به گزارش سلامت نیوز به نقل از برنا؛ حواسپرتی یا فراموشی مشکلی است که افراد بسیاری را درگیر خود میکند و میتوان آن را یک شکایت رایج در زندگیهای امروزی به حساب آورد.
حواسپرتی میتواند دلایل متعددی داشته باشد که حافظهی افراد را درگیر میکند؛ بنابراین الزاما نمیتوان توصیههای یکسانی برای روبهرو شدن با این مشکل و حل و فصل آن ارائه کرد. با ما همراه باشید تا به اطلاعات تازهای از این موضوع دست پیدا کنید.
فراموشی واقعا دردی بیدرمان است؟
شاید شما هم با چنین جملاتی مواجه شده باشید و دائما آنها را با خودتان تکرار کردهاید؛ جمله هایی مثل زیر گاز رو خاموش کردم؟ بازم که کلیدهام رو جا گذاشتم! ببخشید که یادم رفت بهتون زنگ بزنم و… چرا ما اینقدر فراموشکار شده ایم ؟
اختلال کمبود توجه
حواسپرتی یا فراموشی با نشانههایش نشانهای است که میتواند یک متخصص را به سوی درک علت اصلی روی دادن این مشکل هدایت کند. از جمله عواملی که میتواند حواسپرتی را با خود همراه داشته باشد، ابتلا به اختلال کمبود توجه و بیشفعالی در دوران بزرگسالی است. این اختلال در دوران کودکی تشخیص داده میشود. به عبارت دیگر، فقط زمانی میتوان یک فرد را در بزرگسالی مبتلا به این اختلال دانست که علائم آن در دوران کودکی وجود داشته باشد.
آلزایمر در کمین سالمندان
همانطور که میدانید یکی از این علائم حواسپرتی، جا گذاشتن و گم کردن مداوم وسایل و ناتوانی در تمرکز کردن است. در همین خصوص، عامل دیگر فراموشی میتواند دوران آغازین ابتلا به آلزایمر باشد. به عبارت دیگر، این اختلال در روزهای نخستین با تغییرات نه چندان محسوس شخصیت و حواسپرتی خود را نشان میدهد. روشن است که این نوع فراموشی گریبانگیر سالمندان میشود.
افسردگی
برخی دیگر از اختلالات مانند اختلال افسردگی یا اختلالات استرس پس از سانحه نیز میتواند منجر به این مشکل شود. در صورتی که حواسپرتی ناشی از این اختلالات باشد، درمان آن مبتنی بر درمان اختلال اصلی است و تا زمانی که اختلال اولیه درمان نشود، ممکن است فقط بتوان بهبودی نسبی در آن حاصل کرد. در برخی موارد حتی دستیابی به بهبودی نسبی نیز دور از ذهن است.
استرس
با این حال، همیشه مشکل تا این حد جدی نیست. در برخی موارد حواسپرتی و فراموشکاری ناشی از سطحی از اضطراب است که به دلیل یک مشکل و تعارض روانی یا یک مسئله بیرونی ایجاد شده است. در واقع زمانی که سیستم روانی فرد، مجبور به جنگیدن و تقلای غیرمتداولی میشود، بخشی از کارکردهای متداول روان با اختلال روبهرو میشود. فرد ممکن است تا اندازهای اشتغال فکری داشته باشد که امکان تمرکز موثر بر رویدادهای دنیای بیرونی را از دست بدهد.
برای مثال، میتوان به حواسپرتی ناشی از فشارها و تنشهای یک زندگی نه چندان رضایتبخش اشاره کرد. در چنین حالتی فرد قادر نیست از تمام توانمندی ذهنی خود استفاده کند و طبیعتا یکی از توانمندیهایی که با مشکل روبهرو میشود، توانایی فرد در تمرکز است که افراد از آن با عنوان حواسپرتی یاد میکنند.
فرار از شرایط ناخوشایند
در برخی موارد نیز حواسپرتی، واکنش یا پاسخی است به اجتناب از شرایط ناخوشایند یا اضطرابآور. شما یک موقعیت را فراموش میکنید، برای اینکه بتوانید از روبهرو شدن با موقعیتی که شما را در شرایط ناخوشایند یا اضطرابآور قرار میدهد، پرهیزکنید. در واقع فرد این نوع از حواسپرتی را به خودی خود انتخاب نمیکند. این انتخاب سیستم روانی فرد است که در بیشتر مواقع خارج از کنترل خودآگاه است. در چنین مواردی فقط میتوان آگاه شدن از موضوعی را که فرد از آن پرهیز میکند، سرآغاز درمان لحاظ کرد.
اکتسابی بودن تواناییهای فرد
حواسپرتی گاه دلیل سادهتری هم دارد. شما نمیتوانید دارای حافظهی متمرکزی باشید؛ چون هیچوقت برای آن تلاش نکرده اید. استفاده موثر از توانمندیهای ذهنی حافظه میتواند تا اندازهای نیز اکتسابی باشد؛ یعنی میتوانید آن را مانند هر مهارت دیگری بیاموزید و تقویت کنید. فرایند ذهنی حافظهی شما میتواند تا اندازهای باعث منضبطتر شدنتان شود.
زمانی که فرد توانایی در لحظه ماندن را تمرین میکند و میتواند از پرسه زدن ذهن در گذشته و آینده ممانعت به عمل آورد، تا اندازهای قادر است عوامل مزاحمی را که منجر به نداشتن تمرکز یا حواسپرتی او میشود، حذف کند. به این منظور میتوان از تمرینات ذهن آگاهی استفاده کرد.
هرچند لازم است همواره در نظر گرفته شود که نمیتوان با پرداختن به عوامل مزاحمی که در سطح ذهن وجود دارد، از پرسه زدنهای غیرارادی ذهن خودداری کرد اما کسب چنین مهارتهایی میتواند تا اندازهای منجر به تقویت تمرکز ذهن شود.
در نهایت، میتوان حواسپرتی و فراموشی را ناشی از عوامل متعددی دانست که از شدت، کیفیت و طبیعتا راههای درمان و مقابله متفاوتی برخوردار هستند. اگر از این مشکل به صورت مزمن رنج میبرید یا به صورت مقطعی به آن دچار هستید، توصیه ما این است که از یک متخصص کمک بگیرید.
نظر شما