به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه پیام ما، «رویا» اکنون در فریدونکنار است؛ در تالابی بینالمللی که کارشناسان منتقد در سالهای اخیر آن را «سیاهچالۀ پرندگان مهاجر» میخوانند. رویا یک درنای سیبری است. او را اوایل بهمنماه سال پیش از بلژیک به ایران آوردند تا با «امید»، تکدرنای هفدهساله همسفر شود. اما نشد. امید رفت و رویا ماند. پرندگان مهاجر کوچ کردند و از آبگیرهای شمالی رفتند و رویا اکنون در تالاب بینالمللی فریدونکنار است که امن نیست. پروژۀ مهاجرت موفق نبود و سازمان محیط زیست برای سال دیگر هم انتظار موفقیت ندارد، اما دربارۀ درنای سیبری رویابافی و تبلیغ میکند.
«امسال نیز انتظار نداریم که اتفاق خارقالعادهای رخ دهد و باز احتمال ناموفق بودن در مهاجرت بر میزان موفقیت برتری دارد». رئیس ادارۀ نظارت بر امور حیاتوحش محیط زیست مازندران اینطور گفته. کارشناسان منتقد میگویند نه تنها وضعیت آینده این دو جفتِ جدا افتاده از هم معلوم نیست، که حتی زیستگاه درنا رها شده و دیگر پرندگان در خطر انقراض هم سرنوشت نامشخصی دارند.
علیرضا هاشمی، پرندهشناس، کارشناس محیط زیست یکی از این کارشناسان منتقد است که پیش از همه، از شیوۀ اطلاعرسانی سازمان محیط زیست درباره رویا گلایه دارد. او میگوید: «سازمان محیط زیست دربارۀ این درنا نه اطلاعرسانی و اعلام برنامه میکند و نه اجازه میدهد که کارشناسان دیگر نظر دهند. ما کارشناسان از وضعیت فعلی رویا بیخبریم».
کوروس ربیعی، رئیس اداره نظارت بر امور حیاتوحش محیط زیست مازندران، به ایسنا گفته است درنای بلژیکی در ۲۱ اسفند در شهرستان عباسآباد در غرب مازندران زندهگیری شد و هماکنون در منطقه تالاب «اوجاکله» شهرستان فریدونکنار نگهداری میشود. تمام پرندگان مهاجر رفتهاند و طبق گفتۀ او دمای فعلی تا یکیدوماه آینده برای پرنده قابل تحمل است. اما بعد از آن چه؟ ربیعی گفته است: «دنبال این هستیم که پس از بالارفتن دما در حدود ۳۰ درجۀ سانتیگراد و افزایش رطوبت، با بومیسازی مکانی در منطقۀ ییلاقات را برای نگهداری چندماهۀ آن پیشبینی کنیم».
علیرضا هاشمی: بیش از یک دهه است که فعالان محیط زیست و جوامع بینالمللی فریاد میزنند که در محدودۀ فریدونکنار قتلعام پرندگان و راهزنی تنوع زیستی در حال وقوع است. در این شرایط سامان حفاظت محیط زیست چشمش را بر تمام این تخلفات سازماندهیشده بسته است.
چشم بستن روی تخلفات در فریدونکنار
درحالیکه سازمان حفاظت محیط زیست شانس موفقیت را کم میبیند، آیا میتوان به سال دیگر امیدی داشت؟ آیا برنامۀ فعلی برای نگهداری از این درنا و برنامهریزی برای آیندهاش موفق است؟ هاشمی پرندهشناس چنین پاسخی دارد: «در کشور ما اولویتها به درستی دیده نمیشود. برای فردی که تصادف کرده و عینکش به گوشهای افتاده، اولویت نجات جان است، اما بهجای بردن فرد به مرکز درمانی، عینک شکستهاش را به عینکسازی میبرند. برای محیط زیست ما هم همین وضعیت پیش آمده است. هیچ جمعیت گونۀ پرندهای در دنیا با اضافه کردن یک فرد از انقراض نجات نمییابد. با فرض اینکه دو درنای سیبری داشته باشیم، اینگونه از انقراض نمیرهد».
به گفتۀ او از نسل کریدور مهاجرتی درنای امید، فرد دیگری باقی نمانده است و رویا از از کریدور مهاجرتی دیگری به ایران منتقل شده است؛ یعنی ژن این کریدور تا این حد در حال انقراض نیست و در کریدورهای دیگر چندینهزار فرد وجود دارد.
اما وضعیت زیستگاه درنا در ایران چطور است؟ بعضی منتقدان فریدونکنار را سیاهچالۀ پرندگان مهاجر میخوانند. این کارشناس محیط زیست میگوید: «بیش از یک دهه است که فعالان محیط زیست و جوامع بینالمللی فریاد میزنند که در محدودۀ فریدونکنار قتلعام پرندگان و راهزنی تنوع زیستی در حال وقوع است. به گفتۀ متخصصان بین ۵۰۰هزار تا یکمیلیون قطعه پرنده بهصورت غیرقانونی صید میشود. روشهای صید دامگاهداران غیرقانونی و غیرمعقول است و صیادان هم روشهای سنتی صید را فراموش کردهاند. در این شرایط، سازمان حفاظت محیط زیست چشمش را بر تمام این تخلفات سازماندهیشده بسته است. در سالهای گذشته حتی معصومه ابتکار، رئیس اسبق سازمان، گفته بود که در قضیۀ فریدونکنار رد پای مسئولان محلی دیده میشود. در جریان این سالها میلیاردها تومان به جیب متخلفان رفته است».
او ادامه میدهد: «این میان، گونههای در معرض خطر انقراض دیگری داریم که کماکان شانس نجات آنها فراهم است. از جمله؛ اردک سرسفید، غازهای حمایتشدهای مثل غاز پیشانیسفید کوچک و عروسغاز که در این منطقه دیده میشوند و همچنین بسیاری از پرندگان آبزی و کنارآبزی دیگر که مورد حمایت جهانی و ملی هستند».
ایمان ابراهیمی، پرندهشناس،: اولین موضوع در معرفی مجدد یک گونه، درستکردن بستر اجتماعی و زیستگاهی است، اما دربارۀ درناها این اتفاق نیفتاده است. از سوی دیگر باید آمادهترین فرد معرفی شود و مطالعات رفتاری گستردهای باید روی فردی که قرار است معرفی شود انجام گیرد که گویا بلژیکیها این کار را کردهاند، اما بعد از معرفی، رویا تنها دو هفته در اسارت بود و شرایط برای هماهنگشدن با محیط جدید برایش فراهم نشده است
این پرندهشناس معتقد است که اولین وظیفۀ سازمان حفاظت محیط زیست جلوگیری از تخلف است اما «حفاظت از زیستگاه را رها کرده و درنای دیگری را به همین زیستگاه که هرسال وقوع تخلف در آن محرز شده، آورده است؛ به این امید که درنای ماده با درنای نر دیگر همراه شود یا نشود. گویی هیچ تخلفی رخ نداده. درحالیکه دهههای پیش نیز نه یک جوجه، که چندین درنای دیگر از روسیه به این منطقه آورده و موفق نشده است». او اضافه میکند: «سازمان محیط زیست صرفاً قصد دارد با یک پروپاگاندا روی تخلف آنجا و ناکارآمدی خود پوششی ایجاد کند. همۀ اینها پروپاگاندایی برای انحراف اذهان عمومی از مسئولیتهای سازمان است».
اشارۀ هاشمی به پروژۀ حفاظت از درنای سیبری است که بعدها به پروژۀ حفاظت از زیستگاه درنای سیبری تغییر نام داد. به گفتۀ او در این پروژه نه تنها جمعیت درنا اضافه نشد، بلکه همانی که داشتیم نیز از بین رفت و درنهایت «امید» به تنهایی باقی ماند. زیستگاه درنا هم حفاظت نشد.
این پرندهشناس ادامه میدهد: «برای حفظ یک گونه باید کل اکوسیستم را حفاظت کرد، اما هیچیک از این اتفاق نیفتاد. با فرض موفقیت مهاجرت «رویا»، از کجا میتوان مطمئن بود که این درنا در مسیر بازگشت در دامهای هوایی صیادان نیفتد؟ دور نیست روزی که همین پرندههای فعلی نیز به روز درنا بیفتند، اما سازمان محیط زیست وظیفۀ اصلی خود را رها کرده است تا گونهای که منقرض شده را نجات دهد. همۀ اینها در شرایطی است که تالاب فریدونکنار بهواسطۀ حضور پرندگان مهاجر بینالمللی شده است».
دامگاهها برچیده نشوند، درنایی باقی نمیماند
درناها در اسارت جانسختتر میشوند و عمرشان حداقل دو برابر بیشتر از زمانی است که در طبیعت زندگی میکنند. ایمان ابراهیمی، پرندهشناس، با تأکید بر این مورد به «پیام ما» میگوید که احتمال زنده ماندن «رویا» بالاست، اما امکان زادآوری و مهاجرتش در شرایط فعلی بسیار پایین است: «نخستین نکتهای که دربارۀ درناها باید مورد توجه قرار میگرفت این بود که چرا این گونه منقرض شد؟ یکی از اصلیترین دلایل انقراض آنها نزدیکی محل زمستانگذرانیشان با دامگاههای فریدونکنار است. در گذشته این دامگاهها حتی کمتر هم بودند اما حالا تعدادشان بیشتر است. آیا سازمان حفاظت از محیط زیست برای رفع بزرگترین مانع بر سر حفاظت آنها گامی برداشته است که حالا میخواهد درنای جدیدی به منطقه معرفی کند؟ پاسخ منفی است. مانع اصلی برطرف نشده است و بهدنبال افزایش تعداد این گونه هستیم». به گفتۀ ابراهیمی، یکی از دلایل زنده ماندن «امید» این بود که این پرنده میدانست کجا بنشیند که دامگاه نباشد. اما آیا میتواند به رویا یا پرندگان دیگر بگوید؟ باز هم جواب منفی است. «اولین موضوع در معرفی مجدد یک گونه، درست کردن بستر اجتماعی و زیستگاهی است اما دربارۀ درناها این اتفاق نیفتاده است. از سوی دیگر باید آمادهترین فرد معرفی شود و مطالعات رفتاری گستردهای باید روی فردی که قرار است معرفی شود انجام گیرد که گویا بلژیکیها این کار را کردهاند، اما بعد از معرفی رویا تنها دو هفته در اسارت بوده و شرایط برای هماهنگشدن با محیط جدید برایش فراهم نشده است.»
این پرندهشناس با گلایه از سازمان حفاظت از محیط زیست میگوید این سازمان دربارۀ امنیت زیستگاه صحبت نمیکند و حتی یکی از دامگاهها هم جمع نشده است: «پروژههایی از این دست بسیار تخصصی هستند و باید افراد بسیاری ابعاد مختلف آن را بررسی کنند، اما میبینیم سازمان، بودجۀ مشخصی برای آن ندارد و این کار بدون برنامهریزی، نوشتن پروپوزال و …. تاکنون جلو رفته است و حتی ردیاب هم به پاهای حیوان نصب نکردهاند. در این شرایط نمیتوان اسم این پروژه را معرفی مجدد گذاشت؛ چرا که اغلب نشانههای چنین پروژههایی را ندارد».
او بار دیگر از سازمان حفاظت محیط زیست میخواهد تا با شفافیت عمل کند و کارهای دردستانجام و آنچه قرار است در آینده صورت گیرد را با جزئیات بیان کند. «گفته شده هوا رو به گرمی است و میخواهند فضای خنکی برای رویا ایجاد کنند. باید توضیح دهند سازوکار این اتفاق به چه شکل است؟ اگر قرار است همچنان حیوان وحشی باقی بماند، فضای بسیار بزرگی باید از نظر آبوهوایی تغییر کند و این عملاً غیرممکن است. درنتیجه، رویا ممکن است نمیرد اما دستیتر خواهد شد و یکی از مواردی که باید توضیح دهند این است که چطور میخواهند رویا را وحشی نگهدارند و آیا غذادادن به او با نقاب یا ربات و سایر مواردی که در دنیا متداول است انجام میگیرد یا خیر؟»
نظر شما