به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری، نخستین برگ از این پرونده که گزارش قتل بود، 2سال قبل، درست در چنین روزهایی توسط مأموران انتظامی بندرعباس تکمیل شد. آن روز به مأموران پلیس گزارش شد که مرد جوانی در جریان یک درگیری خانوادگی با چاقو مجروح و به بیمارستان منتقل شده؛ اما ساعتی بعد بر اثر خونریزی و شدت جراحات وارده جانش را از دست داده است.
نزدیکان مقتول که در بیمارستان حضور داشتند گفتند که او ساعتی قبل با برادرزنش درگیر شده و با چاقو مجروح شده است. تحقیقات مقدماتی نشان میداد که مقتول و برادر همسرش رابطه خوبی با یکدیگر نداشتند و از مدتها قبل با هم دچار اختلاف بودند. روز حادثه آنها در خانه پدر متهم یکدیگر را دیده و با هم درگیر شده بودند که با بالا گرفتن درگیری بین آنها داماد خانواده با ضربه چاقو مجروح شد و در نهایت جانش را از دست داد.
کمتر از 24ساعت از این حادثه تلخ گذشته بود که مأموران توانستند متهم را دستگیر کنند. او ضمن اعتراف به قتل شوهر خواهرش گفت که قصد کشتن او را نداشته و از سر عصبانیت دست به این کار زده است. با وجود پشیمانی متهم از جنایتی که مرتکب شده بود، با شکایت مادر مقتول بهعنوان تنها ولی دم پرونده به دادسرا فرستاده شد. متهم در جریان رسیدگی قضایی صحنه جنایت را بازسازی و جزئیات بیشتری از حادثه را بازگو کرد. او اصرار داشت که ناخواسته مرتکب قتل شده وهیچ قصدی برای قتل شوهر خواهرش نداشته است؛ با وجود این پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان هرمزگان فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در جلسه محاکمه بعد از آنکه نماینده دادستان خواستار مجازات متهم شد، مادر مقتول نیز شکایتش را مطرح کرد و گفت: پسر من آزارش به هیچکسی نمیرسید. او گفته بود که با برادر همسرش اختلاف دارد و چند مرتبه با یکدیگر بگومگو کردهاند اما هیچ وقت فکرش را هم نمیکردند که همین بگومگوهای ساده باعث قتل پسرم شود. بعد از فوت همسرم، پسرم همهکس من بود اما حالا با قتل او تنهاتر از همیشه شدهام و قاتلش باید تاوان کاری را که کرده پس دهد و قصاص شود.
در ادامه این جلسه متهم به قتل به دفاع از خودش پرداخت و گفت: از همان روزهای اول که من ازدواج کردم و با مقتول فامیل شدیم، ما با هم اختلاف پیدا کردیم. او همیشه در کارهای ما دخالت میکرد و بهنوعی میخواست نشان دهد که بزرگتر است. بهخاطر همین ما رابطه خوبی با یکدیگر نداشتیم. با وجود اینکه شوهر خواهرم بود، نمیتوانستم با او قطع ارتباط کنم و معمولا هفتهای یک مرتبه یکدیگر را در خانه پدرزنم میدیدیم.
متهم در ادامه گفت: پیش از این نیز چند مرتبه بر سر مسائل پیش پا افتاده با هم بگومگو کرده بودیم اما فکرش را هم نمیکردم که روزی این درگیریهای لفظی کار را به اینجا بکشاند. روز حادثه هم بعد از بحث بر سر موضوعی پیش پا افتاده با یکدیگر درگیر شدیم و وقتی کار به زدوخورد کشید من هم یک چاقو برداشتم و با آن ضربهای به او زدم؛ اما باور کنید نیت من قتل نبود و حالا هم پشیمانم.
با وجود ابراز ندامت متهم، از آنجا که همه شواهد و مدارک علیه او بود، قضات دادگاه وارد شور شدند و او را گناهکار تشخیص داده و به قصاص محکوم کردند. این رأی مدتی بعد در دیوان عالی کشور تأیید و پرونده برای اجرای حکم به واحد اجرای احکام دادسرا فرستاده شد.
بم، ظهر عاشورا
این پرونده حاصل یک درگیری خانوادگی بود و متهم هیچ سابقه کیفری نداشت. از سویی خانواده و همسر او در این حادثه آسیب زیادی دیده بودند و قصاص شدن او میتوانست اوضاع را بدتر کند. به همین دلیل بود که مسئولان واحد اجرای احکام و شورای حل اختلاف زندان بندرعباس تلاش کردند برای جلب رضایت ولی دم پادرمیانی کنند.
خانه مادر مقتول در شهرستان بم واقع شده و گفتوگوی حضوری با او دشوار بود. با وجود این اعضای شورا بارها با او بهصورت تلفنی گفتوگو کردند؛ اما او باز هم حاضر به بخشش نمیشد. از اوایلماه محرم بار دیگر رایزنیها با مادر مقتول ادامه پیدا کرد. او ارادت زیادی به امام حسین(ع) داشت و همین باعث امیدواری اعضای شورا میشد و آنها امید داشتند که به برکت اینماه بتوانند رضایت او را جلب کنند.
در این شرایط بود که کاظم شاهرخ نیا، از اعضای شورای حل اختلاف زندان بندرعباس که پیشتر تلاشهای او در چندین پرونده قتل باعث ایجاد صلح و سازش شده بود راهی بم شد. او ظهر عاشورا توانست خانه مادر مقتول را پیدا کرده و به دیدنش برود. زن سالخورده وقتی این عضو شورا را دید به گرمی از او پذیرایی کرد. اما زمانی که متوجه شد او برای صلح و سازش آمده چهرهاش درهم شد.
در این لحظات شاهرخنیا شروع به صحبت درباره بخشش کرد و از تجربیات قبلیاش گفت. از خانوادههایی گفت که از حق مسلم خودشان برای قصاص قاتل گذشت کردهاند و برکات این کار را در زندگیشان دیدهاند. حرفهای این عضو شورا ادامه داشت و مادر مقتول تا آن زمان سکوت کرده بود تا اینکه او یکباره سرش را بالا آورد و گفت بخشید.
زن که اشک میریخت ادامه داد: من عشق و ارادت زیادی به امام حسین(ع) دارم و حالا که شما در ظهر عاشورا برای بخشش قاتل به خانهام آمدهاید نمیتوانم دست رد به سینهتان بزنم و راهی جز بخشش ندارم و بدون هیچ چشمداشتی قاتل پسرم را فقط به عشق امام حسین(ع) میبخشم و دعا میکنم که او اصلاح شود و در ادامه بتواند زندگی سالمی داشته باشد. به این ترتیب او صورتجلسه را امضا کرد تا این پرونده که با تلخی آغاز شده بود پایان شیرینی داشته باشد.
نظر شما