به گزارش سلامت نیوز، در جهان امروز بیش از 70 میلیون مهاجر و پناهجو وجود دارد که از کشورهای خود به دلایلی چون خشونت، آزار و شکنجه، جنگ و نزاع، و یا نقض حقوق بشر مهاجرت کرده اند. این افراد بالاجبار و مکررا دچار آسیب شده و ناراحتی شدیدی را به خاطر حوادث بالقوه آسیب زا چون خشونت بین فردی، شکنجه، آسیب های تهدید کننده زندگی و یا مشاهده مرگ عزیزان، تجربه می کنند.
در تحقیق حاضر به بررسی اختلال سوگ (اندوه طولانی مدت) در بین مهاجران مقیم در کشورهای اروپایی می پردازیم. در این مطالعه از 88 مهاجر ساکن در سوئیس نمونه گیری شده و رابطه بین شدت اختلال اندوه طولانی مدت با عواملی چون تعدیل و کنترل احساس و خودکارآمدی و نیز حوادث بالقوه آسیب زا و دشواری های زندگی پس از مهاجرت بررسی گردیده است.
برای تشخیص احتمال اختلال سوگ (اندوه طولانی مدت) 5 معیار می بایست مورد بررسی قرار گیرد:
حادثه : فرد مورد آزمایش تجربه مرگ یکی از عزیزان را داشته باشد
اضطراب جدایی: تجربه حس سوگ و اندوه به صورت روزانه
مدت زمان: باقی ماندن علایم اضطراب جدایی، 6 ماه پس از فقدان
علایم بیماری های شناختی، عاطفی، رفتاری: داشتن 5 علامت یک بار در روز یا اغلب اوقات
اختلال : اختلال جدی در حوزه های مهم عملکردی چون عملکرد اجتماعی و شغلی
محققین می گویند به دلیل شیوع اختلال سوگ (اندوه طولانی مدت) در مهاجران و تاثیرات بالقوه زیان آور آن بر روی سلامت روان، میزان عملکرد، و انسجام اجتماعی افراد در کشور میزبان، حیاتی است که برای درمان مناسب این اختلال، درک بهتری از آن به دست آورد. در نتیجه، این موضوع نه تنها مستلزم ارزیابی عوامل خطر است بلکه نیازمند شناسایی عوامل حمایتی نیز می باشد.
متاسفانه بر روی عوامل حمایتی در مطالعات پیشین تأکید چندانی نشده ، در صورتی که بر اقدامات درمانی بسیار تاثیرگذار است و مهاجران و پناهجویان می بایست از اقدامات تاب آور محور به همراه اقدامات آسیب محور برخوردار شوند. از جمله این اقدامات ایجاد خودکارآمدی و تعدیل هیجان است.
خودکارآمدی، به باورهای مثبت شخص درباره قابلیت هایش اطلاق می گردد تا بر روند وقایعی که در زندگی فرد جریان دارد، تاثیر بگذارد. این باورها می توانند اهداف شخصی، انگیزه، عملکرد روزانه، تاب آوری در برابر مشکلات ، و آسیب پذیری در مقابل اضطراب و افسردگی را تغییر دهد.
در حالی که خودکارآمدی، متغیری وابسته با توجه به ارتباط مثبت آن با سلامت روان مهاجران مورد بررسی قرار گرفته است اما رابطه آن با اختلال اندوه طولانی مدت نامشخص است. در این بین، تعدیل و کنترل هیجان به صورت توانایی فرد در نظارت، ارزیابی، و تعدیل احساسات ، آگاهی، درک و پذیرش احساسات، کنترل محرک ها و توانایی تعدیل واکنش های عاطفی و رفتاری بر طبق اهداف مطلوب و خواسته های موقعیتی اشاره دارد تا بتواند عملکرد سازگاری و انطباق در فرد را تسهیل نماید.
از آنجایی که اندوه به صورت طیف وسیعی از احساسات شدید و اغلب منفی بروز می کند، فرد در کنترل هیجان یا اجتناب از احساسات شدید مرتبط با سوگ و اندوه دچار مشکل شده و این مسئله به واکنش های هیجانی ناسازگارانه منجر می شود.
تعداد کمی از مطالعات انجام پذیرفته درباره مهاجران نشان می دهد که تعدیل و کنترل هیجان، واسطه و رابطی بین آسیب ها و مشکلات روانی است که دشواری در کنترل هیجان، علایم شدیدتر اختلال استرس پس از حادثه چون افسردگی و اضطراب را به همراه دارد.
پس به کمک این عوامل می توان اهداف کلیدی برای اقدامات درمانی این افراد را تعیین نموده و ارتقای خودکارآمدی و تعدیل هیجان برای بهبود درمان این اختلال می تواند مفید فایده باشد.
گردآوری و ترجمه: دکتر جواد طلسچی یکتا؛ مددکار اجتماعی و مدیر و موسس رسانه مددکاری اجتماعی ایرانیان
منبع:
https://www.frontiersin.org/articles/10.3389/fpsyt.2020.00526/full
نظر شما