پرداختن به مقوله فاجعه بستگی به تعامل بین انسان ها و طبیعت دارد. در این چشم انداز، فاجعه را می توان در شرایط زیست محیطی وسیع تردید که بیانگر آسیب پذیری جامعه بشری است. آسیب پذیری بستگی به پیش شرط های اجتماعی دارد. این نوشته بر روی یک پیش شرط اجتماعی متمرکز است.

نقش فوریت های اجتماعی در زمان فاجعه

فاجعه چیست ؟

تعریف “فاجعه” اولین گام ضروری است زیرا این مفهوم، تمایز لازم بین انواع مختلف بلایای را مشخص میکند. این تمایز مهم است، زیرا شواهدی را نشان میدهد که حقیقتاً تفاوت در پاسخ های آسیب پذیری است که همراه با طبیعت یک فاجعه است در هر صورت، بلایای طبیعی توسط آنچه که با مردم انجام می شود تعریف میشود بلایای طبیعی به دو گروه اصلی تقسیم می شوند: طبیعی و انسانی. در میان بلایای طبیعی میتوان به زلزله، آتشفشان، طوفان، سیل و آتش سوزی، سونامی، منافذ و گردباد اشاره کرد و در میان فاجعه های بشری، جنگ، آلودگی، انفجارهای هسته ای، آتش سوزی، آلودگی مواد خطرناک، انفجار و حوادث حمل و نقل.

سازمان بهداشت جهانی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از واژه “فاجعه انسانی پیچیده” استفاده کرد معمولا ما در مورد بلایای طبیعی به عنوان شرایط حاد فکر می کنیم، درحالیکه می توانند مزمن هم باشند. در سراسر جهان روزانه، یک فاجعه بزرگ رخ میدهد، بلایای طبیعی که نیازمند کمک های بین المللی هفتگی است.

بلایای طبیعی بیشتر از مرگ و میر ناشی از آسیب و بیماری است. در میان اثرات آنها تخریب زیرساخت های بهداشت محلی، بیمارستان ها، دفاتر پزشک، کلینیک ها، مراکز دیالیز، داروخانه ها و … می باشد. اثرات زیست محیطی، مانند افزایش خطر ابتلا به بیماری های مسری، مرگ زودرس و کاهش کیفیت زندگی؛ اثرات روانی، از جمله اضطراب، بیماری های عصبی، و افسردگی؛ کمبود مواد غذایی و پیامدهای تغذیه ای؛ و در برخی مواقع، جنبش های جمعیتی بزرگ.عدم دسترسی به غذای سالم، آب آشامیدنی و مراقبت های بهداشتی. چنین مشکلاتی در کشورهای در حال توسعه بدتر از دنیای صنعتی است، در کل، پاسخ فاجعه باید شامل سه مرحله شود:

  • فعال سازی
  • پیاده سازی
  • مرحله بهبودی

اولین عنصر در مرحله فعال سازی یک بررسی 2 تا 4 روزه برای ارزیابی میزان آسیب است. تعداد افراد درگیر؛ تعداد تلفات؛ یکپارچگی سیستم تحویل مراقبت های بهداشتی؛ نیازهای ویژه مراقبت های بهداشتی بازماندگان؛ اختلال در تامین آب آشامیدنی و بهداشت؛ و میزان پاسخ محلی

مرحله فعال شدن با ایجاد ارتباطات و رله های اطلاعاتی ادامه می یابد. تحقیقات نشان داده است که مهمترین مشکلات در تلاش برای بهبود فاجعه، ارتباطات است مرحله اجرایی مرحله اول مرحله پیاده سازی جستجو و نجات است. در ابتدا، بازماندگان در میان مردم محلی این کار را انجام می دهند .مردم در بحرانها به روشهای مختلف مجروح میشوند مردم پس از یک فاجعه الزاما دچار زخم نمی شوند. آنها ممکن است دچار سوء تغذیه و کمبود آب بدن و استرس روانی از فاجعه نیز بر سیستم ایمنی بدن آنها تأثیر بگذارد. پس از بلایای طبیعی، بازماندگان حتی کسانی که تا حدودی مجروح شده اند، یکدیگر را جمع میکنند و به سرعت به دنبال بازماندگان می روند. بیشترین زندگی در روز یا دو روز اول ذخیره می شود با این حال، بسیاری از مواردی که امدادگران خود می توانند قربانی شوند. هنگامی که قربانیان یافت میشوند، بیماران ترجیح می دهند در نقاط مختلف جمع آوری می شوند.

تیم اورژانس اجتماعی می توانند ابتدا پیشنهاد تأمین یک منطقه پاکسازی شده و استقرار در یک فاصله امن از فاجعه را پس از انجام ارزیابی دقیق ارایه دهد. سپس به بیماران برای دریافت خدمات پزشکی اولیه، مراقبت از زخم، اکسیژن، داروهای درد و … کمک کنند. و در صورت نیاز آنها را به نزدیکترین بیمارستان ها منتقل می کنند. اما به دلیل اینکه تعداد ممکن است سیستم شهر برای توزیع زیادی از بیماران به طور کامل از بین رفته باشد. با از دست رفتن دفاتر و کلینیک های دکتر، بیماران بیشتری برای مراقبت از بیماری های مزمن به بیمارستان می روند حتی پس از وقوع بلایای طبیعی، بخش اورژانس حجم بالاتری از بیمار را در بر می گیرد. برخی از مردم در روند پاکسازی مجروح خواهند شد. مراحل بازیابی شامل بررسی مجدد صحنه برای قربانیان از دست رفته، و تشریح آنهاست.

تیم اورژانس اجتماعی با استفاده از مددکاران اجتماعی به قربانیان فاجعه که اغلب تحت فشار و افسردگی قرار می گیرند کمک میکند. تا احساسات خود را از بیان کنند. امیدواریم افزایش آگاهی از مشکلات در بلایا به ما کمک کند تا نقش پررنگ و موثری در بلایا داشته باشیم.

سازماندهی در هنگام فاجعه

راهکارهای سازماندهی برای عملیات ضد فاجعه، بستگی به نگرش های شایع در مورد فاجعه است. استدلال میشود که پارامترها باید برای سطوح مختلف بحران های اجتماعی تدوین شوند و اقدامات مداخله ای سازمان یافته باید به سمت این سطوح مختلف صورت گیرد. تلاش برای تعیین مداخلات اورژانس اجتماعی در فاجعه با استفاده از مجموعه ای از معیارهای خاص ساخته شده است. پیشگامان معتقد بودند که زمین لرزه ها، آتشفشان ها و غیره توسط آسمان ها مورد نیاز بشر بوده مشکل ما امروزه اینست که کنترل زیادی بر این بلایای طبیعی نداریم، اما با انجام مداخلات موثر از طریق اورژانس اجتماعی میتوانیم کنترل اثرات فاجعه را داشته باشیم.

در حوادث ناشی از بحران، تیم اورژانس اجتماعی میتوانند با حضوردر محل فاجعه وهمکاری با بیمارستان ها، خدمات پلیس، موسسه های قانونی و واحدهای اطلاع رسانی از گسترش آسیب جلوگیری کنند همچنین با استفاده از روابط رسمی و غیر رسمی، به سایر تیم های اجتماعی و شبکه های حرفه ای. در هرصورت وقتی فاجعه اتفاق می افتد همه جا مددکاران اجتماعی باید برای تسریع در انجام کارهای امدادی و نتایج پس از آن آموزش ببینند.

عموم مردم از ترکیب منابع رسمی و غیررسمی در هنگام وقوع حوادث استفاده می کنند، اغلب با استفاده از رسانه های اجتماعی برای دریافت حمایت و خدمات به جوامع آسیب دیده خود نیز استفاده میکنند،

مددکاری اجتماعی فاجعه، کار اجتماعی در حین بلایای طبیعی است. برای تقویت افراد و جوامع به دنبال یک فاجعه طبیعی، متمرکز بر آسیب پذیر ترین اعضای جامعه است، در حالی که تقویت جامعه به عنوان یک کل به منظور کمک به روند بهبود مد نظر مددکاران اجتماعی می باشد.در پی وقوع یک فاجعه طبیعی نیروهای طبیعت با ایجاد خسارات بزرگ باعث از دست رفتن زندگی های زیادی میشوند.

به گفته صلیب سرخ جهانی “در طول یک فاجعه، چهار مرحله شناسایی شده است که اهداف زمانی را برای پاسخگویی به کارهای اجتماعی ارائه می دهند:

1- قبل از ضربه، زمانی شروع می شود که یک فاجعه بدون تهدید فوری، اما باعث کاهش فعالیت و آمادگی شود
2-تاثیر و یا دوره زمانی که رویداد فاجعه رخ می دهد
3-پس از ضربه، و یا دوره بلافاصله پس از تاثیر تا آغاز بازیابی
4-بازیابی، یا دوره زمانی که بازماندگان فاجعه در حال تلاش برای بازگرداندن به شرایط پیش از بحران خود هستند. این چهار مرحله اهداف اصلی مددکاران اجتماعی هستند که هنگام برخورد با یک فاجعه طبیعی می خواهند با آن برخورد کنند. این اهداف برای کمک به فرایند بازیابی تلاش می کنند.

در زمینه بلایای طبیعی، خدمات مددکار اجتماعی باید طی یک فرآیندی باشد که شامل کمک به زخمی های جسمی و احساسی در حین تقویت جوامع محلی اعمال شود. علاوه بر فاجعه، مهم است که به مسائل مربوط به توسعه نیز توجه شود.

تیم اورژانس اجتماعی با کمک روانشناسان، مددکاران اجتماعی باید تسهیل کننده های حمایتی باشند که به اعضای جامعه کمک می کند تا قبل از تروما به زندگی خود بازگردند. به همین منظور با تشکیل تیم هایی از داوطلبین محلی نیز به بازسازی عمومی در خانه ها کمک می کنند . هدف از انجام این فرآیند، کمک به اعضای جامعه برای رسیدن به وضعیتی است که زندگی خود را با فاجعه ای که رخ داده است، ادامه دهند.

مددکاران اجتماعی نیز باید از سیستم ها و مؤسسات در جامعه مطلع باشند تا در صورت لزوم در برابر آنها کار کنند. علاوه بر این مهارت های سازماندهی جامعه، تیم اورژانس اجتماعی نیز باید مهارت های بالینی و تحقیقاتی خود را تقویت نموده تابا این مهارت ها توان ارزیابی نیازهای جامعه نیازمند و آسیب دیده خود را داشته باشند و به سرعت نیازهای بهداشت عمومی افراد بلافاصله پس از یک فاجعه را ارزیابی کنند و براساس آن برنامه ای بسازند. این ارزیابی ها به مددکاران اجتماعی کمک می کند برنامه های خود را سازمان دهند و پاسخ های خود را سازماندهی کنند. بنابراین داوطلبان نقش مهمی درکنار تیم اورژانس اجتماعی دارند.

مددکاران اجتماعی باید رویکردهای خود را به گونه ای تنظیم کنند که متناسب با شرایط بازماندگان فاجعه که در موقعیت آسیب پذیر قرار دارند باشد، بنابراین برای مددکاران اجتماعی مهم است که اطمینان حاصل شود که بازماندگان می توانند از خدمات اجتماعی سیستم های موجود محروم نشوند.

آمادگی برای بلایای طبیعی یک نقش مهم دیگر برای مددکاران اجتماعی است. آنها برای کمک به کاهش اثرات مضر بلایای طبیعی باید آماده باشند. همه جوامع باید برای بلایای طبیعی آماده شوند، مددکاران اجتماعی می توانند با تأکید بر همکاری و هماهنگی شبکه های اجتماعی برای ایجاد یک برنامه جامع قبل از وقوع حادثه، به جوامع کمک کنند.

در کنار سازمان های دولتی و غیر دولتی که مسئول مدیریت بحران هستند، تیم اورژانس اجتماعی نیازمند سطح بالایی از مهارت های مدیریتی می باشد. از لحاظ اخلاقی، متخصصان حرفه ی اجتماعی که مشغول به کار هستند باید نیازهای اورژانسی که حیات جامعه را به خطر می اندازد در اولویت قرار دارند با تأکید برهر ناحیه ای که نیاز به بهبود دارد، تاخیر درخدمات اضطراری میتواند بحران جدی ایجاد کند. اگر فرایندها و خدمات بصورت مطلوب و بعنوان پاسخ مناسب برای نیازهای بازماندگان در شرایط فاجعه نرسند. حتی بهترین تلاش ها و نیت سازمان ها هنوز ممکن است ابهامات وسوالات اخلاقی را مطرح کنند.

با توجه به تعداد روزافزون افرادی که در معرض آسیب های روحی ناشی از بلایا قرار دارند، نقش مددکاران اجتماعی در برنامه ریزی در فاجعه مهم است چرا که بسیاری از آنها در زمینه مهارت های اساسی ضروری برای پاسخگویی مطلع، آموزش دیده و تجربه دارند.
مهم است که مددکاران اجتماعی که توانایی درک منحصر به فرد در زمینه فاجعه را دارند، با تأکید بر ارزش های حرفه ای و توجه به جمعیت های تحت ستم و محروم برای توسعه برنامه های فردی، خانوادگی و اجتماعی اقدام نمایند. علاوه بر این پس از یک فاجعه یا رویداد آسیب زا، مددکاران اجتماعی برای توسعه، مداخلات، تحقیق و شواهد تجربی،نیازمند یک صدای مشترک در جهت رفع یک کمبود و نیاز اصلی می باشند.

اورژانس اجتماعی در زمان فاجعه

برای تیم اورژانس اجتماعی مهارت و دانش مورد نیاز برای پاسخ دادن به فاجعه، از همه نوع آن، بسیار متفاوت تر از مهارت های بالینی سنتی، روان درمانی یا درمان تروما است. به عنوان مثال، تماس با بازماندگان فاجعه، بویژه بلافاصله بعد از یک رویداد، که ممکن است در یک مرکز کمک به خانواده یا محل اجتماع دیگری مستقر شده باشد برگزاری جلسات که اغلب محدود هم هستند. با روشهای بالینی تمرکز بر ایجاد اعتماد و تلاش برای ترویج افشای یک تجربه آسیب زودهنگام است. صرف نظر از اینکه مُدل بالینی طولانی یا کوتاه مدت باشد، هدف بسترسازی برای مراجعین بمنظور به اشتراک گذاشتن روایت عاطفی خود، با جزئیات بیشتر از آنچه که در کار فاجعه است. از سوی دیگر، اقدامات بالینی تمایل به لزوم دخالت بلافاصله یا در مدت کوتاهی پس از فاجعه یا حوادث تهاجمی است.

یکی دیگر از دلایل مداخلات فاجعه ای که عمدتاً بر کوتاه مدت تمرکز دارد، ممکن است مربوط به مرحله تکاملی زمینه است که در مرحله ابتدایی است. به همین دلیل، این زمینه دارای بسیاری از سوالات بدون پاسخ و مناطق غیر محرمانه است که نیاز به بررسی بیشتر دارند. واضح است که این عوارض ممکن است در طولانی مدت ایجاد شود برنامه های تحقیق و پاسخ به طور عمده در مورد، نیازهای فوری بازماندگان، متمرکز شده است.

ایجاد یک پایگاه جامع از شواهد برای حمایت بطور معمول از شیوه هایی مانند اولویت روانشناختی، مداخله در بحران و مشاوره، بحث در مورد استرس، مراقبت از خانواده، انعطاف پذیری و ظرفیت سازی جامعه، و بسیاری از فعالیت های حمایت دیگر، نقش حیاتی در سلامت روانی افراد در فاجعه ایفا می کنند.

حضور بعضی از افراد و تیم های غیر حرفه ای حتی ممکن است بحث برانگیز یا نامناسب باشند تا بازماندگان تروما، اعضای خانواده و پاسخ دهندگان برای شرکت در مطالعه در میان ناراحتی های احساسی، از دست دادن و غم و اندوه خود بگذرند. علاوه بر این، ممکن است چالش هایی برای ارایه خدمات وجود داشته باشد.

تیم اورژانس اجتماعی می توانند از نظرسنجی ها و گزارشهای حادثه ای برای اطلاع دادن از مداخلات آنها استفاده کنند. در این مورد این منابع بهترین شواهد موجود برای تعیین موثر ترین مداخلات را با توجه به وضعیت فعلی ارائه می دهد.

امروزه مردم و جامعه مدنی در زمان وقوع بلایا به یکدیگر کمک می کنند و یک احساس قدرتمندی را نشان می دهند. مؤسسات دولتی، ارتش، نیروی پلیس مسلح، سازمان های غیردولتی، NGOs و سایر سازمان های امدادرسانی به طور فعال در مدیریت بحران ها شرکت می کنند.

در این زمان تیم اورژانس اجتماعی نقش حیاتی ایفا می کنند مددکاران اجتماعی نیز نقش مهمی در روند مدیریت فاجعه ایفا می کنند.عاملان کلیدی که میتوانند در کل فرآیند اثربخشی را افزایش دهند با توجه به توانایی منحصر به فردی که برای ارزیابی وضعیت دارند میتوانند بهترین مداخله ای که مناسب فرد و جامعه و ابزارهای مختلف مداخله در بحران را انتخاب کنند.

استراتژی های مددکاران اجتماعی در هنگام فاجعه

برخی از استراتژی هایی را که از طریق مددکاران اجتماعی امکان پذیر است:

– مددکاران اجتماعی میتوانند در کمپین های آگاهی رسانی در مورد فاجعه با استفاده از ابزارهای ارتباطی مختلف کمک های موثری کنند. هر جامعه ممکن است دسترسی به رسانه های جمعی و اجتماعی نداشته باشد، بنابراین استفاده از ابزارهای ارتباطی رسمی و غیر رسمی مانند نمایش های عروسک ها، نمایش های خیابانی و نمایش تصویر می تواند مفید باشد.
– مددکاران اجتماعی به گونه ای آموزش داده می شوند که میدانند یا می فهمند که شرایط باید قبل از ورود به عمل ارزیابی شود.
– مددکاران اجتماعی می توانند در تامین حمایت روانی نقش مهمی ایفا کنند. بعنوان مثال می توانند به ارزیابی تأثیرات فاجعه کمک کنند.
– مددکاران اجتماعی نه تنها از مهارت های خود برای ارزیابی تأثیرات دیده شده استفاده می کنند، بلکه نمودار را طراحی خواهند کرد که در واقع، چند بعدی خواهد بود و تحلیل SWOT قدرت، ضعف، فرصت و تهدید) را انجام می دهد. آنها توانایی جامعه برای مدیریت فاجعه را پیدا خواهند کرد.
– مددکاران اجتماعی می توانند نقش انگیزه دهنده، توانمند و واسطه ای را ایفا کنند تا اعضای جامعه را به عنوان بخشی از روند مدیریت فاجعه درگیر کنند. از طریق سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی، مددکاران اجتماعی همه چیز را از طریق بسیج منابع انجام خواهند داد. مدافعان اجتماعی معتقدند که تغییر در شرایط پایدار است اگر ما مشارکت و مالکیت مناسب داشته باشیم.
– مددکاران بعنوان کسانی که حس قوی از تمایلات داوطلبانه دارند و معتقد هستند که تغییر از طریق مشارکت داوطلبانه امکان پذیر است، می توانند با سازمان های داوطلبانه در کارهای امدادی کار کنند و همچنین خود را به عنوان داوطلبان درگیر کنند.
– مددکاران اجتماعی پس از مشاهده دقیق، همراه با تیم اورژانس و ذینفعان، نیازها را ارزیابی میکنند و مداخله ممکن را پیشنهاد میدهند. به این ترتیب، آنها میتوانند هماهنگی لازم برای کمک دقیق مورد نیاز با استفاده از مهارت شبکه ها را داشته باشند. مددکاران اجتماعی اغلب جوامع نیازمند را با منابع مالی و عمومی پیوند میدهند.
– مددکاران اجتماعی با جامعه باقی خواهند ماند، با مردم زندگی می کنند و نیازسنجی آنها را با توجه به اولویت ها و با استفاده از استراتژی های مختلف انجام می دهند.
– اضافه کردن مددکاران اجتماعی به تیم اورژانس اجتماعی ، مطمئنا خروجی را افزایش خواهد داد و ارزشمند خواهد بود. اگر پتانسیل مددکاران اجتماعی شناسایی و به درستی مورد استفاده قرار گیرد.
– فاجعه طبیعی تأثیر قابل توجهی بر زندگی بیماران دارد. ازدست دادن زندگی، اموال، ناتوانی، مرگ و میر و اضطراب روانی. نقش مددکاران اجتماعی در توانبخشی قربانیان بلایای طبیعی بسیار مهم است، زیرا آنها نیاز به حمایت فیزیکی وروانی دارند تا پس از بحران زندگی حیات یافته خود را بدست آورند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha