکشی در ایلام به اندازه طلاق نیست، طبیعی است در چنین شرایطی منتظر پدیده هایی مثل خودکشی باشیم. از طرف دیگر محرومیت استان هم در وقوع خودکشی ها دخیل است از طرف دیگر ایلام جزو استان هایی بوده که 8 سال شب و روز در جنگ تحمیلی شاهد بمباران بوده است واقعا ما چقدر کار کردیم تا این همه فشارهای روانی که به مردم وارد شده بود را جبران کنیم؟ به نظر من اقدامات ناچیزی صورت گرفته است. نمی گویم هیچ برنامه ای برای پیشگیری از خودکشی اجرا نشده است اما کافی نبوده است.»
وی درباره دلایل خودکشی دانش آموزان ایلامی، گفت:«میزان فقر و محرومیت در این استان بالاست. ممکن دانش آموز فقر را تجربه نکرده باشد ولی نداشتن امید به آینده می تواند در وی تاثیر منفی گذاشته و او را به سمت خودکشی ببرد. الان چرخش اطلاعات در جامعه دانش آموزی بسیار زیاد است لذا دانش آموزان امروز مطالبات و خواسته ها و نگاهشان و تاثیری پذیری شان از افراد دیگر بسیار زیادتر است.»

کاهش سن گرایش به اعتیاد و خشونت در کشور
دو دهه است فریاد می زنیم که مدارس نیاز به مددکار اجتماعی دارند

وی خاطرنشان کرد:«در بسیاری از حوزه آسیب های اجتماعی مسیری را داریم می رویم که سن آسیب های اجتماعی کاهش پیدا کرده است از جمله سن گرایش به اعتیاد و خشونت در کشور کاهش پیدا کرده است. در چند سال اخیر کارهایی انجام شده است و به مسوولان خدا قوت هم می گوییم ولی به نسبت حجم مشکلاتی که وجود دارد و ظرفیتی که در مدارس وجود دارد کارهایی که انجام می دهیم با اقداماتی که می توانیم و باید انجام دهیم فاصله معناداری وجود دارد در کدام یک از مدارس مددکار اجتماعی مستقر است؟ در هیچ مدرسه ای واحد مددکاری اجتماعی وجود ندارد.»
وی افزود:« باید در تمام مدارس مددکار اجتماعی در کنار مشاور حضور داشته باشند و محیط خانواده و بیرون از خانواده دانش آموزان را بررسی کند. وقتی هیچ برنامه ای برای جذب مددکار اجتماعی در آموزش و پرورش وجود ندارد توقع داریم دانش آموزانی که به خودکشی گرایش دارند را به موقع شناسایی کنیم؟ به نظر من توقع توقع بیجایی است.مدیر و ناظم مدرسه اینقدر درگیر هستند که به مشکلات دانش آموزان نمی توانند رسیدگی کنند، بیش از دو دهه است فریاد می زنیم که مدارس نیاز به مددکار اجتماعی دارند و مکاتبه می کنیم اما جواب نمی گیریم. دانش آموزان سرمایه ما هستند و نیروی انسانی مهمترین عامل توسعه هر کشوری است، وقتی دانش آموزان به راحتی پرپر می شوند و هیچ امیدی هم به بهبود وضعیت نیست باید نگران این باشیم که در آینده اتفاقات بدتری بیفتد.»

مدارس ایران شادی گریز هستند

وی تاکید کرد:«مدرسه بخشی از محیط اجتماعی و سالم ترین محیط اجتماعی است و از طرف دیگر به واسطه ویژگی که نوجوانان دارند باید بانشاط ترین محیط باشد اما مدارس ما شادی گریز هستند و محفوظات غالب بر برنامه های اجتماعی است. هرچند اقداماتی در دست اجرا دارند از جمله پروژه نماد که گرچه به آن هم نقدهایی است ولی در آموزش و پرورش اهمیتی که برای حوزه اجتماعی قائل می شود 10 درصد ظرفیت اجتماعی آموزش و پرورش نیست. آموزش و پرورش بهترین بستر برای ارتقای سلامت روانی-اجتماعی است که یکی از پیامدها و تاثیرات آن کاهش اقدام به خودکشی و افزایش نشاط و شادابی و افزایش مسوولیت پذیری است اگر این را بپذیریم مدرسه باید بهترین بستر باشد.»
وی گفت:«در اکثر پژوهش هایی که در ایران درحوزه سرمایه اجتماعی انجام شد مدرسه بالاترین شاخص را به خود اختصاص داد این یعنی مدرسه محیط قابل اعتمادی است همچنین دوم معلمان در بین اقشار بالاترین شاخص را در حوزه سرمایه اجتماعی داشتند حالا جایی که خود محیط و معلم بالاترین شاخص است ما کمترین تلاش را در حوزه اجتماعی می کنیم. دولت باید بودجه اختصاص دهد و مجوز جذب نیروی انسانی دهد. آدم هایمان دارند از بین می روند و متاسفانه در مدارس گیر دادیم به یکسری مقرارت و قواعد که نه کارشناسی است نه منطقی است و نتیجه پرپر شدن نیروهای انسانی ما هستند.»

فهم درستی در عرصه سیاستگذاری برای حوزه سلامت اجتماعی وجود ندارد

وی در ادامه گفت:« فلسفه وجود نهادهای سیاستگذار و فلسفه سیاستگذاری این است که متناسب با نیازها بتوانند برنامه ریزی و سیاستگذاری کنند وقتی معتقدیم مدارس بهترین بستر برای ارتقای سلامت اجتماعی و روانی است چرا این محیط را فراموش می کنیم و بعد مجبوریم به دلیل افزایش جرایم تعداد زندان ها و دادگاه ها را افزایش دهیم؟ این نشان می دهد ما فهم درستی در عرصه سیاستگذاری برای حوزه سلامت اجتماعی نداریم و باید عوارض آن را هم بپردازیم.»
وی باتاکید بر اینکه آمار خودکشی در کشور آمار واقعی نیست ، گفت:«عمده آمارهای ما در حوزه آسیب های اجتماعی آنچه که مشهود است نیست و آمارهای نهادهای رسمی صحیح نیست و همیشه آمارهای خودکشی بیشتر از آن چیزی است که در رسانه ها منعکس می شود. 30 سال است درباره آسیب های اجتماعی هشدار می دهیم اما گوش شنوایی وجود ندارد.»

جلوگیری از وقوع سالانه 6 هزار خودکشی با خط 123

وی که بنیانگذار اورژانس اجتماعی در کشور است در رابطه با خط 123 که برای مقابله با خودکشی است، گفت:« در گذشته بنده دو دوره مسوولیت دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی بهزیستی کشور را برعهده داشتم آمارهایی که مسوولین فعلی سازمان در گزارش های رسمی در رسانه ها اعلام می کنند اورژانس اجتماعی سالانه از وقوع 6 هزار مورد خودکشی جلوگیری می کند این اتفاق بزرگی است که افتاده است اما باید برای گسترش اورژانس اجتماعی بودجه اختصاص دهند و در تمامی شهرها نیروی انسانی داشته باشد و نیروهای شاغل در آن امنیت شغلی داشته باشند. در حال حاضر مهمترین راه مداخله در خودکشی ها، اورژانس اجتماعی است باید اورژانس اجتماعی تقویت شود.»
وی در پایان درباره اختصاص بودجه به اورژانس اجتماعی در برنامه هفتم توسعه گفت:«در برنامه هفتم توسعه برای توسعه اورژانس اجتماعی دو بند در یک ماده قانونی در نظر گرفته شده است و در فصل 18 با عنوان سیاست داخلی و سلامت اجتماعی قانون برنامه هفتم توسعه که مجلس آن را مصوب و به شورای نگهبان ارسال کرد، بودجه اورژانس اجتماعی پیش بینی شده است.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha