به گزارش سلامت نیوز به نقل از سی ام اچ ای، بیماری های روانی به نوعی همه را تحت تاثیر قرار می دهد. همه ما احتمالاً فردی را می شناسیم که در مقطعی یک بیماری روانی را تجربه کرده است. با این حال، هنوز نگرشهای آزاردهنده زیادی در مورد بیماریها و مشکلات سلامت روان وجود دارد که به انگ و تبعیض دامن میزند و کمک گرفتن را سختتر میکند.
افسانه های رایج
در اینجا ده افسانه رایج در مورد بیماری های روانی وجود دارد.
افسانه شماره 1: بیماری های روانی بیماری واقعی نیستند
واقعیت: کلماتی که ما برای توصیف بیماری های روانی استفاده می کنیم در طول زمان بسیار تغییر کرده اند. چیزی که تغییر نکرده این واقعیت است که بیماری های روانی فراز و نشیب هایی نستند که به طور منظم در زندگی دیده بشوند. بیماریهای روانی باعث ایجاد ناراحتی میشوند و به خودی خود از بین نمیروند و احتیاج به دریافت درمانهای مؤثر دارند،پس مشکلات سلامت روان واقعی هستند. وقتی کسی دستش را میشکند، انتظار نداریم که او فقط «بر آن غلبه کند». بیماری ها و مشکلات سلامت روان نیز همین طور هستند و احتیاج به کمک و مداخله پزشکی دارند.
بهتر است یاد بگیریم که افرادی را که درگیر مشکلات روان هستند را درک کنیم و در کنار آنها بمانیم و دست از سرزنش کردن آنها برداریم.
افسانه شماره 2: بیماری های روانی هرگز بر من تأثیر نمی گذارد
واقعیت : همه ما تحت تأثیر بیماری های روانی قرار خواهیم گرفت. محققان تخمین می زنند که از هر پنج نفر، یک نفر در هر سال یک مشکل یا بیماری روانی را تجربه می کند. ممکن است شما خودتان یک بیماری روانی را تجربه نکنید، اما به احتمال زیاد یکی از اعضای خانواده، دوست یا همکار با چالش هایی مواجه خواهد شد.
افسانه شماره 3: بیماری های روانی فقط بهانه ای برای رفتار بد هستند
واقعیت : این درست است که برخی از افرادی که بیماریهای روانی را تجربه میکنند ممکن است به روشهایی رفتار کنند که غیرمنتظره باشد یا برای دیگران عجیب به نظر برسد. ما باید به یاد داشته باشیم که بیماری، نه خود شخص، پشت این رفتارها است.
هیچ کس یک بیماری روانی را انتخاب نمی کند. افرادی که به دلیل یک بیماری روانی تغییری در رفتار خود تجربه می کنند ممکن است در کنار دیگران به شدت احساس خجالت یا شرم کنند. همچنین این درست است که افرادی که سابقه بیماری روانی دارند مانند هر کس دیگری هستند: ممکن است به دلایل غیرمرتبط با علائم بیماری خود انتخاب های ضعیفی داشته باشند یا کاری غیرمنتظره انجام دهند. با این حال، آنها نیز حق زندگی دارند!
افسانه شماره 4: فرزندپروری بد باعث بیماری های روانی می شود
واقعیت: هیچ عاملی نمی تواند باعث بیماری روانی شود. بیماری های روانی شرایط پیچیده ای هستند که از ترکیبی از ژنتیک، زیست شناسی، محیط و تجربیات زندگی به وجود می آیند و اعضای خانواده و عزیزان نقش مهمی در حمایت و بهبودی دارند.
افسانه شماره 5: افراد مبتلا به بیماری های روانی خشن و خطرناک هستند
واقعیت: برخی افراد سعی میکنند خشونت را پیشبینی کنند تا بدانند از چه چیزی اجتناب کنند. با این حال، دلایل خشونت پیچیده است. محققان توافق دارند که بیماری های روانی پیش بینی کننده خوبی برای رفتار با خشونت نیستند.( دلیلی وجود ندارد که هرکس که مشکلات سلامت روان را تجربه می کند هم فرد خشنی باشد) در واقع، اگر به خودی خود به بیماری های روانی نگاه کنیم، افرادی که یک بیماری روانی را تجربه می کنند خشونت بیشتری از افراد بدون بیماری روانی ندارند و افراد مبتلا به بیماری های روانی اغلب جزو افرادی هستند که از مطالعات حذف می شوند.
همچنین توجه به این نکته ضروری است که افرادی که بیماری های روانی را تجربه می کنند بسیار بیشتر از دیگران قربانی خشونت می شوند.
افسانه شماره 6: مردم از بیماری های روانی بهبود نمی یابند
واقعیت: افراد می توانند از بیماری های روانی بهبود یابند. امروزه انواع مختلفی از درمان ها، خدمات و پشتیبانی ها وجود دارد که می تواند کمک کننده باشد. هیچ کس نباید انتظار داشته باشد که برای همیشه احساس ناخوشی کند.
واقعیت این است که افرادی که بیماریهای روانی را تجربه میکنند، میتوانند زندگی پربار و پرمشغلهای داشته باشند. آنها کار می کنند، داوطلب می شوند یا مهارت ها و توانایی های منحصر به فرد خود را به جوامع خود ارائه می دهند. حتی زمانی که افراد بیماری های روانی را تجربه می کنند که برای مدت طولانی ادامه دارد، می توانند یاد بگیرند که چگونه علائم خود را مدیریت کنند تا بتوانند به اهداف خود بازگردند.
اگر کسی همچنان چالش های زیادی را تجربه کند، ممکن است نشانه ای از نیاز به رویکردها یا حمایت های متفاوت باشد.
افسانه شماره 7: افرادی که بیماری های روانی را تجربه می کنند ضعیف هستند و نمی توانند استرس را تحمل کنند
واقعیت: استرس بر سلامتی تأثیر می گذارد، اما این برای همه صادق است. افرادی که بیماریهای روانی را تجربه میکنند ممکن است در مدیریت استرس بهتر از افرادی باشند که بیماریهای روانی را تجربه نکردهاند.
بسیاری از افرادی که بیماریهای روانی را تجربه میکنند، مهارتهایی مانند مدیریت استرس و حل مسئله را یاد میگیرند تا بتوانند قبل از اینکه بر سلامتی آنها تأثیر بگذارد، از خود مراقبت کنند.
مراقبت از خود و درخواست کمک در زمانی که به آن نیاز دارید نشانه قدرت است نه ضعف.
افسانه شماره 8: افرادی که بیماری های روانی را تجربه می کنند نمی توانند کار کنند
واقعیت: چه متوجه شوید یا نه، محل کار پر از افرادی است که بیماری های روانی را تجربه کرده اند. بیماری های روانی به این معنا نیست که کسی دیگر قادر به انجام کارش نیست. برخی از افراد از تغییرات در محل کار برای حمایت از اهداف خود سود می برند، اما بسیاری از افراد با حمایت های اندکی از سوی کارفرمای خود کار می کنند.
اکثر افرادی که بیماریهای روانی جدی را تجربه میکنند، میخواهند کار کنند، اما با موانع سیستماتیک برای یافتن و حفظ شغل معنادار روبرو هستند.
افسانه شماره 9: کودکان نمی توانند یک بیماری روانی مانند افسردگی داشته باشند
واقعیت: حتی کودکان نیز می توانند بیماری های روانی را تجربه کنند. در واقع، بسیاری از بیماری های روانی برای اولین بار در جوانی ظاهر می شوند.
بیماریهای روانی ممکن است در کودکان متفاوت از بزرگسالان به نظر برسند، اما آنها نیز یک مشکل و مسئله واقعی هستند. بیماریهای روانی میتوانند بر نحوه یادگیری و ایجاد مهارتهای جوانان تأثیر بگذارند که میتواند منجر به چالشهایی در آینده شود.
متأسفانه، بسیاری از کودکان کمک مورد نیاز خود را دریافت نمی کنند.
افسانه شماره 10: همه با بزرگتر شدن افسرده می شوند و این فقط بخشی از روند پیری است
واقعیت : افسردگی هرگز جزء اجتناب ناپذیر پیری نیست. افراد مسن ممکن است در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به افسردگی باشند، زیرا تغییرات زیادی را در نقشها و شبکههای اجتماعی تجربه میکنند. اگر یک فرد مسن افسردگی را تجربه کند، به حمایتی مشابه دیگران نیاز دارد.
این افسانه ها و بسیاری دیگر افراد مبتلا به بیماری های روانی را از جوامع ما حذف می کنند و موانعی برای دریافت رفاه ایجاد می کنند. اگر میخواهیم تأثیر بیماریهای روانی را بر جوامع خود کاهش دهیم، باید حقایق را بیاموزیم و با فرضیات و رفتارهای خود شروع کنیم.
چه کاری می توانیم در مورد آن انجام دهیم؟
تغییر نگرش ها و رفتارها زمان می برد و ممکن است به نظر برسد که یک نفر نمی تواند تفاوتی ایجاد کند. در واقع، همه ما می توانیم راه های کوچکی برای کمک به دیگران و خودمان پیدا کنیم.
اول، همه ما می توانیم به این فکر کنیم که اطلاعات ما از کجا آمده است. داستانهای خبری، برنامههای تلویزیونی، فیلمها و سایر رسانهها لزوماً کل داستان را در اختیار شما قرار نمیدهند. این داستانها معمولاً هیجانانگیز یا تکاندهنده هستند، زیرا این چیزی است که آنها دوست دارند بفروشد اما لزوماً نشاندهنده تجربیات بیشتر مردم نیستند. تفکر انتقادی در مورد اینکه اطلاعات ما از کجا می آید می تواند به ما کمک کند داستان های هیجان انگیز را از دیدگاه های منطقی و متعادل جدا کنیم.
دوم، همه ما میتوانیم از قوانین و شیوههایی در جوامع خود حمایت کنیم که تبعیض علیه افراد مبتلا به بیماریهای روانی را متوقف میکند.
سوم، همه ما میتوانیم با افرادی که بیماریهای روانی را تجربه میکنند، وقت بگذرانیم تا اطلاعات و احساسات خود را به اشتراک بگذاریم و از یکدیگر یاد بگیریم. این بهترین زمانی است که همه در موقعیت مساوی باشند.
نظر شما