به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ملی، حتی تصور این موضوع که این بانوی آبادانی، در یک لحظه شش عزیز خود را از دست داده، غیر قابل تصور است؛ غمی که مردم ایران درک کرده و روزها از فاجعه فروریختن ساختمان متروپل، همچنان مردم با آبادانیها ابراز همدردی میکنند و عکس و فیلمها در شبکههای اجتماعی از کودکان و زوجهای جوانی که در مدت چند ثانیه قربانی رانت و رشوه شدهاند، داغی بزرگ بر دل میلیونها نفر گذاشته است. همه مسئولان از تخلفات آشکار و حتی ساخت ساختمان بدون پروانه ساخت سخن میگویند و حتی رهبر معظم انقلاب نیز دستور پیگیری و برخورد با متخلفان را صادر کردند.
فرماندار آبادان در مصاحبه با صدا و سیما گفته است: «متروپل پروانه ساخت نداشت اما طبقه همکف آن درحال بهرهبرداری بود. ۵ شهردار قبلی و شهردار فعلی آبادان بازداشت شدهاند و افراد دیگری هم که در این فضا دخیل بودهاند، بازداشت شدهاند.» با این وجود غم و ناراحتی این مردم، قابل درک است و کافیست که یک لحظه خود را جای مردی بگذارید که ناامیدانه و سرگردان در میان خرابهها و ویرانههای متروپل، برادرش را در زیر آوار با گریه صدا میزند و زیر هر سنگی را جستوجو میکند تا شاید صدایی از برادرمفقود شدهاش بشنود.
همچنین تصویر دردناک دیگر، عکسهای مربوط به افتتاحیه کافیشاپ متروپل است و مریم و رامین در دی ماه سالگذشته کافه مری را در ساختمان متروپل افتتاح کرده بودند، همانجا به مزارشان تبدیل شد. خانواده آنها امیدوار به زنده بودنشان بودند، اما مسئولان امداد و نجات اعلام کردند که «بعد از ۴۸ ساعت با تونل زدن به کافه رسیدیم و متأسفانه این زوج جانباختهاند.» همچنین عکسی از عروسک خرس قرمز، در میان خربههای متروپل، نمایی دردناک از این فاجعه است. بنا به گفته، یکی از اقوام «میترا و ملیکا صالحیانپور» خواهران 14 و 11، ساله که در این حادثه جانشان را از دست دادند: «روز حادثه ملیکا و میترا نوبت دندانپزشکی داشتند. مطب دندانپزشکی کنار ساختمان متروپل واقع شده بود. پایین ساختمان متروپل یک ردیف بستنیفروشی و کافه است. وقتــــی جراحی دندانشان تمام میشود مادرشان بــه این دو دختربچــــه میگوید تا شما بروید و بستنی بخورید من هم داروهایتان را میگیرم. همین که آنها را میگذارد و میرود چند ثانیه بعد هنوز پایش به داروخانه نرسیده با چشمهای خودش میبیند که ساختمان بر سر دو دخترش خراب میشود. قبل از اینکه به مطب دندانپزشکی بروند از بازار نزدیک خیابان امیری برای جشن تولد برادر کوچکشان که فردای روز حادثه بود یعنی 3 خرداد ماه، یکسری وسایل مربوط به جشن تولد خریداری میکنند که این خرس هم کادوی تولد برادرشان بود. همچنین یکی دیگر از اتفاقات دردناک دیگر، مویههای زنی در کنار آوار متروپل است. امدادگران میگویند بیوقفه در جستوجو است. او گفته است: «برادرم، عزیزم، هفت روز است زیر این آوار است. در متروپل کناف نصب میکرد که متروپل آوار شد. تمام امیدم این است که هنوز نفس داشته باشد. شاید زنده باشد، شاید اثری از او یافتیم، عزیز جانم است.»
حداقل 38 نفر زیر آوار هستند
اینها فقط چند روایت دردناک از فاجعهای است که داغ بزرگی بر دل میلیونها ایرانی گذشته و با بیرون کشیدن هر جسد از زیر آوار، داغ مردم تازهتر میشود. شاید در روزهای نخست مردم با دعا خواندن در اطراف ویرانههای متروپل، امید این را داشتند که عزیزانشان از زیر آوار سالم بیرون بیایند، اما حالا و پس از گذشت هشت روز، این امید، به مویهها و عزاداری مردم با سنج و دمام در اطراف شاهکار هلدینگ عبدالباقی، تبدیل شده است. در این رابطه تعداد افرادی که زیر آوار ماندهاند، آمارهای متفاوتی بیان میشود، اما آنطور که صادق خلیلیان، استاندار خوزستان گفته است: «بنا به اعلام خانوادهها، ۳۸ نفر همچنان مفقود هستند و تاکنون پیکر 31 نفر از زیر آوار خارج شده که سه پیکر مجهولالهویه هستند.» با این حال یکی از افرادی که در آنجا حضور دارد، گفته است: «تعداد زیادی از کارگران هنوز جسدشان پیدا نشده و زیر آوارهستند. اکثر کارگرانی که در متروپل مشغول به کار بودند از اقوام یک خانواده بودند. الان اوضاع طوری شده که بوی تعفن اجسادی که زیر ساختمان دفن شدند در محل حادثه میپیچد. حتی دوستان ما که برای کمک در صحنه حاضر شده بودند هیچگونه تجهیزاتی نداشتند . فقط امیدواریم با این افـــراد برخورد قانونی شود که دوباره اتفاق مشابه تکرار نشود. تعداد زیادی در وقوع این حادثه دست داشتند.»
هزاران متروپل وجود دارد
اما سوال اینجاست که برای تسکین داغ مردم چه باید کرد؟ یک جامعهشناس باور دارد که آوار متروپل، آوری از فساد، رشوه، رانت است و این امر، داغ حادثه را دردناکتر میکند. امیر محمود حریرچی در گفتوگو با «آرمان ملی» میگوید: «مردم ایران که شاهد هستند، متروپل یک گوشه کوچک از ساخت و سازهایی است که در کشور انجام میشود و هر لحظه ممکن است عزیزان آنها نیز قربانی اینگونه اتفاقات شوند، با مردم آبادان بیشتر همدردی میکنند. از سوی دیگر مردم در انتظار محاکمه عاملان اصلی ساخت چنین مجتمعی هستند، در صورتی که در حوادث مشابه فقط چند فرد، زیردستی، مقصر اصلی جلوه داده شد. مگر با آن مهندسی که پروژه سد گتوند را اجرا و آب شیرین را تبدیل به آب شور کرد، برخوردی صورت گرفت؟ همچنین در همان ساعت اولیه حادثه گزارشگر تلویزیون اعلام میکند که فقط چند نفر در این حادثه دچار جراحت جزئی شدهاند، اما در پشت آن گزارشگر خانم، صدای شیون زنی به گوش میرسد که احتمالا مادر «میترا و ملیکا صالحیانپور» بود.»
داغی که با مجازات مسببان اصلی آرام میگیرد
وی در ادامه صحبتهایش به مرگ مشکوک مالک ساختمان متروپل اشاره میکند که مردم هنوز این امر را باور نکردهاند و معتقد است تا جسد او، توسط مردم شناسایی نشود، این داغ وجود دارد، او همچنین میگوید: «ماجرای کشف جسد حسین عبدالباقی و گریههای برادرش روبهروی دوربین صدا و سیما، نمک بر زخم مردم بود. چطور جسد او که قابل شناسایی نیست با آزمایش ژنتیک و دی انای، شناسایی میشود! اما کسی نمیگوید که از چه زمانی علم آنقدر پیشرفت کرده که در مدت کمتر از 24 ساعت، میتوان جواب آرمایشات دی انای و ژنتیکی مشخص شود! مردم از سوی دیگر برای نجات یا بیرون کشیدن جنازه همسایهها یا همشهریانشان به دنبال آنها هستند. تا زمانیکه مسببان اصلی این حادثه شناسایی و مجازات نشوند، داغ این مردم تازه است. مردم فقط اینگونه آرام میشوند که که مسببان این فاجعه به اشد مجازات برسند. افرادی مانند عبدالباقی و دیگر کسانی که در این ماجرا نقش داشتند، مفسد فی الارض هستند. آبادان تنها نیست. من بر این باورم که تنها راه تسکین مردم، مجازات عاملان این جنایت است.
نظر شما